هدایت شده از خانم م. جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃 کلام ناب 🍃✨
🌹🍃لقمان حکیم چه زیبا گفت:
🌼من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛
و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛
که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست!
کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟
لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛
"مقدار دارو را افزایش بده!"🌼
🌱جواب سلام را باسلام بده،
🍃جواب تشکر را با تواضع،
🌱جواب کینه را با گذشت،
🍃جواب بی مهری را با محبت،
🌱جواب دروغ را با راستی،
🍃جواب دشمنی را با دوستی،
🌱جواب خشم را به صبوری،
🍃جواب سرد را به گرمی،
🌱جواب نامردی را با مردانگی،
🍃جواب پشت کار را با تشویق،
🌱جواب بی ادب را با سکوت،
🍃جواب نگاه مهربان را با لبخند،
🌱جواب لبخند را با خنده،
🍃جواب دل مرده را با امید،
🌱جواب منتظر را با نوید،
🍃جواب گناه را با بخشش،
🌾هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش
🌸🍃هر جوابی بدهی،
یک روزی، یک جوری،
یک جایی به تو باز گردد....
♻️⚜♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی
تو این شب زیبـا🦋 هیـچ قـلبى گرفته نباشه وهرچى خوبیه 🦋خداست براى همه خـوبان رقم بخوره🍃🌸
✨آرامـــــش مهمـــــون همیشــــگى دلاتـــــون 🦋
🍃🌸 شبتون زیبا 🌸🍃
♻️⚜♻️
*یک هفته قبل از وفات مرجع العارفین حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه دور آقا نشسته بودند ؛*
*آقای بهجت فرمودند :*
*امسال برای من ، مشهد خانه اجاره نکنید من امسال حرم امام رضا نمیروم .*
*علی آقا ( پسر آقای بهجت ) گفت :*
*حاج آقا ما فرستادیم همان ساختمان سابق در کوچه باقری را اجاره کنند .*
*آقا فرمودند :*
*زنگ بزنید و بگویید برگرده ، من امسال مشهد نمی روم .*
*علی آقا از جا بلند شد و موضوع را به مادرش گفت ؛ مادرش گفت :*
*آشیخ محمد تقی چی گفتید ؟*
*آقای بهجت فرمود :*
*سر و صدا نکنید ، من این هفته یکشنبه ساعت پنج بعدازظهر می میرم ؛ عمرم دیگه تمام شده .*
*یک ربع مانده به ساعت پنج بیهوش شدند ؛ علی آقا ایشان را گذاشت داخل ماشین تا به دکتر ببرند ، یک لحظه آقا چشمانشان را باز کردند و آرام گفتند :*
*نبرید ! نبرید !*
*سر چهارراه بعدی که رسید*
*آقا بلند شدند و دستشان را روی سینه گذاشتند و گفتند :*
*" السلام علیک یا صاحب الزمان "*
*و دقیقاً راس ساعت پنج از دنیا رفتند.*
آقا این یک هفته آخر عمرشان را شبها تا صبح بیدار بود ، یک لحظه نخوابید ؛ روزها که برایشان غذا می آوردند یک لقمه می خورد و می گفت :
*" بسم الله و بالله و الیک اعود " خدایا به سوی تو میام .*
خانم شان میگفت : آقا یک حال دیگری داشتند ، قرآن می خواند و گریه می کرد و می گفت :
خدایا خیلی قرآن را دوست دارم ، روز قیامت هم برام قرآن میاری ؟ بعد فرمود برام گریه نکنید .
آقا صبح دوشنبه می آمدند حرم حضرت معصومه س .
علی آقا میگوید :
صبح دوشنبه بعد از زیارت قبر آیات عظام ،
آقا دست من را گرفتند و گفتند :
پسرم من را اینجا دفن می کنند .
من این مطلب را جایی نقل نکردم .
صبح روز دفن ، هنگامی که جنازه را آوردیم برای دفن ، دیدم همان جایی است که پدرم آدرس داد ،
به آقای مسعودی (تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها) گفتم:
چه شد اینجا دفن کردید ؟
آقای مسعودی گفت :
هر کجا داخل حرم دنبال قبر رفتیم پیدا نشد ، فقط همین جا را پیدا کردیم .
هديه به روح پاك آیت الله العظمی بهجت "قدّس سرّه" اللّهــم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهــم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
.
آیت الله بهجت میفرماید:
تکان می خوری بگو یا صاحب الزمان،
می نشینی بگو یا صاحب الزمان،
برمی خیزی بگو یاصاحب الزمان
صبح که ازخواب بیدار میشوی مؤدب بایست، صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن وبگو آقا جان دستم به دامنت،
خودت یاریم کن، شب که می خواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو السلام علیک یا صاحب الزمان بعد بخواب، شب و روز را به یاد محبوب سر کن. اگر اینطور شد شیطان دیگر در زندگی توجایگاهی نداره، دیگر
نمی توانی گناه کنی، دیگرتمام وقت بیمه امام زمانی...
