eitaa logo
❇️ فانوس ❇️⁩
100 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
101 فایل
✨امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.»✨
مشاهده در ایتا
دانلود
بمب هوشمند چگونه خنثی می‌شود؟ -۱ 🔸امروز در پنجمین سالگرد انعقاد برجام، اگر گفته شود کشور در حال خنثی‌سازی بمبی بسیار پیچیده است، شاید کسانی تعجب کنند. دشمن یک دهه قبل، با مشاهده سرعت پیشرفت‌های ایران، به این نتیجه رسید که باید حرکت برای قدرتمند شدن را از داخل متوقف کند. 🔸این پروژه که با فتنه سال 88 استارت خورده بود، در قدم اول ناکام ماند. اما با مشورت برخی فتنه گران درباره «تحریم‌های فلج‌کننده»، در همان دوره اوباما وارد فاز تازه‌ای شد. انتخابات 92 و 94 و 96 (ریاست‌جمهوری و مجلس) تا حدودی متاثر از این فشار اقتصادی بود. 🔸آنچه از سوی برخی طیف‌ها به عنوان «راه‌حل» ارائه شد، مذاکره با غرب بود. انگیزه حامیان این راه‌حل متنوع بود. اما آن طرف در اتاق عملیات دشمن، هیچ تردیدی درباره هدف فشار و مذاکره وجود نداشت. تلقی آنها، اختلال در محاسبات طرف ایرانی بود؛ چنان‌که فرآیند تضعیف قدرت، تامین رونق اقتصادی انگاشته شود. 🔸رئیس ‌سرویس جاسوسی انگلیس، هدف اصلی توافق را «انقلاب‌زدایی» عنوان کرد که مفهوم دیگر آن، آسیب‌پذیر کردن ایران بود. جان ساورز مهر 94 به CNN گفت «توافق، ظرف 15 سال، ایران را به کشوری نُرمال تبدیل می‌کند. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از مبانی انقلابی به کشوری نُرمال‌‌‌تر قرار دارد. ما نیاز به صبر استراتژیک داریم». 🔸ناتوی اطلاعاتی از این فرآیند چه انتظاری داشت؟ مدیر کانال تلگرامی آمد نیوز (یکی از‌ شبکه‌های وابسته به ناتوی اطلاعاتی) در بحبوحه اغتشاش دی 96 (شش ماه پس از انتخابات)، از نقشه کارفرمایان خود رونمایی: «ما برای حمایت انتخاباتی از [...] تحلیل داشتیم. آن حمایت برای افزایش ناکارآمدی و رساندن کشور به نقطه جوش بود». 🔸از نگاه دشمن، برجام بنا بود با تشدید سوءمدیریت و ایجاد شرایط تعلیق و انتظار، اقتصاد را در وضعیت انباشت مشکلات قرار دهد و میوه آن را در قالب انفجار نارضایتی و بی‌ثباتی بچیند. 🔸برخی حامیان برجام می‌گویند اگر مسیر فعلی نه، راه‌حل شما چیست؟ می‌گویند شعار ندهید و بگویید حالا که درآمدهای نفتی کم شده و درآمدهای ارزی برنمی‌گردد، چه کنیم؟ می‌گویند سال 95 با همین برجام، شاهکار کردیم و رشد اقتصادی بی‌نظیر را در دنیا ]به واسطه فروش نفت[ به ثبت رساندیم. 🔸آنها با این تلقی و تلقین که راه‌حل فوری و بی‌زحمت (فست فودی) سراغ دارند، مدل خطرناک «امتیاز بده و رونق اقتصادی(!؟) بخر» را به اجرا گذاشتند. نتیجه این قمار معلوم بود. آسان‌طلبی و سرمایه‌فروشی، اگر هم در کوتاه‌مدت موجب سرخوشی افیونی شود، در میان‌مدت خسارت‌های هنگفت آن ظاهر می‌شود. مانند کاری که قاجاریه و پهلوی‌ با کشور کردند و اکنون رژیم سعودی انجام می‌دهد. 🔸پیشرفت پایدار نمی‌تواند متکی بر بیگانه متخاصم باشد. برخی مدیران در حالی امیدوار به کاهش تحریم‌ها بودند که دولت اوباما در حالت ارعاب شرکت‌ها و تدارک تحریم‌های ویزایی، کاتسا و آیسا بود. 36 پله سقوط رشد اقتصادی طی هفت سال، در حالی اتفاق افتاد که برخی مدیران، به افزایش موقت فروش نفت مباهات می‌کردند. 💢ادامه دارد💢
بمب هوشمند چگونه خنثی می شود؟ -۲ 🔸رونق اقتصادی، راه‌حل جادویی ندارد. معجونی جادویی نیست که با سر کشیدن آن، اقتصاد ناگهان شکوفا شود. گوشی و رایانه نیست که پول بدهید و از بازار جهانی بخرید. تازه برای هر خریدی هم باید ارزش افزوده و قدرت مبادله خلق کرد، نه گدایی. 🔸هر جا کشوری موفقی شد، بی‌تردید به نسخه اقتصاد مقاومتی (صیانت و تقویت داشته‌های خود در مقابل رقبای خارجی، و تامین امنیت اقتصادی درونزا) عمل کرده است. 🔸شرط اول، خانه‌تکانی راهبردی و دور ریختن تصورات نادرستی است که موجب هفت سال تعلیق و انتظار و امید به غرب شد. ضرورت بعدی، شجاعت مسئولیت‌ پذیری است. برخی مدیران چنان حرف می زنند که انگار دولت، هیچ مسئولیتی ندارد. و خروجی آن، افتخار به نساختن حتی یک خانه، حراج 18 میلیارد دلار ارز کمیاب، و بی‌پناه گذاشتن مردم در مقابل مفسدان است. 🔸ضرورت سوم، توقف روند قدرت‌سوزی است که «اجرای یکطرفه برجام» فقط یک نمونه از آن است. ضرورت چهارم، ساماندهی فضای رسانه‌ای آنارشیستی است که جولانگاه تروریست‌های اقتصادی شده. ضرورت پنجم، پایان دادن به خودتحریمی نسبت به ظرفیت‌ های حاکمیتی و اجتماعی است. 🔸چند ماه قبل در ماجرای مبارزه با کرونا، نتایج مثبت استفاده از این ظرفیت را دیدیم. همچنین ظرفیت‌هایی که در مواجهه با پیامدهای سیل و زلزله و نیز، موضوع خودکفایی بنزین یا تولیدات دانش‌بنیان شاهد بودیم. لازمه این کار، مرزبندی با جریان آلوده‌ای است که از سال 76 به این سو، بر دوگانه کردن حاکمیت اصرار دارد و فرصت‌ها را صرف اصطکاک نیروها می‌کند 💢اما فهرست برخی راه‌حل‌های اقتصادی: -اصلاح ساختار بودجه که ضد هدفمندی عمل می‌کند؛ ساماندهی واگذاری ارز برای واردات و نحوه بازگشت ارز‌های صادراتی؛ و همچنین توقف واردات بی‌رویه (و قاچاق) که منابع ارزی را نابود می‌کند و راه تنفس تولید ملی را می‌بندد. «چو دخلت نیست، خرج آهسته‌تر کن». - اصلاح نظام پولی و مالی تورم‌ساز و تبدیل نقدینگی 2700 هزار میلیارد تومانی به فرصت سرمایه‌گذاری مولد و ‌اشتغال. - اهتمام به رونق تولید در حوزه پیشران‌ها از جمله مسکن، شرکت‌های دانش‌بنیان، کشاورزی، خودرو، لوازم خانگی و نظایر آن. بخش مسکن به تنهایی می‌تواند در کوتاه‌مدت، میلیون‌ها شغل ایجاد کند و رکود تورمی را مهار نماید. - توزیع عادلانه‌تر درآمد‌ها و ثروت‌های ملی. همچنین شفاف کردن روند واگذاری فرصت‌های اقتصادی که به جای تقویت تولید، رانت و تورم می‌آفریند. - شفاف‌سازی معاملات، قراردادها، تسهیلات، گردش مالی و مالیات‌های پرداختی از طریق راه‌اندازی سامانه‌های شفافیت. - اخذ مالیات کمرشکن از همه کسانی که بدون تولید و ارزش افزوده، گردش‌های مالی هنگفت دارند و به قیمت نابودی کاهش ارزش پول ملی و تنگ کردن معیشت مردم، در بازار مسکن، ارز، سکه، خودرو و... می‌تازند. طبق آمارها حداقل 30 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در کشور وجود دارد. اما سفته‌بازان و اخلالگران، ده‌ها برابر این رقم، خسارت می‌زنند. این مغالطه که «به حساب مردم سرک نمی‌کشیم»، فقط به سود مفسدان و پول‌شویان تمام شده است. - اهتمام به مبارزه با فساد و جمع کردن بسترهای آن در دستگاه‌های دولتی می‌تواند ده‌ها هزار میلیارد تومان را به بیت‌المال برگرداند و مسیر هدررفت ده‌ها هزار میلیارد دیگر را ببندد. - حمایت میدانی از تولید و برداشتن موانع کسب و کار، به موازات هزینه‌دار کردن فعالیت‌های مخرّب. - فعال کردن معاونت نیمه‌تعطیل «اقتصادی» در وزارت خارجه و برخی دستگاه‌های دیگر، بلکه تشکیل کارگروه میان وزارتخانه‌ها در جهت تعدد بخشیدن به شرکای تجاری و تسهیل بازگشت درآمدهای ارزی. مهم، ضرورت صدور این پیام از دولت، هم‌افق با تحولات قوه قضائیه و مجلس است؛ اینکه اراده مواجهه با مشکلات هست و قرار نیست سوءمدیریت ادامه پیدا کند. هیچ چیز مانند نمایش این اراده، نمی‌تواند مردم را امیدوار و نقشه دشمن را خنثی کند.
ننگ ابدی برای بانیان فتنه سبز ۱- این ننگ از پیشانی مدعیان اصلاح طلبی پاک نمی شود که بهانه فتنه سبز در سال ۸۸ را اعتراض به نتیجه انتخابات قرار دادند اما هشت ماه بعد در روز عاشورا، اقدام به کف و سوت و هلهله کردند و کتیبه ها و موکب های امام حسین (ع) را شمر وار به آتش کشیدند. ۲- این ننگ بر پیشانی شان خواهد ماند که میرحسین موسوی سردسته فتنه، حرمت شکنان را خواند و آنها در برابر این رذالت سکوت پیشه کردند. موسوی خوئینیها بعدها مدعی شد ترسیدم موضع بگیرم، سوء استفاده جناحی بشود(!) یعنی جناح و باند برای شان محترم تر از حرمت امام حسین (ع) بود. ۳- آبها که از آسیاب افتاد و فتنه به برکت روح عاشورایی ملت سرنگون شد، برخی از مدعیان اصلاح طلبی گفتند حرمت شکنان، نفوذی وزارت و نظام برای بدنام کردن جنبش سبز بودند! مرحبا! پس چرا همان روز، از حرمت شکنان بیزاری و برائت نجستند، هیچ؛ که حتی پای موسوی ایستادند؛ هم او که هتاکان را مردم خداجو خوانده بود؟! ۴- حالا همین روزها، برخی شبه اصلاح طلبان، قلمفرسایی یا خطابه ایراد می کنند تا خود را در صف "ملت امام حسین" (ع) جا بزنند. از تحریف های شان که بگذریم، آنها عاشورای 88 نقاب از چهره خویش برداشتند و به اختیار، کنار یزید و عمر سعد و شمر ایستادند. و روشن است که محبت دو نقیض، در یک دل جمع نمی شود. ۵- آنها که حرمت شکنان عاشورای سال 88 را مردمان خداجو خواندند - و حال آن که اجیر شدگان بهائیت و سلطنت طلبان و منافقین بودند- بی تردید در اردوگاه یزید بودند و نقاب از صورت شان افتاد؛ ولو هشت ماه قبل تر، برای عوام فریبی، شعار "یا حسین- میر حسین" می دادند؛ ۶- اما دیگرانی که سکوت کردند و رضایت به آن جنایت بی سابقه دادند، مشمول این فراز زیارت وارث هستند که "«لعن الله ُأمةً قتلتْكم، و لعن اللّهُ أمةً ظلمتكم، و لعن الله أمةً سمعتْ بذلك فرضيتْ به". لعنت خدا بر آنها که این ستم بزرگ را دیدند و شنیدند و به آن راضی شدند.
