eitaa logo
❇️ فانوس ❇️⁩
98 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
4.6هزار ویدیو
101 فایل
✨امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود.»✨
مشاهده در ایتا
دانلود
تهمت های کاترین شکدم به دلسوزان.m4a
5.35M
🍃🌹🍃 📢: آیا تهمت های کاترین شکدم به برخی مسئولان صحیح است⁉️ 🎙کارشناس: محمدحسین دادخواه
چرابرخی علماسکوت میکنند.m4a
4.57M
━━━━💠🌸💠━━━━ 🇮🇷 🇮🇷 👈🏻👈🏻 آیا نباید حوزه‌های علمیه و ائمه جماعات با توجه به نقش تربیتی و تبلیغی که در جامعه دارند، در رأس جهاد تبیین قرار بگیرند؟! چرا برخی طلبه‌ها و روحانیون در منبرهای خود اصلا به سیاست ورود نمی‌کنند و عملاً تفکر غلط جدایی دین از سیاست را رواج می‌دهند ⁉️ ✅ پاسخ را در صوت بالا ☝️ 🎙 آقای محمدحسین دادخواه، کارشناس مسائل سیاسی ━━━━💠🌸💠━━━━
آیاجهادتبیین جهادکفایی است؟.m4a
5.66M
━━━━💠🌸💠━━━━ 🇮🇷 🇮🇷 👈🏻👈🏻 آیا جهاد تبیین حتی بر کسانی که سواد زیادی ندارن، یا فرصت کافی برای این کارو ندارن و یا فن بیان و توانایی لازم جهت پرداختن به این موضوع رو ندارن هم واجبه⁉️ ✅ پاسخ را در صوت بالا ☝️ 🎙 آقای محمدحسین دادخواه، کارشناس مسائل سیاسی ━━━━💠🌸💠━━━━
❗️به چشمِ خود، دیده‌ایم که همکلاسی‌ها و اطرافیانمان، با ورود به این فضای ول و مخرب نه‌تنها از لحاظ روحی و روانی بلکه از لحاظ فکری، اعتقادی و اخلاقی تغییر کرده و به نابودی کشیده شده‌اند. ❓آیا از جوّ حاکم بر مدارس آگاه هستید؟؟! ✉️ نامه مطالبه‌گری تعدادی از دانش‌آموزان نوجوان مسجد خطاب به و فناوری اطلاعات 📜 این نامه با امضای تعدادی از نوجوانان، به دبیرخانه وزارت ارتباطات برای پیگیری‌ از جناب آقای ارسال شد. 🚨نشر حداکثری ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ @imamhasan_com ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ 🆔 @tabloysiasi
111(3).pdf
521.6K
🇮🇷 📝 | الزامات گام دوم انقلاب 🍃🌹🍃 ✍ دکتر قاسم حبیب‌زاده | |
‍ ‍ 💢چرا ایران در جنگ تحمیلی 8 ساله حتی یک وجب خاکش را نداد؟ میترا لبافی خبرنگار حوزه کتاب صدا و سیما در صفحه اینستاگرام خود نوشت : کتاب "حوض خون" روایت زنان از یک رخت شورخانه در اندیمشک در دوران دفاع مقدس است که در حال خواندن آن هستم. این قسمتش برایم جالب بود. پاسخ سوالی که چرا برخی کشورها در جنگ ها به راحتی میدان را واگذار می کنند و ایران در 8 سال جنگ تحمیلی حتی یک وجب خاکش نرفت. شما هم این بخش خاطرات خانم زهرا ملک نژاد را در کتاب حوض خون بخوانید تا دلتان قرص شود "سه چهار روز از شروع جنگ گذشته بود. قبل از ظهر ایستاده بودم جلوی درِ حیاط. پسر جوانی با لباس سربازی آمد، با سروصورت آفتاب سوخته و خیس از عرق. نفس نفس میزد. گفت: «عراقی ها خیلی از بچه های ما رو کشتن. من تا اینجا دویدم. خیلی تشنمه.» حالش زار بود، اما نمیتوانستم قبول کنم مردی از وسط معرکه فرار کرده باشد. گفتم: «بهت آب نمیدم. ما به امید شما موندیم اینجا. اگه شما هم ول کنید برید پس ما چیکار کنیم؟!» سرش را انداخت پایین. دلم برایش سوخت. رفتم کاسه ای پر از آب آوردم دادم دستش. آن را یک نفس سر کشید و کاسه را داد بهم. بهش گفتم: «این مردانگی نیست فرار کنی. دوست داری الان خواهرومادر خودت اینجا دست دشمن بیفتن؟ برگرد برو دفاع کن.» سری تکان داد و برگشت سمت کرخه. کمتر از یک هفته، نیروهای ارتش و مردم اندیمشک عراقی ها را از کنار رود کرخه عقب زدند."
‌عباسم و در پی خطر می گردم، دور و بر خیمه تا سحر می گردم، صدبار اگر علقمه را فتح كنم، هربار دوباره تشنه بر می گردم... ‌ ‌ میلاد با سعادت حضرت باب‌الحوائج مبارک باد...🤍💚
غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است @fanoosebasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا