رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#کنترل_ذهن برای تقرب 71 گفته شد که خوبه آدم بیشتر دست پخت همسر و مادر خودش رو بخوره و تا اونجا که م
خداوند متعال در سوره حجر میفرماید
ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به....
⭕️ چشم ندوز به مال و اموالی که به دیگران دادیم!
نمیفرماید نگاه نکن! بلکه میفرماید چشم ندوز، یعنی توجه نکن.
ول کن! چیکار داری که ما به کی چی دادیم!
ا....اینوووووووو😲
همین که اینو بگی یعنی چشمتو دنبالش کشوندی!
⛔️ این که ادم همش به نعمتای دیگران نگاه کنه اخلاق آدم رو فاسد میکنه و گرفتار حسادت و هزار تا درد بی درمان میکنه!!!
⭕️💢 آدم حسود میشه، ناشکر میشه و...
البته نمیدونم حسادت بدتره یا ناشکری
ولی یه آیه عجیب از قرآن براتون بخونم....
و هل نجازی الا الکفور...
آیا ما جز ناسپاس ها را مجازات میکنیم؟!
⛔️ در واقع مهم ترین عامل عذاب انسان ها کفران نعمت هست...
به مال دیگران چشم بدوزی ممکنه ناشکر بشی و .... بقیه تلخ ماجرا!
🔷خدا به هر کی هرچی میده بهش تبریک بگو ولی بهش چشم ندوز عزیز دلم....
✅ درس امروز خیلی دقت و تمرین میخواد
شما تنهامسیری ها هم که عاااشق این مدل تمرینات خوشکل و رشد دهنده هستید😊🌹
پس با ما همراه باشید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸
#کنترل_ذهن
#پای_درس_استاد
#درس_هفتاد_ویکم
#قسمت_دوم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5084🔜
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
بہ سَـــــــرمـ
شوقِ تُــــو و بہ دِلـمـ
میلِ تُـــو باشد همہ صُبح...
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلام رفقایِ ناب ✋
#صبحتون_بخیر🙂
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
سلام بر ابراهیم 1 #پارت106 تابستان شصت و يك بعد ادامه داد: آدم هر كاري كه ميتواند بايد براي بندهه
🌹سلام بر ابراهیم 🌹
#پارت107
روش تربیت
)
منزل ما نزديك خانه آقا ابراهيم بود. آن زمان من شــانزده ســال داشتم. هر
روز بــا بچهها داخــل کوچه واليبال بازي ميکرديم. بعد هم روي پشــت بام
مشغول کفتر بازي بودم!
آن زمان حدود 170 كبوتر داشــتم. موقع اذان که ميشــد برادرم به مسجد
ميرفت. اما من اهل مسجد نبودم.
عصر بود و مشغول واليبال بوديم. ابراهيم جلوي درب منزلشان ايستاده بود
و با عصاي زير بغل بازي ما را نگاه ميکرد. در حين بازي توپ به ســمت آقا
ابراهيم رفت.
من رفتم که توپ را بياورم. ابراهيم توپ را در دستش گرفت. بعد توپ را
روي انگشت شصت به زيبائي چرخاند وگفت: بفرمائيد آقا جواد!
از اينکه اســم مرا ميدانست خيلي تعجب کردم. تا آخر بازي نيم نگاهي به
آقا ابراهيم داشتم. همهاش در اين فکر بودم که اسم مرا از کجا ميداند!
چند روز بعد دوباره مشغول بازي بوديم. آقا ابراهيم جلوآمد و گفت: رفقا،
ما رو بازي ميديد؟ گفتيم: اختيار داريد، مگه واليبال هم بازي ميکنيد!؟
ُ گفت: خب اگه بلد نباشــيم از شــما ياد ميگيريم. عصا راكنار گذاشــت،
درحالي كه لنگ لنگان راه ميرفت شروع به بازي کرد.
تا آن زمان نديده بودم کسي اينقدر قشنگ بازي کند!
#سلام_بر_ابراهیم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5085🔜
❣#سلام_امام_زمانم ❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
اگر دنیا آرزو ڪردن بلد بود
حال و روزِ امروزش،این نبود...
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلااااام رفقا ✋
آدینهتون به طراوت باران😊
1_1447010954.mp3
6.19M
👈 تو چی گیر کردیم؟؟؟
#امام_حی
#امام_زمان
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5086🔜
#دم_اذانی🌱
نا امید از در رحمت به کجا باید رفت؟!
یا رب از هر چه خطا رفت ، هزار استغفار...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖✨
#دعای_هر_روز
#ماه_رجب صوتی ومتنی.
#التماس_دعا
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5087🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱استوری
بهتکتکِثانیههاینبودنتقسم
دارنــدضررمیکننـدمردمدنیــا
بدونتو!💔
#امام_زمان
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5088🔜
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
صُبــــــح اسـت
بیا پَرتُو اُمیــــدَمـ شُـو..
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلام رفقایِ جآن✋
#صبحتون_بخیر_و_سلامتی🙂
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
🌹سلام بر ابراهیم 🌹 #پارت107 روش تربیت ) منزل ما نزديك خانه آقا ابراهيم بود. آن زمان من شــانزده
سلام بر ابراهیم
#پارت108
او هنوز مجروح بود. مجبور بود يكجا بايستد. اما خيلي خوب ضربه ميزد.
خيلي خوب هم توپها را جمع ميکرد.
شــب به برادرم گفتم: اين آقا ابراهيم رو ميشناســي؟ عجب واليبالي بازي ميکنه!
برادرم خنديد و گفت: هنوز او را نشناختي! ابراهيم قهرمان واليبال دبيرستانها بوده. تازه قهرمان کشتي هم بوده!
با تعجب گفتم: جدي ميگي؟! پس چرا هيچي نگفت!
برادرم جواب داد: نميدونم، فقط بدون که آدم خيلي بزرگيه!
چند روز بعد دوباره مشــغول بــازي بوديم.آقا ابراهيم آمــد. هر دو طرف دوست داشتند با تيم آنها باشد. بعد هم مشغول بازي شديم. چقدر زيبا بازي ميکرد.
آخر بازي بود. از مسجد صداي اذان ظهر آمد. ابراهيم توپ را نگه داشت و بعد گفت: بچهها ميآييد برويم مسجد؟!
گفتيم: باشه، بعد با هم رفتيم نماز جماعت.
چند روزي گذشت و حسابي دلداده آقا ابراهيم شديم. به خاطر او ميرفتيم مسجد. يکبار هم ناهار ما را دعوت کرد و كلي با هم صحبت كرديم. بعد از آن هر روز دنبال آقا ابراهيم بودم.
اگر يك روز او را نميديدم دلم برايش تنگ ميشد. واقعاً ناراحت ميشدم.
يک بار با هم رفتيم ورزش باســتاني. خلاصه حسابي عاشق اخلاق و رفتارش شده بودم. او با روش محبت و دوستي ما را به سمت نماز و مسجد كشاند.
اواخر مجروحيت ابراهيم بود. ميخواســت برگردد جبهه، يک شب توي كوچه نشســته بوديم، براي من از بچههاي ســيزده، چهارده ساله در عمليات فتحالمبين ميگفت.
همينطور صحبت ميكرد تا اينکه با يک جمله حرفش را زد: آنها با اينکه...
#سلام_بر_ابراهیم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5089🔜