خبرگزاری فارس
🎙 #روایت_شب| فرار ابنزیاد از بصره 🔸بعد از مرگ یزید ابنزیاد بهسرعت از بصره بیرون رفت و روز بعد در
قسمت ۸D1737906T13287545(Web)1.mp3
زمان:
حجم:
23.3M
هیچوقت فکر نمیکردم عشقم را سرد در آغوش بگیرم
🔹قرار بود از پایاننامهاش دفاع کند، اما از وطنش دفاع کرد. سیدمحسن صابری، شب عید غدیر، هنگام مقابله با حمله صهیونیستها به شهادت رسید؛ درحالیکه هنوز دفاع پایاننامۀ کارشناسی ارشدش مانده بود و هنوز دسته پولهای نو برای عیدیدادن در روز عید غدیر، دستنخورده روی میز مانده بود...
🔹قرار بود دوشنبه ۲۶ خرداد جلسۀ دفاع از پایاننامهاش باشد. همه کارهایش را کرده بود. حتی قرار بود استاد راهنمایش خسرو حسنی باشد. همان شهیدی که حالا ۳ مزار بینشان فاصله است.
🔸مهدیه، همسر شهید میگوید: «از شب عید غدیر که سیدمحسن دیگر خانه نیامد، مرتب فرزند ۵ سالهام سیدعمار میپرسید: بابام کجاست؟ هر دفعه سرش را یک جور گرم میکردم. یک بار میگفتم: بابا ماموریت است. بار دیگر میگفتم: بابا کارش طولانی شده و نتوانسته بیاید. روز سوم بود. منزل یکی از اقوام بودیم. سیدعمار آمد کنارم و گفت: مامان میشه بریم تو اتاق کارت دارم؟ داخل اتاق که رفتیم در را بست.
🖼ماجرای لحظهای که پسر، خبر شهادت پدرش را به مادر داد را اینجا بخوانید
@Farsna