راز شانتاژ درباره مجازات یک قاتل ۱- قصاص شدن یک قاتل در ایران، به خودی خود برای آمریکا یا فرانسه، انگلیس و آلمان اهمیت ندارد. در این کشورها روزانه ده ها نفر بدون جرم و محاکمه در دادگاه، با قساوت تمام توسط پلیس به قتل می رسند؛ آب هم از آب تکان نمی خورد و هیچ یک به دیگری اعتراض نمی کند. اصلا نرخ شان همین است؛ ۲- در عین حال برای آمریکا و سه دولت اروپایی مهم است که از کاه کوه بسازند و با بازی رسانه ای درباره مجازات یک قاتل که در دادگاه ایران محکوم به قصاص شده، خباثت بزرگ خویش در زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی را به حاشیه بیندازند. تا اینجا قابل فهم است؛ ۳- اما نکته عجیب، ضریب دادن برخی محافل داخلی به رذالت غرب است. فلان گروهک ورشکسته تروریستی یا سلطنت طلب مامور و معذور است. اما برخی شبه اصلاح طلبان چرا به خدعه دشمن ضریب می دهند؟ چون پای خودشان درباره آراستن وعده های دروغ برجامی گیر است و مورد اعتراض مردم هستند؟ یا فراتر از این، مامورند برای جنایتکاران داعشی و منافقین حاشیه امنیت بسازند؟ سیاسی
قُبح نسخه پیچی از موضع حیرت؛ چند ملاحظه درباره الزام قانونی حجاب - ۲ 🔹اکثریت مردم در همه کشورها اگر مورد پرسش قرار بگیرند، حاضر نیستند مالیات بپردازند. یا احتمالا خیلی ها علاقه ندارند سقف سرعت مجاز و انواع قوانین رانندگی محدودیت زای دیگر را رعایت کنند. ♦️با این وصف، آیا حکومت ها مالیات نمی گیرند یا قوانین و جریمه های سنگین رانندگی را اعمال نمی کنند؟ و یا مثلا می گویند تا زمانی که اکثریت مردم -به واسطه فرهنگ سازی - موافق نشده اند، قانون نمی گذرانیم و اجرا نمی کنیم؟! یا این که برای ضرورت ها و مصالح مهم، قانون می نویسند و به اجرا می گذارند؟ 🔹چهارم: در موضوع پوشش اجتماعی، حتی در غرب مدعی مطلق آزادی و اکثریت گرایی هم بی حجابی، یله نیست و محدودیت های متعددی در محیط عمومی اعمال می شود. ♦️حجاب تا کجا می تواند اختیاری باشد؟ مثلا فقط سر و گردن، مشمول این جواز می شود یا برهنه کردن سایر اعضا هم مجاز است؟ آیا آزادی مطلق کشف حجاب، مد نظر منتقد محترم است یا باید حدی بر آن گذاشت؟ اگر دومی مورد تایید است، پس مجددا به "الزام حجاب" می رسیم! 🔹پنجم: دشمنان ملت ما پس از شکست در جنگ های مختلف، جنگ فرهنگی و اعتقادی را در اولویت قرار داده ان؛ با بمباران رسانه ای "مشهورات سازی" می کنند و سعی می کنند منویات خود را مطالبه مردم جا بزنند. چون از هم پاشیدن شیرازه اخلاقی و فرهنگی جامعه برای شان مهم است. ♦️مسئولیت همه ما در این شرایط، مقابله با این هجوم مقاومت سوز است و نه منفعل شدن و تکرار تلقینات دشمن؛ مخصوصا اگر منتقد محترم در گذشته به درستی با مشهورات زدگی و عرف سازی رندانه دشمن جنگیده باشد. 🔹گرفتار عملیات روانی در جنگ نرم دشمن شدن و به فشار او برای تعطیلی احکام حکیمانه الهی پژواک دادن، فضیلت نیست بلکه موضع گلایه است. ♦️اگر دشمن دو قطبی درست می کند، انسان باورمند باید در برابرش سینه سپر کند و نگذارد دو قطبی اصلی به حاشیه برود؛ نه این که ندانسته به نقشه دشمن کمک کند. اگر ادعا این است که اولویت های دیگر مثل مسئله عدالت اجتماعی موضوع مهم تری است، چرا به همان نمی پردازند و موضوع حجاب را که برای اکثریت مردم محترم است، تبدیل به مسئله می کنند؟ 🔹چرا گریبان اشرافیت سیاسی غربگرا را که در کنار تضعیف اقتدار کشور، موجب آسیب به انسجام اجتماعی شده نمی گیرند و به جای آن، حجاب را تبدیل به مسئله می کنند؟ چرا بازخورد مواضع خود را نمی بیننند که کدام رسانه ها از آن استقبال می کننند؟ ماجرا شبیه این است که انسان رزمنده وسط میدان، نقشه و جبهه خودی و دشمن را گم کند و با این حال متحیّرانه به سمتی شلیک کند که جبهه خودی است.
راستی آزمایی بازیگران؛ قره باغ بهانه کدام نقشه است؟ - ۱ 🔹بحران قره باغ، بحرانی پیچیده و چند وجهی است. یک وجه حقوقی و تاریخی دارد و یک وجه بهانه جویانه خارجی، برای مداخله و ایجاد نا امنی در شمال مرزهای ایران. ♦️آذربایجان و ارمنستان به همراه گرجستان (منطقه قفقاز)، بخشی از تمامیت ارضی ایران بودند که دو قرن قبل در اثر جنگ تحمیلی روس ها و معاهده استعماری ترکمانچای، از کشورمان جدا شدند. 🔹این دو ایالت، تا فروپاشی سی سال قبل اتحاد جماهیر شوروی، بخشی از این امپراتوری استعماری بودند و پس از آن که به استقلال رسیدند، ارمنستان در سال سال ۱۹۹۴ میلادی، به اشغال قره باغ پرداخت. از منظر حقوق بین الملل، قره باغ جزیی از خاک جمهوری آذربایجان است و جمهوری اسلامی از این حق، کاملا حمایت می کند. ♦️سه دهه قبل، دولت باکو توانست به واسطه کمک های ایران، بخش مهمی از تمامیت ارضی خود را حفظ کند و اگر حمایت های ایران نبود، جمهوری آذربایجان هزینه های بسیار بیشتری می داد. 🔹با این وجود، دولت غربگرا و لائیک باکو، دل به آمریکا و اسرائیل بست و بیشتر سعی کرد ادامه اشغال قره باغ را بهانه ای برای ایجاد روحیه ناسیونالیستی قرار دهد و همین را جایگزین هویت اسلامی مردم کند؛ هویتی که دولت بر معارضه و نابودی آن اصرار داشته است. ♦️ایلچی بیگ رییس جمهور وقت آذربایجان گفته بود "از ترکیه چشمداشتی ندارم ! چون آن ها منافع و مشکلات خود را دارند . اما از ترکیه ۲۰۰ میلیون دلار وام خواستم، آنقدر ندادند که کار از کار گذشت... ایرانی ها می خواستند به ما کمک کنند اما اجازه ندادم". 🔹سرکوب عزاداری های امام حسین (ع) توسط دولت باکو معروف است. دولت، نیروهای مذهبی را سرکوب و زندانی کرده و بارها عزادران حسینی را به گلوله بسته است؛ در حالی که این باورهای اسلامی می توانست پایه گذار بسیج مردمی برای پایان دادن به اشغال قره باغ باشد. ♦️دولت آذربایجان چه آن زمان که کمونیست بود و چه اکنون که لائیک و غربگراست، در نقشه دشمنان اسلام بازی کرده است. ما در حالی که از شیعیان مظلوم و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان حمایت می کنیم، به رفتار دولت باکو به خاطر این که جمهوری مسلمان نشین را تبدیل بارانداز صهیونیست ها و آمریکا کرده، معترضیم. 🔹آنها اجازه تاسیس پایگاه نظامی و جاسوسی به آمریکا و اسرائیل را دادند و دست آل سعود برای تأسیس مدارس ضد شیعی و ترویج وهابیت را باز گذاشتند. 🔹در این میان، اخیرا ارمنستان هم که متحد تاریخی روسیه محسوب می شود، برای روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان داد. اما بخشی از ادوات نظامی استفاده شده در جنگ اخیر علیه آنها -از جمله پهپادها- از سوی اسرائیل واگذار شده بود تا ثابت کند رژیم صهیونیستی ذاتا متعهد به خیانت و خنجر از پشت زدن است. ♦️صهیونیست ها، به واسطه بازی منافقانه با هر دو دولت ایروان و باکو، می خواهند در منطقه جای پا باز کنند. همان سناریویی که در عراق و سوریه و لبنان، موجب شکست و سرافکندگی شان شد. 🔻ادامه دارد🔻
راستی آزمایی بازیگران؛ قره باغ بهانه کدام نقشه است؟ - ۲ ♦️بازیگر بیگانه دیگری که در این بحران فعال شده، دولت نو عثمانی ترکیه است. دولت اردوغان، دست کم سیصد - بنا بر برخی گزارش ها چند هزار- تکفیری عضو گروهک های تروریستی را از سوریه به قره باغ منتقل کرده و ضمنا به لحاظ هوایی و پهپادی در جنگ نقش آفرینی می کند. 🔹تکفیری های وارداتی از سوریه، در حالی آتش جنگ در قره باغ را گرم کرده اند که اصالتا، شیعیان را رافضی و مرتد می دانند و اگر مجال پیدا کنند، قبل از هر کس، خون ملت مظلوم جمهوری آذربایجان را می ریزند ♦️آنها همان هایی هستند که در سوریه و عراق، علیه شیعه و سنی و کردها جنایت کردند. اما حاضر نشدند حتی یک تیر به سمت صهیونیست های اشغالگر شلیک کنند بلکه در بیمارستان های اسرائیل مورد مداوا قرار گرفتند! 🔹دولت اردوغان با وجود ژست های ضد صهیونیستی، هم روابط اقتصادی با رژیم اشغالگر قدس را توسعه داده و هم نوع نقش آفرینی هایش در منطقه، بازی مهره پیاده در زمین رژیم صهیونیستی برای جنگ افروزی و نا امنی و درگیر کردن ملت های منطقه است. ♦️دولت ترکیه، که همسو با آمریکا و اسرائیل، سوریه را به ویرانه تبدیل کرد، آیا می تواند در ادعای حمایت از مردم جمهوری آذربایجان صادق باشد؟ (آنها دیر یا زود خنجر خیانت اسرائیل و آمریکا را خواهند خورد). اما برخی گروهک های مدعی پان تورکیسم در ایران، ضمن سوار شدن روی موج احساسات پاک مردم، سنگ همین ترکیه نو عثمانی را به سینه می زنند. 🔹امپراتوری عثمانی -که اردوغان سودای بازسازی آن را داشته- همان است که در طول جنگ های طولانی و در پوشش منافقانه سنّی مآبی، علیه آذربایجان عزیز ما اشغالگری و جنایت کرد و صدها هزار نفر را در تبریز و خارج از آن کشت. ♦️گروهک های پان‌ تورکیست همچنین، در حالی ژست حمایت از جمهوری آذربایجان و قره باغ می گیرند که هیچ حمایتی از ملت شیعه جمهوری آذربایجان به هنگام سرکوب شدن آنها به ویژه در ایام عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) نمی کنند؛ 🔹این عناصر مزدور، همچنین مدعی الحاق آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان هستند؛ و حال آن که اگر دنبال الحاق خاکی به خاک دیگر بر اساس واقعیت های حقوقی- تاریخی بودند، باید خواستار بازگشت جمهوری آذربایجان به آغوش ایران بزرگ و اسلامی می شدند. ♦️برخی از همین عناصر معدود گروهکی اخیرا شعار دادند "کورد، فارس، ارمنی/ آذربایجان دشمنی"؛ و حال آن که اگر صادق باشند، باید علیه دشمن همه ملت های منطقه (آمریکا و اسرائیل) شعار بدهند اما معلوم است که چاقو نمی تواند دسته خود را ببرد.
