✨﷽✨ جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان و دغدغه والدین خیلی دلش می خواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه، آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش می کردیم آشیخ احمد. ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد. فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد. وقتی پاپیچش شدیم گفت: کار بابا تو مغازه زیاده. برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد. منبع📕: یادگاران ٩ صفحه ۵ اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🎙حاج احمد متوسلیان : ما با #اسراييل وارد جنگ خواهيم شد و عمليات‏مان را عليه آنها شروع خواهيم كرد. هر كس با ماست؛ بسم‏ الله! هر كس با ما نيست، خداحافظ! 

🔷یکـی بود و یکــی نبــــود 🔹بانوای:حاج میثم مطیعی 🌷به یاد کودکان مظلوم و بی دفاع و بی پناه غزه... کانال_سرداران_بی_نشان_بهبهان لاله_های_بهبهان👇 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾

🎥#کلیپ_مهدوی 🎙حجت الاسلام راجی 🔸خستگی ممنوع، نزدیک قله‌ایم! 👌 وعده‌ی صادق: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا حتما ببینید تا حال دلتون خوب بشه👌 #امام_زمان

#سلام_امام_زمانم♥️ سلام ای آمدنت خوبترین خبر، بسان روزی پر نور و روشن پس از شبی ظلمانی و تیره، بسان بهاری دلکش پس از زمستانی سرد و طاقت فرسا، بسان شادیی وصف ناپذیر که پس از غمی عمیق و جان فرسا می آید ... پس از روزهای سرد و خاکستری فراق، ناگهان از راه می رسید و تمام اندوهمان را فرو می نشانید ... #صبحتون_مهدوی 🌤 ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج #بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات

می‌گفت : در آخرالزمان انقدر به بلا دچار می‌شوید، که بفهمید تنها نداشته‌تان مهدیست...💔 #امام_زمان #غزه ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج

❤️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤️

+میگفت..
ای‌خواهران!جهادِ شما‌حجاب‌شماست..
واثری‌که‌حجاب‌شما‌میتواند‌بررویِ‌
مردم‌بگذارد،
خونِ‌مانمیتواند‌بگذارد!'✋🏼

#شهیدمحمدرضاشیخی

🕊️ #سخنان‌شهید🎙 کانال_سرداران_بی_نشان_بهبهان لاله_های_بهبهان👇 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾

🌹 مــن و اصغر زیر سقف آسمان شـلمـچـه قدم میزدیم.آسمان پرستاره و سیاه بود. یکجا ایستادیم. داشتم آسمان را نگاه می کردم کـه اصغر یکدفعه دست بُرد تو یقه اش و پلاکش را کند و تو دستش گرفت. تعجب کردم؛ گفتـم: «چیکار میکنی، اصـغـر؟!» با حالت عجیبی که هرگز تا آن موقع ندیده بودم، گفت: «شهـادت هم یکجور شهـوته! میخوام گمنـام بمیـرم تا اسیر این شهـوت نباشم.» 🔹 این حرفهای عارفانه از اصغر بعيد نبود؛ اصغر طی طریق کرده بود؛ اما فکر نمی کردم این قدر ازدنیا دل کنده باشد. همینطور که نگاهش میکردم پلاکش را انداخت تو کانال ماهی. با ناراحتی گفتم: «بابا! اصـغر! چیکار کردی؟ اگه طوریت بشه با همین پـلاک پیدات میکنن؛ چرا انداختیش؟» گفت:« حتی به این هم نمیخوام وابسته باشم.» 🔅 صورت اصغر، نورانی شده بود. به دلم افتاد که طوریش میشود. هیچوقت او را آنقدر روحانی و نورانی ندیده بودم؛ برگشتیم پشت خاکریز. چند تا منور، آن دورها در آسمان روشن شد. 📚 کوچه نقاش ها / بقلم راحله صبوری خاطرات مرحوم سـید ابوالفضل کـاظمی #شهید_علی_اصغر_ارسنجانی کانال_سرداران_بی_نشان_بهبهان لاله_های_بهبهان👇 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