✨❤️✨
✍ امام سجاد (علیه السلام) فرمود :
🔹سخت ترين لحظات فرزند آدم
سه لحظه است :
⓵لحظهاى كه ملك الموت را میبيند
⓶لحظهاى كه از قبر خود بر میخيزد
⓷ ولحظه ایی که در پيشگاه خداوند می ايستد.
@faghatkhoda1397
دنیـا دو روز است!✨
یڪ روز با تو و روز دیگر علیه توست...
روزے ڪه با توست مغرور نشو ، و روزے ڪه علیـه توست نومید مگرد💕
زیرا هر دو پایان پذیرند...
˝امیرالمومنین علے علیه السلام˝
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍پیری در شهری زندگی میکرد که راستگو بود و با قاضی شهر رفاقت دیرینهای داشت، و هر جا شهادتی بود و پیر شاهد میشد، قاضی شهادت او را به جای همه میپذیرفت.
👣 روزی پیر با قاضی از محلی میگذشتند که صدای ساز و آواز بلند بود و زنانی در حال رقص. قاضی به پیر گفت: بیا زود از این محل برویم که من حس گناه میکنم. پیر گفت: ولی من اصلا احساس گناه نمیکنم و شنیدن این صدا و دیدن این زنان تاثیری در ایمان من ندارد. برو ایمانت را قوی کن.
⚖️ فردای آن روز آن پیر برای شهادت نزد قاضی حاضر شد و قاضی گفت: دیگر من نمیتوانم شهادت تو را بپذیرم چرا که آن روز تو به من یا دروغ میگفتی و یا اگر بپذیرم راست میگویی تو انسان بیماری هستی که از شنیدن صدای ساز و دیدن زنان در حال رقص، تحولی در نفس تو نمیشود. من وقتی متهمی پیش من میآید که مثال زنایی کرده است، چون نفس دارم، میتوانم اختیار یا جبر آن متهم را درک کنم و در عفو یا تخفیف مجازات او دقت کنم. ولی اگر این دو نزد تو حاضر شوند، چون خودت نفسی نداری تا تحریک و آزارت دهد و ریشه گناه را دقیق تشخیص دهی، همه را محکوم به سختترین مجازات میکنی. پس شهادت تو برای من جای تردید دارد.
💫💐 نتیجه اخلاقی اینکه: باید قبل از قضاوت در مورد خطای دیگران، خودمان را در شرایط آن گناهکار قرار دهیم و بدانیم اگر نفس ما هم ما را چنین امر میکرد، شاید ما هم همان گناه و خطا را مرتکب میشدیم. 💐💫
🌸 ۞از گناه دیگران بگذرید و آنان را ببخشید، آیا دوست ندارید خدا نیز از گناهان شما بگذرد؟۞ قرآن کریم 🌸
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
🌼لذات هفتگانه دنیا
✍ روزي جابر بن عبداللّه انصاري خدمت امام علي عليه السلام بود و آه عميقي كشيد . امام فرمود : گوئي براي دنيا ، اينگونه نفس عميق و آه طولاني كشيدي ؟ جابر عرض كرد : آري بياد روزگار و دنيا افتادم و از ته قلبم آه كشيدم .
امام فرمود : اي جابر ، تمام لذتها و عيشها و خوشيهاي دنيا در هفت چيز است : خوردنيها و آشاميدنيها و شنيدنيها و بوئیدنیها و آميزش جنسي و سواري و لباس اما لذيذترين خوردني عسل است كه آب دهان حشره اي به نام زنبور است . گواراترين نوشيدني ها آب است كه در همه جا فراوان است. بهترين شنيدني ها غناء و ترنم است كه آن هم گناه است. لذيذترين بوئيدني ها بوي مشك است كه آن خون خشك و خورده شده از ناف يك حيوان (آهو) توليد مي شود. عاليترين آميزش ، با همسران است و آن هم نزديك شدن دو محل ادرار است . بهترين مركب سواري اسب است كه آن هم (گاهي ) كشنده است . بهترين لباس ابريشم است كه از كرم ابريشم به دست مي آيد . دنيائي كه لذيذترين متاعش اين طور باشد انسان خردمند براي آن آه عميق نمي كشد .
💥جابر گويد : فَوَاللهِ ما خَطَرَتِ الدُنیا بَعْدَها عَلی قَلبی .سوگند به خدا بعد از اين موعظه دنيا در قلبم راه نيافت .
