شاعرانه
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
اين کشته ي فتاده به هامون حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
اين نخل تر کز آتش جانسوز تشنگي
دود از زمين رسانده به گردون حسين توست
اين ماهي فتاده به درياي خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست
اين غرقه محيط شهادت که روي دشت
از موج خون او شده گلگون حسين توست
اين خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمين شده جيحون حسين توست
اين شاه کم سپاه که باخيل اشگ و آه
خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست
اين قالب طپان که چنين مانده بر زمين
شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست
چون روي در بقيع به زهرا خطاب کرد
وحش زمين و مرغ هوا را کباب کرد
کاي مونس شکسته دلان حال ماببين
ما را غريب و بي کس و بي آشنا ببين
اولاد خويش را که شفيعان محشرند
در ورطه ي عقوبت اهل جفا ببين
در خلد بر حجاب دو کون آستين فشان
واندر جهان مصيبت ما بر ملا ببين
ني ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغيان سيل فتنه و موج بلاببين
تن هاي کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهاي سروران همه بر نيزه هاببين
آن سر که بود بر سر دوش نبي مدام
يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ي کربلا ببين
يا بضعةالرسول ز ابن زياد داد
کو خاک اهل بيت رسالت به باد داد
خاموش محتشم که دلسنگ آب شد
بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شد
خاموش محتشم که ازين حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهي دريا کباب شد
✍محتشم کاشانی
عاشورای حسینی تسلیت باد
🥀🕯فرهنگسرای علوی🏴
زیر گنبد کبود 📚🌈📚
شماره تماس 09173390579
https://eitaa.com/fakannn
نشریه داستان همشهری 📕📕
طبیعت بکر و جنگلها در فضاسازی رمانها نقش بسیار مهمی دارند و تاثیرات گوناگونی بر داستان و شخصیتها میگذارند. این محیطها میتوانند حس و حال داستان را تقویت کنند و عمق بیشتری به روایت ببخشند. در زیر به برخی از تاثیرات کلیدی طبیعت بکر و جنگل در فضاسازی رمانها اشاره میکنم:
ایجاد حس رازآلودگی و ماجراجویی:
جنگلها به دلیل پیچیدگی و گستردگیشان محیطهایی هستند که به راحتی میتوانند حس رازآلودگی و ماجراجویی را به داستان اضافه کنند. وجود مسیرهای ناشناخته، صداهای ناشناخته و حیوانات وحشی میتواند خواننده را در حالتی از تعلیق و کنجکاوی نگه دارد.
تقویت تمهای طبیعی و زیستمحیطی:
طبیعت بکر میتواند بستری مناسب برای پرداختن به موضوعات مرتبط با محیطزیست، حفاظت از طبیعت و اهمیت بقا و همزیستی انسان با طبیعت باشد. این تمها میتوانند به داستان عمق بیشتری ببخشند و پیامهای مهمی را به خوانندگان منتقل کنند.
نمایش تضاد بین تمدن و وحش:
جنگلها میتوانند به عنوان نمادی از وحش و بکر بودن در مقابل تمدن و شهرنشینی قرار گیرند. این تضاد میتواند در کشمکشهای داستانی تاثیرگذار باشد و شخصیتها را وادار به رویارویی با چالشهای متفاوت کند.
توسعه شخصیتها:
طبیعت بکر میتواند محلی باشد که شخصیتها در آن با خودشان روبهرو میشوند و رشد و تحول پیدا میکنند. دوری از زندگی روزمره و مواجهه با چالشهای طبیعی میتواند به شخصیتها فرصت دهد تا نقاط قوت و ضعف خود را کشف کنند و به بلوغ برسند.
ایجاد حس ترس و تهدید:
جنگلهای تاریک و بکر میتوانند حس ترس و تهدید را به داستان اضافه کنند. وجود خطرات ناشناخته، موجودات مرموز و احتمال گم شدن در جنگل میتواند بر تنش داستان بیفزاید و مخاطب را در حالت اضطراب و نگرانی نگه دارد.
استفاده به عنوان نماد و استعاره:
جنگلها میتوانند به عنوان نمادی از ذهن ناخودآگاه، ناشناختهها و اسرار زندگی مورد استفاده قرار گیرند. نویسندگان میتوانند از جنگلها به عنوان استعارهای برای پیچیدگیهای درونی شخصیتها یا مسیرهای ناشناخته زندگی استفاده کنند.
