eitaa logo
فانوس
121 دنبال‌کننده
34 عکس
6 ویدیو
1 فایل
با زبانی سوخته در ظلمت کابوس ها قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها ارتباط با ادمین: @mkorehpaz
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ایتا توییت
قولی که فرماندهان مسلحین سوریه به شیعیان این کشور دادند ➺ @Twitter_eita [عضویت]
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام خامنه‌ای: از تطبیق علائم ظهور باید به شدت پرهیز کرد. ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
جمعه ۱۴ دی‌ماه ۱۴۰۳ زهرای کوچکم نمی‌دانم چه تقدیری است که باید در این روز و این سال پا به این دنیا بگذاری. در زمانی ‌که پدرت بیش از تمام عمرش داغدار است. داغ شهادت حاج قاسم داغ شهادت زاهدی داغ شهادت رئیسی و امیرعبداللهیان داغ شهادت هنیه و سنوار داغ شهادت ابراهیم عقیل و فواد شکر داغ شهادت نصرالله و صفی‌الدین داغ سوریه و لبنان و غزه ... دخترکم حتی وقتی دستم را با انگشتان کوچک و لطیفت می‌فشاری من به یاد نوزادان بیمارستان النصر غزه‌ام. هیچگاه انقدر غم و لبخند برایم نزدیک به هم نبوده است. خوش آمدی گل زندگی! بیا و مرهمی بر این بغض سنگین باش ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
🔻 چرا تحریرالشام رفتنی است؟ ✍ محمد کوره‌پز اینکه چرا وضعیت فعلی در سوریه دوام نخواهد داشت متکی بر یک اصل ساده است و آن هم اینکه دشمن مستقر خیلی ضعیف‌تر از دشمن مهاجم است. مثلا گروهک ریگی با چند ده نفر عضو تا سال‌ها مهمترین معضل امنیتی جنوب شرق کشور بودند. اما کارکرد گروهک جندالله نیز در همین حد بود و نه بیشتر. یعنی به فرض محال اگر این گروه به قدرت می‌رسید از اداره زابل و زاهدان هم عاجز بودند. در حال حاضر نیز کاری که تحریرالشام انجام می‌دهد مملکت‌داری نیست. هرچ و مرج و بی‌ثباتی به زودی این گروه را از پا در خواهد آورد. الگوی فعلی آنان امتیازدهی به دیگران برای حفظ وضعیت فعلی است. از تامین امنیت حرمین تا بی‌تفاوتی به تجاوزات رژیم صهیونیستی در این الگو قابل فهم است. ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
🔻 جای شهدا خالی است ... ✍ محمد کوره‌‌پز این عکس را خیلی دوست دارم. انگار نتیجه ۱۵ ماه مقاومت و حماسه و خون در یک قاب خلاصه شده باشد. هرچند که در این بهار جای‌شان خیلی خالی است. راستی دیرباوران تحقق پیش‌بینی سیدعلی خامنه‌ای را دیدند؟ "براساس وعده‌های تردیدناپذیر یاری خداوند و برمبنای تجربیات مقابله پیروز حزب‌الله و حماس در دهه‌های گذشته، حوادث اخیر قطعاٌ پیروزی جبهه‌ حق و مقاومت را به دنبال خواهد داشت." (دیدار با اعضای مجلس خبرگان-۱۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳) برادران و خواهران دردمندم در غزه مظلوم؛ نصرت الهی و پیروزی شما بر جنایتکارترین سفاکان تاریخ مبارکتان باد. قلوبنا معکم ... ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
هدایت شده از نوشته های خودمانی
