🤗 بازی اختلاف تصاویر
🤔 عزیزم! اختلافها رو توی تصویر پیدا کن.
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
💐 #شعرکودکانه
🌼 #اصول_دین
ای یار نیکو کلام🌷
بر تو هزاران سلام
دارم زتو سؤالی
خواهم جواب عالی
چونکه بیانت قویست
اصول دین بگوچیست
اصول دین بود پنج
دانستنش بودگنج
بگو به من ای عزیز
چه باشد این پنج چیز
توحید یاشد یکم
نبوت است دوّم
معاد سومین است
این سه اصول دین است
دو اصل دیگر آن
که نزد ما شییعیان
راه هدایت بود
عدل و امامت بود
که نام این دو مطلب
باشد اصول مذهب🌹
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
قصه های کودکانه.mp3
4.8M
#قصه_های_کودکانه | نی نی و دفتر نقاشی
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣 قرائت : سوره فلق
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
😺 روباه نادان گربه دانا
🔹گربه ای به روباهی رسيد .گربه كه فكر می كرد روباه حيوان باهوش و زرنگی است ، به او سلام كرد و گفت : حالتان چطور است ؟
🔸روباه مغرور نگاهي به گربه كرد و گفت : ای بيچاره ! شكارچی موش ! چطور جرات كردی و از من احوالپرسي مي كني ؟ اصلا تو چقدر معلومات داري ؟ چند تا هنر داري ؟
🔹گربه با خجالت گفت : من فقط يك هنر دارم
🔸روباه پرسيد : چه هنری؟
🔹گربه گفت : وقتي سگها دنبالم مي كنند ، مي توانم روي درخت بپرم و جانم را نجات بدهم .
🔸روباه خنديد و گفت : فقط همين ؟ ولي من صد هنر دارم . دلم برايت مي سوزد و مي خواهم به تو ياد بدهم كه چطور با يد با سگها برخورد كني .
🔹در اين لحظه يك شكارچي با سگهايش رسيد . گربه فوري از درخت بالا رفت و فرياد زد عجله كن آقا روباه .
🔸تا روباه خواست كاري كنه ، سگها او را گرفتند .
🔹گربه فرياد زد : آقا روباه شما با صد هنر اسير شديد ؟ اگر مثل من فقط يك هنر داشتيد و اين قدر مغرور نمي شديد ، الان اسير نمي شديد.
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
🌤 روز سه شنبه به نام سه امام خوبمون امام سجاد،امام باقر و امام صادق ع است.
که خیلی بچه هارو دوست داشتن
📿گفتن ذکر روز سه شنبه باعث میشه دعاهامون مستجاب بشه🌹
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
امام علی از ما خواستن سر همدیگه داد نزنیم و دعوا نکنیم.
📒 برگرفته ازحکمت ۳۶۲ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
قصه های کودکانه.mp3
3.9M
🦁🐁 #قصه_های_کودکانه | شیر و موش صحرایی
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣 قرائت : سوره فیل
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
🐐 قصه زیبای بزغالهی خوابالو
🔹بزغاله کوچولو به همراه گله گوسفندان، برای گردش و چرا، راهی دشت و صحرا شد. چوپان مهربان می دانست که بزغاله ها گوسفندان بازیگوش و سر به هوایی هستند به خاطر همین بیش از بقیه گوسفندان ،حواسش به بزغاله بود. اما بزغاله انقدر از گله دور می شد و این طرف و آن طرف می رفت که چوپان را خسته می کرد.
🔸ظهر که شد چوپان زیر یک درخت به استراحت پرداخت. گوسفندان هم که حسابی خسته بودند هر جا سایه ای بود همانجا خوابیدند. اما بزغاله هنوز دوست داشت بازی کند. هی با شاخهای کوچکش سر به سر بقیه گوسفندان می گذاشت تا با او بازی کنند ولی هیچ کس حوصله نداشت.
🔹همه دوست داشتند بخوابند. بزغاله کوچولو خیلی ناراحت و عصبانی شده بود. چون اصلا خوابش نمی آمد. او سعی کرد خودش تنهایی بازی کند. گاهی از شاخه های کوتاه تر درختان بالا می رفت. گاهی در جوی آب راه می رفت و آب بازی می کرد و گاهی هم این طرف و آن طرف می دوید . خلاصه آنقدر بازی کرد تا ظهر گذشت و وقت استراحت گوسفندان تمام شد. گله دوباره برای حرکت آماده شد. همه ی گوسفندان از خواب بیدار شدند و کمی آب خوردند و به همراه چوپان به راه افتادند.
🔸بزغاله خوشحال شد و لابلای گوسفندان شروع به حرکت و جست و خیز کرد. اما هنوز چیزی نرفته بود که احساس خستگی و خواب آلودگی کرد. دلش می خواست بخوابد. هر کجا گله، برای چریدن می ایستاد همانجا پنج دقیقه می خوابید. دوباره که گله راه می افتاد به سختی از جا بلند می شد و چند قدم می رفت. یک ساعت بعد گله به دشت سرسبزی از گلها و علفهای تازه رسید. اما بزغاله آنقدر خسته بود که فورا به خواب رفت و هیچی ندید. گوسفندان همگی خوشحال و سرحال در دشت سرسبز مشغول بازی و چرا شدند.
🔹اما بزغاله کوچولو تمام وقت خواب بود. نزدیک غروب آفتاب گله باید به سمت خانه برمی گشت. چوپان بزغاله را از خواب بیدار کرد تا همراه گله به خانه ببرد. بزغاله وقتی فهمید که چقدر به بقیه خوش گذشته است حسابی دلش سوخت و با خودش گفت کاش من هم ظهر مثل بقیه خوابیده بودم و بعد از ظهر در دشت گلها بیدار و سرحال بازی می کردم. بزغاله کوچولو فهمید اگر ظهرها یک ساعت بخوابد بقیه ی روز بیشتر به او خوش می گذرد.
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59