eitaa logo
‹‹ فانی‌ِرقیه³¹⁵ ››
134 دنبال‌کننده
204 عکس
289 ویدیو
4 فایل
گردخترکی‌پیشِ‌پدرنازکند ؛ گره‌ی‌کرب‌وبلای‌همه‌رابازکند :)) -کپی‌ ؟ با‌ذکر‌۳‌صلوات‌به‌نیت‌خانم‌سه‌ساله . -آیدی‌جهت‌سوال : @Fanie_Roghaye315 -ناشناسمون : https://daigo.ir/secret/8536735450
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فردا نماز جمعه به امامتِ ؛ فخرالزمان ، امام خامنه ای ، مصلی‌تهران [ @fanie_roghayeh ]
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت یعنی این‌جا و این آغوش .. حقیقتاً لبخند عمیق، خیلی خیلی عمیق :)
مثل نماز ظهر عاشورا ؛ مثل نماز جمعه‌ی فردا :) [ @fanie_roghayeh ]
-رهبرانقلاب✍🏻.. [ @fanie_roghayeh ]
روزی که خیلی یهویی قسمتم‌شد بیام تشییع پیکرت ، هیچوقت فکر نمیکردم انقدر بهت نزدیک‌بشم و بشی همراه زندگیم و رفیق شهیدم :) اصلا قرار نبود مسیرمون اونوری بشه ولی اومدیم و دیدیم مراسم‌خاکسپاری یه شهیده پرسیدم اسم شهید چیه ؟ گفتن شهید سید مرتضی کریمی خب نمیشناختم ولی عمیقا ارامش داشتم :)) خلاصه تموم شد و برگشتیم پسر عموی بابام که فوت کرد مزارش همونجا بود به همین واسطه هرهفته میومدم سرمزارت و باهات درد و دل میکردم .. میدونم که حرفامو می‌شنیدی و ارومم میکردی .. نمیدونم داستان من چجوری گره خورد به شما بعد مدتا راهیان رفتم و از زبون رفقای شما ، اسم شمارو شنیدم و بیشتر باهاتون اشنا شدم بعد یه سال وارد یه گروه نمایشی شدم که شماهم قبل از شهادتتون تو اون گروه بودید و دوستان خاطرات خوبی و با شما داشتن و محبوب دل همه بودی اقا سید .. الان به جایی رسیدم که برای شروع هرکاری ؛ میام کنار شما و به خودتون متوسل میشم و همیشم جواب گرفتم و مطمئنم که کمکم میکنی هرموقع حالم بد بوده اومدم باهاتون درد و دل کردم و بعدش اروم شدم :)) میدونم که حواستون بهم هست .. بازم کمکم کن عاقبتم و مثل عاقبت خودت ، به شهادت ختم کن هوامونو داشته باش آقا سید مرتضی :) -شهید‌سیدمرتضی‌کریمی💚.. فانی‌رقیه ، خودنوشت✍🏻 . [ @fanie_roghayeh ]
ای آن که در نگاهت حجمی ز نور داری کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ در خواب دیده بودم یک شب فروغ رویت کی در سرای چشمم قصد ظهور داری :) ؟ 💙 [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از مجد و شکوه بی‌حدش حیرانم هر روز وَ اِنْ یَکادها می‌خوانم گیرم که هجوم دشمنان سیل‌آساست چون کوه کنار رهبرم می‌مانم اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌وعجل‌فرجهم وحفظ‌قادنا‌خامنه‌ای‌یازهرا💚.. [ @fanie_roghayeh ]
سومین سالگرد شهیدسیدمرتضی‌کریمی .. پنجشنبه ۱۹ مهرماه ، از ساعت ۳۰ : ۱۸ حسینیه گلزار شهدای ملارد [ @fanie_roghayeh ]
35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبر خیلی کوتاه بود .. نایا دختر لباس صورتی بیروت ؛ درحملات امروز اسرائیل به شهادت رسید💔. [ @fanie_roghayeh ]
