eitaa logo
کانون بسیج مداحان شهرستان فلاورجان
89 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
266 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی خدمات و اشعار مداحی و... ایجاد شده و کلیه برنامه ها و اطلاعیه ها درکانال قرارداده میشود. #لطفا کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید با تشکر. فرهنگی بسیج مداحان شهرستان فلاورجان
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوایِ دردا و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ امام رضا دوایِ دردایِ بیشماره هرکسی داره حاجت پیش آقا میاره آقا اگرچه روسیاهم و بدم به پنجره فولادیِ تو رو زدم منم کبوتری که جلد مشهدم خیلی بیقرارتم، خیلی بیقرارتم .. تو حرم همیشه حال من خوشه دوری از شما گدارو میکُشه بطلب منو که دیگه وقتشه خیلی بیقرارتم، خیلی بیقرارتم .. «امام رضا امام رضا ..» محبت تو مولا همیشه بی حسابِ یه لحظه دوری از تو برایِ من عذابِ من که دوست دارم تورو قدِ خدا آقا کبوترم رو گنبدِ طلا چی میشه ضامنم بشی امام رضا یار مهربون من، یار مهربون من .. از غذایِ حضرتی به من بده خوش بحال اونی که مشهد اومده تا حرم دلش دوباره پر زده یار مهربون من، یار مهربون من .. «امام رضا امام رضا ..» اسم شما همیشه میون سینه قابِ بهشت من همین جاست تو صحنِ انقلابِ آقا من از شما فقط شفا میخوام نگاه به این گدای بی نوا میخوام دوباره اربعین یه کربلا میخوام قربون وفای تو، قربون وفای تو .. آب سقاخونه آب زمزمه هر چی از خوبیت بگم بازم کمه نظری آقا به حق فاطمه قربون صفایِ تو، قربون صفای تو .. «امام رضا امام رضا ..» از داغ تو نشسته داغی میون سینه کشته تورو آقاجون این سوز زهر کینه تورو خدا رو خاکا دست و پا نزن بیا و مادرت رو هی صدا نزن آتیش به قلب غصه دار ما نزن یار نیمه جون من یار نیمه جون من بمیرم که زار و خون جگر شدی روی خاک حجره محتضر شدی بمیرم شکسته بال و پر شدی یار نیمه جون من یار نیمه جون من «امام رضا امام رضا ..» ــــــــــــــــــ 👇
. •|⇦حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ قبله قلب همه مردم ایرانِ واسه من یه افتخاره سند خاکِ وطنم به نام سلطان خراسانِ این شبها تو صحنت پره زائر پره حاجتمنده باز داره یک زائر با هزار امید دخیل میبنده از راه دوری اومده و از همه جا دل کنده دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان ـــــــــ سایۀ محبتت رو سرمه همیشه تو دلم مهربونیت زده یه عمری ریشه تو خودت از همه بهتر میدونی که نوکر سالی یکبار نره مشهدالرضا نمیشه میباره بارون کرمت روی سر زوّارا باز دارن نقاره میزنن به عشق تو ای آقا کاش باشه روزیمون اربعین کربُبَلا ان شاءالله دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان ـــــــــ با تو میشه تو هوای عاشقی قدم زد میشه از یه حس خیلی فوق العاده دم زد من به جرأت میتونم بگم که با تو میشه لحظه لحظه خاطرات خوبی رو رقم زد دستم تو دستاته میشه گفت آخرتم تضمینه وقتی تو اربابی چقده نوکریتون شیرینه میدونم این شبها مادرت داره منو میبینه دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان ــــــــــــــــــ 👇
. •|⇦چه غم گَر گنهکارُ .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چه غم گَر گنهکارُ نامه سیاهم علی ابن موسی الرَضا داد راهم امام رئوفی که عالم فدایش کرم کرده داد از عنایت پناهم *من کجا مشهدت کجا، حرم تو کجا؟.. ببین چه قدر این آقا بزرگه! خدا وکیلی هر کی خودش نگاه کنه، آقا چقدر بزرگه ، نه که ما خوبیم، نه اینکه ما پول داریم،نه اینکه ما قدرت داریم میایم حرمت نه؛ تو آقایی ما رو میاری، لطف توئه چرا؟