سالگرد شوک بنزینی؛ سوء مدیریت محض، یا تحمیل مذاکره؟! ♦️شعبده بازان رسانه ای از کاه کوه می سازند و کوه را جلو جشم غیب می کنند! نمونه؟ سالگرد شوک بنزینی دولت در نیمه شب 23 آبان؛ دقیقا یک سال قبل! دولت که لجبازانه کارت سوخت را حذف کرده و موجب افزایش 20میلیون لیتری مصرف و قاچاق شده بود، سهمیه بندی را احیا و بنزین را 300 درصد گران کرد! 🔹هزینه گزاف این سوء مدیریت، هدر رفت حداق 140 هزار میلیارد تومان از بیت المال بود که می شد صرف حمایت از تولید و اشتغال شود؛ و دو هفته نا امنی و بی باتی و موج سواری دشمن. جالب این که برخی حامیان دولت، به جای شرمندگی، طلبکار هم شدند که چرا نظام نگذاشته دشمن در موج سواری موفق شود(!) ♦️تلخ این که سردبیر نشریه صدا وابسته به حزب اتحاد ملت، چند ماه بعد گفت تحمیل فشار بنزینی به مردم و تولید نارضایتی، برای هموار کردن مسیر مذاکره بوده. شکوری راد دبیر کل حزب هم از این که طبقات پایین به عنوان پایگاه رای اصولگرایان، از شوک بنزینی شاکی شده اند، ابراز رضایت کرد! 🔹محمد جواد روح، سردبیر نشریه صدا، ۱۶ آذر در سرمقاله نشریه «اتحاد ملت» نوشت: 🔻"چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی می‌‌کند؟ کدام رئیس‌جمهور اعلام کرده بود که فلان ‌قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. 🔻مهم‌تر از همه اینها، اعلام کرد به توافقات پشت ‌پرده هم‌ پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی می‌خواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که روحانی قمار کرد. 🔻وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه ‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. 🔻می‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به هم می‌‌ ریزد و روحانی خندیده است. 🔻اینکه می‌ گویند گران کردن بنزین تصمیم غیر کارشناسی و اطلاع‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌ رسانی- در واقع اطلاع‌ نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود. 🔻روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه‌ اش چه می‌ شود. اما به نظر من، مقام‌رهبری هم پاسخ رییس‌جمهور را دادند. ایشان ، مسئولیت تصمیم گرانی بنزین را پذیرفتند و مانع تشدید فشارها بر روحانی و سقوط احتمالی دولت شدند... در ماجرای بنزین؛ روحانی قمار کرد و رهبری هم ایستاد".
چرا ادعای سخنگوی دولت درباره اختیارات مجلس غلط است؟ 🔹علی ربیعی سخنگوی دولت امروز مدعی شد "لغو پروتکل الحاقی، جزو اختیارات مجلس نیست. درباره این موارد بر اساس اصل ۱۷۶ قانون اساسی باید در شورای عالی امنیت ملی بحث شود". ♦️اگر ادعای آقای ربیعی درست بود، نباید با وجود بررسی در شورای عالی امنیت ملی،توافق برجام به مجلس می آمد و بررسی و تصویب می شد. طبق اصل اصل هفتاد و هفت قانون اساسی "تعهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قرارداد‌ها و موافقت نامه‌های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد". 🔹در اصل 125 قانون اساسی نیز تصریح شده؛ "امضای‏ عهدنامه‌‌ها، مقاوله‏‌نامه‌ها، موافقت‏ نامه‏‌ها و قراردادهای‏ دولت‏ ایران‏ با سایر دولتها و همچنین‏ امضای‏ پیمان‌‌های‏ مربوط به‏ اتحادیه‏‌های‏ بین‌‌المللی‏، پس‏ از تصویب‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ با رئیس‏ جمهور یا نماینده‏ قانونی‏ او است"‏. ♦️اکنون که توافق، تبدیل به تعهد یکطرفه و خسارت های فراوان شده، حق بلکه وظیفه قانونی مجلس است که در این تعهدات یکطرفه بازنگری کند و بر قدرت بازدارنده کشور در حوزه دیپلماسی بیفزاید.
گزارش یک جنگ امنیتی؛ سیا و MI6 از چه می‌ترسند؟ - ۱ ملت ما در طول هفت سال گذشته به اندازه هفتاد سال تجربه اندوخت و باطن آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی را شناخت. اکنون که این تجربه گرانبها می‌تواند افق‌های تازه برای اقدامات راهبردی بگشاید، کسانی به دست و پا افتاده‌اند تا از افکار عمومی، حافظه دزدی کنند. کار آنها به مراتب خطرناک‌تر از‌ ترور است. هرچند که ‌ترور و تحریف همزمان، از سراسیمگی در مقابل یک اتفاق مهم حکایت می‌کند. 1- بیماری‌های خود ایمنی (Autoimmune disease)، بیماری‌هایی است که در آن دستگاه ایمنی بدن، به خود بدن حمله می‌‌کند. این بیماری می‌تواند اندام‌‌ها و بافت‌‌ها را درگیر کند. در زندگی اجتماعی و سیاسی می‌توان نمونه‌هایی را سراغ گرفت که برخی سیاستمداران در اثر نفوذ فکری یا سربازگیری دشمن، به‌جای صیانت از امنیت و منافع ملی، ضد آن عمل می‌کنند. اختلال محاسباتی موجب می‌شود افراد و مجموعه‌ها، مرتکب خودویرانگری توانمندی‌هایی شوند که دشمن با تحریم، جنگ و ‌ترور نتوانسته است. 2- درد بی‌درمان آمریکا و اسرائیل و برخی رژیم‌های اروپایی، پیشرفت شتابان ایران در حوزه‌های مختلف علوم و فنون و قدرت است. نتانیاهو مقارن فتنه ۸۸ در کنست گفت «برنامه هسته‌ای ایران با سرعت قطار تندرو پیش می‌تازد و ما مانند خودروی قراضه می‌خواهیم خود را به آن برسانیم و مهار کنیم». دشمن بعد از یک دهه تحریم، ‌ترور و خرابکاری ناکام، تصور می‌کند کابوسش با نفوذ و اختلال محاسباتی و تزریق ویروس «خودایمنی» چاره می‌شود. آنها متحیرانه، پیروزی‌های جبهه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن را در کنار پیشرفت‌های پهپادی و موشکی خارق‌العاده دیدند. ایران با موفقیت توانست ماهواره نور را که هر 90 دقیقه یک بار از فراز سرزمین‌های‌ اشغالی عبور می‌کند، در مدار قرار دهد. 3- تحریم و ‌ترور و مذاکره و برجام، از نگاه دشمن، مولفه‌های معارض هم نیست، بلکه ‌ترکیبی سمّی برای زمین‌گیر کردن ایران است. دموکرات‌های بانی مذاکره و برجام، همان طراحان ‌ترور دانشمندان ما و خرابکاری ویروسی بودند؛ همان‌گونه که جان ساورزِ عضو تیم مذاکراتی انگلیس در سال 82، عضو MI6 بود و به ریاست این سرویس جاسوسی رسید. او آبان 89 (یک ماه قبل از ‌ترور شهید شهریاری) اظهار داشت «نمی‌‌توان روند پیشرفت‌‌های علمی ‌ایران را تنها با دیپلماسی متوقف کرد. ما به عملیات‌‌های اطلاعاتی نیاز داریم تا در روند دستیابی ایران به فناوری‌های نوین مشکل ایجاد کنیم»؛ و مهر 94 هنگام ریاست MI6 به CNN گفت؛ «برجام ظرف 15 سال، ایران را به کشوری نُرمال تبدیل خواهد کرد. شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه‌‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌تر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. ما نیاز داریم صبر استراتژیک داشته باشیم و فرصت دهیم تا توسعه پیدا کند». صبر استراتژیک مدنظر او را مقایسه کنید با تعبیر غلط‌انداز مشابه که توسط برخی عناصر منفعل استفاده شد. 4- انفعال در برابر غیرِ متعرض، دلایلی دارد؛ از جمله، همان که آیت‌الله جوادی آملی(حفظه‌الله) 19 اردیبهشت 95 در دیدار با آقای عارف گفت: «در فرهنگ قرآنی، غیرت را سه عنصر معرفت، هویت و غیرزدایی تشکیل می‌ دهند؛ غیرزدایی به این معنا است که اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند. بیگانه را در حریم خود راه دادن با غیرت سازگار نیست... کسانی که راه نفوذ بیگانگان را می‌‌گشایند، از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند». ایشان یک سال قبل‌تر، (۲۱ آبان ۱۳۹۴) در دیدار آقای ظریف توجه داده بودند؛ «به آمریکا اعتماد نداریم. دست دادن نشانه ادب است، اما پس از آن، انگشتان خود را می‌شماریم. این نیز نشانه هوشیاری ماست». با وجود تعدد این تذکرات از سوی دلسوزان، برخی متولیان مدعی شدند «امضای کری تضمین است»، «اوباما بسیار مودب و دنبال تعامل است»، «(هشدار‌دهندگان) می‌گویند آمریکا سر شما کلاه‌گشاد می‌گذارد، در صورتی که ما عمامه داریم، کلاه سرمان نمی‌رود» و «آمریکا مراعات اخلاق را می‌کند و زیر تعهدش نمی‌زند». متأسفانه همان ادبیات را مجدداً درباره بایدن تکرار می‌کنند؛ کسی که گفت صهیونیست است و حاضر نشد جنایت ‌ترور شهید فخری‌زاده را محکوم کند. حتی روزنامه دموکرات واشنگتن‌پست و توماس فریدمن تحلیلگر نیویورک‌تایمز می‌گویند ترور موساد و فشار‌های ‌ترامپ، به‌عنوان اهرم‌های فشار، برای مذاکرات با ایران مفید است! 🔻ادامه دارد🔻
