eitaa logo
به وقت نوجوانی
655 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
82 فایل
حوزه بسیج دانش آموزی شهید فهمیده درچه ارتباط با خادم کانال @MONTAZER313M77
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت نوجوانی
ادامه دارد....
🔺️وجدان درد نگیری؟ اصلاً کی برای خواب و استراحت حاضر نیست؟ اما اگر با این روال پیش برویم بعد از تعطیلات با زخم بستر و یا کلی اضافه‌وزن باید سال تحصیلی را شروع ‌کنیم. پس چه‌کار کنیم که علاوه بر استراحت، یک نمره درخشان هم در کارنامه تابستان داشته باشیم و وقتی با وجدانمان تنها شدیم بگوییم عجب نوجوان فعال و باحالی هستم من!😉😁
لذیذ تر از نان🍞 پایه هستید که باهم به کار کردن در تابستان فکر کنیم؟ به اینکه مثلاً برویم وردست آرایشگر 💇‍♂️ محله‌مان یا مثلاً برای بچه‌های محله در مسجد کلاس قرآن بگذاریم📖 یا خیاطی🧵 یاد بگیریم. اصلاً چه می‌شود دنبال یک کارگاه تولیدی بگردیم؟ مزه‌ گرفتن اولین حقوقی که حاصل دسترنج خودمان است همیشه زیر زبانمان خواهد ماند و هیچ نان سنگکی از نانی که با پول خودمان خریده‌ایم لذیذتر نخواهد بود.
سختی ها، شیرینی ها  اما کار کردن سختی‌هایی دارد، کمتر بخوابیم😴🛌، کمتر گوشی دست بگیریم📱، و اصلاً چه طور خانواده را راضی کنیم؟ اگر دوستانمان ما را سرکار ببینند، آبرویمان نمی‌رود؟ به نظر شما کار کردن در تابستان برای ما که هنوز نوجوانیم، فایده‌ای دارد؟ چه‌کارهایی به ذهنتان می‌رسد؟ نظر شما راجع به کار کردن در تابستان چیست؟ امسال
🍃🌺🍃🌺🍃 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: در هر روز دوازده برکت و رحمت الهی بر خانه ای که در آن دختران زندگی می کنند نازل می گردد. و آن منزل مورد زیارت و دیدار ملائکه قرار می گیرد.و آن ملائکه برای آن دختران- در هر روز و شب- ثواب عبادت یک سال را در نامه عمل او می نویسند... 🌸🍃
هدایت شده از 🇵🇸| imabayan |🇮🇷
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزت مبارک ریحانه ی خدا 💚🥰 🌸😌 🆔👉 @imaa_art 💯
به وقت نوجوانی
سختی ها، شیرینی ها  اما کار کردن سختی‌هایی دارد، کمتر بخوابیم😴🛌، کمتر گوشی دست بگیریم📱، و اصلاً چه
فکر میکنید بزرگان و شخصیت‌های مهم کار کردن را از کجا شروع کردند؟ سراغ هرکسی را که بگیری، دانشمند، عالم و عارف، مکانیکیِ ماهر محله، خیاط تردست، مخترع نوآور و حتی معمار باسابقه؛ همه از یکجایی همین حوالی شروع کرده‌اند. از همین که هنوز دنیا برای خیلی‌ها شوخی است، آن‌ها روزهای زندگی و ساعات عمرشان را جدی گرفتند، ثانیه به ثانیه‌اش را استفاده کردند و همه‌شان را یکی‌یکی تبدیل به پله کردند و گذاشتند زیر پایشان و بالا رفتند.
🍳از قابلمه فروشی تا ریاست جمهوری(شهید محمدعلی رجایی) فوت پدر، خانواده را دچار تنگی و سختی معیشت کرد تا جایی که محمدعلی مجبور شد از دوران تحصیل ابتدایی در مغازه یکی از بستگان نزدیک خود در بازار قزوین مشغول بکار شود. در سال ۱۳۲۶ تصمیم گرفت به تهران برود و در آنجا به شاگردی در بازار تهران پرداخت. ابتدا در یک مغازه آهن‌فروشی و سپس بلورفروشی کار می‏ کرد و با درآمدی که داشت به همراه مادرش زندگی می‌گذراند‌.  دوران دست‌فروشی محمدعلی رجایی در همین سال‌هاست که با یکی از دوستان خود به‌صورت مشارکتی ظروفی از جنس روی، مثل کتری، قابلمه و بادیه‏ های آلومینیومی می‌خریدند و در محله‌ها و خیابانهای جنوب شهر می‌فروختند‌. او هم‌زمان درسش را که به‌صورت موقت رها کرده بود، ادامه می‌داد. (سیره شهید رجائی، منتشرشده توسط نشر شاهد)
ادامه دارد...
36.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎷انتشار به مناسبت دهه کرامت ⭐️⭐️نماهنگ مهربانی⭐️⭐️ 🌹نماهنگی زیبا از کاری متفاوت و جذاب 🌹 تهیه شده در حوزه بسیج دانش آموزی شهید فهمیده درچه توسط گروه رسانه ای ندا تشکر از تمام کسانی که در این کار خیر تلاش کردند خصوصا بچه های باحال گروه سرود طنین ولایت 👌حتما دانلود کنید و از این کار زیبای بچه های شهرمون لذت ببرید👏👏👏 @fahmidedorche
هدایت شده از نو+جوان
📋 | 🛌 تنبلی را دور کن! 👿 این دشمنان را به خوبی بشناسید... 😉 دشمنانی که معمولا از سر دوستی وارد می‌شوند 😴 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
به وقت نوجوانی
ادامه دارد...
🧵از خیاطی تا هسته‌ای⚛(شهید احمدی روشن) اوقات فراغتش را به ورزش کشتی🤼‍♂️ می‌گذراند و تابستان‌ها نیز در خیاطی مشغول کار می‌شد. لباس‌های خوبی می‌دوخت.
📘کلاس زبان صلواتی(شهید علی هاشمی) علی کلاس زبان می‌رفت. شاگرداول مدرسه هم بود. روی در خانه تابلویی نصب‌کرده بود. روی آن نوشته بود: درس تقویتی زبان، در مسجد امام علی (ع) ساعت دو تا چهار. ساعتی ده تا صلوات؛ قبولی باخدا.  با این کلاس تقویتی خیلی از بچه‌های مسجد را جذب کرده بود. در دوران دبستان توی سینی زولبیا و بامیه می‌گذاشت و می‌فروخت؛ حتی آب‌خنک هم می‌فروخت. روزی یک تومان درمی‌آورد تا برای خانه کمک‌خرج باشد. ۱۴ ساله که بود پول‌توجیبی‌هایش و پول‌های کار کردنش را جمع می‌کرد، وقتی می‌دید سفره‌مان خالی‌شده و پولی در خانه نیست، به من می‌داد تا نان تهیه کنم؛ حتی یادم هست که مسافت طولانی بین خانه تا مدرسه را پیاده می‌رفت تا پولش را پس‌انداز کند. (کتاب هوری زندگی‌نامه و خاطرات شهید علی هاشمی_انتشارات ابراهیم هادی)