* زِفعلم نپرسید که کاهل خطایی به رویم نیاورد من روسیاهم سراپا شدم غرقِ دریایِ رحمت نگویید دیگر که غرق گناهم همه روی گردانده بودند از من رضا کرد با چشم رحمت نگاهم کنم ناز دیگر به طوبی و سدره که در بوستان ولایت گیاهم به جز دامن آل عصمت نگیرم به غیر از رضای رضا را نخواهم *هر کی اینجوری میره حرم خوش به حالش* چو می خواست راهم دهد از کرامت عطا کرد سوز دل و اشک و آهم اگر خار بودم اگر پست بودم رضا داد قَدرم رضا داد جانم اگر کوه عُصیان بُوَد روی دوشم اگر گشته کاهیده تن مثل کاهم شدم خاک پای امام رئوفی که بر شهریاران کند پادشاهم گدایم،گدایم، گدایم، گدایم گدای علیِ بنِ موسی الرضایم ــــــــــ خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرارِ دلِ بی قرارش تو باشی خوشا آنکه تنها تو را دوست دارد چه خوشتر اگر دوستدارش تو باشی زِ بیداد پاییز هم غم ندارد هر آن دل که باغ و بهارش تو باشی بر آن محتضر می برم رشک هر شب که شمع شب احتضارش تو باشی خراسان حریم حرم هاست، آری حریمی که پروردگارش تو باشی خوش آن خانه بر دوشِ دور از دیاری که هم خانه و هم دیارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنرش تو باشی *یه نگاه کرد به گنبد امام رضا گفت: این همه زائر دارن باهات حرف می زنن، هر کی یه چیزی میگه، یکی میگه مادرم مریضه، یکی میگه خونه میخوام، قرض دارم، حاجت دارم، هر کی یه جوری حرف می زنه* خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی *همه دارن با امام رضا حرف می زنن یکی دم پنجره فولادِ، یکی صحن گوهرشاده، یکی صحن عتیقه، هر کی یه جوری داره حرف می زنه درد و دل می کنه درداشُ میگه، مادرم مریضه این گرفتاری رو دارم ،یک لحظه از ذهنش خطور کرد که آقا این همه دارن هم زمان باهات حرف می زنن جواب این همه مردمُ چجوری میدی؟ یه وقت پرده ها رفت کنار، دید کنار هر زائر یه امام رضاست، سر فرصت داره حرفاشونُ گوش میده ..* خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی خوشا آن تهیدست بی برگ وباری که در این چمن برگ و بارش تو باشی خوشا آنکه یک عمر پروانه ات شد که یک لحظه شمع مزارش تو باشی بوَد ناز بر لاله زارِ خلیلش کسیکه را که بر دل شرارش تو باشی شعاری به پیشانی خود نوشتم خوشا آنکه تنها شعارش تو باشی گدایم،گدایم، گدایم، گدایم گدای علی بنِ موسی الرضایم ما را به کسی جز تو نظر عیب بود کوبیم اگر درِ دگر عیب بوَد * هرکی روزیِ محرم میخواد، گریه کنای امام حسین جمع شدن دور هم.. آقا جان !* با دست تُهی آمدنم عیبی نیست با دست تُهی رَوم اگر عیب بوَد *یه نگاه کرد به دور و اطراف با حرم پیغمبر وداع کرد امام رضا، با همه اهل و عیالش وداع کرد، سوار بر ناقه شد فرمود: من دارم میرم پشت سرم گریه کنید .. گفتن آقا خوبیت نداره پشت سر مسافر گریه کنن، فرمود اون مسافری که امید به برگشت داره .. من دیگه مدینه برنمی گردم، من دیگه مدینه رو نمی بینم .. دیگه همه می دونن یعنی چی این حرف .. یابنَ شَبیب اِن کُنت باکیا لِشیء فَابکِ لِلحُسین هیچی برا مرد سختر از این نیست بخواد بره خداحافظی کنه زن و بچه ش تو محاصرۀ اوباش باشن .. کس ندید در عالم این چنین گرفتاری شه رود به میدانُ و زن کند جلوداری کشته شد اگر شاها عباسِ علمدارت من به جای عباست میکنم علمداری راوی دشمنِ، میگه همچین که زن و بچه ریختن دور و برِ مرکبِ ابی عبدالله، یه صحنه ای دیدم دلم آتش گرفت دیدم حسین رو مرکب نشسته یه دختری هم جلو آمده هی میگه بابا تشنگی داره منو میکشه .. ــــــــــــــــــ 👇
. شروع شعر دوم به اذن عالی اعلا شوم فدای نجف شبانه روز دلم می تپد برای نجف خدا سپرده جهان را به ناخدای نجف علی امام من است و منم گدای نجف فراق شهر نجف تلخ کرده کامم را فقط به دست علی می دهم زمامم را به کوه قاف رسد آدم از سیاهه ی چاه به نام نامی حیدر علی ولی الله نیامدم به درش بهر کسب حشمت و جاه نشسته ام دم این خانه محض گوشه نگاه خودش نوشته مرا اهل مذهبش باشم اگر قبول کند عبد زینبش باشم علی است حبل متین و علی است حصن حصین علی است ناجی مظلوم و همدم مسکین علی است سینه ی غمدیده ی مرا تسکین فقط به نام علی کام من شود شیرین نوا و ذکر علی بهترین مناجات است دعا بدون علی لاجرم خرافات است . بگو به هرکه به دنبال اولی باشد: فقط خلیفه ی بعد از نبی علی باشد ز محکمات کتاب، این بیان جلی باشد هر آن کسی که به او مرتضی ولی باشد... پیامبر به خدا گفته "وال من والاه" به شأن منکر او گفته "عاد من عاداه" شاعر: مهدی علی قاسمی .
