eitaa logo
روابط عمومی فرماندهی انتظامی گیلان
524 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
5هزار ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 《شهید سعید سلیمانی》 * متولد: ۱۳۳۸ * شهادت: ۱۹ دی ۱۳۸۴ * محل دفن: بهشت زهرا تهران *علت شهادت: سوانح هوایی غیر جنگی 🍀خیلی مخلص بود و کارهایش را بی‌ریا انجام می‌داد. یک نمونه را یادم است که توی لشکر به فرماندهان ماشین داده بودند تا در رفت و آمدهای‌شان راحت‌تر تردد کنند. پدرم وقتی از محل کار به منزل می‌آمدند بارها شده بود که جلوی در پادگان، سربازها را سوار می‌کردند و تا جایی که در طول مسیرشان میسر بود، آن‌ها رو می‌رساندند. سردار کوثری به ایشان گفته بودند: شما جانشین لشکر 27 محمد رسول الله(ص) هستید و این حرکت شما باعث می‌شود که روی سربازها به روی شما باز شود. پدرم به ایشان فرموده بود که این درجه‌ها نباید باعث بشود تا ما برای خودمان ابهتی قائل بشویم و خودمان را کسی تلقی کنیم، برای این‌که غرور ما را دربرنگیرد، رساندن چند تا سرباز ایرادی ندارد. تازه این ماشین هم مال بیت المال است، در اختیار من گذاشته‌اندش تا آن را در راه امور بیت المال استفاده کنم؛ این کارها هم کمکی است در این جهت. امام را تنها نگذارید، ما هم در حال آزمایش شدن هستیم. خدا در قرآن می‌گوید که فکر نکنید به محض اینکه گفتید ایمان آوردید شما را به بهشت می‌برم. نه، باید آزمایش پس دهیم ‌‌https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی شهرستان رودبار🌹
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🌹 *تاریخ زمینی شدن: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰ *محل تولد: لبنان *تاریخ آسمانی شدن: ۲۸ دی ۱۳۹۳ محل اوج گرفتن: بلندی‌های جولا، استان قنیطره، سوریه 🌷شهید جهاد، چهارمین شهید از خانواده ی مغنیه می باشد. او تحصیلات عالیه را در رشته ی مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد. 🔹خواهر شهید جهاد مغنیه می گفت: مادر من یک زن فوق العاده است؛ وقتی خبر شهادت بابا (عماد مغنیه) رسید دو رکعت نماز خوند. و تا دید ما با دیدن پیکر بابا بی تاب شدیم، خطاب به بابا گفت: «الحمدلله که وقتی شهید شدی، کسی خانوادت رو به اسارت نبرد و به ما جسارت نکرد.» و این گونه ما آروم شدیم. 🔸خبر شهادت جهاد که رسید، باز مادر غیر مستقیم ما رو آروم کرد، صورت جهاد رو بوسید و گفت: «ببین دشمن چه بر سر جهادم آورده،البته هنوز اربا اربا نشده، لایوم کیومک یا ابا عبدالله. ما هم از خجالت آروم شدیم.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌روابط‌عمومی‌عقیدتی‌سیاسی‌ف.ا.شهرستان‌رودبار
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 🏢دانشگاه شمال کشور قبول شدم. روز اول سر کلاس؛ استاد ما حرف های نا مربوط در مورد شهدا و بسیج زد. من هم با دلیل و منطق با او بحث کردم. استاد هم که از حجاب من بدش می آمد مرا از کلاس اخراج کرد و گفت: دیگر حق نداری کلاس من بیایی! 💨 در خوابگاه به یاد پدر شهیدم خیلی گریه کردم. همان شب در خواب دیدم که یک جوان نورانی به من گفت: شما در اینجا مهمان شهدا هستی. برو سر کلاس و اگر استاد حرفی زد بگو همه ما مدیون شهدا هستیم و... بعد خودش را معرفی کرد و گفت: من شهید محمد ابراهیم موسی پسندی هستم. ☀ فردا صبح وارد کلاس شدم. استاد نگاهی کرد و با شرمندگی گفت: همه ما مدیون شهدا هستیم. بعد بالای سر من آمد و گفت: شما شهید موسی پسندی می شناسی؟ کمی فکر کردم و گفتم: بله. معلوم شد خواب مرا استاد هم دیده. از آن روز برخورد استاد کامل عوض شد! از فرماندهان مازندرانی دفاع مقدس بود که مژده شهادت را از امام زمان عج الله شنید. 📙برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط‌عمومی‌ فرماندهی انتظامی شهرستان‌رودبار🌹