📚حکایت های شنیدنی ج 3ص89. میزان الحکمه، ج4، ص1714، بحارالانوار، ج78، ص11
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
✍ آیت الله بهجت(ره) فرمودند:
شخصی از علمای اصفهان، اهل معقول و منقول بود که به مرحوم میرزای شیرازی اشکالاتی داشت، لذا مطالبی نوشت نامه را علمای اصفهان امضا کردند و به نجف رفت تا نامه را به میرزای شیرازی بدهد. قبل از آن به خدمت مرحوم ملا فتح علی سلطان آبادی رسید و ایشان از مضمون نامه ای که در جیب آن عالم اصفهانی بود، او را با خبر کرد. آن آقا تکان خورد و تعجب کرد و با اینکه خودش را خیلی بالا می دانست تواضع به خرج داد، لذا به ملا فتح علی گفت: به ما چیزی بفرمایید تا استفاده کنیم. فرمود: شما که خود از علما و بزرگانید. اصرار کرد. مرحوم ملا فتح علی فرمود: به سه چیز مداومت داشته باشید:
1. نماز اول ماه
2. زیارت عاشورا در هر روز
3. هر شب دو رکعت نماز وحشت بخوانید و به مؤمنین و مؤمناتی که کسی را ندارند و از دنیا رفته اند، هدیه کنید.
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍️ فردی کیسه ای طلا در باغ خود دفن کرده بود که بعد از مدتی یادش رفت کجا بود.
نزد بایزید بسطامی آمد.
بایزید گفت: نیمه شب برخیر و تا صبح نماز بخوان. اما باید مواظب باشی که لحظه ای ذهنت نزد گمشده ات نرود و نیت عبادت تو مادی نشود.
نیمه شب به نماز ایستاد و نزدیک صبح یادش افتاد کجای باغ دفن کرده است. سریع نماز خود به هم زد و بیل برداشت و باغ روانه شد. و محل را کند و کیسه ها در آغوش کشید.
صبح شادمان نزد بایزید آمد و بابت راهنمایی اش تشکر کرد.بایزیدگفت: می دانی چه کسی محل سکه را به تو نشان داد؟ گفت : نه.
گفت : کار شیطان بود که دماغ اش بر سینه ات کشید و یادت افتاد. مرد تعجب کرد و گفت: به خدا برای شیطان نمی خواندم.
بایزید گفت: می دانم ، خالص برای خدا بود. شیطان دید اگر چنین پیش بروی و لذت عبادت و راز و نیاز و سجده شبانه را بدانی ، دیگر او را رها می کنی... نزدیک صبح بود، لذت عبادت شبانه را ملایک می خواستند بر کام تو بچشانند، که شیطان محل طلاها را یاد تو انداخت تا محروم شوی. چون یک شب اگر این لذت را درک می کردی، برای همیشه سراغ عبادت نیمه شب می رفتی. شیطان یادت انداخت تا نمازت را قطع کنی. چنانچه وقتی قطع کردی و رفتی طلاها را پیدا کردی دیگر نمازت را نخواندی و خوابیدی....واینجا بود که شیطان تیر خلاص خود را به تو رها کرد.
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍در کتاب کلیله و دمنه آمده است، دو موش پنیری پیدا کردند ، یکی گفت: من تقسیم می کنم، دیگری گفت، من تو را به عدالت قبول ندارم. آن موش گفت: حال که تو مرا قبول نداری من هم تو را قبول ندارم.
تصمیم گرفتند از گربه ای کمک بخواهند تا پنیر را تقسیم کند، نزد گربه رفتند، گربه پنیر را گرفت و دو نیم کرد و در ترازویی گذاشت. یک طرف سنگین تر بود از آن طرف خورد. طرف دیگر سنگین شد، از آن طرف خورد و... این قدر ادامه داد تا از پنیر دو تکه کوچک ماند. موش ها راضی شدند که دیگر تقسیم نکند. گربه خشمی گرفت و گفت: بعد این همه زحمت پس حق الزحمه من چی می شود؟!!!!
دو موش از ترس جان خود بدون این که از پنیر بزرگ مزه ای کرده باشند، دو دستی تحویل گربه داده برگشتند.
نتیجه اخلاقی این که، وقتی خود می توانیم مشکل خود را حل کنیم به دیگران که بالاتر هستند نسپاریم، چرا که دیگران نیز در این حل و فصل خیر خود را حساب خواهند کرد. اگر با همسر خود اختلافی داریم در داخل خانه حل کنیم چرا که هر چقدر مراجعه ما به افراد دیگر شود، احتمال حل شدن مشکل ما کمتر می شود
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
@faghatkhoda1397
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#دل_نوشته❤️
#شعر💚
دیدنت در زیر باران در خزان قسمت نشد
بودنم با عشق تو در این جهان قسمت نشد
درد دوری از تو بد دردی شده در قلب من
چون خدامایل نبودپس بی گمان قسمت نشد
بین مرگ و زندگی من مانده بودم از غمت
بی تو اما از غمت با این و آن قسمت نشد
از غمت در زیر باران می شوم دلتنگ تو
دیدنت در زیر باران در خزان قسمت نشد
❤️الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج❤️
✍ مجتبی یامینی
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
@faghatkhoda1397
✅اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچکارهایم!