. 🎤 ندیده کیه که عاشق شه جونیشو پای کسی بزاره ندیده من عاشقت هستم غریبه هر کی که تورونداره حسین جان فدای شال عزات حسین جان فدای سینه زنات میدونی چقدر دلم تنگ شده حسین جان برای کرب و بلات دلم گرفته نمیدونم چه حالیم دلم گرفته دوباره دست خالیم دلم گرفته دلم گرفته کم کم داره میرسه محرم میرسه کاری برا خودم نکردم کم کم داره میرسه محرم میرسه الهی من دورت بگردم دوباره دلم برات تنگه خراب و بی تابم دلشوره دارم دوباره برات پریشونم به لب رسید جونم از حال زارم حسین جان خودم میدونم بدم حسین جان ولی بازم اومدم هنوزم یادمه کنج حرم با گریه تورو صدا میزدم دلم شکسته که رو سیاهم حسین دلم شکسته تویی پناهم حسین دلم شکسته دلم شکسته پرچم داره میرسه محرم داره میرسه پیرهن سیاه برام بیارید کم کم داره میرسه محرم میرسه با اربابم تنهام بزارید کم کم داره میرسه محرم میرسه کاری برا خودم نکردم کم کم داره میرسه محرم میرسه الهی من دورت بگردم دوباره میخام بیام مشهد یه گوشه ا صحنت شب زیارت رفیقام یکی یکی میرن دوباره جا موندم میون هییت تو هستی بانی این روضه ها تو هستی گریه کنه کرب و بلا برامون روضه غربت بگو بگو از شمشیرها و نیزه ها رسیده زینب کنار گودال خون تنش میلرزه حسین شده نیمه جون خنجر داره میکشه حسین و داره میکشه میبینه مادرش رسیده خنجر داره میکشه حسین و داره میکشه صدای ناله هاش بلنده کم کم داره میرسه محرم میرسه کاری برا خودم نکردم کم کم داره میرسه محرم میرسه الهی من دورت بگردم 👇
. 📌كنيزى سياه چهره و كور را ديدم كه به مردم آب مى داد و مى گفت: به دوستى و محبّت حضرت على بن ابى طالب عليه السلام بياشاميد. سپس او را در مكّه ديدم كه بينا گشته و به مردم آب مى دهد، و اين بار مى گويد: بياشاميد به محبّت كسى كه خدا به خاطر او بينائى را به من برگردانيد. اعمش مى گويد: قضيّه را با او در ميان گذاشتم و گفتم: تو را در مدينه نابينا ديدم كه آب مى دادى و مى گفتى: به محبّت على بن ابى طالب عليه السلام بياشاميد و اكنون مى بينم بينا گشته اى، مرا از اين مطلب باخبر كن. كنيز گفت: مردى را ديدم كه به من فرمود: اى كنيز ؛ آيا تو اهل ولايت و محبّت علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستى؟ گفتم: بلى، آنگاه دعا كرد و گفت: خدايا ؛ اگر راست مى گويد بينائى اش را به او برگردان، بخدا قسم، به بركت دعاى او فوراً ديدگانم روشن وچشمانم بينا گرديد. به او گفتم: تو كيستى؟ گفت: «أنا الخضر وأنا من شيعة عليّ بن أبي طالب عليه السلام»، من خضر و از شيعيان علىّ بن ابى طالب عليه السلام مى باشم. 📚مدینة المعاجز ، ج ۲، ص ۷۵ .
