eitaa logo
معلم افسر سپاه پیشرفت کشور
108 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
53 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ....بصیرت .آگاهی. معنویت ..اخلاق
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ تجلی ارزش‌های اسلامی و انقلابی ✍رهبر انقلاب: صحنه‌ی احترام تیم والیبال به مادر شهید بابایی، که من سال‌ها پیش به این خانواده‌ی محترم در منزل‌شان ابراز احترام و ارادت کردم، این‌ها تجلی ارزش‌های اسلامی و انقلابی است، این‌ها معرف ایران است. ۱۴۰۰/۰۶/۲۷ 💠 @akhbar_rahbar
هر روز صبح برای ما یادآور یک نکته خیلی مهمه.🌷 زندگی چاپ دوم نداره .🌷 گذشته رو رها کن ،🌷 برای آینده غصه نخور ، فقط از زمان حال لذت ببر .🌷 تا بخودمون بیاییم فرصت زندگی کردن از دست رفته .🌷 پس تا میتونی شاد باش و مهربونی کن . 🌷 خدای دیروز ، خدای فردای ما هم هست. 🌷 خودت رو بهش بسپار و در آغوشش رها شو. 🌷 ماشاید بندگی بلد نباشیم ولی او خوب خدایی میکنه.🌷 سلام و درود🌷 صبح قشنگتون بخیر .🌷 آغوش پرمهر خدا رو براتون آرزو دارم.🌷🌷🌷🌷
*این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسی‌ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک کانال به محاصرۀ عراقی ها در می‌آیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خود به مقاومت ادامه می‌دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به شهادت می‌ﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان ‏همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که می‌گوید:* *احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بی‌سیم دارد تمام می‌شود ‎عراقي ها عنقریب می‌آیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی می‌کنم از قول ما به ‎امام بگویید همانطور که فرمودید ‎حسين وار‎ مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم....* *پ.ن: این وعدہ خداست* *ڪہ حق النــــــاس را نمے بخشد!* *خـــــــون شهدا حق الناس است* *نمے دانم با این حق النـــــاس* *بزرگے ڪہ بہ گردن ماســــــت،* *چہ خواهیم ڪرد؟!* *هفته دفاع مقدس گرامی باد.🌷*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔸روز شمار هفته دفاع مقدس🔹🔹 🌱ما مقتدریم... 💠هیئت اندیشه ورزکانون بسیج فرهنگیان شهرستان مانه وسملقان خراسان شمالی
✅ بیانیه کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی به مناسبت چهل و یکمین سالگرد گرامیداشت هفته دفاع مقدس.....سال ۱۴۰۰ ✅ هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان.
🌹 تصویر منتشرنشده‌ای از لباس نظامی و اسلحه‌ی شخصی حضرت آقا در دوران دفاع مقدس که امروز در نمایشگاه در لباس سربازی دفتر نشر آثار رهبری در معرض بازدید قرار گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز هفته دفاع مقدس و شروع سال تحصیلی ۱۴۰۰بر شما همکاران گرامی و دانش آموزان عزیز مبارک باد ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
✨﷽✨ ✍️وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید: به مردم بگویید امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود : من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم . بگویید که ما را فراموش نکنند. بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است. ✍️راوی: سردار حسین کاجی منبع 📚: برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195 ✅کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی
امضایش را هنوز بانک قبول نداشت اما انگشتش تانک را مهندم می کرد ! ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
: این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم ... ♥️ یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند.🍁 اما یک نفر متوجه زنده‌بودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم. حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم.🍃 روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر.☘ محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم. آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.  پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم. از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود. گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد. انشاالله می روم آنجایی که باید بروم. من برخی شب‌ها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر می‌شد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده.🌸 چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟ گفتند: محمد حسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم. درب تابوت را باز کردم. محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه. دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت. دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمد حسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند...🌿💛 🔺شهدا را با ذکر صلواتی یاد کنیم ✅اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
✨🍃کلام شهید✨🍃 🌱🕊 ✨سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد.... 🍃هر حرفی را که میخواهید بزنید فکر کنید که آیا ضروری هست یا نه..!؟ ✨هیچوقت بدونِ دلیل حرف نزنید! 📚شهیدمحمدهادی‌ذوالفقاری🌱🕊 ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
«علی لندی» نوجوان فداکار ایذه‌ای آسمانی شد 🔹️«علی لندی» نوجوان ۱۵ ساله و اهل شهرستان ایذه استان خوزستان که در پی یک حادثه آتش سوزی در ایذه با ایثار و از خودگذشتگی جان دو زن را نجات و خود دچار سوختگی شدید شده بود، درگذشت.
زندگینامه شهید معلم *دوست محمد رضایی* 🌷🌷🌷🌷🌷 شهید والا مقام دوست محمد رضایی ، سوم فروردین سال 1341، در شهر راز از توابع شهرستان بجنورد دیده به جهان گشود .پدرش رمضان نام داشت.شهید تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت.وی کارمند آموزش و پرورش بود.شهید به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و بیست و یکم خرداد 1367، به سمت معاون فرمانده دسته در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سر به مقام شهادت نائل گردید. مزار وی هم اکنون در گلزار شهدا قاسم شهر راز می باشد. 🌷🌷🌷🌷🌷 🌷 شهید رضایی در قسمتی از وصیت نامه خود می فرماید: خانم و برادران عزيزم و خواهرانم مرگ و شهادت را مصيبت ندانيد بلكه نعمت بدانيد و شكر نعمت شهادت سرآغاز پايندگى ست .🌷 نترسيد ز مرگى كه خود زندگى ست .🌷 من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و مابد لوا تبديلا         (قرآن كريم)🌷 از مومنان كسانى هستند كه وفا كردند به عهدى كه با خداى خود بسته بودند و بعضى ديگر از آن مومنان منتظرند تا روز موعود فرا رسد و آنها نيز به عهد خود وفا كنند. و اين عهد خود را يعنى شهادت را با هيچ چيز عوض نمى‌كنند.🌷 ✅هیئت اندیشه ورز کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
ای انتظار جاری ی ده قرن تا هنوز بی تو غروب می شود این روزها هنوز اما هنوز چشم جهانی به راه توست این جمعه آه، می رسی از راه یا هنوز...؟💔 🤲
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب 🔹این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود.می‌گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه! 🔹هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می‌گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» 🔹وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مالی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابرِ پول مشتری، گوشت می داد. 🔹گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است.گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما مابقی پولت.» 🔹عزت نفس مشتریِ نیازمند را نمی شکست! این جوانمرد در ۴۳ سالگی و در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. "شهید عبدالحسین کیانی" همان ''جوانمرد قصاب'' است! روحش شاد🙏🌸
☘️ 🖼(۱)| دفاع مقدس 🍃🌹🍃 🌺 امام خمینی رحمةالله عليه: ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. (۳ اسفند ۶۷) 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔rubika.ir/meyar_pb 🍀
4756503184.pdf
753.1K
🌐 سیاست‌ها و چارچوب‌های تحلیلی| موضوع: وحدت‌ملّی، بصیرت، دشمن‌شناسی و استکبارستیزی 🍃🌹🍃 🌺 مقام معظم رهبری: دفاع مقدس مظهر حماسه، معنویت و دینداری است. (۲۴ شهریور ۸۸) 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔rubika.ir/meyar_pb 🍀