زمانی تلفن کم بود اما آدم های زیادی بودند که بهشان زنگ بزنیم و یک دل سیر حرف بزنیم حالا تلفن زیاد است اما آدم های کمی هستند که دلمان حرفهایشان را میخواهد ♥️⃤

✅ " نه" گفتن رو یاد بگیر! این" نون و ه" در کنار هم کلمه‌ی مقدسی ساختن. یه نفر خیلی بی‌شرمانه با تو رفتار کرده و حالا دلت میخواد بهش پیام بدی؛ به دلت بگو «نه»! بعضی‌ها ارزش معاشرت ندارن. ⬅️ دوستت از تو کاری میخواد انجام بدی که وجدانت قبول نمیکنه. بگو نه! قبول که دوست توعه اما هیچ چیز ارزش وجدان درد رو نداره. ⬅️ از تو می‌خوان جایی بری که آدم ها و رفتارهاشون عذابت میدن. بگو نه! با لحظات عمرت که رودربایستی نداری! ⬅️ یه آدمی خیلی خودخواهانه تو رو رها کرده و رفته و حالا دوباره برگشته. بگو نه! تو حق نداری خودت رو بازیچه‌ی هوس دیگران کنی! ⬅️ یه جاهایی اگه «نه» نگی؛ تمام رنج‌ها و استرس‌ها و حقارت‌ها به تو و زندگیت «آری" میگن! #علی_سلطانی

🍃🌸🇮🇷ایرانِ‌زیبا🇮🇷🌸🍃 🍃🕊📹❣باز خوانیِ خاطراتِ شیرین دوران دبستااان👌😍. 🍃📘🕊❣ورق زدنِ کتاب فارسی کلاس اول و زنده شدن خاطرات شیرین کودکی👌😇... 🌿🇮🇷💚🤍❤️🇮🇷🌿 #ایرانِ‌زیبا

برای بعضیا هم باید اینجور فرهنگ سازی کرد😂 📺😄😇😂🌹🌸🍃

جهان به مجلس مستان بی‌خرد ماند که در شکنجه بود هرکسی که هشیار است #صائب_تبریزی #سردار_دلها 🌴🕯🌴

🔺پوستری به جا و حق از حمید فرخ نژاد

🔰 لوح به مناسبت سوّمین سالگرد 🌹شهادت سپهبد 🌷حاج قاسم سلیمانی🌷 ╭━🍃❀🏴❀🍃━╮

🔴با افتخار ایستاده، اگر ازش سئوال کنی تنها علت شهرت و افتخارت حتما میگه جنازه دخترم! ولی خبر نداره در تاریخ نامش بعنوان پدری #دروغگو که با جنازه دخترش برای خودش پالون دوخت و باعث مرگ عده ای بی گناه و گرفتاری کلی خانواده و آشوب و ناامنی و عقب افتادن کشور و خوشحالی دشمنای این مردم شد 🌐کانال الله اکبر

۱ 🔴 در زمان جنگ تحمیلی ، یک بار در یک منطقه ای نیروهای دشمن بعثی به حرکت یک خودروی حامل مهمات رزمندگان اسلام پی می برند با اولین حمله دشمن ، راننده با تدبیر سعی می کند که نه خود و خودرو اش را رها کند و نه بگذارد که مهماتش طعمه آتش دشمنان شود گاهی با سرعت میرود و گاهی آهسته ، گاهی در جاده میرود و گاهی خارج از آن ، در یک جا هم سریع دور زده و برعکس مسیر قبلی حرکت می کند تا اینکه به نزدیک یک تپه ای رسیده و ماشین را در جائی پنهان می کند تا از تیررس حملات خمپاره ای و تیراندازی های دشمنان در امان نگه دارد پس از مدتی مزدوران صدامی دیگر از حمله به او مأیوس و منصرف می شوند تا اینکه آن رزمنده در یک فرصتی از مهلکه دور شده و خودش و مهمات خودرو اش را به مقر رزمندگان اسلام می رساند