۴۵ تو گل ولایی ای امام هشتم از لطف خدایی تو پناه مردم شد بهشت ما کویت دست ما بود سویت یا رضا رضا جان(۲) صحن تو حریمت شد بهشت شیعه باشد از کرامت زائر تو بیمه صحن با صفا داری ایوان طلا داری یا رضا رضا جان آمدم دوباره بر تو من پناهم ای هستی احمد محتاج نگاهم دل فقط به تو بستم خاک پای تو هستم یا رضا رضا جان دارم گل زهرا در دلم ولایت بر همه تو داری لطف بی نهایت نور بصری مولا تو تاج سری مولا یا رضا رضا جان آمدی تو مولا در شهر خراسان بر تو گشته آقا ظلم و کین فراوان زاینهمه ستم مولا قامت تو خم مولا یا رضا رضا جان قصردشمن تو گشته قتلگاهت جان ما فدای ناله‌ها و آهت از همه گسستی تو منتظر نشستی تو یا رضا رضا جان فرزند تو مولا آمده کنارت در لحظه ی آخر گشته بی قرارت خون شده دلش زین غم اشک او شده مرهم یا رضا رضا جان از کینه ی مأمون گشته ای تو خاموش با دست جوادت میشوی کفن‌پوش وای از این همه بیداد کس نکرد ز تو امداد یا رضا رضا جان پیکر تو تشییع روی دست یاران تشییع حسین شد زیر سم اسبان افتاده تنش صدچاک در قتلگهش بر خاک یا رضا رضا جان .
. بسم الله الرحمن الرحیم ارث به من از کار جهان سینه زدن ارث رسید کاروبار پدرم بود و به من ارث رسید وطن مادری سینه‌زنان کرببلاست نسل در نسل به ما حبّ وطن ارث رسید "از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند" شکرلله به من این فیض کهن ارث رسید یک‌نفر آمد و یک‌طایفه را عاشق کرد از اویس است که رحمت به قرن ارث رسید چشم من دید حرم را و دلم عاشق شد عشق در لحظه‌ای از سر به بدن ارث رسید هرکسی گفت حسین اشک مرا جاری کرد عاقبت گریه‌ی بلبل به چمن ارث رسید بی‌کفن ماند، ولی از حرم اطهر او در همه عمر به زوّار کفن ارث رسید زخم‌های تن بابا به حسین‌بن‌علی بی‌حرم بودن مادر به حسن ارث رسید .
Moghadam_Babolharam_net_2.mp3
3.22M
•|⇦امام رضا دوایِ دردا.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم
Moghadam_Babolharam_net.mp3
1.89M
•|⇦حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم
4_5978993461313932437
4.14M
های عج الله فرجه «امام زمان من آماده ام...» با نوای : 📋 من آماده ام با اشک چشام ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من آماده ام با اشک چشام سر جاده ام محیا شدی برای سفر میری کربلا من و هم ببر جلو خیمه ها صدا کن من و جلو عمه ها فدا کن من و من و مادرم غلام تو کرد بابام بچش و به نام تو کرد من و با خودت ببر کربلا بشم پاسبون دم خیمه ها مراقب باشم تموم شبا تسلا بدم به آل عبا بیفته سرم به پای سرا که دستی نره برا معجرا که نیلی نشه روی عمه ها نسوزه یه وقت موی عمه ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
Hanif_Babolharam_net (2).mp3
7.3M
•|⇦چه غم گَر گنهکارُ .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حنیف طاهری
1400041011.mp3
9.12M
شور | از حال دلم کی باخبره ایام‌زیارت‌خاصه‌ی‌امام‌رضاعلیه‌السلام شب اول پنج‌شنبه ۱۰ تیر۱۴۰۰ | ۲۰ ذی‌القعده۱۴۴۲ مداح : کربلایی حسین طاهری
شرح دعای ندبه_1.mp3
8.33M
🍃🌸🍃شرح دعای ندبه🍃🌸🍃 💠دعای ندبه با حمد الهی، بر تمام مصیبتهایی که اهل بیت علیهم‌السلام متحمل شدند؛ شروع می‌شود!! 💠این سیر عجیب، حتماً پیام بسیار مهمی را برای ما مخابره می‌کند! این حمد، به چه چیزی اشاره دارد؟ 🎤
شرح دعای ندبه_23.mp3
12.07M
۲۳ ✨ ※ بی‌تابی نشانه‌‌ی طلب است؛ و شرح حالِ عاشق! انتظار صرفاً یک مفهوم عقلی نیست؛ بلکه حقیقتی قلبی است که باید پله پله، تصرف شود. ※ تا منتظر به طلب، به بی‌تابی، به عشق نرسد؛ جاذبه‌های مسیر، جایی قلب او را خواهند دزدید! چگونه می‌توان به مقام امن "طلب" رسید؟ 🎤