گزارش یک جنگ امنیتی؛ سیا و MI6 از چه می‌ترسند؟ - ۲ 5- خسارت‌ها چنان آشکار و منزجر‌کننده شده که جوزپ بورل (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) به یورونیوز گفت: «ایرانی‌ها حق دارند احساس کنند در برجام به آنها خیانت شده؛ و احتمالاً دوباره نخواهند با همان کارت‌‌ها بازی کنند». اما واکنش منفعلانه برخی سیاسیون موجب گستاخی طرف عهدشکن شده؛ چنانکه وزیر خارجه بی‌سروپای آلمان گفت «بازگشت به توافق، کافی نیست. برجام بايد با توافقى گسترده‌تر جايگزين شود. ما انتظارات روشنی داریم: نبود سلاح هسته‌ای و هیچ برنامه موشکی بالستیک. ایران همچنین باید نقش دیگری در منطقه بازی کند. به آنها نمی‌شود اعتماد کرد»! این سخنان، واگویه وحشت بزرگ آمریکاست؛ چنانکه جینا‌ هاسپل رئیس سیا گفت «ما فعالیت‌‌های ایران را زیر نظر داریم و امیدواریم بتوانیم نفوذ منطقه‌ای‌اش را کاهش دهیم». پیش از او، پمپئو هنگام ریاست گفته بود «نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷ سال گذشته بسیار بیشتر است». 6- طمع غرب به کدام محافل است؟ همان‌ها که لس‌آنجلس‌تایمز مهر 88 درباره‌شان نوشت «برخلاف غرور ملی ایرانی‌ها، اپوزیسیون سبز، از فشار غرب راضی است. اما اغلب ایرانی‌ها مخالف سازش بر سر برنامه هسته‌ای هستند؛ این یک حس ملی است که حتی قبل از انقلاب هم وجود داشته. افرایم‌ هالوی رئیس ‌اسبق موساد می‌‌گوید امیدوارم با افزایش فشار غرب، نارضایتی در داخل ایران پا بگیرد». همان‌ها که گرای تحریم‌های فلج‌کننده را به دولت اوباما دادند. طیفی که تعلیق قطعنامه تحریمی ‌۱۹۲۹ به واسطه برجام را فاکتور می‌کنند، اما نمی‌گویند این قطعنامه تحریمی‌ سبز(!)، تجمیع قطعنامه‌‌های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۸۸۷ بود و با فشار آمریکا در آستانه سالگرد انتخابات (19خرداد 89) تصویب شد. آنها همان کسانی هستند که مایکل لدین (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) گفت: «تاریخ پنهان جنبش سبز به ۲۰۰۹ برنمی‌گردد بلکه ریشه آن در اواسط دهه ۱۹۸۰ [سال‌های ۱۳۶۵- ۶۶ شمسی] است. آنها کسانی بودند که [در ماجرای دعوت مخفیانه مک فارلین] وارد مذاکره با آنها شدیم؛ افرادی از دفتر نخست ‌وزیری، از دفتر موسوی و اطرافیانش». 7- جان برنان رئیس سازمان سیا به مدت هفت سال در دولت اوباما، 8 مرداد 95 در همایش امنیتی اسپن، سخنانی بیان کرد که حتی در حد «غلط کردید» هم جواب نگرفت: «توافق هسته‌ای، کار درستی بود و آقای [...] را که در میان عناصر فعال در ایران فردی بسیار میانه‌روتر به‌شمار می‌‌آید، تقویت کرد. او باید دستاورد بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند؛ به این دلیل که بین تندروها و میانه‌‌روها رقابت وجود دارد. برخلاف تصور، ایران کشور یکدستی نیست. در حالی که آنها سال آینده انتخابات برگزار می‌‌کنند، ما اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه قدرت چگونه پیش می‌‌رود. نگرانی من این است که بسیاری از ایرانی‌‌ها انتظار داشتند پول به زندگی آنها سرازیر ‌شود اما خوب، این مسئله زمان می‌‌برد»! 8- جان کری یک سال قبل از آن (چهارم مرداد 1394) در شورای روابط خارجی آمریکا گفت؛ «دوستان! اگر به توافق پشت کنیم، یک پیام بزرگ به افراطی‌ها در ایران می‌فرستیم. چه کسی می‌داند در این صورت انتخابات چه می‌شود اما [...] و [...] که خود را در مذاکره با غرب به خطر انداختند، به دردسر جدی می‌افتند»! جالب اینکه دولت اوباما در همین دوره، تحریم‌های ویزا، آیسا و سیسادا را به اجرا گذاشته و سرگرم ریل‌گذاری کاتسا (مادر تحریم‌ها) در کنگره بود. قرار نبود امتیاز واقعی داده شود؛ بلکه فقط باید با یک شیرینی آدامسی، مسیر انتخابات را منحرف می‌کردند. ذهنیت برنان و کری چگونه شکل می‌گرفت؟ به یاد بیاوریم سخنان شگفت آن دیپلمات عالی‌رتبه را که نگرانی‌های انتخاباتی طیف متبوع خود در ابران را سال 93 با شورای روابط خارجی آمریکا در میان گذاشت! او اکنون به غرب می‌گوید خفه شوید؛ در حالی که همزمان اصرار دارد اهتمام مجلس به احیای قدرت بازدارندگی کشور را به رقابت‌ های انتخاباتی نسبت دهد؛ سیا هم می‌شنود! 🔻ادامه دارد🔻
گزارش یک جنگ امنیتی؛ سیا و MI6 از چه می‌ترسند؟ - ۳ 9- هدف پروژه جدید دشمن، لو رفته؛ شکاف‌افکنی برای تداوم هم‌فرسایی خودتخریبی و خودتحریمی. همان که فریدمن در نشست «اندیشکده شورای روابط اعراب و آمریکا گفت: «اگر ‌‌ترامپ و پمپئو همراه شرکای اروپایی، سراغ ایرانی‌‌ها می‌‌رفتند و با وعده برداشتن تحریم می‌‌گفتند ما فقط می‌‌خواهیم 10- 15 سال دیگر به مدت توافق بیفزاییم و آزمایش‌های موشکی شما محدود شود، ایرانی‌‌ها در بالاترین سطوح حکومت با هم درگیر می‌‌شدند. نیمی‌‌ می‌‌گفتند از پیشنهاد استفاده کنیم، نیمی ‌‌دیگر می‌گفتند خیر. باید پیشنهادی روی میز گذاشت که برای بخشی از حاکمیت وسوسه‌‌انگیز باشد»! 10- رهبر انقلاب در نامه ۲۹ مهر ۹۴ خطاب به رئیس‌جمهور، ضمن صدور مجوز اجرای برجام (مشروط به 28 شرط مجلس، شورای عالی امنیت ملی و رهبری) تأکید کردند «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل، طبعاً دانسته‌‌اید دولت آمریکا در قضیه هسته‌‌ای و نه در هیچ مسئله دیگری، رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته و در آینده هم بعید است جز این عمل کند. اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی ندارد، خیلی زود با طرفداری از فتنه‌‌های داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی خلاف واقع از آب درآمد... دشمنی آمریکا تا هنگامی‌که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود آنان را مایوس کند، ادامه خواهد داشت.» متأسفانه عدم اهتمام کافی به این 28 شرط، خسارت‌های اقتصادی و امنیتی پیاپی تولید کرد 11- اتفاقات مهمی ‌در راه است. ساخت درونی قدرت ملی، در حال ‌ترمیم و تقویت دوباره از ابعاد اجتماعی و حاکمیتی است؛ و حال آنکه طیف مأمور غرب کوشیدند انشقاق و بی‌هنجاری را‌ ترویج کنند. مجلس در اقدامی مهم، مصوبه‌ای ضدتحریمی ‌و اجماعی در سطح حاکمیت را تدارک کرد. البته زمانی طولانی به تدارک طرح گذشت؛ اما بحمدلله موفقیت حاصل شد. همین، موجب دستپاچگی طیفی شده که گفتند مصوبه برای کارشکنی علیه مذاکره با بایدن بوده و شورای عالی امنیت ملی در جریان نبوده؛ و حال آنکه طرح مربوط به چهار ماه قبل است و به تصریح دبیرخانه، طرح با هماهنگی و تایید شورا تهیه شده است. 12- تقلای جریان نفوذزده (نشتی بشکه) از کدام هراس غرب حکایت می‌کند؟ در دو سال اخیر تحولات مهم و پیشروانه‌ای در دستگاه قضایی و مجلس شورای اسلامی پدید آمده و در حال تقویت اعتماد عمومی است. اینکه می‌شود اراده‌ها و ظرفیت‌های معطل را به میدان آورد و گرفتاری‌های ناشی از تعلیق و امید به دشمن را برطرف کرد. این امید شکل گرفته که نسیم تغییر و بهبود روند، به دولت هم برسد. در مقابل خود، مقاومتی سرسختانه برای تداوم فرصت‌سوزی دیده می‌شود. ماه‌هاست برخی محافل غربی نسبت به دو احتمال هشدار می‌دهند؛ اینکه دولت - چنانکه مطالبه رهبری است- مسیر خود را اصلاح کند؛ و مردم در انتخابات هفت ماه بعد، مدیریتی پُرانگیزه و اهتمام را سر کار بیاورند. در این روند، انتقام خون شهیدان ‌ترور که جای خود دارد؛ با اتحاد و اتفاق می‌توان دشمن را دچار شکست‌های راهبردی کرد.
سبقت از مُرسی در خدمت به اسرائیل 🔹محمد مُرسی، دوست اخوانی اردوغان در مصر که مدتی در زندان به سر برد و حین محاکمه جان سپرد، یک عبرت است. او به اندازه اردوغان خوش‌شانس نبود که از کودتا جان به در ببرد. ♦️مرسی به آمریکا و عربستان اعتماد کرد و وارد بازی آنها علیه ملت‌های منطقه شد اما در عین حال با کودتای همان‌ها ساقط گردید. اولین سفر خارجی مُرسی پس از ریاست، به عربستان بود؛ حامی اصلی حسنی مبارک دیکتاتور ساقط شده! 🔹باور کردنی نیست اما روزنامه صهیونیستی هاآرتص، دوران ریاست مرسی را یکی از بهترین دوران تاریخ اسرائیل لقب داده و نوشت: ▪️«اسرائیل گمان می‌‌کرد با روی کار آمدن عضو اخوان‌المسلمین، روابط دچار تنش مضاعف می‌‌شود، ولی در دوران مرسی، مصر و اسرائیل بیشتر از گذشته به هم نزدیک شدند. ▪️در این دوره اسرائیل توانست امتیازاتی دریافت کند که کسب آنها در دوره مبارک نیز ممکن نبود. مرسی از همان ابتدای کار، پایبندی کامل خود را به پیمان کمپ دیوید اعلام کرد و در جهت آن کوشید. ▪️با توجه به نزدیکی و نفوذ اخوان‌المسلمین بر حماس، در طول دولت مرسی، حملات موشکی به اسرائیل متوقف شد. او توانست در مدت یک سال، تونل‌‌های زیرزمینی به داخل غزه را که در شبه جزیره سینا حفر شده‌ بود، منهدم و ارسال سلاح را متوقف کند. ▪️برخلاف وعده‌‌های گذشته، گذرگاه رفح باز نشد. اظهارات ضد محور مقاومت توسط مرسی، موجب شد اختلافات مذهبی بین شیعیان و سنّیان منطقه افزایش یابد». ♦️فراز و فرود مُرسی، عبرتی برای اردوغان است. او خود، بخشی از این خاطرات را زیسته است. اردوغان با وجود خدمات انتحاری‌اش به دولت اوباما، از همان دولت خنجر خورد. اظهارات 11 مرداد 95 اردوغان درباره دوستان و دشمنان واقعی ترکیه، تکان‌دهنده است، هر چند که وی، فراموشی گرفته باشد. او یک ماه بعد از کودتا گفت: 🔹«با وجود دشمنی میان من و بشار اسد، اما او کودتا را محکوم کرده، در حالی که همپیمانان ما، آمریکا و اروپا و عربستان، در زمانی که ما نیازمند کمک‌شان بودیم، از پشت به ما خنجر زدند». ♦️اردوغان همچنین شهریور 98، ضمن سخنانی در چهلمین سالگرد کودتای نظامی۱۲ سپتامبر در جزیره یاسی آدا گفت «محافلی که چهره ای تاریک دارند، کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ را طراحی کردند. هنگامی که خبر به واشنگتن رسید، گفتند بچه‌‌های ما باز هم موفق شدند. شب کودتای ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ هم، منتظر بودند همان سخنان را تکرار کنند». 🔹اردوغان دو روز بعد از شکست کودتا گفت «فردا خبر مهمی درباره کنار گذاشتن اختلافات با برخی کشورهای همسایه اعلام می‌کنم»، اما باز هم به سوریه و عراق خیانت کرد.