💌 🌷 ولادت: ۱۳۵۰/۱/۱ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۹ محل شهادت: سوریه_حومه نبل والزهرا مزار: گلزار شهدای رامشیر بخشی از خصوصیات شهید از زبان پسرش محبت پدرم به اهل بیت (ع) و عشق به شهادت از مهم ترین ویژگی‌هایش بود. شهید صالحی خیلی با تعصب و با شجاعت بود و از اسلام و رهبری دفاع می‌کرد و از کسی هراسی نداشت. پدرم عاشق شهادت بود و بعد از سال‌ها خدمت به آرزویش رسید. پدرم رفت تا از حریم اهل بیت (ع) دفاع کند. اگر شهدای مدافع حرم نبودند امروز ما باید در کوچه پس کوچه‌های شهرمان با داعش می‌جنگیدیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برای خانواده و آشنایانم و مردم شریف جمهوری اسلامی ایران توصیه‌های زیر را دارم. * همیشه در راه ولایت فقیه باشید تنها راه نجات جامعه به امر ولایت بودن است و همیشه افتخار کنید که پدر شما همیشه در خط ولایت بود. * از خاطرات خوب ما با فرزندانتان حرف بزنید و همیشه در مجالس خودتان مرا یاد کنید. * همیشه امر به معروف و نهی از منکر کنید. در نماز جمعه‌ها شرکت کنید. واجبات را همیشه انجام دهید و از محرمات بپرهیزید. ان شاء الله حضرت زینب (س) حافظ و نگهدار شما باشد و با یاد او صبر او را داشته باشید. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان 🌹
روابط عمومی فرماندهی انتظامی گیلان
💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷 ولادت : ۱۳۶۰/۶/۳۰ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲ محل شهادت: سوریه مزار: قزوین دوست شهيد : 🌿ایشان مصداق کامل یک طلبه ی مجاهد مخلص متواضع بود که علمداری هیئات های استان قزوین را برعهده داشت و در کارهای جهادی عراق و موکب های فرهنگی که در موسم اربعین شکل می گرفت از فعالین بود. 🎤مداح بسیار خوبی بود و ارتباط خوبی با بدنه نسل سوم و چهارم انقلاب در قزوین داشت. حدود 150 تا 200 نفر از بچه هایی که زیر بال و پر ایشان رشد کردند الان مشغول به انجام کارهای فرهنگی هستند. ✨شهید هنگام سفر به کربلا، برپایی موکب در ایام اربعین و حتی برای رفتن به سوریه و جهاد هم از امام زمان(عج) مدد گرفت؛ می گفت جیره خوار امام حسین علیه السلام هستیم؛ هرگز برای مداحی صله نگرفت می خواست اجرش را از دست حضرت زهرا سلام الله علیها بگیرد. 🍃 یکی از انگیزه های شهید در اواخر حضورش پیوستن به خیل مدافعان حرم بود و تمام تلاش خود را به کار گرفته بود تا هر طور شده راهی عراق و سوریه شود و بین مدافعان حرم جای بگیرد که خیلی زود این اتفاق افتاد و از ما جدا شد و به شهدا پیوست.   از پسرانم محسن و مجتبی و محمدحسین خیلی عذر می‌خواهم بخاطر اینکه پدری خوب برایشان نبودم و نتوانستم حق پدری را آنطور که باید و شاید در حقشان ادا کنم. خواهشی که دارم این است که از مادرتان به خوبی و به نحو احسن و مثل دو تا چشمتون مراقبت کنید و نگذارید غصه و غم پیرش کند. خیلی مواظب مادرتان باشید و همه جوره ازش مراقبت کنید. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان 🌹
ولادت: ۱۳۶۶/۵/۵ شهادت: ۱۳۹۳/۱۲/۲۹ محل شهادت: سوریه_حماء مزار: اصفهان نجف آباد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃علیرضا نوری یکی از شهدای مدافع حرمی است که با اخلاق خوب و تواضعش زبانزد تمام کسانی بود که او را می‌شناختند و حالا پس از شهادتش جوانان بیشتری او را می‌شناسند و کنار مزارش با او از هر دری می‌گویند و از او می‌خواهند که برای عاقبت بخیری‌شان دعا کند و شفاعشان را نزد خدای یکتا کند تا شاید آنها هم با شهادت از دنیا بروند و این سعادت بزرگ نصیب‌شان شود. شهید نوری خوش اخلاق و خوش رو بود و همیشه خنده به لب داشت، بعد از شهادتش هم کسانی که از او یاد می‌کنند از خنده رو بودنش می‌گفتند. او بخشنده بود و معمولا از کسی ناراحت نمی‌شد. همیشه با رفتار خوبش دیگران را متوجه اشتباهشان می‌کرد، از غیبت و دروغ بیزار بود و صداقت را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود. سلام بر دوستان و همکاران و همه‌کسانی که در زندگی به من لطف داشته‌اند و مرا در این روزهای زندگی همراهی کردند و مرا از لطف خود بی‌نصیب نگذاشتند. همیشه برایم دعا کنید و مرا از یاد نبرید و همیشه پشتیبان رهبر و ولایت‌فقیه باشید و در دستوراتشان شک نکنید و باجان و دل بپذیرید. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 ولادت: ۱۳۲۳/۳/۲۳ شهادت: ۱۳۷۸/۱/۲۱ محل شهادت: به قصد عزیمت به محل کارش از خانه خارج می شود و به دست عوامل تروریست منافق جلوی منزلش بشهادت می رسه. مزار: تهران_قطعه ۲۹ بهست زهرا سلام الله علیها 🍀سرلشگر علی صیاد شیرازی که حدود ۱۷ سال در محضر آیت‌الله سیدرضا بهاءالدینی پرورش یافته بود و سابقه پنج بار جراحت در میدان‌های نبرد حق علیه باطل را در کارنامه جانفشانی‌هایش داشت و ۲۲ ترکش در بدن داشت، با اصابت سه گلوله به سر و سینه، عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ شد. 🌻خداوندا! اين تو هستی كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولايتت قرار دادی. خدايا! تو خود می دانی كه همواره آماده بوده‌ام آنچه را كه تو خود به من دادی، در راه عشقی كه به راهت دارم، نثار كنم. اگر اين نبود، آن هم خواست تو بود. پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم كه از تو بايد بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم‌خورده‌ات بجنگم تا به فيض شهادت برسم. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
💌 🌷 شهید "جانی بت اوشانا" از شهدای اقلیت‌های مذهبی ایرانی است که ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر در شرق دجله، جان خود را فدای حفظ تمامیت ارضی کشور کرد و به‌ شهادت رسید. پیکر او پس از شهادت در منطقه جنگی به‌جای ماند و این شهید مفقودالاثر شد، تا اینکه در نهایت پس از گذشت ۳۹ سال، از طریق DNA پیکر مطهر شهید آشوری شناسایی شد. خانواده عزیزتر از جانم هنگامی که این کاغذها را در دست دارید امیدوارم که حالتان خوب باشد و در کنار هم، آن زندگی خوش و خرمی را که همواره در نظر من بوده است داشته باشید و از عنایات ایزد یکتا و حضرت عیسی مسیح و حضرت مریم که تنها حامیان مسیحیان، به‌خصوص خانواده ما هستند، بهره‌مند باشید. این سطور را در لحظه‌های قبل از حرکت برای بازپس گیری حق و خاک کشورمان به سوی دشمن متجاوز برایتان می‌نویسم و این که دست خطم مطلوب نیست به آن خاطر است که در داخل یک چاله کوچک به همراه یک نفر دیگر نشسته‌ایم و خودمان را از گزند هواپیماهای جنگی عراق محفوظ کرده‌ایم. می‌خواستم برایتان چند کلمه‌ای بنویسم تا احیاناً حرف‌هایی را در دل خود نگفته به دیدار معبود نروم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
💌 🌷 ولادت : ۱۳۶۷/۲/۵ شهادت: ۱۳۹۶/۲/۲۷ محل شهادت: سوریه_حما مزار : کرج_امامزاده محمد علیه السلام برادر شهید: 🌸 او به حدی بخشنده بود که تمام حق ماموریت خود را خرج خانواده‎های سوری می‌کرد. همرزمانش می‌گفتند ماشین را پر از خواربار می کرد و برای خانواده‎های سوری می‌برد. به خانواده‎های سوری رسیدگی می‎کرد. مادر شهید عمار که دو فرزندش جز رزمنده‎های تحتِ امر علی‎رضا بودند و شهید شده بودند، می‎گوید که سلیمان (علی‎رضا) برای ما در سوریه خانه خریده بود و ما را از یک منطقۀ جنگی خارج کرده و به منطقۀ امن برده بود. او می‌گوید: زمانی که خبر شهادت سلیمان را شنیدم؛ انگار پسر خودم شهید شده بود. او می گوید: علی رضا به ما سر می زد، می گفت: مادر ناراحت نباش پسرهای شما به بهشت رفتند. برای من هم دعا کن که عاقبت بخیر شوم و شهادت نصیبم شود. 🍃 مادران سوری فرزندان خود را به علی‎رضا می سپرند. می گفت: من می‌خواهم خمس و زکاتم را به خانواده شهدای سوری بدهم و این کار رو هم می کرد. می‌گفت: هر انسانی که به کمک نیاز دارد، بدون در نظر گرفتن نژاد، ملیت و مذهب باید به او کمک کرد. 🌻از همه می خواهم که به آخرین قطره خون شهداء به ولی فقیه وفادار  باشند. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آخرین مدافع خرمشهر که بود؟ 