قسمت هفتم:
⭕️ تتمیم اصل مقصد
🔰مرحوم علامه بعد از مسئله ی علم و اگاهی وارد بحث "خود آگاهی " می شوند .
♦️تا اینجا گفتگو در اطراف اموری بود که به عنوان "خواص روحی " خوانده می شوند مثل ادراکات حسی و خیالی و عقلی و اراده و کراهت و حبّ و بغض و حکم و تصدیق و غیره و ثابت شد که این امور خواص عمومی ماده را ندارند.
👈 تا اینجای بحث از شخصیت مستقل خودِ روح که این امور از عوارض و حالات و یا از افعال و اعمال وی هستند بحثی نشد .
⭕️یکی از براهینی که فلاسفه الهی برای اثبات شخصیت مستقل روح اقامه کرده اند در مورد "علم به نفس و خود آگاهی" است .
👈مادیین روح را فقط به عنوان تشکل و اجتماع و ارتباط مخصوص اجزاء ماده می شناسند و خواص روحی را نیز به عنوان خاصیتهای مخصوص اجزاء مرتبط ماده معرفی می کنند .
👈اما روحیون،روح را که از حرکت و تکامل جوهری ماده پیدا شده ، در عین ارتباط و تعلق ذاتی با ماده ، دارای شخصیت جداگانه و مستقل می دانند .
🔰خود آگاهی یعنی اطلاع هر کسی از وجود خودش برای هر کسی بدیهی است و هر کس با علم حضوری خود را می شناسد و عیناً مشاهده می کند که چیزی است که قابل انطباق به هیچ عضوی و خواص عضوی نیست زیرا با زیاد و کم شدن اعضاء تفاوت نمی کند و با اختلاف سنین عمر و تحلیل رفتن قوا تغییر نمی پذیرد جز اینکه کامل تر و روشن تر می شود.
👌مادیین نیز این شعور به خود را در انسان انکار ندارند.
♦️هرکسی بالضروره و بالبداهه تشخیص می دهد که من هستم و تنها چیزی که نیاز به استدلال دارد این است که "خود" یا "من" که وجودش بدیهی است ، حقیقتش چیست و دارای چه خصوصیتی است.
♦️پس اینکه دکارت می گوید:"من می اندیشم پس هستم" مخدوش است، زیرا هستی هر کسی مانند خودِ اندیشیدن،بدیهی است بلکه بدیهی تر است، چون اندیشیدن فرع بر آگاهی و شعور به خود است .
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
قسمت هشتم:
✅در مورد حقیقت "خود" یا "من" دو نظریه وجود دارد :
1⃣نظریه حسی
2⃣نظریه روحانی
♦️نظریه حسی :
صاحبان این نظریه،نفس را مجموعه تصورات پی در پی که در ذهن پیدا می شود می دانند.مطابق این نظریه"خود" یک موجود وحدانی نیست،بلکه مجموعه دیدنیها و شنیدنیها و به یاد آوردنها و فکر کردنها که در طول زندگی پدید می آید "من" را تشکیل می دهد .
♦️نظریه روحانی :
خلاصه این نظریه این است که "من" یا "خود" که هر کس حضوراً آن را می یابد و به وجودش اطمینان دارد عبارت است از یک موجود وحدانی متشخص (نه یک سلسله امور متوالی ) و ثابت و باقی در صمت جمیع حالات و عوارض ، و قابل تعدد و تکثر و تفاسد نیست .
✅دلیل اینکه "من" یک حقیقت وحدانی است نه یک سلسله ادراکات متوالی این است که :
✳️ اولاً حقیقت "من" همه ی آن ادراکات متوالی را به خودش نسبت می دهد و منسوب را غیر از منسوب الیه می داند (من می اندیشم ، من می بینم) و همانطوری که حضوراً به وجود خود آگاه است این خصوصیت را نیز حضوراً آگاه است و تردیدی ندارد .
✳️ ثانیاً هرکسی بالوجدان تشخیص می دهد که در گذشته و حال یکی است نه بیشتر و اگر مانند مجموع حلقه های زنجیر بود و در هر لحظه از زمان یک حلقه آن فقط موجود بود این تمیز و تشخیص میسّر نبود.بعلاوه نفس برای اینکه تشخیص دهد در گذشته و حال یکی است احتیاجی به احیاء خاطرات گذشته ندارد و اگر مانند حلقه های زنجیر بود باید ادراکِ "خود" در گذشته بدون تذکر یک خاطره میّسر نباشد .
✳️ ثالثاً همان طوری که در قسمت حافظه گفته شد روی فرضیه ی مادّیین،باز شناسی یعنی تشخیص اینکه این خاطره یاد آوری شده متعلق به گذشته است و ادراک جدید نیست ، ممکن نمی باشد . یعنی اگر "من" عبارت از مجموع سلسله متوالی ادراکات باشد که فقط با یکدیگر ارتباط تعاقبی یا علّی و معلولی دارند چگونه ممکن است شخص بتواند تمیز دهد که من همان کسی هستم که در پیش بودم؟
✳️ رابعاً روی فرضیه مادّیین ، ادراکات عموماً عبارت است از فعالیتها و خواص سلولهایی که مراکز سلسله اعصاب را تشکیل داده اند و خود این سلولها دائماً با همه محتویات خود در تغییر و تبدیل اند،یک دسته می میرند و دسته دیگر جای آنها را می گیرند و حال آنکه هر کسی حضوراً تشخیص می دهد که بدون تغییر و تبدیل و زیاده و نقصان (البته در خود نه در حالات) همان کسی است که در شصت یا هفتاد سال پیش بوده است.
💠خلاصه بیانات بالا این که :
❇️ از راه 👈 انتساب؛یعنی انسان ادراکات را منسوب به خود میداند نه عین خود
❇️ و از راه 👈 وحدت؛یعنی اینکه هرکسی تشخیص میدهد که در گذشته و حال یکی است نه بیشتر .
❇️ و از راه 👈 عینیّت؛یعنی اینکه تشخیص میدهد که خود عین همان است که بوده نه غیر آن .
❇️ و از راه 👈 ثبات؛یعنی تشخیص اینکه هیچ گونه تغییری در خود من حاصل نشده است .
ثابت میشود که آنچه انسان آن را به عنوان حقیقت خود می شناسد یک حقیقت وحدانی ثابتی است که جمیع حالات نفسانی مظاهر وی هستند و از خواص عمومی ماده ، مجرّد و مبرّا می باشد.
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
4_5843868722120362080.mp3
4.37M
4_5843868722120362082.mp3
4.31M
4_5843868722120362084.mp3
3.47M
4_5843868722120362087.mp3
4.53M
4_5843868722120362086.mp3
4.38M
4_5843868722120362085.mp3
4.99M
اگر بخواهید به جايی برسيد، با کار حوزه و دانشگاه مشکلتان حل نمی شود. اين فقط به شما علم می دهد؛ آن که مشکل شما را حل می کند سجاده نماز شب است.اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مأنوسیم یا نه، باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال میكنیم یا احساس نشاط؟
#آیت_الله_جوادی_آملی
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
4_5843868722120362081.mp3
3.68M
4_5843868722120362083.mp3
4.01M