eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟ چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانش‌هاست یاد گرفته ام حكيم گفت: خلاصه دانش‌ها چیست؟ چوپان گفت: پنج چیز است: ۱ تا راست تمام نشده دروغ نگویم ۲ تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم ۳ تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم. ۴ تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم. ۵ تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم حكيم گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده @faghatkhoda1397
✍نجاری بود که پادشاه قصد ازدواج با همسرش را کرده بود، برای این کار ابتدا باید نجار را از سر راهش برمی‌داشت؛ بالاخره پادشاه بهانه‌ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت: نجار را فردا اعدام کنید. نجار آن شب نتوانست بخوابد ...همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار. کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ... صبح صدای پای سربازان را شنيد ...چهره‌اش دگرگون شد و با نااميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند ...دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو می‌خواهيم تابوتی برايش بسازی ...چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ... همسرش لبخندی زد و گفت: مانند هر شب آرام بخواب، زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند. فکر زياد انسان را خسته می‌کند ... در حالیکه خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبيرکننده کارهاست.در هر شرایطی، امیدت را به خدا از دست نده و منتظر رحمت بی‌کرانش باش ... @faghatkhoda1397
📚 🔴چرا باید خدا را عبادت کنیم با اینکه از ما بی نیاز است؟ روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیه السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد. با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم... "وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ " و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست @faghatkhoda1397
🔆 لبیک خداوند به بنده‌اش 🔹مولوی تمثيل آورده كه فردی نشسته بود و "يا ربّ" می‌گفت؛ شيطان بر او ظاهر می‌شود و می‌گويد: تا به حال اين همه "يا ربّ" گفته‌ای، چه فايده داشته است!؟ 🔸مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابيد. 🔹شب كسی به خواب او آمد و گفت: چرا ديگر "يا ربّ" نمی‌گويی!؟ 🔸جواب داد: چون جوابی نمی‌شنوم و می‌ترسم از درگاه خدا مردود باشم، پس چرا دعا كنم!؟ 🔹گفت: خدا مرا فرستاده تا به تو بگويم اين "يا ربّ" گفتن‌هایت همان لبّيک و جواب ماست! 🔸يعنی اگر خداوند نخواهد صدای ما به درگاهش بلند شود، ‌اصلا نمی‌گذارد "يا ربّ" بگوييم. @faghatkhoda1397
✨﷽✨ 💠✨ 🌹‍ ↫در یک مهمانیِ افطاری نشسته بودیم. یکی از مؤمنین قبل از افطار چشمانش پر از اشک شد؛ سوال کردم که علت ناراحتی او چیست؟ 🌹‍ ↫گفت: ما روزه گرفتیم و مطمئن بودیم که بهترین غذای گرم ساعتی بعد منتظر ماست، این همه سختی کشیدیم و شوق افطار داشتیم، کسانی هم هستند که روزه گرفتند و افطار نان خالی٬ و سیب زمینی شام‌شان هست. در فکر بودم خدایا آنان به چه انتظاری روزه می‌گیرند؟ 🌹‍ ↫گفت: هرچند اشک من برای آن‌ها غذا نمی‌شود چون نمی‌توانم به همه فقرا کمک کنم؛ ولی کمترین چیزی است که می‌توانم به عنوان یک انسان داشته باشم. 🌹‍ ↫اگر کمکی از دست‌مان بر نمی‌آید لااقل می‌توانیم در حسرت کمک به فقرا غمگین شویم و اجر خود را ببریم. 🌹‍ ↫در احادیث آمده: اگر جایی دیدی ظالمی بر مظلومی ظلم می‌کند و ترسیدی به مظلوم کمک کنی! لااقل، از ظلمی که بر مظلوم می‌رود می‌توانی غمگین شوی، و باید هم بشوی که اگر نشوی در آن ظلم سهیم هستی. 🌹‍ ↫از امام رضا (ع) روایت شده: در روز قیامت، به انسان، نامه‌ی عملی نشان می‌دهند که در آن هیچ عمل خیری ننوشته؛ ولی ثواب نوشته شده است. در پاسخ می‌گویند: ای انسان این‌ها آرزوهای کارهای نیکی بود که در حسرت‌شان ماندی و موفق به انجام آن نشدی ولی ما ثواب آن را بر تو نوشتیم. @faghatkhoda1397