🌷امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت. امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونی‌های شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. می‌گفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند. او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمین‌گیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلوله‌ای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد. تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد. این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطره‌ها ثبت شد. او دیگر هیچ‌گاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است. اینگونه بود که او آخرین مدافع خرمشهر لقب گرفت.💔   📚 چهل حماسه، فصل خرمشهر https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
روابط عمومی فرماندهی انتظامی گیلان
💌 🌷 ولادت : ۱۳۴۵/۱۱/۱۲ شهادت : ۱۳۹۴/۳/۶ محل شهادت : عراق_جنوب سامرا مزار : تهران_بهشت زهرا سلام الله علیها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💍 مراسم ازدواج ما بسیار ساده برگزار شد. نامزدی ما هفت یا هشت ماه طول کشید تا عقد کنیم و در این مدت او به جبهه می‌رفت و می‌آمد. نه چیزی برای من مهم بود و نه برای او. زندگی مشترک ما در یک اتاق زیر زمینی شروع شد. مثل الآن نبود که جوان‌ها همه چیز را آماده می‌خواهند. من جهیزیه خیلی مختصری داشتم، چون خواهرم هم تازه ازدواج کرده بود و دست خانواده تنگ بود. هر دو خانواده همراهی داشتند. چیز‌هایی همسرم آورد و چیز‌هایی من و زندگی را شروع کردیم. غذای عروسی را مادرم درست کرد. در همان شهرستان به مهمان‌ها شام دادیم و با مینی‌بوس و چادر مشکی روی سر و با صدای نوحه آقای آهنگران به تهران آمدیم که برادر شوهرم ناراحت شد و به راننده گفت: بابا مثلاً عروسیه! یه چیز شاد بذار. راننده گفت: عروسیه؟ من که نه عروس می‌بینم و نه داماد. داماد که تسبیح دستش بود و پیراهن بلندش روی شلوار بود، عروس هم که چادر و روسری و همه لباسش مشکی. راننده گفت: من از کجا باید بفهمم عروسیه! 🌷قارلقی به پسرش وصیت کرده بود که قبل از خاکسپاری‌اش، زیارت عاشورا را در مزار او قرائت کنند. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
🌸 مراسم عروسی ام بود. همه شاد و خندان بودند. مصطفی نیم نگاهی به من کرد و متوجه غصه ام شد. مرا برد بیرون از مجلس و مشکل را جویا شد. گفتم: چهار صد نفر مهمان آمده، در حالی که برای دویست و پنجاه نفر تدارک دیدیم. گفت: این که مشکلی ندارد. 🍯 با هم رفتیم به خرابه ای که محل طبخ غذا بود. به آشپزها گفت: چند دقیقه بروید داخل کوچه. مصطفی رفت سر دیگ و دعایی را زیر لب خواند و به غذاها دمید! خندان برگشت به طرف من و گفت درست شد! 🍛 آخر شب چهل نفر هم از حوزه علمیه قم آمدند برای دیدن مصطفی. همه شام خورند تازه یک دیس هم اضافه آمد! 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنایت (ع) به شهید حسن طهرانی مقدم حسن می گفت: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم: «فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید». به من خندید و گفت: «این امکان ندارد. این تکنولوزی فقط در اختیار روسیه است.» ولی بهش گفتم ما بالاخره این را می سازیم باز هم خندید. وقتی برگشتیم ایران، هر چه در توان داشتیم گذاشتیم؛ اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا (ع) شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی، متوسل حضرتش شدم تا این که روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد. سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم. شد موشکی بهتر از موشک های روسی. https://t.me/Farhang_Mojahed_Gilan https://eitaa.com/farhang_mojahed_gilan https://splus.ir/farhang_mojahed_gilan https://gap.im/farhang_mojahed_gilan https://rubika.ir/farhang_mojahed_gilan 🌹روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان گیلان🌹