✍آیتالله بهجت(ره):واقعاً آسیه زن فرعون چه ایمانی داشته که درحالیکه به چهار میخ بسته شده بود، میگفت: «رَبِّ ابْنِ لِی عِندَک بَیتًا فِی الْجَنةِ؛ پروردگارا! خانهای در بهشت در نزد خود برای من مقرر بفرما»[مریم: ۱۱].خداوند سبحان دربارهی اصحاب کهف میفرماید: «وَ رَبَطْنَا عَلَی قُلُوبِهِمْ؛ دلهایشان را استوار داشتیم»[ کهف: ۱۴].
خداوند ایمان کسانی را که در گرفتاریها ثابت قدم بمانند، تقویت میکند تا هیچ ابتلایی آنها را از پا در نیاورد، و با ایمان و ذکر و اُنس با خدا از دنیا بروند. اگر خدا مُعین و یاور ما نباشد، هیچکارهایم.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢٢۶
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
✍️ دوستی نقل میکرد که علیرغم خواسته والدین دختری با او ازدواج کردم. پدرزنم مخالفت عجیبی با این ازدواج داشت. اما بعد از ازدواجم، پدرزنم با من رفتارش عوض شد و کلی مهربان گشت.
وقتی مهمانی خانهشان میرفتم، در جمع مهمانان دستی بر پشتم میزد و میگفت: عباس بهترین داماد من است.روزی از او سوال کردم، آیا واقعا من عوض شدهام و او مرا دوست دارد؟
تبسمی کرد و گفت: زمانی که فامیل نشده بودیم برای من مهم نبود دوستت داشته باشم یا نه، اما اکنون که ناموس من دست توست باید تو را اول من دوست داشته باشم تا بعد تو مرا دوست بداری. دوم اینکه، اگر راستش را بخواهی هنوز دوستت ندارم ولی وقتی دستم را بر پشتت میزنم، به خودم میگویم و از خودم میخواهم که دوستت بدارم. و میدانم روزی همه ذهنیت بد من نسبت به تو از بین خواهد رفت و دوستت خواهم داشت. زمانی که خواستگار دخترم بودی دوستت نداشتم آیا حالا تو عوض شدهای که من دوستت بدارم؟ تو عوض نشوی ولی من میتوانم عوض کنم خودم را.
🌻دقت کنیم بسیاری از اختلافات خانوادگی که بعد از ازدواج پیش میآید به خاطر این ذهنیتهای بدی است که از عروس یا داماد تحمیلی داریم و سعی نمیکنیم که بعد از مراسم عقد آنها را از بین ببریم.
مثال: کسی که نتواند داماد تحمیلی را بعد از ازدواج به سمت خود جذب کند، باید بداند که با آن داماد دختر خود را هم از دست میدهد و
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍استادی داشتم که از اولیاءالله بود و دارای کرامت. همسری داشتند که خیلی بداخلاق بودند و گاهی میدیدم او را شدیداً آزار میدهد. روزی به او جسارت کردم و گفتم، استاد شما چطور این همسر خود را تحمل میکنی؟ گفت صبر کن روزی جواب تو را خواهم داد انشاءالله.
روزی با هم به مغازه میوهفروشی رفتیم. میوهفروش آشنای استاد بود و به احترام میوه درهم نمیداد و پلاستیکی داد تا استاد جمع کند.استاد سراغ جعبه میوه سیب رفت. یک کیلو سیب حدود 8 سیب میشود. استاد 6 سیب را گلچین کرد و 2 سیب ضعیف و اندکی خراب به پلاستیک انداخت. بعد از خروج از مغازه گفت: این صاحب مغازه دوست من است که پلاستیک داد تا انتخاب کنم، وقتی او مرا دوست خود میداند من هم باید او را دوست خود بدانم و 2 سیب ضعیف بردارم تا دوستی خود را نشان دهم.
🌼 مثل خدا هم مانند این ماجرای ماست، مگر میشود خدا علم و فرزند صالح و روزی فراوان و ... را به من بدهد و یک زن بداخلاق را هم به دیگران؟؟!! من حیا میکنم از خدا در برابر این همه نعمت ناسپاسی کنم و حتی ناراحت شوم که چرا همسرم بداخلاق است.
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
@faghatkhoda1397
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ
ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینههاست؛ (درمانی برای دلهای شما؛) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان!
(سوره یونس آیه 57)
@faghatkhoda1397