ملاقات_با_خدا... مهم ترین موضوعی که سرنماز باید به آن فکر کنیم این است که خدا را چگونه ملاقات خواهیم کرد؟ لحظه ی ملاقات خدا مهم ترین و باشکوه ترین لحظه ی حیات هر انسان است،ملاقات خالق همه ی عظمت ها... هیچ لذتی بالاتر از دیدار خدای مهربان نیست،و هیچ عذابی بالاتر از قهر خدا و سخن نگفتن او با انسان نیست @faghatkhoda1397
تشرف اسماعیل هرقلی که در زمان سیدبن طاووس رحمةالله بوده است. 🔶در کتاب ملاقات با امام زمان ارواحنافداه می نویسد : ⚜مردی به نام اسماعیل بن حسن هرقلی اهل قریه ای از اطراف حله به نام هرقل بود وی نقل کرده است که : درجوانی روی ران چپ من غده ای بیرون آمده بود که هر سال فصل بهار می تر کید و چرک وخون زیادی از آن می ریخت واین کسالت مرا از همه کارها باز داشته بود یک سال که فشار و ناراحتيم بیشتر شده بود. به حله آمدم وخدمت سید ابن طاووس رحمةالله علیه رسیدم واز مرض وکسالتم به ایشان شکایت کردم . آن سید بزرگوار تمام اطباء وجراحان حله را جمع کرده و شورای پزشکی تشکیل دادند. آنها بالاتفاق گفتند :این غده در جایی بیرون آمده که اگر عمل شود اسماعیل به احتمال قوی می میردو لذا ما جرات نمی کنیم او را عمل کنیم. سید بن طاووس رحمةالله علیه به من فرمود : قصد دارم در این نزدیکی به بغداد بروم تو هم با ما بیا تا تو را به اطبا آنجا هم نشان بدهم شاید آنها بتوانند تو را معالجه کنند. من اطاعت کردم وپس از چند روز در خدمتش به بغداد رفتم . جناب سید بن طاووس رحمةالله اطباء وجراحان بغداد را هم با نفوذی که داشت جمع کرد و کسالت مرا به آنها گفت آنها هم شورای پزشکی تشکیل دادند ومرا دقیقا معاینه کردند وبالاخره نظر پزشکان حله را تایید نمودند واز معالجه من خود داری کردند . من خیلی دلگیر شدم، متاسف بودم که باید تا آخر عمر با این درد ومرض که زندگیم را سیاه کرده بسوزم وبسازم . جناب سید بن طاووس رحمةالله به گمان آنکه من برای نماز و اعمال عبادیم متاثرم به من فرمود : خدای تعالی نماز تو را با این نجاست كه تو به آن آلوده ای قبول می کند و اگر به این درد صبر کنی خدا به تو اجر می دهد و تو متوسل به ائمه اطهار علیهم السلام و حضرت بقیةالله ارواحنا فداه بشو تا آنها به تو شفا عنایت کنند. من گفتم : پس اگر این طور هست به سامراء می روم و پناهنده به ائمه اطهار علیهم سلام می شوم ورفع کسالتم را از حضرت بقیةالله ارواحنا فداه می خواهم . لذا وسایل سفر مهیا کردم و به طرف سامراء رفتم . @faghatkhoda1397
کوتاه پند آموز عارفی که 30 سال مرتب ذکر می گفت: خ استغفر الله. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم. 💭جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما نسوخته… گفتم: الحمدلله… 💭 پس من راضی شدم به اینکه دکان او سوخته بشود و دکان من سوخته نشود بعد به خودم گفتم: "اولاتهتم للمسلمین‏ سری" (تو غصه مسلمین در دلت نیست؟) و من سی سال است که‏ دارم استغفارِ آن الحمدلله را می‏‌گویم" چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکریم؟! حدیثی از معصوم 🌹پیغمبر مکرم اسلام (ص) فرمودند: "من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم" «هر کس که صبح کند و همتش خدمت به مسلمانان نباشد، او مسلمان نیست» @faghatkhoda1397