Moghadam-13910421[01].mp3
9.08M
وقتی باشی با یه گل بهار میشه دلا جورِ دیگه بیقرار میشه همه جا رو عطر نرگس میگیره قلب آینه پاک و بی غبار میشه غرقِ عیوبم بی تو غروبم برس بدادم آقای خوبم العجل آقا مهدی زهرا
. . 🎤 آخرین حج است و در تابند دلها در تولا و تبرا حاجیان در قلبِ صحرا آب اندک در عوض طوفانِ گرما چهره‌ها خیس از عرق‌ها  مانده در سینه نفس‌ها میرسد بانگِ جرس‌ها ناقه‌ها بر رَملهایِ بی قراری مثل سِیلی با جهاز عشق ، جاری روی شنها آخرین حج است و برمیگردد از حج یک بیابان از خلایق لیک پیغمبر در آشوبِ دقائق یک طرف یک خیل عاشق یک طرف جمعی منافق یک طرف آئینه‌ی حق یک طرف آئینه‌ی دق بازهم مثل همیشه پشت او قرآن ناطق در میان اینهمه در سینه دارد رازهای بی شماری از حقایق آخرین حج است و می‌بیند ثمر داده‌ست رنجی که کشیده سالها در سالها از دستِ جهل مردمانِ سرزمینِ خود چشیده محنتِ شعبِ ابی طالب به جانِ خود خریده کوچه کوچه سنگ خورده شهرها و شهرها هِی زخم دیده هرچه می‌شد او شنیده زخمِ پیشانی و دندانِ شکسته بیش از هشتاد غزوه بار بسته  لیک از اینها گرانتر سخت‌تر از هرچه دیده سخت‌تر حتی زِ فهم بت پرستان دیدن جهلی عمیق از مردمان جاهلستان و نفاقِ هم قطاران است اما در دل او نور فرقان است بر لبهاش قرآن است آخرین حج است و بعد از اینهمه انبوه غم ظلم و ستم درد و اِلَم ناگاه وحی آمد دوباره وحی در یک آیه‌ی کوتاه آمد کِای رسولِ برگزیده نور دیده هرچه کردی هرچه کردی هرچه دیدی سالها در سالها اما همه هیچ است هیچ است! هرچه رفتی آنچه گفتی آنچه خواندی و نشاندی گوئیا ناگفته‌ای ناخوانده‌ای ناورده‌ای هیچ‌است هیچ است آن مگر امروز اینک در همین منزل رسانی جاودانی این پیام آسمانی: آی بَلِّغ یا نَبی ما اُنزِلَ مِن رَبکَ امروز امت را که ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ ما بَلَغتَ سرانجام رسالت را آخرین حج است و در گرمای طاقت سوزِ عالم سوز در قلب کویری سخت پای برکه‌ای خوشبخت اینگونه او فرمود : هرکس پیش رو رفته است برگردد و هرکس پشت سر مانده است میمانیم تا آید و در پیش نگاه دوستدارانش محمد(ص) از شتر پایین که آمد تا سه روز اُطراق کرد حرف رفتن گفت و بازی با دل عشاق کرد آخرین حج است اما اولین عید من است بعد از این شکرِ خدا تکلیفِ عالم روشن است.... *« این روایت از تمامی بزرگان آمده مستند ، واژه به واژه ست و  فراوان آمده عالمانِ اهل سنت با تواتر گفته‌اند با تجاهل یاکه حتی با تفاخر گفته‌اند فخر رازی اسقلانی ابن ماجه بن کثیر ابن عبدُالبِّر بخاری مسلم و ابن جریر ابن جوزی ابن شاهین و زهبی شافعی تَرمزی و ابن حنبل جَزَری و نافعی آنقدر نام است آید میشود خود یک کتاب گفته‌اند از خطبه‌ی پیغمبر ختمی مآب»  رفت بر روی جهاز و گفت با اهل حجاز گفت با اهل حقیقت گفت با اهل مجاز   بعد حمد و بعد تسبیح خدایش دم گرفت دست حق را بین مشتش دست حق محکم گرفت  گفت: حق فرمود بعد از من تمام دین علیست این علی و این علی و این علی و این علیست آی مردم با پیمبر با خدا بیعت کنید یک به یک با دست من با مرتضی بیعت کنید دست او را برد بالا دست را بالا کشید پیش آن سیلِ تماشا دست را بالا کشید آنقدر بالا که حضرت با خدایش دست داد پیش از هرکس خدا با مرتضایش دست داد اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین تنها علی اَشهدُ اَن لا امیرالمومنین الّا علی  کربلا هم آخرین حج بود و تنها مانده بود حاجیان در خاک و خون بودند اما مانده بود یک نفر جا مانده بود تشنگی بود و خجل از طفل بابا مانده بود روی دست خود علی را برد بالا برد بالا آه بابا آه بابا آخرین بار است دستِ غم به زانو میزند اولین بار است اما حرف مُنّوا میزند اولین بار است مردی اینچنین رو میزند....  *تحقیق این موضوع در کتاب الغدیر علامه امینی و کتب علامه سید مرتضی عسکری به تفصیل آمده . حسن لطفی 👇