سُفره مهم است؛ هم سُفره ها مهم تر! ♦️قبلا برخی حقایق را به آقای "محمود امجد" گفته بودند که نشان می داد اشتباه قضاوت کرده است. او اما در حالی که منفعل شده بود، پاسخ داده بود "پسرم محمد، سر سفره حلال بزرگ شده و امکان نداره دروغ بگه"! 🔹به قول برادر محترمی، مگر پسر حضرت نوح، سر سفره حلال بزرگ نشده بود که توحید و نبوت را انکار کرد؟! این چه استدلال سست و بی پایه ای است؟ مگر به صرف بزرگ شدن سر سفره حلال، انسان معصوم می شود. " پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد...". ♦️حضرت نوح با همه عصمت و قداست و خدماتش، وقتی خواست شفاعت فرزند نا خلفش را بکند (نه این که نعوذ بالله عقل و اختیار خود را دست او بسپارد!)، از خداوند عتاب شنید: "يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ". 🔹به پسر نوح، "جعفر کذاب" را اضافه کنید که فرزند امام هادی (علیه السلام) و عموی امام زمان (عج) بود. او هم سر حلال ترین سفره بزرگ شده بود؛ اما پس از شهادت امام هادی (ع)، به دروغ ادعای امامت کرد و مورد سرزنش ائمه (ع) قرار گرفت. ♦️ما درباره حلال و حرام سفره آقای امجد قضاوتی نمی کنیم؛ اما یک نکته روشن است و آن، سفره امکانات رسانه های ضد دین و ضد ایرانی است که با پول و مدیریت عربستان و انگلیس و اسرائیل و آمریکا اداره می شود و در خدمت به بازی گرفتن امجد و امجد ها قرار گرفته است. 🔹آقای امجد سر سفره این شبکه سیاسی و رسانه ای آلوده به خیانت و جنایت نشسته است. سند جفا از این روشن تر؛ که رسانه های ضد اسلام و ایران، امجد را بازیچه قرار داده و به او سرویس می دهند؟ این آیه قرآن به گوش آقای امجد نخورده که "وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً. من گمراهان را به یاری نمی گیرم"؟! ♦️آیا خبر ندارد که امیر مومنان و امام حسین (علیهما السلام) با استناد به همین آیه، دست رد به سینه مدعیان حمایت زدند؟! 🔹این نکته را هم حجت الاسلام و دیگران نقل کرده اند که "سال قبل از فتنه ۸۸ که رفت و آمدهای خاتمی، تاجزاده ، نوری و ... به منزل و روضه آقای امجد زیاد شده بود، آیت الله خوشوقت فرمودند این روضه تان را مراقبت کنید تا هر کس و ناکسی وارد نشود. ♦️آقای امجد گفت آقا نمیتونم که دم در بایستم و به این بگم بیا و به اون بگم نیا. آقای خوشوقت فرمودند پس این روضه را تعطیل کن! آقای امجد گفت نمیتونم. آیت الله خوشوقت فرمودند پس چوبش را خواهی خورد". 🔹اولیای دین دقیق فرمودند که "المرء علی دین خلیله و قرینه. انسان بر دین دوست و هم نشین خویش است".
. گفت‌وگوی کیهان با سردار نوعی‌اقدم گفتمان حاج قاسم، مقاومت و تغییر است ♦️دو چیز استراتژی حاج قاسم بود. معتقد بود همه ایرانی‌ها باید در مقابل دشمن متحد باشند. هر چیزی غیر از این، هر چراغ سبزی به دشمن نشان دادن، تبسم بی‌خود به دشمن نشان دادن، وا رفتگی، بی‌خاصیتی، بی‌غیرتی، بی‌حالی، بی‌رمقی حاج قاسم را عصبانی می‌کرد. 🔹از آن طرف، ایشان همة نظام را حول مقام معظم رهبری واحد می‌خواست. با همة سلیقه‌ها در رکاب رهبر واحد باشیم و در مقابل دشمن هم واحد باشیم. بعضی‌ها این را از حاج قاسم طور دیگری تفسیر کردند ولی اصلاً این طور نبود و حاج قاسم ابداً از افرادی که در رکاب ولایت نبودند هیچ ‌دل خوشی نداشت و هیچ چراغ سبزی به آنها نشان نمی‌داد. ♦️استراتژی او این دو موضوع بود: وحدت مقابل دشمن، وحدت حول ولایت و رهبری. هر اتفاق و حرکتی، هر جریانی توسط هر شخصیتی با هر سلیقه‌ای خلاف این اصول اتفاق می‌افتاد حاج قاسم را به شدت عصبانی می‌کرد. معاون وقت آقای ظریف در تلویزیون تعریف کرد و گفت زمانی که حاج قاسم دیده بود ظریف با آقای کری قدم می‌زند گفت به او بگویید دیشب همان کری به داعش سلاح داد تا با ما بجنگند. 🔹من اعتقاد دارم و می‌توانم مستنداً ثابت کنم «شهید سلیمانی» امروز در صحنة مقاومت و برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی و ادبیات مقاومت هزار برابر قدرتمند از «سردار سلیمانی» است. «شهید سلیمانی» خیلی قدرتمندتر است. انسجام، وحدت، یکپارچگی، قوّت، روحیه، قدرتی که از خون پاکش در کالبد مقاومت جریان‌ پیدا کرده فوق‌العاده است. ♦️اگر دایره عملکرد دیروز سردار سلیمانی غرب آسیا بود، اثرات وضعی خون سلیمانی امروز در کالبد جهانی مقاومت تزریق شده است. به لحاظ عمق بخشی، آمایشی، استقراری، جغرافیایی به مراتب قدرتمندتر شده‌ایم. این عنایت الهی و خاصیت خون پاک سردار سلیمانی و اراده الهی است که این را برجسته کرده است. 🔹حاج اسماعیل قاآنی در زمان سردار سلیمانی دیده نمی‌شد. ولی این نشانه کمی قاآنی نبود، نشان دهندة جایگاه، ادب و شخصیت قاآنی بود. دوم اینکه تمام قدرت، برجستگی، نبوغ، فرماندهی، همه چیز قاسم سلیمانی را از خدایی بودن، توکل، اخلاصش می‌دانیم و غیر از آن نیست. قاآنی در این رابطه از قاسم سلیمانی کم ندارد. ♦️در مکتب حاج قاسم سلیمانی با گفتمان مقاومت و انقلابی‌گری در مقابل گفتمان متأثر از جریان نفوذ مواجه هستیم. امروز ما باید تلاش کنیمگفتمان متأثر از نفوذ را از میان برداریم. مدیران نالایقِ بی‌عرضه بی‌غیرتِ متأثر از نفوذ را از سر کار برداریم. شأن ملّت و مکتب حاج قاسم این مدیران نیست. 🔹مملکت برای ادامه راه حاج قاسم و مقاومت و انقلابی‌گری، به تغییر نیاز دارد. اولین رسالت ما این است که تلاش کنیم مردم پای صندوق‌ها بیایند و در تعیین سرنوشت‌شان تأثیر بگذارند و انتخاب شایسته‌ای برای اداره مملکت امام زمان(عج) و در شأن مکتب حاج قاسم داشته باشند.
. گفت‌وگوی کیهان با سردار نوعی‌اقدم فتح شیخ مسکین و نامه ای که با خون امضا شد ♦️سردار رحیم نوعی اقدم: منطقه شیخ مسکین یک محدوده‌ای بود که یک رودخانه از میان آن می‌گذشت و این محدوده را به یک سوم و دو سوم تقسیم می‌کرد. بنده در قرارگاه حضرت زینب(س) مأموریت داشتم تا شیخ مسکین را بگیرم. یک سوم را گرفتم و به رودخانه رسیدم، هر کاری کردم نتوانستم دو سوم را بگیرم. 🔹دو سوم دیگر در بالا و مرتفع بود و به یک سوم پایین اشراف داشت. دشمن از همه طرف یک سوم پایین را می‌زد. عقبه را بسته بود. حاج قاسم آمد منطقه را دید و هیچ چیز به من نگفت؛ هیچ! بعداً گفت من شرایط تو را آن لحظه خیلی سخت دیدم، نخواستم آنجا چیزی بگویم. ♦️رفت و هشت دستور نوشت و از طریق پیکش فرستاد و گفت به ابوحسین بدهید که اگر می‌تواند این هشت دستور را اجرا کند، بنویسد می‌توانم و اگر نمی‌تواند بگوید نمی‌توانم. من واقعاً نمی‌توانستم و نیرو و امکانات نداشتم. سه بار می‌خواستم در کاغذ بنویسم من نمی‌توانم ولی آقا مهدی[باکری] نگذاشت؛ خدای عالم شاهد است دقیقاً آن صدایش هنوز در ذهنم است که همیشه می‌گفت آقا رحیم توکل کن! آن موقع من ترکی با خدا صحبت کردم و گفتم می‌بینی که نمی‌توانم، به استناد فرمول آقا مهدی می‌خواهم توکل کنم و باید از این به بعد را تو انجام دهی! 🔹من حماسه را از باکری و سلیمانی یاد گرفتم، پای نامه حاج قاسم ننوشتم انجام می‌دهم. به بغل دستی‌ام گفتم برو سوزن بیاور. با سر سوزن به انگشتم زدم، انگشت خونی‌ام را پای کاغذ زدم و گفتم به حاج قاسم بگویید من با خونم عمل می‌کنم. ♦️بعدا یکی از دوستان گفت حاج قاسم کاغذ را گرفت و دید؛ اشک در چشمانش حلقه زد، تا کرد، در جیبش گذاشت و گفت ببرم به آقا نشان دهم و بگویم چه سربازهایی در خط مقدم داری. من این خاطره را که از دوستمان شنیدم خیلی خوشحال شدم؛ کاش می‌دانستم الان آن کاغذ خون‌آلود کجاست! https://b2n.ir/789717 🔹برگردیم به شیخ مسکین؛ ما در منطقه مقاومت کردیم اما دشمن به ما فشار می‌آورد. از فشار دشمن می‌خواستیم عقب برگردیم. حاج قاسم می‌خواست دستور دهد برگردید. می‌ترسیدیم دشمن از بالا بیاید به پشت سرمان محاصره‌مان کند و قتل عام جنگی صورت بگیرد. خیلی اتفاق بدی می‌افتاد. ♦️سروصدای دشمن زیاد بود و ما فکر می‌کردیم می‌خواهند حمله کنند. بعد جلو رفتیم دیدیم سروصدای دشمن برای فرار است. دشمن فرار می‌کند. شیخ مسکین را خدا آزاد کرد، ما آزاد نکردیم. همان روز حاج قاسم من را دید و گفت ابوحسین «خون» کارش را کرد! 🔹متن گفت و گو را اینجا بخوانید: http://kayhan.ir/ @tahlile_siasi @tahlile_siasi
. گفت‌وگوی کیهان با سردار نوعی‌اقدم حاج قاسم، چگونه ناممکن ها را ممکن می کرد؟ ♦️حاج قاسم با خصوصیاتش نه بر جسم من، نه بر تجربه من، نه بر سابقه من و ... بلکه بر دل من سیطره یافته بود. «می‌کِشمت سوی خویش، این کشش قلبهاست/ قلب تو گر آهن است، قلب من آهنرباست» او با شناخت دقیقی که نسبت به افراد تحت امرش حاصل می‌کرد بر دل آنها سیطره می‌یافت. 🔹در دفاع مقدس اگر من فقط در رکاب شهید مهدی باکری بودم اما در جنگ با تروریست‌ها انگار من در رکاب هر دو بزرگوار در حال نبرد بودم. دو بار در سوریه آقا مهدی به کمک من آمد و غیرممکن را ممکن کرد، چرا که من از فرمول شهید باکری در آن موقع استفاده کرده بودم. آقا مهدی می‌گفت: در هر غیرممکنی به شرط اخلاص اگر به خدا توکل کنی و به خط بزنی خداوند غیرممکن را برایت ممکن می‌گرداند. ♦️از مؤلفه‌های شخصیتی فرماندهان جنگ در دنیا یک مورد قبول خطر است. یکی از ویژگی‌های همة فرماندهان باید این باشد که قبول خطر کنند ولی فرمانده‌ای که قبول خطر می‌کند گام کوتاه برمی‌دارد. حاج قاسم استثنائی‌ترین فرمانده‌ای بود که قبول خطر می‌کرد و گام بلند برمی‌داشت. خدای عالم شاهد است و الان هم که می‌گویم تحت تأثیر قرار می‌گیرم. https://b2n.ir/405591 🔹نقشه را در دست می‌گرفت، ماژیک را برمی‌داشت، همه فرماندهان حاضر در جلسه نفس‌شان حبس می‌شد و پیش خودشان می‌گفتند الآن حاج قاسم می‌خواهد به چه کسی چه مأموریتی بدهد؟! روی نقشه یک مسافت طولانی را با ماژیک علامت می‌زد و می‌گفت مثلا تو از اینجا به آنجا برو. باید هم قبول خطر می‌کردیم و هم گام بلند برمی‌داشتیم. ♦️به لحاظ روانی، محاسباتی، و تجزیه و تحلیل، صد درصد دشمن را به هم می‌ریخت. همیشه دشمن از حرکت حاج قاسم غافلگیر بود. همیشه دشمن از جایی که فکر نمی‌کرد حاج قاسم می‌زد. با آن قانونی که فکر نمی‌کرد حرکت می‌کرد. این از ویژگی‌های منحصر به فرد ایشان بود. 🔹متن گفت و گو را اینجا بخوانید: http://kayhan.ir/
کوتاه نیایید؛ پیداست به گلوگاه رسیده اید 🔹دیروز احکام محکومیت برادر معاون اول رئیس جمهور و رئیس سارمان خصوصی سازی به خاطر مفاسد اقتصادی صادر، و خبر احضار رئیس سابق بانک مرکزی منتشر شد؛ امروز صدای مدیر دولتی قاصر و مقصر در این تخلفات بلند شده و آدرس های پرت می دهد. ♦️همزمان، چند هفته است که هیاهوی هوچی های رسانه ای، برای انحراف اذهان از فساد دانه درشت ها و قاطعیت در برخورد با آنها شدت گرفته است 🔹طی یک سال اخیر، با همه کارشکنی ها و تهدید ها، رسیدگی به تخلفات اکبر طبری معاون سابق اجرایی حوزه ریاست قوه قضاییه، حسین فریدون دستیار رئیس جمهور، مدیر حراست و معاون ارزی بانک مرکزی، روسای ایران خودرو و سایپا، رئیس هلال احمر، دختر و داماد دو وزیر صمت و کار و رفاه، رئیس صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه، و... در دستور کار قرار گرفته است. ♦️پیداست دستگاه محترم قضایی دست روی نقطه مهمی گذاشته که این همه جار و جنجال و جیغ و داد به دنبال داشته و احتمالا چند ضربه دیگر بزند، به گلوگاه اصلی می رسد. قضات محترم! تردید نکنید و کوتاه نیایید. مبارزه با فسادی که زانو بر گلوی مردم گذاشته، خط قرمز ندارد.
راهبرد حکیمانه؛ آمریکا راه در رو ندارد 🔹آمریکا در ماجرای توافق برجام، خیانت و عهد شکنی کرد. در دنیا در این باره اتفاق نظر وجود دارد. اما در کنار این واقعیت، حقیقت مهمی وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ♦️رژیم آمریکا در نظم جهانی غالبا هر وقت اراده کرده، تعهداتش را زیر پا گذاشته و هر وقت هم میلش کشیده، غالبا بدون پرداخت هزینه توافق، طلبکار دیگران شده. این رفتار مستکبرانه بارها در سازمان ملل و شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی و ... اتفاق افتاده است. 🔹دولت آمریکا، چه زمانی که در کنار دادن برخی معافیت های تحریمی محدود و چند ماهه، کشورها را از همکاری اقتصادی پایدار با ایران بر حذر داشت و چه زمانی که رسما اعلام کرد از برجام خارج می شود، به توافق پایبند نبود. ظرف این پنج سال، تحریم هایی که باید متوقف می شد، چند برابر شد! ♦️ایران به مدت پنج سال، این بی چشم و رویی را تحمل کرد. اما از اوایل سال گذشته، سیاست صبر و انتظار تغییر کرد. از میانه سال، با هماهنگی مجلس و شورای عالی امنیت ملی، اتخاد اقدامات بازدارنده متقابل در دستور کار قرار گرفت. 🔹سر فصل این راهبرد، نگه داشتن رژیم بدعهد آمریکا، پشت درِ برجام و نشست های مشترک اعضای آن (مانند نشست امروز) است. ایران بر اساس عبرت های پنج ساله تاکید کرده آمریکا بدون برداشتن تحریم های مالی، بانکی و نفتی (آن هم به شکل راستی آزمایی شده و قابل اعتماد)، حق بازگشت مجدد به برجام را ندارد. ♦️جا نمایی تحقیر آمیز آمریکا به این شکل، که نتیجه خباثت های دولت های اوباما، ترامپ -و بایدن در چند ماه گذشته- است، در تاریخ آمریکا کم سابقه است. 🔹دولت بایدن دو راه بیشتر ندارد: به مسیر بدعهدی و زورگویی دو دولت قبلی ادامه دهد و عرصه را در دنیا به عنوان دولتی غیر قابل اعتماد، بر خود تنگ کند؛ یا سرشکستگی را به جان بخرد و به تعهداتش برگردد. ♦️مقاومت ملت ایران، با رویکرد جدید در حال جواب دادن است؛ و اگر کسانی بخواهند از داخل، در این راهبرد حکیمانه خلل وارد کنند، به دشمن خدمت کرده اند. خیانت این است که کسی بخواهد اعلام بازگشت آمریکا به توافق (بدون برداشتن تحریم ها) را برای ملت ایران فاکتور کند؛ یا رفتار های تاکتیکی آمریکا را توجیه نماید. 🔹چهارچوب منطقی مطالبه ایران روشن است: آمریکا باید تحریم های مالی، بانکی و نفتی را لغو کند و این موضوع راستی آزمایی شود. تنها در این صورت است که ایران هم به انجام همه تعهدات بر می گردد. ♦️آزمون صداقت دولت آمریکا به این است که بدون بهانه جویی و مقدمه تراشی، به تعهدات نقض شده خود باز گردد. ادعای مذاکره دوباره درباره برجام (!)، رفتار های نمایشی و سمبلیک، و یا ادعای واگذاری مشوق (!؟) بدون لغو تحریم ها، هیچ کدام پذیرفتنی نیست. ✍ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
سهم آمریکا، اسرائیل و متهم سوم در انفجار نطنز ♦️کسانی که می گویند ضربه دشمن را پاسخ ندهید، مامور دشمن یا مهره بازی او هستند. 🔹و کسانی که می گویند انفجار نطنز، کار اسرائیل برای جلوگیری از مذاکره ایران و آمریکاست، دانسته یا ندانسته، رد پای آمریکا در این اقدام تروریستی را پاک می کنند. ♦️سرویس جاسوسی آمریکا اگر متهم اول انفجار نطنز نباشد -چنان که سال 89 در ماجرای خرابکاری ویروسی نقش اول را داشت- شریک جرم شبکه جاسوسی و خرابکاری های تروریستی مشترکی که موساد و ام آی سیکس هم در آن عضویت دارند. 🔹اسرائیل حداکثر سگ زنجیری آمریکاست و نباید در بازی سران مستاصل این رژیم که تلاش می کنند اسرائیل درمانده را توانمند نشان دهند، افتاد. ♦️بدترین ضربات، نه به خاطر توانمندی حریف، بلکه خیانت در داخل اتفاق می افتد. ضربه ای که وطن فروشان نفوذی وارد می کنند، هیچ دشمن بیرونی نمی تواند. 🔹زدن ردّ وطن فروش های نفوذی از همه مهم تر است. این رد پا به محافلی می رسد که هر وقت آمریکا و اسرائیل مرتکب جنایت و خسارتی می شوند، اینها بلافاصله می گویند صبر استراتژیک پیشه کنید و در تله طرف مقابل نیفتید! ♦️معنای این حرف یکی بیشتر نیست: معطل کردن جبهه خودی و اطمینان دادن به دشمن، حاکی از این که شما خاطر جمع باشید و هر غلطی خواستید، بکنید. ما برای شما حاشیه امنیت می تراشیم! سهم این شبکه در خرابکاری ها را هم باید جداگانه بررسی کرد. ✍
یک عبرت شش ساله؛ مذاکرات چگونه فرسایشی می شود؟ ♦️تیم مذاکره کننده، ملاحظات حکیمانه رهبر انقلاب را مراعات نکرد که پس از توافق، مجبور شده ظرف شش سال گذشته سالی چند بار، برای واداشتن طرف مقابل به اجرای تعهداتش مذاکره کند، بی آن که موفقیتی حاصل شود. 🔹عبرت ها را نباید دوباره تجربه کرد. شش سال قبل در اثر فضا سازی غلط، توافقی نامتوازن توسط تیم آقای ظریف انجام شد. مذاکره کننده گان با فشار دولت، امتیازات را نقد دادند و شش سال بعد را سرگم عرق ریختن، برای نقد کردن وعده های طرف مقابل شدند؛ بدون عایدی. آنها وعده فروختند و ما خریدیم! ♦️تیم ما در همین چند دور مذاکرات برجامی در وین، راستی آزمایی کرده و دستش آمده که آمریکا نمی خواهد تحریم ها را به شکل موثر بردارد. به تعبیر رهبری پیشنهادهای متکبرانه آمریکا، حتی ارزش نگاه کردن هم ندارد. 🔹هدف آمریکا از ورود دزدانه (و غیر مستیم) به مذاکرات کمیسیون مشترک برجام این است که اولا در مرور زمان و بدون پرداخت هزینه، خود را عضوی از برجام جا بیندازد که قبل از برداشتن تحریم ها، حق دارد طرف مذاکرات باشد. این هدف، به خاطر کوتاهی طرف ایرانی عملا در حال تحقق است! ♦️هدف دوم، فرسایشی کردن مذاکرات، برای عقب راندن ایران از حقوق خویش است که مطابق آن، همه تحریم های پسا برجامی اوباما و ترامپ باید یکجا و به شکل قابل راستی آزمایی برداشته شود. 🔹آقای عراقچی درباره نشست دیروز وین می گوید"اروپایی ها نه تنها اقدام خرابکارانه نطنز را نادیده گرفتند، بلکه سرگرم اعمال تحریم های جدید بودند؛ این قطعاً تضعیف مذاکرات و برجام است. آمریکایی ها باید همه تحریم ها را بردارند . ما به لیست تحریم ها نیاز داریم؛ فهرستی که تهیه می‌ شود باید کامل باشد". ♦️به عبارت دیگر، هنوز لیست تحریم ها مشخص نیست! "وانگ کان" نماینده چین در مذاکرات هم گفت: گروه کارشناسی هسته‌ ای، بسیار جلوتر از گروه لغو تحریم‌ ها هستند. آمریکا نه تنها باید تمامی تحریم‌ ها را بردارد، بلکه همچنین باید دست درازی قضایی علیه نهادها و اشخاص ثالت را متوقف کند". 🔹چرا باید گروه کارشناسی مربوط به تعهدات ایران، بسیار جلوتر از گروه لغو تحریم ها باشد؟! جز به خاطر کوتاهی هیئت ایرانی؟ مرور این تحولات، حرکت مذاکرات در مسیر فرسایشی را نشان می دهد. دور جدید وقت کشی ها در حالی است که اروپایی ها سه سال قبل، دو ماه از ایران مهلت گرفتند تا تعهدات خود را عملی کنند. ♦️آنها بعد از چند ماه، وعده راه اندازی کانال اس پی وی را دادند و هفت هشت ماه بعد، پیشنهاد کانال اینستکس را مطرح کردند؛ اما به هیچ کدام عمل نکردند. دولت وقت آمریکا نیز با واسطه تراشی از فرانسه و ژاپن و سوئیس و...، نمایش مذاکره را دائما سر پا نگه می داشت و ضمنا از ایران می خواست از حقوق خود کوتاه بیاید. 🔹مذاکرات سه ساله -و به عبارت دیگر، هشت ساله- به حد اشباع رسیده، اما غرب اصرار دارد همان بازی را بازسازی کند. بازی مار و پله ای که ایران برای برداشته شدن تحریم ها (تعهد شش سال قبل غرب) باید بازی را از خانه اول شروع کند و امتیازات واگذار کرده را به فراموشی بسپارد! ♦️تیم ما در همین چند دور مذاکره اخیر راستی آزمایی کرده و دستش آمده که آمریکا نمی خواهد تحریم ها را به شکل موثر بردارد. بیش از این نباید در زمین و نقشه آمریکا بازی کرد. 🔹رهبر انقلاب روز چهارشنبه فرمودند "سیاست کشور را ما اعلام کردیم و به مسئولین هم گفته‌ایم؛ هم از نزدیک گفتیم، هم با نوشته گفتیم، هم در جلسات گفتیم، هم در صحبت عمومی گفتیم؛ خب حالا تشخیص‌ مسئولین ما این است که برویم مذاکره کنیم تا همین سیاست را اِعمال کنیم؛ ما بحثی در این زمینه نداریم، منتها باید مراقبت بشود که مذاکره فرسایشی نباید بشود؛ نباید جوری باشد که طرفها بخواهند همین طور مدام این مذاکره را کش بدهند که این برای کشور ضرر دارد. اینکه آمریکایی‌های دائم اسم مذاکره را می‌آورند، این جور نیست که آمریکا بخواهد مذاکره کند تا اینکه یک حرف حقّی را قبول کند؛ نه، می خواهد مذاکره کند تا یک حرف باطلی را تحمیل کند! آمریکا زورگو و تحمیل‌کننده است و مسئله‌اش این است. بنابراین پیشنهادهایی هم که می کنند، غالباً پیشنهادهای متکبّرانه و تحقیرآمیزی است که حتّی قابل نگاه کردن نیست". ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
