989.1K
شماره2⃣
✅نگاه متفاوت افراد مختلف در بحث اداره کشور 🤔
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
727.6K
شماره 3⃣
✅کرونا و اثرات خوبی که در جامع داشته🤔
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
424.5K
شماره 4⃣
✅زمینه های امید آفرینی در کشور✨
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
272.3K
شماره 5⃣
✅روی کار آمدن مجلسی قوی و انقلابی✨
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
540.9K
شماره 6⃣
✅مذاکره و خیالات خام
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
571.9K
شماره 7⃣
✅کارهای خوبی که در کشور انجام شده و اتفاقاتی خوبی که در راه است🌱🌱
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
419.4K
شماره 8⃣
✅نگاه به مبحث فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور ✨
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
گوینده: سرکار خانم عسگری تحلیل گر مسائل سیاسی و رسانه
نهضت روشنگری وکنفرانس سیاسی
پرسش وپاسخ به شبهات سیاسی
باحضورکارشناسان سیاسی@khaje_karimi
5.JPG
76.9K
مهلت تمدید ارسال ایده ها در جشنواره تعلیم و تربیت در دوران کرونا تا
12 شهریور ماه
اینو میزارم اگه قبل محرم نیتی داریم ازالان شروع کنیم بسم الله... ماجرای یه تاجر.
نقل میکرد:
این قدر وضع مالیم به هم خورد که به زنم گفتم:زن بردار بریم نجف،الان عزادارا میان خونمون شلوغ میشه آه در بساط نداریم.😭
زنم بهم گفت: مرد حسابی ، تو تاجر این شهری، با این همه دبدبه و کبکبه، شب اول محرمی همه از نجف بلند میشن میان کربلا، ما از کربلا بلندشبم بریم نجف، بابا پول نداریم نمردیم که، خدا هست، امام حسین هست، درس میشه.
بهش گفتم: زن اگه امام حسینم بخواست کاری بکنه تا الان کرده بود
😭 😭 😭 😭 😭 😭
میگفت: هرچی به زنم گفتم بیا بریم توجه نکرد و حرف خودشو زد، فقط برای آخرین بار رفتم باهاش اتمام حجت کنم.
گفتم: زن اگه نیای بریم میانا، آبرومون میره ها. بازم گوش نکرد و کار خودشو کرد.
همینجوری که استرس داشتم و نمیتونستم یه جا بند بشم و هی خودمو میخوردم:
دیدم عصر شده، یه دفعه اولین دسته ی عزاداری آقا ابی عبدالله وارد خونه شدن.
رفتم پیش زنم، با عصبانیت بهش گفتم:
دیدی اومدن، دیدی آبرومون رفت، حالا خوبت شد؟
آبرومونو بردی حالا برو جواب بده...
بازم کار خودشو میکرد و به من توجهی نمیکرد.
تو همین لحظه دومین دسته اومدن، سومین دسته، چهارمین دسته، هی دسته های عزاداری امام حسین وارد خونه میشدن و هی من نگران تر...
اذان مغرب شد...
وایسادن نماز خوندن...
عشا رو که خوندن رفتم گفتم: ما امشب چیزی نپختیم، یه چیز ساده ای میل کنید مث نون و پنیرو هندونه ایشالله از فردا شروع میکنیم...
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
میگفت:
شام خودن و رفتن حرم زیارت، نصف شب شد خوابیدن، تا خوابشون برد بلند شدم قبامو پوشیدم، عبامو انداختم، عرق چینمو سرکردم و نعلینمو پا.
شال و کلا کردم برم نجف.
رفتم به زنم گفتم: زن این تو و این عزادارا و این امام حسین...
من دیگه تحمل موندن و آبروریزی ندارم...
میرم نجف و تو کربلا نمیمونم...
فقط تو کربلا یه کار دارم!
زنم گفت: چی کار؟
گفتم: الان میرم بین الحرمین، حرم حسینم نمیرم ، میرم حرم عباس...
به عباس میگم: برو به این داداشت بگو خیلی مشتی هستی، خیلی با مرامی، خوب آبروی این چن سالمونو حفظ کردی...
😭 😭 😭 😭 😭 😭 😭
هرچی زنم گفت: بمون نرو...
منو تنها نزار. محل نذاشتم و از خونه زدم بیرون اومدم تو کوچه، باید دست راست برم حرم حسین گفتم نمیرم قهرم، پیچیدم برم حرم عباس تو راهم دیدم یه حجره بازه...
