📝وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید:
🔺سردار حاج حسین کاجی می گوید:
بعد از جنگ،
در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم؛
که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم.
از جیب شهید،
یک کیف پلاستیکی در آوردم؛
داخل کیف،
وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
🌷در وصیتنامه نوشته بود :
من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) هستم.
پدر و مادر عزیزم!
شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند.
من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم؛
و جنازهام هشت سال وپنج ماه و چ25روز درمنطقه میماند.
بعد از این مدت،
جنازهی من پیدا میشود؛
و زمانی که جنازهی من پیدا میشود؛
امام خمینی در بین شما نیست.
این اسراری است که ائمه به من گفتند؛
و من به شما میگویم.
به مردم بگوئید ما فردا شما را شفاعت میکنیم.
بگوئید که ما را فراموش نکنند.
و...
🌷بعد ازخواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکرحضرت رسول(ص)آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25روز از آن گذشته است.
📚 خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195
28.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 سخنان بسیار زیبا و شنیدنی سید مقاومت شهید سیدحسن نصرالله که گویی برای همین روزهاست : مرگ برای ما سلاحی است که نه به سوی آسمان ، بلکه به سینه دشمن شلیک میشود.
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
✌️فَانَّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبون
رسانه #پایداری
https://eitaa.com/farhange_paydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 راه قدس و گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی :
🎙 #شهید_آوینی : زمان ، بادی است كه میوزد ؛ هم هست و هم نیست. آنان را كه ریشه در خاك استوار دارند از طوفان هراسی نیست. جنگ میآمد تا مردانِ مرد را بیازماید...
زمین ، عرصه ظهور یک حقیقت آسمانی است و جنگ برپا شده بود تا آن حقیقت ظهور یابد و مردترین مردان در حسرت قافله عشق نمانند... و چنین شد...
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست...
✌️نَصْرٌ مِنَ اللّٰهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ
رسانه #پایداری
https://eitaa.com/farhange_paydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟"سردار شوشتری حتی به خانوادههای اعدامیان هم خدمت می کرد و میگفت: اگر کسی اعدام شده ، خانواده اش چه گناهی کردهاند؟... ایشون به خانوادۀ فقـرا هم سـرکشی، و مشکلات شون رو برطرف میکردند، به طوری که بعد از شهادتشون به هر روستایی میرویم، تا اسم شهید شوشتری آورده میشه، مردم زار زار گریه میکنند و میگن: ما پـدر خود را از دست دادیم..."
🌟حضرت امام (ره) خطاب به سردار شوشتری در عملیات مرصاد مي فرمايند: "در اين دنيا كه نمي توانم كاری بكنم. اگر آبرويی داشته باشم در آن دنيا قطعاً شما را شفاعت خواهم كرد."
🌟دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم گذشتیم... آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز... دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم نام مان گم نشود... جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمان مان بو می دهد... آنجا بر درب اتاق مان می نوشتیم: یاحسین فرماندهی از آن توست؛ الآن می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید... الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم... آزادمان کن تا اسیر نگردیم...
۲۶ مهر سالگرد شهید نورعلی شوشتری، جانشين فرمانده نيروی زمينی سپاه گرامیباد
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه
ادامه را در آدرس زیر مطالعه کنید👇
https://naserkaveh.ir/2023/06/13/shooshtari/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ مداحی حسین ستوده غریبا وحیدا فریدا
به یاد امام و شهدا، خصوصا شهید جبهه مقاومت،بخوانید فاتحه مع الصلوات
توسل به اهل بیت(ع)، یادتان نرود
ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو یمن دارندبا موتورسیکلت موشک جابجامیکنند.😂
بعد آمریکا و اسراییل میخوان با اینا بجنگن؟ اینارو ناامید و تسلیم کنن؟
🔥ترور جد پیامبر در غزه
#سنوار
🔻اجداد صهیونیستها وقتی در همین #غزه جد حضرت محمد(ص)، «هاشم»را بنابر نشانههای کاهنان ترور کردند،تصور می کردند پیامبر آخر الزمان متولد نمی شود.
🔻امروز هم با ترور امثال #یحیی_سنوار ابلهانه فکر می کنند مسیر منجی آخرالزمان را بر اساس موهومات خود تعیین می کنند اما اراده خدا بالاترست و صهیونیزم نابود می شود
وقتی امام روح الله خمینی سال ١٣۴٢ گفت سربازان من در گهواره اند سید حسن نصرالله ٣ ساله ،قاسم سلیمانی ٧ ساله و یحیی سنوار ٢ ساله بود😢😔😭
یحیی سنوار که میگفتند جاسوس است شهید شد
فرزندان اسماعیل هنیه هم که میگفتند در قصرهای قطر زندگی میکنند، به شهادت رسیدند.