1400041004.mp3
8.67M
زمزمه | ندیده کیه که عاشق شه پنج‌شنبه ۱۰ تیر۱۴۰۰ | ۲۰ ذی‌القعده۱۴۴۲ مداح : کربلایی حسین طاهری
. . تشنه ی دیدار بگذار که دل خسته ترین یار تو باشم یعنی همه جا تشنه ی دیدار تو باشم ای چشمه ی خورشید ببین آمده ام من در امنیت سایه ی دیوار تو باشم شایسته نباشد که بگویم گلم ای دوست من خوارترین خار به گلزار تو باشم بگذار به دامان شریفت بنشینم چون خال سیاهی که به رخسار تو باشم با آن که ندارم به کف خویش متاعی اما همه جا گرمی بازار تو باشم سعی ام همه این است در این دهر پُر آشوب سرباز سرافراز و وفادار تو باشم بنویس برای دل زارم تو دوایی چون بستری هجرم و بیمار تو باشم چون دیده ی نرگس به تماشای تو مایل چون چشم شقایق همه خونبار تو باشم من مدعی ام یار تو گردیده ام ای دوست شرمنده اگر یار دل آزار تو باشم می گفت چنین «یاسر» دل خسته ز هجران بگذر ز من ای دوست که سربار تو باشم ** محمود تاری «یاسر» .
Fadaeian_komeil_991201_4.mp3
3.66M
📌 سبک 📝مثلا تو قبول کردی کولِبارمُ بَستم 🎤سید رضا 🔶 . ای با وفا جاموندم از کربلا جاموندم مثلا تو قبول کردی کوله بارمو من بستم مثلا من الآن توی راه کرب و بلا هستم مثلا رسیدم دارم زیارت نامه میخونم مثلا رو به ایوون حرمت زیر بارونم چشمامو که میبندم روح سرگردونم کربلا میره اشکامو میبینی که هرلحظه دور از تو گریم میگیره میکُشه مارو فراق کرب و بلا میکِشه دل رو عراق کرب و بلا **** تو هر سختی باهامه دستمو میگیره وقتی میخوامش صل الله علیک یا ابا عبدالله یعنی آرامش بگن سفر میگم فقط کرب و بلا اربعین میخوام ازت کرب و بلا به دل میده اشتیاق بوی حرم بوی حسین میوزه از سمت عراق بوی حرم بوی حسین میکُشه مارو فراق کرب و بلا میکِشه دل رو عراق کرب و بلا ای با وفا جاموندم از کربلا جاموندم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «جرعه نوش غدیر»         روز شنبه، ١۴٠٠/٠۴/١٢ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز رحلت و روز بزرگداشت «علامه امینی (ره)» از علمای بنام شیعه و نویسنده کتاب گرانقدر «الغدیر» است، دانشمند بزرگی که در مقام اجتهاد، منزلت و جایگاه والایی داشته و در تفسیر، حدیث، تاریخ و علم رجال صاحب‌نظر بوده و شیعیان همواره به وجود او افتخار نموده‌اند، لذا ضمن گرامیداشت نام و یاد این عالم وارسته، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ علامه امینی (ره) در سال ۱۳۲۰ قمری در خانواده‌ای روحانی در شهر تبریز، چشم به جهان گشود و به سبب عشق وافر والدین ایشان به امام حسین علیه‌السلام، اسم ایشان را «عبدالحسین» گذاشتند. عبدالحسین از همان ابتدای کودکی، با استعداد و حافظه‌ای استثنایی و سرعت عجیبش در درك مسائل مختلف، همه نگاه‌ها را به خویش جلب كرد! اوّلین معلم علامه امینی (ره)، پدر بزرگوارشان میرزا احمد امینی تبریزی (ره) بود؛ وی که در زهد و تقوا و علم در بین اقران معروف بود، مقدمات خواندن و نوشتن و برخی از کتاب های رایج را در خانه به او آموخت و هنگامی که متوجّه استعداد فوق العاده و هوش سرشار فرزندش شد، او را