بسم الله الرحمن الرحیم 📘بعد از اعلام خبر افتتاح پل معلق و زیپ لاین در ساحل رودخانه دزفول و پیش بینی اوضاع ضد اخلاقی که آنجا پیش خواهد آمد لاجرم خانواده های مذهبی و مقید باید قید رفتن به ساحل رودخانه را هم بزنند و آرام از آنجا مثل سایر مناطق گردشگری و تفریحی عقب نشینی نمایند و محروم شوند. 🔷بعد از واگذاری بدون برنامه مناطق گردشگری وتفریحی به طبیعت گردان و اعمال سیاست توسعه دزفول از راه طبیعت گردی، کم کم نام دارالمومنین از ردیف شهرهای مقصد گردشگری دفاع مقدس، باستانی و مذهبی و علمی حذف شد، بقاع متبرکه رها ، آثار باستانی ویران و آثار دفاع مقدس فراموش گردیدند تا دارالمومنین تبدیل به یک خاطره شود. 🔷آنتالیا سازی دزفول، نتیجه این سیاست غلط است که متاسفانه کور کورانه توسط مدیران شهری با هر سلیقه ای و دیانتی دنبال می شود، بدون آنکه بدانند باد می کارند و بعد طوفان درو می نمایند. 👈آقایان مسئول و تصمیم گیر : خداکند در نامه عملتان ثبت نشود که از دارالمومنین، آنتالیای جدیدی ساختید، ✍سیدمحمد هاشمی نیا https://eitaa.com/smhashminia
هدایت شده از فلسطین جنوبی
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته‌ که آن را روایت کرده است: داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. (درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغرب‌وعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفت‌وگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!) جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ | 📣 ایتا | بله | روبیکا @felestin_jonubi
. کاسبان تحریم یا تاجران باقالی! تا چند وقت پیش که وجود چیزی به نام «مکانیزم ماشه» را در برجام از بیخ منکر میشدند تا اینکه عراقچی وجودش را رسما تایید کرد. حق هم داشتند. پذیرفتن اینکه یک نفر قراردادی را امضا کند و بندی را در آن بپذیرد که اگر طرف مقابل هم به تعهداتش عمل نکرد و تو اعتراض کردی، خود به خود تو محکوم شوی، انقدر ناباورانه است که نمی‌خواستند زیر بار چنین انگ حماقتی بروند. حالا که دیگر تشت رسوایی‌شان از بام افتاده، سرنا را از سر گشادش می‌نوازند که چرا از مکانیزم ماشه نمی‌ترسید و زودتر یک کاری نمی‌کنید؟ بعد پیشنهادشان برای آن «کار» که باید بعد از «ترسیدن» انجام دهیم چیست؟ اینکه دوباره به نسخه همان‌هایی که چنین بند احمقانه‌ای را پذیرفتند عمل کنیم! بعد که به رویشان می‌آوری که عموجان انقدر حماقت اذیتت نمی‌کند، طلبکار می‌شوند که اصلا شما چرا ناراحتید؟ فوق فوقش مملکت برمی‌گردد به شرایط قبل از برجام دیگر! جل الخالق! آدمیزاد انقدر وقیح نوبر است به خدا! ده سال مملکت را علاف کردند. ده سال عمر مردم را تلف کردند. ده سال دروغ گفتند و منکر شدند و به منتقدان کاسب تحریم گفتند. ده سال فرصتی که می‌توانست خرج پیشرفت و مقابله با تحریم شود را صرف شرطی شدن اقتصاد و جامعه کردند. برای امضای چنین حماقتی صدتا صدتا سکه گرفتند. سالها زحمات دانشمندان کشور را به باد دادند و حالا با وقاحت می‌گویند چیزی نشده، برمیگردیم به ده سال قبل! به یکی گفتند زیاد باقالی نخور برای عقلت ضرر دارد. گفت من سه تا خانه داشتم فروختم، همه را باقالی خریدم و خوردم هیچ طوریم هم نشد! ماهبندان | محمدرضا شهبازی @mahbandan