༻﷽༺ ✍ در نیمه شبے سرد زمستانے در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛ از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است! باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده! جلو رفتم دیدم او یک جوان است! او را تکانے دادم! بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنے ! گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستے ! برف، برف ! روے سرت برف نشسته! ظاهرا مدت هاست که اینجایی خداے ناکرده مے میرے!!! جوان که گویے سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره اے به روبرو کرد! دیدم او زل زده به پنجره خانه اے! فهمیدم " عاشـق " شده! نشستم و با تمام وجود گریستم !!! جوان تعجب کرد ! کنارم نشست ! گفت تو را چه شده اے پیرمرد! آیا تو هم عاشـــــق شدے؟! گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشقم! " عاشق مهدی فاطـمه " ولی اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به عشقت از خود بے خود شدے؛فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده ! مگر عاشق میتواند لحظه ای به یاد معشوقش نباشد @faghatkhoda1397
༻﷽༺ ✍فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌کنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس کافری. یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. 💥پس بدان شهادت به الله‌اکبر، زمانی واقعی است که گناه نمی‌کنی. چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی کند @faghatkhoda1397
مابه دو وسیله میتوانیم منکرات جامعه را ازبین ببریم؛ با ازدواج و نماز ازدواج مهارکننده ← شهوت ونماز ازبین برنده ← غفلت @faghatkhoda1397
🌷سعید بن جبیر که از یاران با وفای امام سجاد (ع) می باشد، نقل می کند: یکی از دهقان های ایرانی که ستاره شناس بود، هنگامیکه حضرت برای جنگ (با خوارج نهروان) خارج می شد به نزد حضرت آمد و بعد از تحیت گفت: ای امیرالمومنین ستاره های نحس و شومی طلوع کرده است. در مثل این روز شخص حکیم باید خود را پنهان کند و امروز برای شما روز سختی است. دو ستاره به هم رسیده اند و از برج شما آتش شعله ور است و جنگ برای شما موقعیت ندارد. حضرت علی (ع) فرمود: وای بر تو، ای دهقانی که از علائم خبر می دهی و ما را از سرانجام کار می ترسانی، آیا می دانی جریان صاحب میزان و صاحب سرطان است؟ آیا می دانی اسد چند مطلع دارد؟ مرد منجم گفت: بگذار نگاه کنم و سپس اصطرلابی را که در آستین داشت درآورد و شروع به بررسی و محاسبه کرد. 🌷حضرت علی (ع) لبخندی زد وفرمود: آیا میدانی شب گذشته چه حوادثی رخ داد؟ در چین خانه ای فرو ریخت. برج ماجین شکاف برداشت. حصار سرندیب سقوط کرد. فرمانده ارتش روم از ارمنیه شکست خورد (یا او را شکست داد). بزرگ یهود ناپدید شد. مورچگان در سرزمین مورچه ها به هیجان آمدند و پادشاه افریقا نابود شد. آیا تو این حوادث را می دانی؟ ⭐️مرد منجم گفت: نه یا امیرالمومنین. حضرت فرمود: در هر عالمی هفتاد هزار نفر دیشب به دنیا آمد و امشب همین تعداد خواهند مرد؛ و این مرد (با دست خود به مردی بنام سعد بن مسعده حارثی (لعنه الله) که جاسوس خوارج در لشکر حضرت بود اشاره نمود) جزو همین اموات خواهد بود. آن مرد جاسوس وقتی حضرت به او اشاره کرد، گمان کرد حضرت دستور دستگیری او را داده است در همان حال در جا از ترس جان داد. مرد منجم با دیدن این صحنه به سجده افتاد. سپس حضرت در ادامه سخن فرمود: من و اصحابم نه شرقی هستیم و نه غربی، ماییم برپادارنده محور (دین و هستی) و نشانه های فلک. و اینکه گفتی از برج من آتش شعله می کشد، بر تو لازم بود که به نفع من حکم کنی نه بر ضرر من. چرا که نور آن (آتش) پیش من است و سوزاندن و شعله اش به دور از من؛ و این مساله ای پیچیده است، اگر حسابگر هستی آنرا محاسبه کن. 📚 الاحتجاج، ج 1، ص @faghatkhoda1397