eitaa logo
فراجالب
73.9هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
17.9هزار ویدیو
11 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 💎 فراجالب گلچین بهترین مطالب از سراسر جهان 📍کپی مطالب در ایتا فقط با ذکر لینک فراجالب 📍کپی در سایر پیام رسانها ممنوع پیامی داشتید : 👉 @Ebhaaam 💥تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/871170386C9e15c1b7a0
مشاهده در ایتا
دانلود
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی: جشن با دست خالی پ.ن: عید غدیر تو راهه ... 🎉🎊 شما 🎯 @Farajaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یک روز غیر تعطیل به یک دلیلی نرفتی مدرسه 😆 🎯 @Farajaleb
مدیر مدرسه .MP3
2.43M
مدیر مدرسه یکی از بهترین آثار جلال آل احمد است که داستان یک معلم است که از این شغل به تنگ آمده و می خواهد مدیر مدرسه شود غافل از اینکه چه مشکلاتی در انتظارش است ... قسمت هفتم ( آخر) 🎯 @Farajaleb
Mohsen Yeganeh - Behet Ghol Midam (128).mp3
3.6M
بهت قول میدم کاری از محسن یگانه اعضا 🎯 @Farajaleb
‏باند پیامک‌های جعلی ابلاغیه ثنا و سهام عدالت رو دستگیر کردن؛ ۶ تا دانش‌آموز ۱۶ و ۱۷ ساله مشهدی بودن :)) ۱۰۰ هزارتا پیامک جعلی فرستاده بودن و از محل فعالیت‌شون ۱۸ تا موبایل، ۲۵ تا سیم‌کارت و ۷۰ تا کارت عابربانک کشف شده. یکی از اعضای باند، ۱۷ تا پرونده کلاهبرداری تو سال ۱۴۰۰ داشته 🎯 @Farajaleb
داشتم از پارک میومدم بیرون ،یه پیرمرد صدام زد گفت نمیتونم با این پاهام دنبال نوه هام بگردم میشه بری ببینی تو اون جمع نوه های منم هستند که صداشون کنی ببرمشون خونه! گفتم چشم پدرجان،اسم نوه هاتون چیه؟ یکم من من کرد گفت خاک تو سر بچه هام با این اسم انتخاب کردنشون :)))) 🎯 @Farajaleb
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت قاسم صادقی همرزم شهید از زیارت خاص امام رضا (ع) توسط شاهرخ و توبه او 💫گفتم شراب وصل به " اوباش" می‌دهند؟ با خنده گفت: بنده‌ی "او" باش، می‌دهند..! عسل بانو 🎯 @Farajaleb
شهیدی که در قبر خندید روایت مادر شهید محمد رضا حقیقی: «باور نکردم. خنده؟ گفتم شاید احساساتی شده‌اند. آخر مگر می‌شد جسدی که پنج روز توی سردخانه بود و گردنش به حدی خشک شده بود که برای درآوردن پلاک مجبور شدیم زنجیرش را پاره کنیم، بخندد؟! خودم صورتش را دیدم. یخ زده بود. نه، امکان نداشت این اتفاق بیفتد. اولش نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده. فشار جمعیت زیاد شده بود. کشان کشان جلو رفتم و بالای لحد نشستم. سر محمدرضایم را به سختی چرخاندند. آن‌قدر قشنگ خندیده بود که هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود. گونه‌هایش مثل یک آدم زنده گل انداخته بود و از لبخندش هفت تا از دندان‌هایش مشخص بود. من نمی‌دانستم محمدرضا چه دید که توی قبر خندید، هیچ‌کس نمی‌دانست، اما هر چه نشانش دادند، خیلی زیبا بود. آن‌قدر زیبا که هنوز خنده‌اش یادم نرفته و مطمئنم که به آرزویش رسیده بود چون بعدها توی دفترچه یادداشتش دیدم شعر حافظ را که می‌گفته «وانگهم تا به لحد خرم و آزاد ببر» تغییر داده و نوشته است: «وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر.» 🎯 @Farajaleb