13.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقوای شخصی یا تفکر آکادمیک !؟ حدود ۱۵ سال است که افتخار آشنایی با آقای دکتر بخشی را دارم. از زمانی‌که در پارک محوطه‌ی دانشگاه اصفهان گفتگو می‌کردیم، تا الان که نماینده مجلس هستند و از تلویزیون می‌بینم‌شان. خیلی از محضرشان آموخته‌ام. لیکن ارادت من به ایشان برمی‌گردد به همایش پولطلای تهران۱۴۰۰ که گفتند: مخالفت با پولطلا یک دلیل بیشتر ندارد: با پولطلا رباخواری در سطح کلان غیرممکن می‌شود. این روزها نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که این‌گونه به تقابل پولطلا آمده‌اند. تا آنجا که در مقابل میلیون‌ها بیننده با صدای بلند مطالب خلاف واقع بیان می‌کنند و به دنبال تحریف واضحات هستند. ایشان می‌گویند روسیه به دلیل محدود کردن خرید و فروش طلا موفق بوده است؛ درحالی‌که که ‏خرید و فروش هر مقدار طلا در روسیه کاملا قانونی‌ست و حتی به خاطر جنگ اوکراین، تشویق هم شد. حالا بالفرض هم که حکومتی آنقدر ظالم باشد که راه فرار مردمش از تورم را ببندد و طلا را محدود کند؛ چگونه به خودتان اجازه می‌دهید از آنجا الگو بگیرید، مال مردم را غصب کنید، حلال خدا را حرام کنید و در مقابل نظام پولی خلقت خدا بایستید ؟ از صمیم قلب امیدوارم تقوای شخصیِ رسول بخشی، بر افکار آکادمیک دکتر بخشی غلبه کند و حداقل تجربیات شخصی خودشان در استفاده از پولطلا را به یاد آورند. وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ  محمدحسن غلامی دبیر انجمن پولطلای ایران ۹ اسفند ۱۴۰۳ ⚡️کانال فانوس 🕯 @fanousedez 🕯
هدایت شده از مُحَلِّل
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مصاحبه را حتما در چند روز اخیر دیده‌اید. آقای علی هاشم در ادامه البته می‌گوید که شهید حاج عبدالقادر (ابراهیم عقیل) نیز عقیده داشته که این شیوه جنگیدن خطر دارد و یا باید کلا نبرد را کنار گذاشت و یا وارد جنگ همه جانبه شویم. این را داشته باشید تا در پست بعدی نکاتی بررسی شود. @Muhallel
هدایت شده از مُحَلِّل
حقیقت این است که ما بعد از شهادت سیدحسن نصرالله با مجموعه‌ای از گزاره‌های ناصادق مواجه شدیم. مشخصاً یکی از مهم‌ترین‌ها این بود که برای مثال عدم واکنش ایران عامل شهادت سیدحسن بود این در حالی است که اساسا سوال این است که اجرای وعده صادق ۲ در آن زمان آیا با کیفیت انجام شده ممکن بود؟ و اگر عملیاتی مانند وعده صادق ۱ اجرا می‌شد چه ثمراتی برای ما داشت؟ چه، پس از وعده صادق ۲ شاهد سنگین ترین بمباران بیروت و شهادت هاشم صفی الدین به عنوان دبیر کل حزب‌الله بودیم نه فقط ایشان که اسرائیل با تصور و علم حضور سردار قاآنی، آن حجم بمب را بر سر محل ریخت. تصوری که درست نبود. اما باید یکسری مسئله را در خود حزب‌الله جستجو کرد. شاید برخی نقطه شروع فروپاشی بازدارندگی حزب‌الله را پاسخ به ترور شهید صالح العاروری بدانند اما در واقع شروع دومینو، پاسخ ضعیف حزب‌الله به شهادت حاج ابوطالب و حاج ابونعمه بود. حزب‌الله در جنوب دو لشکر نصر و عزیز را به عنوان نوک پیکان داشت. وقتی فرمانده لشکر نصر(قطاع شرق) ترور شد، پاسخ حزب‌الله شلیک ۱۱۲ راکت به اراضی اشغالی و جولان در جبهه شرقی بود. یک هفته بعد، فرمانده جناح غربی حزب‌الله یعنی حاج ابونعمه نیز ترور شد و پاسخ حزب‌الله واو به واو شلیک ۱۰۰ راکت به قطاع شرقی بود! این دو، فرمانده‌های آینده