غرق مصنوعی؛ مذاکرات و انتخابات - ۱ یک نگرانی مهم غرب درباره ایران، انتخابات ریاست‌جمهوری است؛ اینکه ریل دولت با رای مردم تغییر کند و دولتی دارای اهتمام و باورمند به ظرفیت‌های بزرگ ملت ایران، سکان اداره کشور را به دست بگیرد. این به معنای پایان وضعیت هشت‌ساله «انفعال، معطلی و انتظار» است. دولتی جوان و باانگیزه، و دارای روحیه خودباوری ملی و اعتماد به نفس، بی‌تردید دست روی دست نخواهد گذاشت تا غربی‌ها به هر نحو که خواستند در اجرای توافق موش بدوانند و او تماشاچی باشد. بلکه اصلا همه مسئولیت‌های خود را بار وزارت خارجه و برجام نخواهد کرد و پاسخ هر مطالبه اقتصادی و اجتماعی را به برجام و وعده برداشتن تحریم‌ها حوالت نخواهد داد. تغییر ریل در انتخابات، همچنین می‌تواند به این معنا باشد که دولت جدید، چون خود را معطل و گروگان توافق یکطرفه نمی‌داند، پاسخگوی مردم می‌شود و حس نشاط و امید واقعی را که مقدمه هر حرکت ملی است، در کالبد جامعه می‌دمد. پیش‌بینی چنین چشم‌اندازی، آمریکا و غرب را که در طول این سال‌ها به نُرمالیزاسیون رفتار طرف ایرانی امید بسته بودند، در هراسی زایدالوصف فرو می‌برد. از نگاه غرب، تغییر ریل دولت در ایران، متوقف به نوع فهم افکار عمومی از توانمندی یا ناتوانی کشور است. اگر مردم به این ارزیابی رسیده باشند که ایران، قدرتمند است و ظرفیت قوی‌تر و روئین تن شدن در برابر فشار‌ها را دارد، آنگاه بر تغییر ریل اهتمام می‌کنند و جنبش ملی ذیل شعار «تغییر برای ایران قوی» شکل می‌گیرد. اما اگر بتوان ذهن مردم ایران را این گونه دستکاری کرد که «کشور شما، درمانده و بیچاره است»، در آن صورت، انفعال هشت‌ساله توجیه می‌شود و گزینه‌ای عاقلانه به نظر می‌آید. از زاویه نگاه دشمن، باید شبانه‌روز به مردم ایران قبولاند که کشورشان درمانده است. از یک سو باید تولید رنج و محرومیت و مصدومیت نمود و از طرف دیگر، تصویرسازی کرد. کنارش هم گفت که اگر کوتاه می‌آمدید، گرفتار این رنج‌ها نبودید! این فضاسازی، برنامه‌ای برای سلب روحیه از یک ملت مستقل است. بردن او در شرایط حبس‌شدگی سخت (غرق مصنوعی)، به کمک عواملی در داخل که عرصه معیشت را سخت می‌کنند. این مهندسی، راه اجرای بازی «پلیس بد- پلیس خوب» را باز می‌کند. اگر برخی مدیران که مسئول نگهبانی حریم اقتصاد هستند، بی‌مبالاتی کنند، طبیعی است که در این صورت، مفسدان زالوصفت از یک طرف به زندگی مردم دست‌درازی می‌کنند و تروریست‌های اقتصادی، از طرف دیگر. چنان که در چند سال اخیر، بلعیده شدن 18 میلیارد دلار ارز حراج‌شده ظرف دو ماه و گسیل چند ده میلیارد دلار به استانبول و اربیل و دوبی و هرات را شاهد بودیم. قطعا در این «بازی- جنایت» با معیشت مردم، آن متغیر اصلی که به عوامل دیگر ضریب می‌دهد، بلکه مجال اخلال را فراهم می‌سازد، «مدیریت‌ اشرافی فشل، آلوده و نفوذزده» است. مدیریتی که گوشه‌ای از مفاسد و آلودگی‌های آن، در قالب نجومی‌بگیران سیری‌ناپذیر و مدیران رانت‌خوار (ارز، کارخانه‌ها، انحصار‌های واردات و...) آشکار شد. 🔻ادامه دارد🔻 ✍ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
غرق مصنوعی؛ مذاکرات و انتخابات - ۲ چنین مدیریت ناکارآمد و پرهزینه‌ای میل به تکثیر دارد. دستیار فلان دولتمرد ارشد، یا دختر و پسر و داماد بهمان وزیر و یا قوم و خویش‌های سیاسی آنها را می‌بینید که بدون کمترین لیاقتی، نفوذ اداری پیدا کرده و فرصت‌های اقتصادی ناب را به نیش کشیده‌اند. کشور ما تا قبل از برجام، هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود و اکنون نیز با وجود سوءمدیریت اقتصادی، در رتبه‌های 22 تا 26 (بر اساس شاخص‌های متفاوت) ارزیابی می‌شود. برجام و برجامیزاسیون، با اقتصاد ما چه کرد که دچار این پسرفت شد؟ مگر نه اینکه قبل از برجام در سال‌های 90 تا 92 با وجود همه تحریم‌های فلج‌کننده دولت اوباما، توانسته بودیم به رتبه هجدهم اقتصادی دست پیدا کنیم؟ چه شد که امروز بازگشت به همان شرایط اقتصادی پیشابرجام برای برخی دولتمردان تبدیل به آرزو شده و بعد از هشت سال خودرایی و سوءمدیریت، می‌گویند چند سال طول می‌کشد تا به وضعیت اقتصادی سال 90 یا 92 برگردیم؟! آیا غیر از این است که تمام فرصت هشت‌ساله را با همین تعلیق و انتظار، و وعده این صد روز یا صد روز بعدی، تباه کرده‌اند؛ و حال آنکه می‌شد صرف اجرای دو برنامه چهارساله درونزا برای رونق اقتصادی کرد؟ دو ماه دیگر، زمان انتخابات در ایران است. غرب نه می‌خواهد از اخلاق مستکبرانه کوتاه بیاید و حق ملت ایران را به او بدهد و نه می‌خواهد مردم ایران به این نتیجه برسند که چاره خروج از گرفتاری هشت ساله، تغییر رویکرد دولت است. پس چه باید کرد؟ نخست اینکه باب مذاکره را گشوده نگه داشت. این کار، هم احتمال «گشایش از طریق رفع تحریم‌ها» را سر پا نگه می‌دارد و هم به غرب این مجال را می‌دهد تا از طرفی که پذیرفته با وجود نقض حقوقش، باز هم مذاکره کند، امتیاز جدید مطالبه کند. اما این کافی نیست. مذاکره، به مفهوم میزی برای طلبکاری و دیکته کردن، و نه احترام متقابل و تعامل مشترک، برای غرب بسیار مهم است. و برای اینکه این میز برقرار بماند، باید طرفی که به این بازی یکطرفه و نامتوازن تن داده، در قدرت بماند. آیا باید به او امتیازی بزرگ در حد حقوق کشورش را داد؟ اینکه می‌شود مذاکره با یک دولت ملی و انقلابی‌ وفادار به خطوط قرمز کشورش و در آن صورت باید بقیه طلب‌های‌شان را هم داد و سرشکستگی پس از سال‌ها گردن‌کشی را پذیرفت؟! آمریکا به چنین مسیری تن نمی‌دهد. راه جایگزین برای آمریکای مستکبر این است که شرایط به شکل اتاق بازجویی و غرق مصنوعی انگاره‌سازی شود. از یک طرف و تا نزدیکی انتخابات، سوء مدیریت به علاوه تروریسم اقتصادی و سودجویی دلالان زالوصفت، تسمه از گرده مردم بکشد و از طرف دیگر، کسانی باشند که در این تنگنای رنج و فشار، نقش پلیس خوب یا واسطه دلسوز(!) را ایفا کنند و مثل یک سوپرمن وارد میدان شوند. 🔻ادامه دارد🔻 ✍ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
غرق مصنوعی؛ مذاکرات و انتخابات - ۳ کار ویژه واسطه (بازجوی خوب) چیست؟ از پلیس‌های بد بخواهد کمی عقب‌تر بروند. سایه آنها که کناری رفت و فشار موقتا کم شد، امکان دستکاری در ذهن فراهم می‌شود: «تو الان می‌توانستی راحت و آزاد باشی، خوب زندگی کنی، دسترسی داشته باشی. اصلا می‌خواهی برایت دسترسی‌هایی فراهم کنم؟ آب و غذای کافی نداشته‌ای؟ برایش آب و غذا بیاورید! جراحت داری و درد می‌کشی؟ پزشک و مُسکّن قوی بیاورید و...». فشار‌های تحریمی سال 90 تا 92 توسط دولت اوباما که پس از برجام، با فشار‌های تحریمی آیسا و سیسادا ادامه یافت، و سپس، فشار‌های تحریمی دولت ترامپ که تا امروز توسط دولت بایدن حفظ شده، یک هدف بیشتر نداشته است. اینکه به واسطه بد کارکردی برخی مدیران در داخل و عملیات رسانه‌ای شبانه‌روز، ملت ایران را به رنج بیندازد. بقبولاند که بیچاره و ناچار از تسلیم هستید. اما دست ملت ایران در همه این سال‌های بی‌مهری برخی مدیران، بسته نبود. مدیران و کارآفرینان پرتلاشی هم بودند که محاصره‌ها را شجاعانه شکستند و «ما قدرتمندیم و می‌توانیم» را چنان به نمایش گذاشتند که تحسین جهانی و ناله دشمن را برانگیخت. شهید سلیمانی و همرزمانش نشان دادند که حتی در مصاف نظامی نابرابر با دشمن، چگونه می‌توان حماسه‌ای پیروز را رقم زد و با وجود انبوه ترور شخصیت‌ها، تبدیل به شخصیت محبوب و قهرمان ملی شد. شهید شهریاری و همسنگران گمنامش با خون خویش امضا کردند که می‌توان حصار تحریم‌ها را شکست و با درنوردیدن مرز فناوری‌های فوق‌پیشرفته، سوخت بیست درصد غنی‌سازی شده را برای تولید رادیوداروها تولید کرد. اگر طهرانی‌مقدم‌ها، موشک‌های قدرتمند نقطه‌زنی ساختند که توانست تور راداری و پدافندی پیشرفته آمریکا را بدرد و امن‌ترین دژ منطقه‌ای‌اش در عین‌الاسد را درهم بکوبد، یا هواپیمای جاسوسی فوق‌مدرن آنها را شکار کند، مجاهدان مسئولیت‌شناس دیگری بودند که پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را در اوج تحریم‌ها برافراشتند، کشور نیازمند واردات بنزین (تحریم شده) را به صادر‌کننده بنزین تبدیل کردند و تحریم را دو بار زیر پا گذاشتند. اگر مدیریت ‌اشرافیت‌زده، در بحبوحه مذاکرات به دروغ می‌گفت خزانه خالی است و دست کشور را حتی در چانه زنی و مذاکره می‌بست، مدیران غیوری بودند که خط قرمزهای ‌اشرافیت سیاسی و اقتصادی را زیر پا گذاشتند،‌ گریبان دانه‌درشت‌ها را گرفتند و با وجود جیغ‌ها و تهدید‌ها، آنها را پای محاکمه آوردند تا معلوم شود ده‌ها هزار میلیارد تومان از سرمایه‌ها و اموال و امکانات بیت‌المال، در دوره تحریم دشمن، هزینه کام‌جویی ‌اشرافیت بدمست شده است. در همین دو سال اخیر به همت دستگاه قضایی، دو هزار واحد تولیدی تعطیل، نیمه‌تعطیل و یا غارت شده، به چرخه اقتصاد کشور برگشت و شغل ده‌ها هزار کارگری را احیا کرد که تقریبا امیدی به احیای معیشت خود نداشتند. این اتفاقات شیرین همگی در حالی رخ داد که برخی متولیان اصلی امور در دولت، اهتمام و همراهی نداشتند. بنابراین تصور این ادعا موجب تصدیق آن است که اگر اختیارات فراوان دولت در اختیار خدمتگزاران با انگیزه و شجاع و خطرپذیر و نامعادله به هم‌زن قرار بگیرد، می‌تواند حصار‌های خود ساخته را در هم بشکند و فشار‌های خصمانه دشمن را بی‌رمق کند. ✍ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
