سلام اولین باره که پیام میدم.. فقط خواستم بگم من به پدرم خیلی وابسته بودم بیش از حد تصور اما اون همیشه ماموریت بود💔 و در آخر هم سال ۸۸ شهید شد خوش به سعادتش ولی داغش همیشه رو دلمه من افتخارمیکنم به مادرم و همه دخترانی که میتونن با تمام سختی های این شغل کنار بیان بخاطر شرایط کاری پدرم بیشتر خواستگارم؛ پسرای همکاراش بودن که سپاهی و نظامی بودن اکثرا.. ولی در آخر با کسی که شغلش آزاد بود ازدواج کردم! تروخدا #فانتری عجیب غریب نداشته باشید اگر خیلی ایمان و صبرتون قویه قبول کنید...

#فانتزی همسر نداشته ام لطفااا به ازای هر یه دونه روسری ک من میخرم توعم یه دونه پیرهن هم رنگش بخر ک باهم ست کنیم🤝🥲

اینجا باهم بدوییم #فانتزی

سلام فانتزیم اینه با لباس عروسیم برم مزرعه کلزا یا آفتاب گردان عکس فرمالیته بگیرم🥲😍

سلام خانم شجاعی. اومدم بهبهان خونه ی پدربزرگم... هیچی دیگه فهمیدم همه ی فانتزیای قبلیم خیلی چیپ بوده...

فانتزیم اینکه همسر گرام توی کارای خونه کمک نکنه 😬 بشدت متنفرم از این کار

سلآم فانتزیم اینه که همسرم پاسدار باشه و درجش بالا باشه مثلا سرهنگ و...🥲 ریشای پر داشته باشه ولی نه بلننننند👀 هر رنگ روسری ای که من دارم اونم همون رنگ لباسشو داشته باشه:) خودم همیشه کاراشو بکنم مثلا اتو کردن لباسو و... باهم شبا بریم پیاده روی🙃

ی کفش دیگ بیاد کنارم😭😭

تو کنج مسجد بشینیم دوتاااااییی😭😭😭😭

سلام من فانتزیم اینه با همسرم راهيان نور بریم غروب شلمچه رو تماشا کنیم😭😭😭 خدا بفرست اون فرد رو😔😔 ان شاالله خدا به همه به زودی یه همسر خیلی خوب بفرسته

خانم شجاعی گفته بودم ک دیگ فانتزیامو نمی‌فرستم تا موقعی ک ب واقعیت بپیونده و واقعیشو بفرستم .. ولی امروز رفتم سر جلسه ازمون حفظ قرآن ی فانتزی برام ایجاد شد ک همسرمم مثه خودم حافظ قرآن باشه دوتایی باهم مباحثه کنیم دستمو بگیره ببره مسابقه قرآن هرشب مجبورم کنه ی جز قرانمو بخونم هرشب مجبورم کنه با وضو بخوابم (عین یکی از شهیدا) هیی🥺😭😭😭😭 خیلی دلم گرفته

خانم شجاعی من دوران نوجوونیام بزرگترین فانتزیم این بود شبا با همسرم بشینیم بحث کنیم پیرامون مسائل اجتماعی و سیاسی بعد هم خاتمه بحث دعوا باشه 😂😂