برای تکمیل تحصیلات به معروف ترین مدرسه علمیه آن روز تبریز برده و از آن پس علامّه امینی نزد استادان ممتازی چون استاد سیدمحمد موسوی (ره) معروف به «مولانا» و آیة اللّه سیدمرتضی خسروشاهی (ره) و آیة اللّه حسن توتونچی (ره) به آموختن دانش پرداخت. سپس با توصیه اساتید خویش برای تکمیل مدارج عالی تحصیلی به حوزه علمیه نجف رهسپار شد و در این شهر، علاوه بر کسب فیض از محضر اساتید مبرزی همچون آیة اللّه سیدابوالحسن اصفهانی (ره) و آیة اللّه میرزا محمد نائینی (ره) و آیة اللّه محمد حسین کمپانی (ره) و شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (ره)، از برکات بی پایان معنوی بارگاه مولی الموحدین علی بن ابی طالب (ع) نیز برخوردار گردید. ایشان به سبب هوش سرشار، و تلاش و اهتمام فوق العاده ای که در تحصیل داشتند، در مدت کوتاهی، موفق به اخذ درجه اجتهاد از جانب مراجع طراز اوّل شیعه شدند! 👈 مرحوم علامه امینی (ره) در طول زندگی پربار خود کتاب های بسیاری تألیف نمودند که بی نظیرترین تألیف ایشان، مجموعه «الغدیر» است؛ به‌صورتی که علامه امینی (ره) حدود چهل سال و هر روز حدود شانزده ساعت از وقت ارزشمند خود را در تهیه این دائرة المعارف بزرگ اسلامی صرف نمود! وی در تبیین هدف خود از نگارش «الغدیر» می‌نویسد: «الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل می سازد! مجموعه مطالب این اثر، اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه همدلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی برمی‌گرداند!»در یک نگاه، تمامی مطالب «الغدیر» را می‌توان در دو موضوع کلی خلاصه کرد: 1️⃣ اثبات ولایت مطلقه ائمه اطهار (علیهم السلام) از طریق اثبات خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (ع)؛ 2️⃣ نفی ولایت غیر معصومین در تاریخ اسلام!👈 یکی دیگر از کارهای بزرگ علاّمه امینی (ره)، احداث کتابخانه عظیم امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف بود که در روز عید غدیر سال ۱۳۷۹قمری، با حدود چهل و دو هزار جلد کتاب راه اندازی شد؛ و هم‌اکنون بیش از هفتاد هزار جلد کتاب دارد! 👈 ایشان در کنار تدریس، کارهای تحقیقاتی ارزشمند و خدمات فرهنگی بزرگ، از تبلیغ و منبر نیز غافل نبوده و در زمان خود به‌عنوان یکی از مبلغان سرآمد به حساب می آمدند! علامه امینی (ره) پس از هفتاد سال زندگی با برکت، در سال های پایان عمر، دچار کسالت و ناراحتی جسمی شدند و در نهایت در روز ۲۸ ربیع الثانی ۱۳۹۰ قمری (برابر با ۱۲ تیرماه ۱۳۴۹ شمسی) به هنگام اذان ظهر، دعوت حقّ را لبیک گفتند. ✅ آيت اللَّه سيد محمدتقی آل بحرالعلوم نقل می کند: پس از وفات علامه امینی، شبی در عالم رؤيا ديدم قيامت برپا شده و عالم حَشْر است و بيابانی سرشار از جمعيت! ولی مردم، همه متوجه يک جا هستند! پرسيدم: «آن جا چه خبراست؟» گفتند: «آن جا حوض کوثر است!» من جلو رفتم و ديدم حوضی است و وجود مقدس علی بن ابی طالب (ع)، کنار آن ايستاده‌اند و جام‌های بلورین را پر ساخته، به افرادی که خود می شناسند، می‌دادند! در اين هنگام، همهمه‌ای برخاست! پرسيدم: «چه خبر است؟» گفتند: «علامه امينی آمده!» سپس امیرالمؤمنین (ع) جام‌های بلورین را در جای خود گذاشتند و دو مشت خود را از آب کوثر پرساخته و به روی علامه امينی پاشيدند و فرمودند: «خدا روی تو را سفيد کند، که روی ما را سفيد کردی!» 📚 منابع: ✨لطفی، مهدی، علامه امینی جرعه‌ نوش غدیر. ✨شاکری، حسین، ربع قرن مع العلامة الأمینی. ✨اميني، محمد، سيری درالغدير. ✨حکيمي، محمدرضا، حماسه غدير.
