🌹 #شعر_کودکانه
#بازی
🔹عمو زنجیر باف...بله
🔸منتظر یه مهمونی...بله
🔹مهمونی که دوسش داری...بله
🔸همیشه یادش می مونی...بله
🔹کی میاد اون مهمون ناز؟
🔸وقتی که آماده باشیم
🔹دور بریزیم بدی ها رو
🔸دوست خوبه مهدی(عج) باشیم
🔹مهمون نازت که بیاد
🔸مثل بابا برای ماست
🔹بابای خوب بچه ها
🔸امامِ مهربونی هاست
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
📿 هر موقع کاری کردیم که خدا از دستمون ناراحت شد، باید ازش معذرت خواهی کنیم و قول بدیم دیگه اون کار بد رو انجام ندیم.
📒 برگرفته از خطبه ۱۴۳ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
قصه های کودکانه.mp3
5.27M
#قصه_های_کودکانه | سلام کردن
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣 قرائت : سوره قارعه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
قصه امام جواد
🔹مامون سوار بر اسب بود. همراهانش دنبال او به طرف شکار گاه می رفتند. مردم از لای در و دریچه خانه مامون و همراهانش را نگاه می کردند.
بعضی ها هم با شیرینی و شربت از آن ها پذیرایی می کردند. ماموران راه را برای مامون باز می کردند تا راحت از کوچه ها بگذرد.
🔸مامون هم با غرور به مردم نگاه می کردند و از تعظیم و احترام آن ها لذت می برد. آن ها همین طور که از کوچه ها می گذشتند به کوچه پهنی رسیدند. چند تا از بچه محل توی کوچه بازی می کردند در میان آن ها جواد(ع) هم بود. صدای اسب و ماموران به گوش بچه ها خورد.
🔹یکی از بچه ها با ترس گفت: وای خلیفه، خلیفه دارد می آید.
چند مامور که جلوتر از خلیفه بودند خودشان را به بچه ها رساندند. بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند اما جواد بدون ترس سر جای خود ایستاد.
🔸مامون با تعجب به کودکی که سر جایش ایستاده بود نگاه کرد جلو رفت و همان طور که سوار بر اسب بود پرسید: تو چرا با دیگران فرار نکردی؟
🔹جواد(ع) با اعتماد به نفس گفت: من که اهی نکرده ام که لازم باشد فرار کنم.
با این حرف جواد، روی پیشانی مامون چند خط افتاد. ابروهایش از خشم گره خورد و سرش را پایین انداخت و گفت: خواب
🔸جواد(ع) گفت: راه تنگ نبود که با فرار خود راه را برای تو باز کنم. از هر کجا که می خواهی می توانی بروی.
🔹مامون خلیفه بود و آدم ها ازاو حساب می بردند. حالا برای اولین بار کودکی جلوی او ایستاده بود و با شجاعت حرف می زد. با تعجب پرسید: تو کیستی؟
🔸جواد(ع) گفت: من محمد پسر علی پسر موسی جعفر پسر محمد پسر علی هستم.
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
دختر ، پسرای عزیز نهج البلاغه ای
گلای قشنگم
🌹روز شنبه به نام آخرین پیامبر، رسول مهربانمان، حضرت محمد ص است.
📿هرکس ذکر این روز رو بگه کم کم بی نیاز میشه. 🤩
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
از خدا عذرخواهی کن...
معذرت خواهی کردن از خدا به خاطر کارهای بدمون باعث میشه خدا چیزهای خوب و نعمتهای زیادتری بهمون بده
📒 برگرفته از خطبه۱۴۳ #نهج_البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
🌟بچه هایی که دوست دارن
کنار هم بازی کنن
😍 باید که با مهربونی
همدیگه رو راضی کنن
✏️ #شعر_کوتاه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
قصه های کودکانه.mp3
8.98M
#قصه_های_کودکانه | دوستانی که همدیگه رو نشناختند (۱)
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣 قرائت : سوره کافرون
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59