4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴#هشدار | دیدن این کلیپ به همه دختران و مادران ایرانی توصیه میشود
اعترافات وقیحانه سرباز امریکایی به تجاوز گروهی به دختران عراقی پس از حمله به این کشور
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انصافا هندیها لیاقتشون همون گاو و موش پرستیه😂
عکس رئیس معبد داره قلیون میکشه🤣
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
1.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخونده رو نگاه کنید چه ریلکسه و از جاش پا نمیشه؛ میگن آخوندا رفتنی نیستن همینه 😂
خداروشکر تلفات خاصی نداشت
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢رهبر انقلاب: رسانهها بیش از موشک بر دشمن اثر میگذارد
رهبر انقلاب :
🔹شعر رسانه است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است.
🔹رسانهها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقب راندن دشمن تاثیر میگذارند و دلها و ذهنها را تحت تاثیر قرار میدهند. هر کس رسانه قویتر داشته باشد در اهدافی که دارد موفقتر خواهد بود.
نمـیـشه توی کار نیارید
زمین باتلاقی هم که باشه
برید فکر کنید چطور میشه
ازش رد شد؛ هر کاری یک راهی داره!
#شهید حسن باقری
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستمو گرفتی و آوردی توی روضههات
نذاشتی گم بشم حسین رفیق شدم با نوکرات
از سرم زیادیه همین که میزنم صدات
همه کسم فدای تو خودم فدای بچههات
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
274.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ حضرت اميرالمؤمنين علی علیهالسلام:
🌾 بهترین زندگی برای کسی است که از دیگران توقع ندارد
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دینت انسانیته؟
کدوم انسانیت؟
اینو👆 ببین...
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه عجیب مستشار آمریکایی مقیم ایران به شاعنشاه آریامهر که خیلی ها ازش خبر ندارن
هدیه ای در خور شاه
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe
۳صلوات به نیت فرج بفرستید
تا قسمت های ۳۵ ۳۶
رمان #تنــها_میان_داعش رو بزارم🪴
فانوس خمینی شهر
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی 🇮🇶 #تنــها_میان_داعش 💣قسم
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞
🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی
🇮🇶 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #سی_وپنجم
شاید هم میدانست
در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد ڪه چفیه خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :
_یوسف بهتره؟
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سڪوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تڪیه داد و با صدایی ڪه از خستگی خش افتاده بود، نجوا ڪرد :
_حاج قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری داعشیها رو دست به سر میڪنه تا هلیڪوپترها بتونن بیان.
سپس به سمتم چرخید و حرفی زد ڪه دلم آتش گرفت :
_دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!
اشڪی ڪه تا روی گونهام رسیده بود پاڪ ڪردم و پرسیدم :
_میخوای بیدارش ڪنم؟
سرش را به نشانه منفی تڪان داد،نگاهی به خودش ڪرد و با خجالت پاسخ داد :
_اوضام خیلی خرابه!
و از چشمان شڪستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر ڪمر خم ڪردهام ڪه با لبخندی دلربا دلداریام داد :
_انشاءالله محاصره میشڪنه و حیدر برمیگرده!
و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود ڪه امیدم را برای دیدارش ناامید ڪرده است. دلم میخواست از حال حیدر و داغ دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش ڪه از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم
نمیداد. با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش ڪنار زد و طاقت او هم تمام شده بود ڪه برایم درددل ڪرد :
_نرجس دعا ڪن برامون اسلحه بیارن!
نفس بلندی ڪشید تا سینهاش سبڪ شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :
_دیشب داعش یڪی از خاڪریزهامون رو ڪوبید، دو تا از بچهها شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی ڪه
آمریکا واسه ڪردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.
سپس غریبانه نگاهم ڪرد و عاشقانه شهادت داد :
_انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سیدعلیخامنهای و #حاجقاسم پشت ما هستن!
اما همین پشتیبانی به قلبش قوت میداد ڪه لبخندی فاتحانه صورتش را پُر ڪرد و ساڪت سر به زیر انداخت. محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم ڪه دوباره سرش را بالا آورد، آهی ڪشید و با صدایی خسته خبر داد :
_سنجار با همه پشتیبانی ڪه آمریڪا از ڪردها میڪرد، آخر افتاد دست داعش!
صورتش ازقطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی ڪند ڪه دیگر از سنجار حرفی نزد،
دستش را جلو آورد
و چیزی نشانم داد ڪه نگاهم به لرزه افتاد. در میان انگشتانش نارنجڪی جا خوش ڪرده بود و حرفی زد ڪه در این گرما تمام تنم یخ زد :
_تا زمانی ڪه یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه ڪه دیگه ما نباشیم!
دستش همچنان مقابلم بود
و من جرأت نمیڪردم نارنجڪ را از دستش بگیرم ڪه لبخندی زد و باآرامشی شیرین سوال ڪرد :
_بلدی باهاش ڪار ڪنی؟
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میڪرد ڪه با گلوی خشکش نفس بلندی ڪشید و گفت :
_نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای داعش به شهر باز شد...
و ازفڪر نزدیڪ شدن داعش به ناموسش صورت رنگپریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجڪ را نشانم داد و تنها یڪ جمله گفت.....
ادامه دارد...
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
☘ #کپی_باذکرنام_نویسنده
📌به کانال #فانوس بپیوندید👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1798635846C05440867fe