نماهنگ من و کربلا.mp3
11.47M
《ای به قربان اباعبدالله❤️‍🩹》 [ @fanie_roghayeh ]
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است‌ -شهیدسیدمرتضی‌کریمی💔. [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر دنیا هم آید پشتتان ، ما پنج تن داریم شما سنگر شکن‌دارید ؟؟!! ما خیبر شکن داریم😎🖐🏻🇮🇷.. [ @fanie_roghayeh ]
‹‹ فانی‌ِرقیه³¹⁵ ››
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب ، داشتن سر عجب است‌ -شهیدسیدمرتضی‌کریمی💔. [ @fan
《معرفی بیشتر شهید 》 ایشون تو یک مجموعه تحقیقاتی وابسته به سپاه فعالیت می کردند و همچنین از بازیگرای نمایشی خادمین الزهرا بودند .. روز حادثه روز اربعین بود و قرار بود ساعت ۱۷ خودشون رو برسونند به برنامه نمایشی اربعین در صبا شهر که متاسفانه روی دستگاهی که کار می کردند منفجر میشه و بدن مبارکش پاره پاره میشه و تمام بدنش هم میسوزه و به شهادت می رسه :)💔 ساعت ۱۷ هر چقدر با آقا سید تماس گرفته شد جوابگو نبود بعداز نمایش متوجه شدیم یکی از شهدا آقا سید هستش و همه گروه ۷۰ نفری بعداز این خبر همه به گریه افتادیم باورمون نمیشد سید دیگه کنارمون نیست . همه با حال خراب رفتیم در خونشون همه فقط گریه می کردند آقا سید خیلی باصفا بود نماز شب خون بود ، همیشه می گفت ارباب باید بدن منو تو خون ببینه ، عاشق شهادت بود ... حلال و حرام رعایت می کرد ... مراقب چشم و زبان و گوشش بود مخصوصا چشماش ؛ همش سر به زیر بود و تو کارش جدی عاشق امام حسین و حضرت رقیه با اخلاص با گذشت دنبال خیر رسوندن به مردم بود هر وقت بهم بریزم با نگاه به عکسش آروم میشم وقتی عقل عاشق می شود ؛ عشق عاقل می شود و آنگاه شهید می شوی . -صحبتی‌از‌رفیق‌ِشهید‌کریمی✍🏻.. [ @fanie_roghayeh ]
‹‹ فانی‌ِرقیه³¹⁵ ››
《معرفی بیشتر شهید 》 ایشون تو یک مجموعه تحقیقاتی وابسته به سپاه فعالیت می کردند و همچنین از بازیگرای
《ادامه معرفی شهید کریمی 》 "شهید مظلوم اربعین" اون روز یعنی شب اربعین ۴ مهر ماه ۱۴۰۰ گروه نمایشی تو صبا شهر برنامه داشت ... برنامه نمایشیِ غریب نیزه نشین .. من از سر کار قرار بود بیام اونجا... اومدنی فهمیدم نزدیک بیدگنه انفجار رخ داده ولی چون عجله داشتم برسم زیاد درگیرش نشدم و خودم رو رسوندم صبا شهر ... اونجا آقای (...) و گروه نمایشی در حال آماده سازی بودند ... کسی هم از انفجار خبر نداشت ... من هم چون نمیدونستم سید اونجا کار می کنه استرس نداشتم ... آقای (...) چندین بار به سید زنگ زده بود ... ولی گوشی در دسترس نبود ... نگرانی ها دو چندان شد ... داشت نمایش شروع می‌شد ... سید نقش اول بود ولی هیچ خبری از اومدنش نبود ... قرارمون ساعت پنج بود ... ولی سید نیومد ... نمایش شروع شد ... بعد از نمایش دیدم آقای(...)مثل اسپند رو آتیش داره این ور اون می ره و در حال تماس هستش ... تازه فهمیدم اونجای که منفجر شد محل کار سید بود ... جویای سید شدم از اقای(...) ، با گریه گفت میگن سید شهید شده ... کل بدنم یخ کرد ... حالم خراب شد ، ذهنم کار نمی کرد تو همون حال پریشان اقای(...) ، بهم گفت یه پرس و جو کنم ... منم زنگ زدم به یکی از رفقام تو سپاه مربوطه ... تا گوشی رو جواب داد بدون معطلی گفتم حاجی میگن یکی از سوله های شما منفجر شده .... گفت آره ، چطور مگه ؟؟؟ گفتم یکی از رفقای ما به نام سید اونجا مشغول به کار بود ، الان خبر اومده تو سوله ای که منفجر شده بوده و شهید شده ... بعد ادامه دادم حاجی کیا شهید شدن ، کیا مجروح .... اسمش رو پرسید ... گفتم سید مرتضی... سید مرتضی کریمی ... گفت نگران نباش مجروح شده ... بعد گفت الان می پرسم بهت میگم .. منم به آقای(...) گفتم ... میگن زخمی شده ... اقای(...) با گریه شدید گفت نه شهید شده ... گفتم آقا (...) رفیقم که اونجاست میگه زخمی شده ها ... باز آقای(...) با گریه گفت ؛ دامادشون میگه سید شهید شده ... حالم خیلی خراب بود خراب تر شد ... خودم رو کمی کنترل کردم ... به خودم می گفتم باور نکن ،، اشتباه می کنن ، احتمالا زخمی شده ... دوباره زنگ زدم به رفیقم ... اما دیگه جواب نمی‌داد.... هر چی زنگ زدم .... پیام دادم.... جواب نداد ... امیدم دیگه نا امید شد ... فهمیدم رفیقم شهید شده ‌‌‌... اونجا دیگه فضا ، فقط فضای گریه و اشک بود ... هر کی رو می‌دیدی داشت گریه می کرد ... هر کس سید رو می‌شناخت گریه امونش نمی‌داد... گریه بود که جولان میداد و غصه دردناک نبود سید رو پر کرده بود و داشت همه رو آروم می‌کرد... خیلی شب سختی بود ... -خاطره‌ای‌از‌رفیقِ‌شهید‌کریمی✍🏻.. [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هوای حرمش می‌گذرد ایامم کوه دردم که کند نام رضا آرامم‌🌱 . -بابارضا .. [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدمارو از نماز روزه نشناسید ؛ از اینکه وفادار هست یا نیست بشناس👌🏻! [ @fanie_roghayeh ]
با چشم‌ هایی خیس از اشك ، حرف پسرش را شنید : مادر مرا ببخش اگر دیر آمدم ، یک مشت استخوان شدنم طول می‌کشید :)❤️‍🩹" [ @fanie_roghayeh ]
سومین سالگرد شهیدسیدمرتضی‌کریمی .. پنجشنبه ۱۹ مهرماه ، از ساعت ۳۰ : ۱۸ حسینیه گلزار شهدای ملارد [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی برادر / رفیق شهید داشتن .. -شهیدسیدمرتضی‌کریمی♥️. -فانی‌رقیه✍🏻!! [ @fanie_roghayeh ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو سوختی و شده آب پیکرت الگوی تو فاطمه گردیده مادرت از بس که عاشق خانم رقیه ای .. آتش گرفت از نوک انگشت تا سرت در نیمه ی شبت چه گذشته که اینچنین پاشیده شد ، همه اعضا برابرت یک تکه از تنت وسط مجلست رسید شکر خدا که ندیدست خواهرت ... -شهیدسید‌مرتضی کریمی🌱 . [ @fanie_roghayeh ]
سومین‌سالگرد‌شهید‌اربعین ؛ شهید‌سید‌مرتضی‌کریمی💔.. [ @fanie_roghayeh ]