وخود امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است که: درحیرت دوران غیبت فقط کسانی بردین خود ثابت می مانند که
با روح یقین مباشر وبامولا و صاحب خود مأنوس باشند.
🍁اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🍁
💌حداقل برای یک☝نفر جهت شادی آقاومولاسیدوسالارزمان عجل الله تعالی فرجه ارسال کنید
🌹🙋♂️🌹🙋♂️🌹🙋♂️🌹🙋♂️🌹🙋♂️🌹🙋♂️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطرهی مادر شهید رسول خلیلی از بوی پیراهن خونین شهید که از معراج شهدا تحویل گرفتند
🌹اینجا معراج شهداست 👇
♻️⚜♻️
✨🍃 سیره شهدا 🍃✨
شهید ابوالمهدے مهندس🌹
تاریخ تولد: ۱۹۵۴
تاریخ شهادت : ۳ ژانویه ۲۰۲۰
محل تولد: بصره / عراق
محل شهادت : بغداد
🌹 فرمانده حشد شعبی(نیروے مردمے) در ڪنار نیروے قدس سپاه پاسداران با داعش میجنگید پدرش عراقے و مادرش ایرانے بود
دخترش زینب میگوید :
تا چند سال گذشته ڪسے پدرم را نمیشناخت، اما وقتے برخے در خیابان پدرم را میدیدند، او را با حاج قاسم اشتباه میگرفتند☝️ سفیدے موهاے آنها در راه جهاد هر دو مثل هم و رابطه برادریشان را نیز محڪم ڪرده بود، *هر دو مانند حضرت ابراهیم چون بتشڪن بودند..*
*سوختند و وارد آتش شدند*👌 خیابان فرودگاه بغداد بسیار تمیز و پاڪیزه بود ..اما بعد از این اتفاق تمام دیوارها پر از ترڪش شده است.🖤
*ایالات متحده آمریڪا ابوالمهدے مهندس را در لیست تروریستے خود به عنوان یڪے از چند تروریست خطرناک جهان گنجانده بودند*
او در حمله راڪتے بالگردهاے آمریڪایے در فرودگاه بغداد به همراه حاج قاسم و همرزمانش به ملڪوت اعلے پرواز ڪرد🕊🕋
شهید جمال ابن جعفر
(ابوالمهدے المهندس)
✍رهبر انقلاب: خطاب به شهید ابومهدے: «من هر شب شما را به اسم دعا میڪنم .
♻️⚜♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگه میخوای دختر حاج قاسم باشی...
👤حاج حسین یکتا
♻️⚜♻️
هدایت شده از خانم م. جعفری
✅مانور همیاران سلامت
مانور همیاران سلامت به همت کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان در سطح شهر برگزار گردید .
در این مانور همکاران بسیج فرهنگیان با چک لیستی که از سوی مرکز بهداشت در اختیار داشتند ،به مغازه های سطح شهر مراجعه و و وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی را مورد بررسی قرار دادند .
✅کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
هدایت شده از پایه ریزان تمدن/cbo.ir
✅برگزاری کارگاه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی با موضوع ارتقا سواد رسانه ای والدین در محل کانون شهید رجایی شهر راز باهمکاری معاونت پرورشی ،هسته مشاوره شهرستان و کانون بسیج فرهنگیان .
✅کانون بسیج فرهنگیان شهرستان راز و جرگلان خراسان شمالی.
#لبخند_رضایت
【 فرهنگیان، پایهریزان تمدّن نوین】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @cbo_ir/پایه ریزان تمدن
✨🍃 کلام نور 🍃✨
آرامش محض یعنی
وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي، وَ يَرُدُّونَ سَلامِي..
#تو میشنوی حرف هایم را
وجواب میدهی سلامم را🌱
+همین هم خودش یک دنیاست!
♻️⚜♻️
هدایت شده از خانم م. جعفری
💐 شهیدی که به موهای طلاییاش حساس بود
در کلاس، جلوی من مینشست و با هم رقابت درسی داشتیم. من که میدانستم به موهای طلاییاش حساس است، از پشت، موهایش را به هم میریختم، ولی او فقط برمیگشت و با نگاهی مهربان، سرزنشم میکرد و با دستانش، آنها را مرتب مینمود.
یک روز صبح نیامد؛ فردا و پسفردایش هم نیامد! فهمیدیم بدون سر وصدا با محسن که بچه محلشان هم بود، رفتهاند جبهه. البته به من گفته بود، ولی باور نکرده بودم.
چند روز بعد نامهاش با آدرس صندوقی پستی از اندیمشک، به دستم رسید، گفته بود که حال و هوایش بسیار متفاوت شده است و خواسته بود که برایش دعا کنم.
دو یا سه نامه دیگر هم آمد و دل مرا با خود همراه نمود، من هم جواب نامهها را میدادم.
آخرین نامهاش چند روز پس از عروج ملکوتیاش رسید که در آن، خبر از شهادتش داده بود.
"شهید علیرضا راهدان"
🌹اینجا معراج شهداست👇
♻️⚜♻️
هدایت شده از خانم م. جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅پاکدست تبریک هفته بسیج
♻️⚜♻️