. می شود این شب هجران سحر ان شاءلله می رسد صبح سفید ظفر ان شاءلله مژده ای منتظران چشم شما روشن باد به مه طلعت آن منتظر ان شاءلله سر بازار ستادیم همه چشم به راه کآید از یوسف زهرا خبر ان شاءلله آی اثنی عشریون همه جان بر سر دست کآید آن حجت ثانی عشر ان شاءلله شیعه آن گمشده طفلی ست که می بینم باز بنشیند به کنار پدر ان شاءلله عید روزی است که زهرا به کنار کعبه بزند خنده به روی پسر ان شاءلله عید روزی ست که از طایفه آل سعود تیغ مهدی نگذارد اثر ان شاءلله عید روزی است که از مشرق صبح امید قرص خورشید زند باز سر ان شاءلله پرچم ان علیا ولی الله شود بر سر بام حرم مستقر ان شاءلله منتظر باش که با صبح ظهورش میثم نخل امید دهد باز بر ان شاءلله ــــــــــــــــــ .
. 🍃مقام روضه خوانی🍃 🍀مرحوم شیخ رمضان علی قوچانی از علمای معروف و ائمه جماعت مسجد گوهرشاد بودند ایشان مریض و مشرف به مرگ شدند. جمعی از اقوام و دوستان و آشنایان برای تشییع جنازه ایشان آمدند. 🍀ناگهان می بینند که ایشان حرکت کرده و چشم ها را باز می کند و با صدای ضعیف همه را فرا می خواند و می گوید می خواهم برایتان روضه بخوانم همه تعجب کردند چون ایشان منبریِ روضه خوان نبودند. 🍁فرمودند همین الان صحرای محشر را دیدم و هاتفی با صدای بلند اعلام کردند که حاج رمضان علی قوچانی اهل بهشت است، به سوی بهشت برود، من دیدم دری به سوی بهشت باز است و جماعتی بسیار در صف طولانی ایستاده که به نوبت بروند. 🍁 گفتند صف علما می باشد و در اواخر صف بودم دیدم تا نوبت به من برسد، هلاک می شوم، به عقب نگاه کردم دیدم درِ دیگر به سوی بهشت باز است، ولی این در خلوت است به خود گفتم من که اهل بهشتم از این در نشد از آن در می روم، سپس سوی آن در رفتم دیدم دربان جلوی من را گرفت و گفت: ❤️ نمی شود این در مخصوص اهل منبر و روضه خوان های امام حسین (علیه السّلام) است. تو که روضه خوان نیستی،❤️ 🍀متحیر بودم دیدم حاجی میرزا عربی خوان معروف به ناظم سوار بر اسب از بهشت بیرون آمد جلوی در سلام کردم و گفتم مرا کمک کن و به بهشت ببر گفت نمی توانم چون این در مخصوص روضه خوان های حسین است اصرار کردم 🌸گفت یک راه دارد، تو روضه بخوانی و من مستمع شوم شاید بتوانم به این وسیله تو را ببرم، آن گاه پیاده شد و نشست و من برای او روضه خواندم، پس برای شما هم روضه می خوانم چند کلمه ای روضه خواند و از دنیا رفت.🌸 📚گنجینه دانشمندان ج 9 ص 263 / معجزات و کرامات امام حسین (علیه السّلام) ص 309🍃 ــــــــــــــــــ .