رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
🌹 سلام بر ابراهیم 🌹 این قسمت:دومين حضور راوی:امير منجر #پارت43 هشتمين روز مهرماه با بچههاي معا
🌹 سلام بر ابراهیم 🌹
#پارت44
يكــي از فرماندهــان ميگفت: آن روزها خيلي از مردم كه در شــهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان و بچههاي رزمنده، صبحها به محل ورزش باستاني میآمدند.
ابراهيم با آن صداي رسا ميخواند و اصغر هم مياندار ورزش بود.
به ايــن ترتيب آنها روح زندگــي و اميد را ايجاد میكردند. راســتي كه ابراهيم انسان عجيبي بود.
٭٭٭
امام صادق علیهالسلام میفرمايد: هركار نيكي كه بندهاي انجام میدهد در قرآن ثوابی براي آن مشخص است؛ مگر نماز شب!
زيرا آنقدر پر اهميت است كه خداوند ثواب آن را معلوم نكرده و فرموده: «پهلويشان از بسترها جدا ميشود و هيچكس نميداند به پاداش آنچه كردهاند¹چه چيزي براي آنها ذخيره كردهام»
ً يكي دو ســاعت مانده به همان دوران كوتاه ســرپل ذهاب، ابراهيم معمولا
اذان صبح بيدار میشــد و به قصد ســر زدن به بچهها از محل استراحت دور ميشد.
اما من شــك نداشتم كه از بيداري ســحر لذت ميبرد و مشغول نماز شب میشود.
يكبار ابراهيم را ديدم. يك ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آب تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود.
_________________
1-- ميزان الحكمه حديث ۳۶۶۵
#سلام_بر_ابراهیم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4797🔜
🌹 سلام برابراهیم 🌹
#پارت45
این قسمت:تسبيحات
راوی: امير سپهرنژاد
دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما بیفايده بود.
تا نيمههاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميمیترين دوستم هيچ خبري نداشتم.
بعــد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. ســكوت عجيبــي در پادگان ابوذر حکم فرما بود.
روي خاكهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور ميشد.
هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند.
ناخــدآگاه به درب پادگان نگاه كردم. تــوي گرگ و ميش هوا به چهره
آنها خيره شدم.
يكدفعــه از جــا پريدم! خودش بود، يكــي از آنها ابراهيم بــود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم.
خوشــحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچهها نشستيم.
ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف ميكرد:
با يك نفربر رفته بوديم جلو، نميدانستيم عراقیها تا كجا آمدهاند.
كنار يك تپه محاصره شــديم، نزديك به يكصد عراقــي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك میكردند.
ما پنج نفرهم دركنار تپه در چالهاي سنگر گرفتيم و شليك میكرديم.
تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراقیها عقبنشيني كردند.
دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند.
از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درختها رفتيم.
در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم.
بعد از نماز به دوســتانم گفتم: براي رفع اين گرفتاریها با دقت تســبيحات حضرت زهرا سلام الله علیها را بگوئيد.
بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكالت و سختیهاي بسيار بودند.
#سلام_بر_ابراهیم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4799🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسیجی
#هفته_بسیج
تفکر بسیجی یعنی.....
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4800🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مدل فیلم برداری خیلی جالبه👌😍
چه جای قشنگی🤩😉
#فیلمبرداری
#ایده
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4802🔜
1_1289268078.mp3
12.33M
#خانواده_آسمانی ۵۴
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
♨️ به خدا که نمیشود دست یافت!
نه او را میتوان دید!
و نه کسی او را دیده، که توصیفش کرده باشد!
❓من چگونه میتوانم شبیه کسی باشم و به اخلاقش متخلق شوم، وقتی نه میتوانم ببینمش، و نه میتوانم جزئیات اخلاق او را بشناسم؟
‼️ اینهمه احکام و باید و نباید چگونه میتواند مرا به #هدف_خلقتم برساند؟
#من_و_خدا
#من_و_خانواده_آسمانی
#احساس_ارزشمندی
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4803🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#کنترل_ذهن برای تقرب 53 🔶 گفتیم که خداوند متعال نماز رو به عنوان یه یه تمرین #کنترل_ذهن برای انسان
آیا اونا هدفی غیر از برهم زدن تمرکز ذهن شما دارن؟
🚨 چرا اکثر فیلم های سینمایی و تلویزیونی برای ترویج بیشتر بی حیایی و بی حجابی ساخته میشن؟
😒
و دیگه رابطه ترویج این مسائل رو با افزایش طلاق و بیکاری و اعتیاد و افسردگی خیلی راحت میتونید مشخص کنید...
💢 همه بیماری های روحی و روانی با بهم خوردن کنترل ذهن به وجود میاد.
🔴 مثلا یه آقایی نشسته توی خونه پای گوشی موبایلش داره توی کانال ها تاب میخوره.
یه دفعه ای یه کانال مستهجن میاد روی گوشیش...
آیا به نظرتون این آقا دیگه میتونه خودش رو کنترل کنه که نگاهش نسبت به خانمش سرد نشه؟
😒
ابدا....
این دیگه کنترل ذهنش رو از دست داده...
📛 یا یه خانمی میشینه رمان های مستهجن میخونه... دیگه تموم... کنترل ذهن که از دست بره دیگه تمومه...
⭕️ یا یه بچه نوجوانی توی اینترنت چند تا عکس مستهجن میبینه...
به این سادگیا نمیشه این نوجوان رو تربیتش کرد.
🔞 یا یه جوانی توی خیابون به طور روزانه با صدها زن و دختر آرایش کرده و بی حجاب برخورد میکنه.
در واقع بی حجابی یه گناه واقعا نابخشودنی هست...
- آی خانم بی حجاب! تو با چه اجازه ای کنترل ذهن جوان مردم رو بهم زدی؟
😒
میدونی که این بدحجابی تو چقدر برای اون جوان گرون تموم میشه؟
#تمرین_عملی
✅ از امروز هر خانم بزرگواری که توی خیابون حجابش رو زیاد رعایت نمیکرده واقعا یه عهدی با خودش ببنده که کاملا حجاب پوشیده داشته باشه.
خدا میدونه که اگه آدم این چیزا رو رعایت نکنه چه ظلم هایی به جوانان مردم میکنه.
🚨 سعی کنیم به کنترل ذهن دیگران احترام بذاریم و حتی ذره ای کنترل ذهن بقیه رو بهم نزنیم...
#کنترل_ذهن
#پای_درس_استاد
#درس_پنجاه_سوم
#قسمت_دوم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4804🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
🌹 سلام برابراهیم 🌹 #پارت45 این قسمت:تسبيحات راوی: امير سپهرنژاد دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بو
🌹سلام بر ابراهیم🌹
#پارت46
بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراقیها نبود. مهمات ما هم كم بود.
يكدفعــه در كنــار تپه چندين جنــازه عراقي را ديدم. اســلحه و خشــاب و نارنجكهــاي آنها را برداشــتيم. مقداري آذوقه هم پيــدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟
هوا تاريك و در اطراف ما دشــتي صاف بود. تســبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر ميگفتم. در ميان دشــمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم!
نيمههاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم.
به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت.
چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده ميشد.
ما نميدانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم!
بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم!
با ياري خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم.
وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آنجا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم.
باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم.
ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود.
تسبيحات حضرت زهراسلام الله علیها گره بسياري از مشكلات ما را گشود.
بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما ميترسد.
مــا بايد تا ميتوانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود.
#سلام_بر_ابراهیم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4805🔜