خلق فضای شاعرانه و رومانتیک:
طبیعت بکر و مناظر زیبا میتوانند به داستان حال و هوایی شاعرانه و رومانتیک ببخشند. صحنههای عاشقانه در میان طبیعت بکر و زیبا میتوانند تاثیر احساسی بیشتری بر خواننده داشته باشند.
به طور کلی، طبیعت بکر و جنگلها با فراهم کردن فضایی پیچیده، مرموز و پر از چالش، میتوانند ابزاری قدرتمند برای تقویت فضاسازی و توسعه داستان در رمانها باشند.
https://eitaa.com/fakannn
چرا داستان میخوانیم؟
انسان در داستان زندگی میکند مانند ماهی که در آب. داستانها به جهان انسانها شکل دادهاند: هویت هر انسان یک داستان است، سکونت گاه او تاریخی در قالب روایت دارد و فرهنگش مجموعهای از روایتهاست. انسان از طريق داستان با جهان زمانمندش مواجه میشود و زندگیاش چیزی نیست جز داستانی که قسمت بزرگی از آن را خودش روایت میکند. در نتیجه:
۱- هر داستانی از تکنیکها ساخته میشود و یادگیری هر تکنیک تازه برابر است با به دست آوردن توانایی برای روایت داستانی تازه و توان روایت داستان تازه برابر است با یک زندگی تازه. یک انسان هر چه بهتر داستان بگوید و ذهن داستان پردازتری داشته باشد میتواند زندگی گستردهتر و عمیقتری بسازد و بالقوگیهای بیشتری را در زندگیاش بالفعل کند.
۲- داستانها بستر امکان تجربهاند. خواننده زمانی که باورش را تعلیق میکند و در داستان غرق میشود، رویدادها و ارتباطات درون داستان را بهتر و عمیق تر تجربه میکند. این خصیصهی داستان موقعیتی را فراهم میآورد که در آن، خواننده با رویدادهایی مواجه میشود که تجربهشان در جهان واقعی پرهزینه، خطرناک یا غیرممکن است. از این نظر، داستان مانند یک «شبیه ساز» عمل میکند که تجربهی موقعیتهای خطرناک در آن عملی و کم هزینه است. انسانها از طریق داستانها میتوانند تجربهی موقعیتهای خطرناک، پیچیده یا شگفت را به دیگران آموزش دهند و نسلهای بعد را برای مواجهه با خطرات زندگی آماده کنند.
٣- نحوهی ارائهی ایدهها و اندیشهها در داستانها با متون علمی و فلسفی متفاوت است. داستانها بیمسئولیت، آزاد و چندصداییاند. خواننده مجبور نیست هیچ ایدهی مشخصی را بپذیرد یا باور کند. هیچ حقیقت یکه و یگانهای وجود ندارد و داستان، آزمایشگاهی است که در آن، خواننده میتواند تفکرات و ایدههای مختلف را در کنار هم بیازماید و محک بزند. داستانها ابزار بسیار مهمی برای آموزش دموکراسی و چندصدایی در یک جامعهاند.
۴- جهان داستان میتواند به جهان خواننده اضافه شود و جهان او را گستردهتر کند. هر داستان تازه، یک یا چند زندگی تازه در جهانی است که احتمالا مختصات و مشخصات آن با جهان خواننده متفاوت است. در نتیجه هر داستان تازه نویدبخش امکانات تازه ای برای زندگی خواننده است. انسانها از طريق داستانهای تازه جهان خود را گستردهتر میکنند و به زندگیشان وسعت میبخشند. هر مشخصهی تازهای در جهان یک داستان (هر چقدر هم که غیرواقعی) میتواند یک امکان تازه در جهان خواننده باشد.
على شاهی | کتابخانه بابل
https://eitaa.com/fakannn
*📞
شماره 1504* را بخاطر بسپارید
🔥🔥
با مشاهده هرگونه دود و یا تخریب در طبیعت با شماره گویای *1504*. تماس حاصل فرمایید ...
🔭
🌳دیده بان طبیعت باشیم 🌳