حزب‌الله بودند‌. وقتی دو فرمانده لشکر رزمی شما که بار حملات ۸ ماه گذشته بر دوش آنها بوده را می‌گیرند طبیعی است که هدف بعدی مشخص باشد. فرماندهی حزب‌الله اما به تشدید مرحله‌ای در زمان و مکان دلخواه خود  علاقه داشت. البته در همان زمان نیز کمابیش این استراتژی، عقلانی به نظر می‌رسید زیرا هدف حزب، حفاظت از لبنان بود. پس از عملیات اربعین نیز دیدیم که سید شهید ما فرمودند اکنون کشور می‌تواند نفس بکشد. این نشان می‌دهد که برای شخص سید هیچ چیز مهم تر از عدم ورود لبنان و منطقه به جنگی جدید نبود. سوال این است، تهران چه می‌کرد؟ حقایقی وجود دارد که ما می‌توانیم در دوره فعلی به آن بپردازیم. مهم‌ترین نکته این است که آیا حزب‌الله یا هر نیروی مقاومت‌، غلام حلقه به گوش ماست؟ پاسخ، منفی است. نقش مشورتی ما همیشه بوده و هست‌. سرلشکر شهید محمدرضا زاهدی مخالف خرید پیجرها بودند. سردار شهید عباس نیلفروشان در کنار یکی از دستگاه‌های ما از تاکیدکنندگان بر تشدید تنش از جبهه لبنان بودند(اشاره به فیلم بالا) البته من منکر این نیستم که برخی در کشور ما نیز مخالف تشدید بودند. غلط‌ترین کار البته این است که در یک وضعیت پسینی به مثابه علامه‌های دهر بنشینیم و بگوییم چرا قبلا اینگونه شد یا نشد. اگر در شرایط قرار می‌گرفتیم شاید تصمیمات کلی حزب‌الله نیز منطقی بود اما همان زمان نیز مشخص بود که حزب‌الله دارد بر اساس یک محاسبه غلط جلو می‌رود و آن این است که تصور می‌کند که اسرائیل جنگ گسترده نمی‌خواهد. من شاهد بودم که چگونه پس از آن ۲۴ ساعت تلخ شهادت همزمان شهید حاج فواد شکر و دکتر هنیه، تحلیلگران نزدیک به حز‌ب‌الله می‌گفتند که ما باید وارد جنگی شویم تا از جنگ بزرگ‌تر جلوگیری کنیم اما سه روز قبل از عملیات اربعین همان عزیزان می‌گفتند ما نباید بهانه تشدید به دشمن دهیم! درس گرفتن از اشتباهات، کلید هر پیروزی است. ایستادن در یک گوشه خارج از گود و گفتن لنگش کن هم دردی را دوا نمی‌کند‌. حال می‌گویند بر فرض که اینگونه شد، چرا ایران اقدامی نکرد و به آنها کمکی نکرد؟ باز هم مشخص است. سیدحسن تاکید داشت که اگر ما در خطر موجودیتی هم قرار گرفتیم ایران نباید وارد درگیری مستقیم شود. دلایل ایشان مشخص و منطقی بود و هست‌. بعد از شهادت ایشان چه؟ پاسخ روشن‌تر است‌. ما بهترین فرماندهان خود را در دل خطر راهی بیروت کردیم زمانی که دشمن غدار مختصات هر نیرو یا فرمانده مقاومت را می‌یافت بی‌درنگ ضربه می‌زد(سطح هم برای آنها مهم نبود و همانطور که گفته شد رسما برای ترور فرماندهی نیروی قدس اقدام کردند) جمعی از خبره‌ترین فرماندهان ما در حال هدایت جنگ بودند؛ اپراتورهای سامانه‌های موشکی، پهپادی و ... حزب‌ عملا از چرخه خارج بودند یا به دلیل عملیات پیجری، یا بمباران محل و شهادت. افرادی هم که بودند روحیه‌شان در پایین‌ترین حد بود حال چه کسانی با چه سلاح‌هایی و زیر نظر چه افرادی روزانه عمق اراضی اشغالی را هدف قرار می‌دادند؟ باید عادلانه، با چشم باز و در نظر گرفتن همه رخدادها مسائل را بررسی کنیم و درس بگیریم. هدف مبرا ساختن خودمان از خطا و انداختن تقصیرات بر گردن حزب‌الله است؟ ابداً زیرا چنین گزاره‌ای منطقی نیست اما باید با چشم باز دید. @Muhallel