دولت روی پیغام گیر است؟! 🔹روشی که آقای روحانی برای توجیه ناکارآمدی اجزاء دولت خود پیشه کرده، کاملا به ضرر اوست و عجیب این که همچنان به همین رویکرد ادامه می دهد. ♦️اگر مشکل کمبود یا گرانی گوشت و مرغ و تخم مرغ و میوه و روغن و یا آب خوردن و آلودگی هوا و... پدید می آید، آقای روحانی، یک پاسخ ثابت دارد: "به خاطر تحریم است". این پاسخ به قدری یکنواخت و تکراری شده، که انگار پیغام گیر تلفن، در حال پاسخگویی به شماست! 🔹قباحت و خسارت این رفتار کجاست؟ این که رئیس جمهور مملکت، سپر بلای بی کفایتی هر مدیر در گوشه و کنار دستگاه عریض و طویل دولت شده است. با این وضعیت، نه مدیران وزارت صمت، نه مدیران جهاد کشاورزی، اقتصاد، برنامه و بودجه، آب و گاز و برق، بورس، بانک ها، محیط زیست، کار و رفاه، راه و شهرسازی (مسکن)، و نه هیچ مدیر اجرایی دیگری، دلیلی نمی بیند پاسخگوی مشکلات و ناکارآمدی های حوزه تحت مدیریتش باشد؛ ♦️آنها می توانند صرفا "تحریم" را به عنوان علت نارسایی ها معرفی کنند. بلکه حتی نیاز ندارند سوء مدیریت خود را توجیه کند؛ چرا که آقای روحانی هست. متهورانه، جور همه را می کشد و با با یک جمله ضبط شده روی "پیغام گیر دولت"، پاسخ همه ابهامات و انتقادات را می دهد! 🔹نه روحانی و نه هیچ دولتمرد دیگری، هرگز پاسخ نداده اند که توقف روند تولید مسکن با وجود انبوه مهندس و کارگر و تولید کننده داخلی ( و با وجود تقاضای انباشته)، چه ربطی به تحریم دارد؟ و چرا از این ظرفیت تماما داخلی، برای مهار نقدینگی، ایجاد اشتغال در تیراژ میلیونی، رفع نیاز مردم و مهار موثر تورم استفاده نشد؟! ♦️پیشران های اقتصادی دیگر مانند بخش های کشاورزی، لوازم خانگی، خودرو، و حوزه های دانش بنیان نیز وضعیت مشابهی دارند. چرا سالانه باید ده ها هزار تُن میوه دست باغدار باد کند و بگندد، و مدتی بعد، دولت مجبور به واردات برای تنظیم بازار باشد؟ چرا باید سی هزار تُن پرتقال در انبار ها بگندد و مردم با قیمت های نجومی مواجه باشند؟ 🔹چرا به خاطر سوء مدیریت، زمانی باید مرغداران جوجه های مازاد را دفن کنند، زمانی دیگر همین جوجه ها به خارج قاچاق شود، و دولت ( و مدیریت ذی ربط) زمانی از خواب بیدار شوند که مرغ پر کشید و نایاب شده، و مردم باید درست در بحبوحه مذاکرات، ساعت ها صف بایستند؟ ♦️آقای روحانی به ندرت حاضر می شود پای درد دل تولید کنندگان بنشیند و بشنود که بالای هشتاد درصد علت نابسامانی در تولید و توزیع، سوء مدیریت است؛ مدیریت هایی که ضد تسهیل تولید و کسب و کار عمل می کنند اما نگاه قبیله گرایانه سیاسی، بر نگاه کارشناسی در انتصاب شان چربیده است. 🔹این روزها بهتر می توان سخنان سه سال پیش "سعید لیلاز "(عضو مرکزیت حزب کارگزاران و قائم مقام مدیر عامل ایران خودرو دیزل) را فهمید. او شهریور 97 به یورو نیوز گفت"با اختیاراتی که آقای روحانی دارد، اگر به جای او بود، اقتصاد را بهتر مدیریت می کرد". ♦️مشکل روحانی، کارنابلدی است؟ غرور و لجاجت، و نداشتن شهامت برای اذعان به اشتباه است؟ مشاوران، مشورت غلط می دهند؟ نفوذی ها، راه تصمیم سازی درست را بسته اند؟ یا معجونی مسموم از همه اینها؟ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
استقبال "شانگهای" از ایران؛ نقطه عطف قرن جدید آسیایی 🔹اعلام عضویت رسمی ایران در پیمان اقتصادی و امنیتی شانگهای، نقطه عطفی در روند قدرت افزایی این سازمان 25 ساله آسیایی است. ♦️ایران، کانون تلاقی اتصال شرق به غرب، و شمال به جنوب آسیاست. بنابراین، هم می تواند در رونق این بازار 330 میلیارد دلاری، تاثیرات ویژه داشته باشد و از آن سود ببرد؛ و هم سیاست چند جانبه گرایی و عبور از نگاه منحصر به غرب را عملیاتی کند و حربه تحریم های غرب را کَند تر از قبل نماید. 🔹عضویت امروز ایران در پیمان شانگهای از نگاه نگران غرب، نماد تحقق یک کابوس بزرگ است. چند سال بود سیاستمداران غربی درباره انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق هشدار می دادند و اکنون با عضویت ایران در پیمان شانگهای، نقطه عطفی در این روند جا به جایی رخ داده است. این ارزیابی ها را مرور کنید: 🔻-فدریکا موگرینی مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا: «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرت او در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست. بزرگ‌‌ ترین دموکراسی دنیا بی‌ ثبات ‌شده است.» 🔻- نیکولا سارکوزی رئیس‌جمهور اسبق فرانسه: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن». 🔻- جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: «تحلیلگران از مدت‌‌ها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفته‌‌اند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر توازن قدرت از غرب به شرق است». 🔻- ولفگانگ ایشینگر رئیس‌ کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بین‌‌المللی را شکل می‌دهند. برخی از اساسی‌‌‌ترین ارکان غرب و نظم جهانی تضعیف شده. ناکامی‌ در پاسخ به درگیری‌ سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند ایران و روسیه فراهم کرد». 🔻- ویلیام برنز رئیس ‌سازمان سیا: «در صحنه بین‌‌‌المللی که بیش از پیش پیچیده و رقابتی شده، رویکرد چین، بزرگ‌‌ترین چالش ژئوپولیتیک آمریکاست... روسیه و ایران، دیگر تهدید‌‌های بزرگ امنیتی هستند... آمریکا باید برای مقابله با تهدید‌‌های ایران، راهبردی فراتر از مسئله هسته‌‌ای داشته باشد». 🔹امروز سران چین و هند از عضویت ایران استقبال کردند و رئیس جمهور روسیه اذعان کرد: "پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای، به قدرت این سازمان می افزاید".
💢این داستان شگفت اما واقعی 🔹آمریکا و اروپا وسط تهاجم رژیم بعث، کشور ما را تحریم کردند. نه فقط تحریم تسلیحاتی، بلکه حتی سیم خاردار، چون ممکن بود کاربرد نظامی داشته باشد! ♦️عوضش تا تواستند هواپیما و بمب و موشک و تانک و تسلیحات شیمیایی به عراق دادند تا کار ایران را یکسره کند. ایران، اما ماند و در حالی که تحریم بود، موشک نقطه زن ساخت. امپراتوری رسانه ای غرب مامور شد ضمن تمسخر و انکار بگوید ایران موشکی نساخته و تصاویر منتشره، فتوشاپ است! 🔹گذشت ... تا این که موشک های ایران بارها رادار ها و پدافند پیشرفته آمریکا و رژیم صهیونیستی را شکافتند. وقتی عین الاسد، پایگاه بزرگ آمریکا در منطقه شخم خورد، ضمن سانسور تلفات گفتند موشک ها به بیابان خورده، اما موجب ضربه ملایم مغزی شده است. بعدها معلوم شد بیش از صد نفر بوده اند. ♦️بشوک این حمله بی سابقه پس از جنگ جهانی دوم که سپری شد، برخی افسران و ژنرال های حاضر در عین الاسد گفتند جهنم را به چشم دیدیم. 🔹زمانی هم که از شبیه سازی پهپاد ار کیو ۱۷۰ (جانور قندهار) رونمایی شد، گفتند فتوشاپ است و ایران نمی تواند. اما ایران هر چند وقت یک بار شوک تازه ای به آمریکا و اسرائیل وارد نموده و از "برخی" نمونه های فوق مدرن پهپاد های تولیدی خود رونمایی کرده است. ♦️هنگامی که پهپاد ها و موشک های مقاومت به تلافی جنایات رژیم سعودی، رادار ها و پدافند آمریکایی را پشت سر گذاشت و تاسیسات نفتی آرامکو را در هم کوبید، و سپس این حملات در نقاط دیگر علیه مراکز آمریکایی تکرار شد، مقامات پنتاگون گفتند ایران برتری هوایی هفتاد ساله ما را به چالش کشیده است. 🔹ایران، تحریم تسلیحاتی بوده؛ حتی در حد سیم خاردار. اما حالا به کشورهای آمریکای لاتین، برخی کشور های آسیای میانه و اوراسیا، و هر جای دیگر که صلاح بداند، پهپاد صادر می فروشد و بر معادلات راهبردی و نظم جهانی در حال تغییر اثر می گذارد. ♦️عملیاتی شدن پهپادهای نقطه زن و قدرتمند ایران هر جا که باشد-یمن، اوکراین یا...- وحشتی غیر قابل توصیف در جان صهیونیست ها می اندازد. این، دردناک ترین فتوشاپ تاریخ است. 🔹پهپادهای حزب الله فعلا در آسمان فلسطین اشغالی فقط پرسه می زنند؛ اما شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی می گوید : "همه چیز زیر سر صنعت پهپادی ایران است؛ پهپادهایی که به سمت سکوی گازی ما آمدند. در هر جنگی، شاهد حملات دسته جمعی ده‌ها پهپاد به اهداف راهبردی در اسرائیل خواهیم بود". ♦️این، منطق تولید قدرت ملی است. همان که آمریکا و غربگرایان اصرار داشتند با برجام دو، از ایران قدرتمند خلع کنند و بربایند. ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032