سیدحسن نصرالله هم که میگفتند ایران است، در بیروت شهید شد.
مرز دروغ و حقیقت، هیچگاه این چنین شفاف نبوده است.
🔻زندگی یحیی سنوار ترجمهی
این شعر محمود درویش را ترسیم میکند :
"محاصره را محاصره کن
راه فراری نیست
بازوان قطع شده ات را بردار
و دشمنت را با آن بزن
راه فراری نداری
من در کنارت افتاده ام؟
مرا بردار و با من دشمنت را بزن
که اکنون آزادی، آزاد..."🌱
🔥ترور جد پیامبر در غزه
#سنوار
🔻اجداد صهیونیستها وقتی در همین #غزه جد حضرت محمد(ص)، «هاشم»را بنابر نشانههای کاهنان ترور کردند،تصور می کردند پیامبر آخر الزمان متولد نمی شود.
🔻امروز هم با ترور امثال #یحیی_سنوار ابلهانه فکر می کنند مسیر منجی آخرالزمان را بر اساس موهومات خود تعیین می کنند اما اراده خدا بالاترست و صهیونیزم نابود می شود
#یحیی_سنوار💢 ریشه دشمنی سعودی ها با السنوار چه بود؟
🔹 انیس منصور مشاور رسانه ای و استراتژيست عرب بعد از اینکه سعودی ها را به دلیل شادی از مرگ سنوار «کثیف ترین سگها» خطاب کرد، گفت: دلیل دشمنی آنها با سنوار این است که یحیی سنوار این جمله حوثی ها را تائید کرد:
🔹«راه آزادسازی بیت المقدس با آزادسازی سرزمین حرمین (عربستان) آغاز میشود»
#لابی_سایه_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو یمن دارندبا موتورسیکلت موشک جابجامیکنند.😂
بعد آمریکا و اسراییل میخوان با اینا بجنگن؟ اینارو ناامید و تسلیم کنن؟
42.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #فیلم_کوتاه
فیلمی بسیار زیبا و دیدنی از توان نظامی و قدرت پهپادی و موشکی جبهه مقاومت ( ایران اسلامی ، حزبالله لبنان ، انصارالله یمن ، حزبالله عراق ، مبارزان فلسطینی ) با نوحه ای بسیار حماسی و شورآفرین از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🌷ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقاً همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم. صبح روزی که مواد زائد بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت.
🌷....ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت: کمک نمی خواهید؟ شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت: کار مهمی نیست. اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت.
🌷هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت: همسایه بودن یعنی همین. او با این بزرگواری ما را در نهایت بهت و حیرت شرمنده ساخت.
💥 هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را نپذیرفت گفت:من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند.
💥دوری از تشریفات: هر کس رجائی را دوست دارد، برود. همه از این حرف تعجب کرده اند.
گفت: من مهمان دانشگاهم کار خوبی نکردید. که برای استقبال به فرودگاه آمدید الان کار مردم زمین مانده و ناراحت می شوند اگر بشنوند به خاطر من اینجا آمده اید؛
آن وقت فحشش می ماند برای من و شما.
💥 ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید...اين جمله با همه اعتقادش می زد...نصب كرده بود پشت ميزش... خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد.از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت. "هيچ وقت"... بررشی اززندگی شهید رجائی
💥 آقای رجایی شما حزب اللهی هستید؟
خبرنگار این را پرسید:
زيركي كرده بود, مي خواست جواب نخست وزیر را بسنجد. گفت: اگر حزب اللهی باشم از نوع لاجوردیهاست...
💥 شهید_رجایی: مردم ما از کمبودها و کسریها گله ندارند، آنچه مردم را می آزارد و صدای را در می آورد وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس.
💥 حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوریاش را در محضر امام میخواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهرهای گرفته😞و متفڪر ... شب ازش پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را میخوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️
💢بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم میگفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی☝️ . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
ویژه_نامه_طوفان_الاقصی_و_شهادت_یحیی_سنوار_compressed_1.pdf
2.67M
📄 #ویژه_نامه
#طوفان_الأقصی و شهادت #یحیی_سنوار
#شهیدمحموداستادنظری👇
☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید.
☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان میخواست که آنها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آنها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همانهایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیمودهاند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیاتها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد.
☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد...
☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری
☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ...
☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
🌷خدایا؛ تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت. اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و درعین حال مزه اش را به تو می چشانم ... پس خدا؛ برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست....
☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود. بعضی اوقات که منزل میامدند، سر سفره من ، نمی آمدند کنار سفره!؟ فرش را کنار میزدند و یه چفیه می انداختند روی زمین و برای من نون و ماست می خوردند ... آخرش هم پول و ماشین و خانه و اروپا را گذاشتند و رفتند👈 جبهه... احمد زخمی شد و محمود هم شهید شد... کتاب زندگی به سبک شهدا ، ناصر کاوه
✅مذاکرات (من و خُدا)
✍️ #ناصرکاوه
خُـدایا ! من لذّتـ گُناه را ترکـ میکنم ؛ در مقابل تو تحریم لذّتـ مناجات را از من بردار ... خدایـا ! 👈من کسانـی که تو دوست شان نـداری را ترک میڪنم ؛ و درمقابـل تو لذّتـ با خود بودن را به مـن بده... خدایـا ! مـن پناهگاه شیطـان را ترک می کنم ؛ و تو در مقابل پناهـگاه امـن خودتـ را به من بده... خـدایا ...برای شفاف سازی گام اول را من برمیدارم و سانتـری فیـوژهای گناه را کہ شیطان در وجـودم برپا ڪرده ؛ یکی یکی و با کمک تو از کار مـی اندازم . هستـه ی درونی ام را خودت غنی سـازی کن
#شهیدمحموداستادنظری👇
☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید.
☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان میخواست که آنها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آنها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همانهایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیمودهاند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیاتها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد.
☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد...
☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری
☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ...
☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ...
☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ...
🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ...
🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی.
☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
خبر شهادت پسر اولم را که دادند؛ سریع وضو گرفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم. هیچ وقت حال و هوای آن نماز از یادم نمی رود. اگر دو رکعت نماز، در سراسر عمرم قبول افتاده باشد، همان دو رکعت بوده است. مدتی بعد خبر دو فرزندم را با هم آوردند... به انبوه جمعیت نگاه کردم. هیچ محرمی برایم نمانده بود. هیچ محرمی نمانده بود. چگونه از میان این خیل جمعیت بگذرم و بر سر خاک شهیدانم بروم؟... به یاد حضرت زینب افتادم که عصر عاشورا دیگر محرمی نداشت. آه زینب مظلوم، چه کشیده ای... یکبار دیگر چشم انداختم، دایی پیرم را دیدم... نه، هیچکس به بی کسی زینب کبری نبود. از دائیم خواستم دستانش را دو سویم بگیرد و او با دو دست لرزان و داغدیده بدرقه ام کرد. لحظاتی بعد بر سر مزار بچه هایم بودم..." بین دو پسر شهیدم نشستم، خم شد، گاه صورتم را به صورت علیرضا می سائیدم و گاه سر رسولش را می بوییدم"... #شهیدان
کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه
https://eitaa.com/nasserkaveh
آدرس #کانال_مکتب_شهدا #ناصرکاوه در☝️#ایتا
#کانال_کتاب ، #ناصرکاوه در #تلگرام👇
https://t.me/nasserkaveh44
#صفحه_اصلی_حفظ_و_نشر
#آثار_و_کتب، استاد
#ناصرکاوه👇
https://naserkaveh.ir/
♻️ عکسی جالب از دوران نوجوانی شهیدان اسماعیل هنیه و یحیی سنوار
این دو شهید جبهه مقاومت، دوره کودکی خود را در اردوگاههای رژیم صهیونیستی گذارندند و بزرگ شدند. رفاقتشان از دوره نوجوانی تا آخرین لحظات حیات نباتیشان ادامه پیدا کرد. رژیم صهیونیستی هر چقدر کودک هم بکشد، تردید نکند که هنیهها و سنوارها همچنان رشد خواهند کرد...
🌺🌺🌺🌺🌺
https://eitaa.com/farhange_paydari
1_14311414653.pdf
4.12M
📗 کتاب ( رمان )
#خار_و_میخک
✍مولف: شـــــــــــــهید یحیی سنوار
🌹خاطرات شهید یحیی سنوار از اسارت و زندان های صهیونیست ها
و مقاومت و جنگ با کودک کش های اسراییل و صهیونیست ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 با همه روسیاهیم
با همه آلودگیم
هر دفعه گفتم حسین
نفس گرفت زندگیم
حاج مهدی رسولی
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
رسانه #پایداری
https://eitaa.com/farhange_paydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ بسیار زیبای « به سمت گودال از خیمه دویدم من » - محمود کریمی
سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
پیکر پاک و مطهر فرزند فاطمه (س) و مرد میدان جهاد و شهادت حضرت حجت الاسلام سید هاشم صفیالدین پس از سه هفته در میان آوار بمبارانهای دشمن صهیونیستی در جنوب لبنان پیدا شد.