(قدیما تو بین الحرمین عرب ها حجره و دکان کاسبی داشتن)
خیلی تعجب کردم، گفتم: ساعت از نصف شبم گذشته، چطور میشه یه حجره باز باشه.
تو دلم گفتم این دیگه کیه که تا این موقع شب ول نکرده کاسبی رو؟!
کنجکاو شدم بینم کیه.رفتم جلو دیدم آ سید حسینه...
آسید حسین استادم بوده و من اینجا تو همین حجره شاگردیه همین آسید حسینو میکردم...
خیلی خوشحال شدم.رفتم جلو
آسید حسین سلام علیکم
جوابمو داد سلام علیکم.
گفتم : آسید حسین چی شده تا این موقع حجره موندی؟
بهم گفت: این چیزارو ول کن، روضه نداری امسال؟!
اشک تو چشام جمع شد و گفتم آسید حسین تو که وضع مارو میدونی تو کربلا ورشکست شدم یکی نیست حتی یه پول سیاهی برای روضه ی امام حسین بهم بده
آسید حسین یه نگاهی بهم بهم انداخت
گفت:
چی میخوای؟
گفتم: چیو چی میخوام؟
گفت:برای روضت چی لازمته؟
گفتم:برنج میخوام،شکر میخوام، چایی میخوام، گوشت میخوام، هیزم میخوام، سیب زمینی میخوام، پیاز میخوام.فلان و فلان و فلان میخوام ...
بهم گفت: بیا بردار برو
گفتم: چیو بردارم برم؟
گفت:همینایی که الان گفتی هرچه قدر میخوای ببر،
نگاه کردم تو دکانش دیدم پر از همه چیزاییه که میخوام...
گفتم: من پول ندارم آسید حسین
گفت: کی پول خواست از تو؟
سرم داد کشید مث همون روزای استادو شاگردی: بیا هرچی میخوای بار گاری کن بردار برو
همه چیو بار گاری زدیم
تموم شد
گفتم: آ سید حسین، ممنونتم کمکم کردی نزاشتی آبروم بره...
ولی من این همه بارو چطوری ببرم؟
اومد جلو تکیه داد به زنجیر آویزونه دم حجرش
روشو کرد طرف حرم حسین صدا زد:عباس،اکبر،قاسم،عون،جعفر بیاین این بارارو ببرید
تو دلم گفتم: نگاه آسید حسین چقدر شاگرد گرفته، من یکی بودم شاگردشا...
تا این موقعم بیدارن شاگرداش...
خواستم برم خونه بهم گفت وایسا کارت دارم
رفت از ته حجرش یه چیزی بیاره
وقتی اومد دیدم دوتا شمعدونی خوشگل سبز رنگ گذاشت به دستم گفت اینم هدیه ی مادرم فاطمه، برو یه گوشه از روضتو روشن کن.
نفهمیدم منظورش از مادرش فاطمه چیه؟
😭 😭 😭 😭 😭 😭
اینقد خوشحال بودم که گفتم حالا که که کارمون درست شد برم حرم آقا از آقا معذرت خواهی کنم...
بگیم آقا غلط کردیم نفهمیدیم. ببخشید، اما این دوتا شمعدونی تو دستام بود اذیتم میکرد.گفتم: میرم اینارو میدم به خانمم و بهشم میگم کارمون جورشده و برمیگردم حرم.
رسیدم سرکوچه دیدم گاری با بار جلو در گذاشته و زنم داره دورش میگرده و بال بال میزنه
(یه مساله هست اینجا، اگه شاگردای آسید حسین زودتراز این بنده خدا میرسیدن خ
ونه، این بنده خدا باید توراه میدیدشون.اگه بعد
از این بنده خدا میومدن.باید این بنده خدا میرسید خونش و اونا میومدن.)
رسیدم دم در خونه زنم بهم گفت: کجا ریش گرو گذاشتی؟
کجا نسیه آوردی؟
بهش گفتم: زن کارمون راه افتاده و درست شده،این شمعدونی هارو بگیر من برم از آقا معذرت خواهی کنم بعد که اومدم تعریف میکنم برات.
زنم گفت حالا از کی گرفتی اینارو؟
گفتم: از آسیدحسین.اون ایناروبهم داد.
زنم دادزد سرم که: مرد! ورشکست کردی دیونه شدی؟
گفتم:چرا؟
گفت:آسیدحسین20ساله مرده
گفتم: زن به عباس قسم من الان بین الحرمین درحجره ی آ سید حسین بودم
باورش نشد. گفت صبر کن خودم بیام ببینم چی شده.؟
رفتیم بین الحرمین، تا به حجره ی آسید حسین رسیدیم دیدم در حجره ی آسید حسین خاک گرفته،عنکبوتا تار بستن.یه وقت یادم افتاد خودم آسید حسینو غسل دادم، خودم کفنش کردم، خودم خاکش کردم.
به زنم گفتم تو برو خونه
خودم اومدم تو حرم حسین
چسبیدم به ضریح و گفتم آقا غلط کردم
برات کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید
یامطلب پائین رو نبین یا اگه دیدی باید کپی کنی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
"اَ لسَّلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبٰاس"
به احترام "باب الحوائج" هرکی دید،
کپی کنه تا همه سلام بدن
⚫️ ما ملت امام حسینیم
اینجا ایران است به افق محرم
امسال ماه محرم را با نام و یاد شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی شروع می کنیم
فرارسیدن ماه محرم ماه غلبه خون بر شمشیر را به همه شیعیان و ارادتمندان آل الله بویژه سرور و سالار شهیدان حضرت سیدالشهدا آقا ابا عبدالله الحسین(ع) و برادر باوفایشان ماه منیر بنی هاشم آقا ابوالفضل العباس(ع) تسلیت و تعزیت مینماییم.
#هر_خانه_یک_حسینیه
#عزادار_حسینیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
4_5899982749015476497.mp3
11.51M
💢 دنبالت میگردم ...
🗣 #محمد_حسین_پويانفر
┄┅┅┅┅❀🌴🥀🌴❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 بر بالای در خانه ات #پرچمی_سیاه بگذار
🌸قال الإمام الصادق صلوات الله عليه: مَنْ علّقَ علماً اسوداً على بابِ دارِهِ أوْ سطحِ بيتِهِ في ايّامِ عزاءِ جدّي الحسين صلواتُ الله عليه دَعَتْ لهُ ولأهلهِ أمُّنا فاطمةُ صلواتُ اللهِ عليها صباحاً ومساءً.
🏴 هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه السلام بر روی در خانه اش یا بالای آن بگذارد،، برای آن و عیال آن مادرمان حضرت زهراء علیها السلام صبح و شب #دعا میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 تصویری/
🔴 پیام عاشورایی حجت الاسلام و المسلمین تویسرکانی-مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین-
✅موضوع: چالش عزاداری سیدالشهدا و کرونا
🔺در برخورد با این چالش اگر فهم عمیق نداشته باشیم قطعا در دام جریان ضد مذهب،ضد دین و شیعه انگلیسی قرار می گیریم.
🔻در مواجهه با این جریان باید فعال و ابتکار داشته باشیم.
🔵در عزاداری سیدالشهدا به شرع مقدس اهمیت دهیم و همدیگر را متهم نکنیم
🔻اقامه عزاداری سید الشهدا معروف بزرگ مسلمانان است/حفظ سلامت انسان خط قرمز ماست.
🔺ما مسلمانان با بهره گیری از عقل و تعقل و تبعیت از ولایت این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم.
#نشستهای بصیرتی
38.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیزر به روز رسانی شده جشنواره تعلیم و تربیت در دوران کرونا
May 11
✳ از کسانی نباشیم که گریه میکنند و حسین را میکشند!
🔻 من از خودم و شما سؤال میکنم: ما از روز #عاشورا چه بهرهای بردهایم؟ چه سودی بهدست آوردهایم؟ چه استفادهای در عرصهی عمومی و چه استفادهای در زمینهی فردی بردهایم؟ اگر استفاده نبرده باشیم و تنها #گریه کرده باشیم، من بهشما خبر میدهم که این کار سودی ندارد. گریه کردن کار خوب و درستی است ولی مقدمه است.
🔸 ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه میکنند و #حسین علیه السلام را میکشند؟ روشن است که امام حسین(ع) الآن نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین(ع) در دستان ماست؛ #کرامت امت حسین، #مقدسات حسین.
‼ اگر ما گریه کنیم، ولی در عین حال برای تضعیف #اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف #باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم، ولی #گواهی_دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم، ولی به #دشمنان کمک کنیم و به #اختلاف و #تفرقه در جامعهی خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم، ولی #گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه میکنیم، ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم؛ زیرا تلاش میکنیم #هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. انشاءالله که ما از این دسته نیستیم.
👤 #امام_موسی_صدر
📚 برگرفته از کتاب #سفر_شهادت
📖 صفحات ۱۳۱ و ۱۳۲