درود خداوند بر روح بلند و پاک این سلاله حضرت رسول (ص) که برای آزادی انسانیت و مبارزه با ظلم و توحش مردانه در میدان به شهادت رسید.
پیکر #شهیدسید_هاشم_صفی_الدین کشف شد+زندگینامه رئیس شورای اجرایی حزب الله لبنان - تابناک | TABNAK
https://www.tabnak.ir/fa/news/1267311/%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85-%D8%B5%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%B4%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86
💠 بیا باهم گناه کنیم‼️
#بخوانید 👇👇
▫️خیلی دوست داری شهید بشی؟
خیلی علاقه داری به شهدا بپیوندی؟
خیلی مشتاقی مثل شهدا زندگی کنی؟
خیلی منتظری با شهادت از دنیا بری؟
خب کاری نداره که
چرا این قدر خودت رو عذاب میدی؟
می خوای سه سوته مثل شهدا بشی؟
فقط یک شرط داره
اونم اینه که هیچی نگی
فقط گوش کنی
فکر کنی
و عمل کنی.
وگرنه اصلا از این جا به بعد رو نخون
راضی نیستم.
خب حالا برای اینکه شهبد بشیم
باید ...
یک کار خیلی بد بکنیم
گناه
بله درست خوندی
گناه
برای اینکه شهید بشی
باید گناه بکنی
ولی نه مثل گناهان امروز من و ما
گناهی همرنگ گناه شهدا
درست مثل خودشون
هر گناهی که اونا می کردن.
بگرد ببین شهدا چه گناهانی داشتند
و امروز من و تو چه گناهانی، روزمرگی زندگیمون شده.
خب حالا آماده ای برات بگم؟
شهدا چه گناهی می کردند؟
طرف هنوز ۱۵ سالش تموم نشده بود
یعنی مکلّف نبود و اگر فرض بر محال نماز یومیهاش را نمی خوند، کسی نمیتونست بهش بگه چرا؟!
نصفه شب، توی اردوگاه کارون خرمشهر، می رفت توی قبری که کنده بود، نمازشب می خوند و های های گریه می کرد
نه، شب احیاء نبود
برای اونا، هر شب خدا احیاء بود و در محضر دوست.
گفتم که دقیقا باید مثل اونا عمل کنی وگرنه ...
خب حالا تا اینجاش رو اومدی، سکوت کن و بقیهاش رو با دقت بخون:
توی نمازشبش گریه می کرد، زار می زد که:
خدایا گناهان منو ببخش!
گناه؟
تو بچه ۱۵--۱۴ساله؟
اونم توی جبهه؟
اختلاس کردی؟
مال حروم خوردی؟
نامحرم؟
حلال و حروم؟
آخه تو چیکار کردی که داری برای بخشش اون، این طوری زار میزنی که نخلستان های کارون مثل نخلستان های کوفه زار زار می گریند؟
"دیشب می خواستم نمازشب بخونم، خواب موندم."
ای وای ...
"دیروز نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم ..."
یاالله
این گناهان توست بچه؟
پس ما چی بگیم؟
هیچی نگو
به تو چه بقیه چه گناهانی می کنند!
بجای اینکه این قدر با ذره بین به این اون نگاه کنی و گناهانشون رو کشف کنی و هوار هوار راه بندازی
یک بار بدون نیاز به ذره بین و عینک، با چشم دل، یک نگاه بنداز به درون خودت
غیبت
تهمت
دروغ
تمسخر
اهانت
و ...
من که خیلی از اینها توی کوله ام دارم
پس چیکار کنیم تا نوع و وزن گناهانمون با گناهان اون بچه ۱۴ ساله برابری کنه؟!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
حمید داودآبادی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷☫┅┄
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📷 عکس، تزئینی است:
🌷بسیحی شهید محمودرضا استادنظری
متولد ۱۳۴۸
شهادت ۲۴بهمن۱۳۶۴
عملیات والفجر۸ // فاو
مزار: بهشت زهرا(س) قطعۀ۲۷ردیف۳شمارۀ۱۱
👇👇👇👇ادامه
هدایت شده از دفاع مقدس
🌴مناجات عارفان
✍️نوشته رزمنده بسیجی، شهید استادنظری:
آقا
دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم،تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست.حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آنوقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی
مولای من
سرم را به سینه ات قرار دهی،موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آنوقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم
▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
خدایا
بمن لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آنان را هم بده تا گمراه نشوم
دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم...
خدایا
من از روشنی روز فرار کرده و به سیاهی شب پناه میآورم، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم، مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی
خدایا
تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت
اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و درعین حال مزه اش را به تو می چشانم!
پس خدا برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست