#روایت
امام هادى _عليهالسلام_ :
سرزنش كردن بهتر است از كينه به دل گرفتن
العِتابُ خَيرٌ مِن الحِقْدِ
📚 به نقل از ميزان الحكمه، ج۳، ص۱۳۷
#میلاد_امام_هادی
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2725🔜
هدایت شده از آموزشگاه جواهر
࿐࿐࿐჻ᭂ🌿﷽🌿჻ᭂ࿐࿐࿐
مجموعهی تخصصی جواهرالحیاة برگزار میکند:
🥇جهاد تربیت فرزند🥇
🌿سنین #پانزده_تا_بیستویک سالگی🌿
📜مدرس دوره:
استاد سید روحالله حسینی
🗂تربیت صحیح:
✌️پروش جوان مسئولیتپذیر، متعهد، سختکوش:
💎معرفی تیپهای شخصیتی دوازدهگانه
💎بررسی محیطهای تربیتی
💎اصلاح تغذیه و مزاج
💎ثبات و استقامت
💎تفاوت طبایع در ثبات و استقامت
💎عقلانیت و تفکر
💎انتقادپذیری
💎حس حضور در برابر خداوند
💎مقید بودن به حلال و حرام
💎توکل و توسل
💎سختی کشیدن و تحمل رنج
💎مبارزه با نفس
💎علم و دانشافزایی
💎حفظ تعادل بین ظاهر و باطن
💎ولایت پذیری
💎لجبازی - پرخاشگری - عصبانیت
💎دوران وزارت
💎مسئولیتپذیری و تعهد
💎ویژگیهای برنامه مسئولیتپذیری
💎نکات اجرایی برنامه مسئولیتپذیری
و ...
🔗تدریس بصورت پخش زنده در ایتا، در سه جلسهی دو ساعته خواهد بود، پرسش و پاسخ هم در جلسهی چهارم توسط استاد بزرگوار انجام خواهد شد.
🧑🏻👈شروع دوره: ١٤٠١/۴/۲۶
🧑🏻👈هزینه ثبتنام: ۸۵ هزار تومان
🧑🏻👈مسئول ثبتنام: ☜ @Bahar_poor2
https://eitaa.com/joinchat/2239234170Cb73325092f
════✤✾🇮🇷✾✤════
هدایت شده از آموزشگاه جواهر
࿐࿐࿐჻ᭂ🌱﷽🌱჻ᭂ࿐࿐࿐
مجموعهی تخصصی جواهرالحیاة برگزار میکند:
🥇جهاد تربیت فرزند🥇
🌱سنین #هشت_تا_چهارده سالگی🌱
📜مدرس دوره:
استاد سید روحالله حسینی
🗂تربیت صحیح:
✌️پرورش حداکثری تواناییها و استعدادهای فرزند:
🐬معرفی تیپهای شخصیتی دوازدهگانه
🐬دموی و دمصفراوی
🐬صفراوی و صفرادموی
🐬سوداوی و سوداصفراوی
🐬صفراسوداوی - بلغمی
🐬سودابلغمی و بلغمسوداوی
🐬دمبلغمی و بلغم دموی
🐬جبران مشکلات تربیتی هفت سال اول
🐬اصول خاص تغذیه
🐬لجبازی و پرخاشگری
🐬افسردگی و خمودگی و بیحالی
🐬ضعف و بیحالی ناشی از کمخونی
🐬خواب نامنظم
🐬ضعف حافظه و یادگیری
🐬آمادهسازی نوجوان برای سن بلوغ
🐬حساسیتهای دوران بلوغ
🐬بروز غریزهی جنسی
🐬علائم جسمی بلوغ پسرها
🐬علائم جسمی بلوغ دخترها
🐬بلوغ زودرس - بلوغ دیرهنگام
🐬انواع خودارضایی و مشکلات جنسی
🐬میل به استقلال
🐬اهمیت ندادن به نظر والدین
🐬جسارت و سرکشی
🐬نوسان در ابراز عواطف
🐬شیدایی - شخصیت طلبی
🐬گرایش به جنس مخالف
🐬برنامهی جامع تربیتی هفت سال دوم
🐬تنظیم برنامهی فشرده جبران
🐬جشن ادب - انواع تنبیه و تشویق
🐬روشهای تنبیه و تشویق طبایع
🐬آمادهسازی برای ورود به مسائل اقتصادی
و...
🔗تدریس بصورت پخش زنده در ایتا، در سه جلسهی دو ساعته خواهد بود، پرسش و پاسخ هم در جلسهی چهارم توسط استاد بزرگوار انجام خواهد شد.
👦🏻👈شروع دوره: ١٤٠١/۴/۲۵
🧒🏻👈هزینه ثبتنام: ۸۵ هزار تومان
👦🏻👈مسئول ثبتنام: ☜ @Bahar_poor2
https://eitaa.com/joinchat/2239234170Cb73325092f
════✤✾🌺✾✤════
💖سلام امام زمانم💖
🌸🌱🌸سلام بر تو ای مولایی که بر جن و انس امامت میکنی.
سلام بر تو و بر روزی که عالم هستی بر امامت تو گردن مینهد.
#الـلَّـھُـمّ_عـجِّـلْ_لِوَلـیِک_ألْـفَـرَج
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#چهارشنبه_های... #بر_اساس_واقعیت #قسمت_دهم نگاهش کردم گفتم: انداختیم یا انداختی لیلا خانم!؟ نگاه
#چهارشنبه_های...
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_یازدهم
اما خانم حسینی که پشت میز نشسته بود با دیدن ما خیلی عادی یک لبخند زد و تعارف کرد بشینیم...
نشستیم روی صندلی و گفت: بفرمایید در خدمتم خانم ها...
از قبل به لیلا گفته بودم که ایندفعه خودم صحبت می کنم تا دوباره خرابکاری نکنه!
گفتم: ما از طرف آقای صالحی مزاحمتون میشیم، تا اسم سعید رو آوردم گفت: به به، پس شما تحقیق داشتید منتظرتون بودم دخترهای گلم! حتما از دانشگاه اومدید چای یا قهوه تا نفستون تازه بشه...
ما که اصلا انتظار چنین برخوردی رو نداشتیم جا خوردیم وکمی مِن مِن کردیم و در نهایت گفتیم: چای خوبه...
خانم حسینی گفت: خوب کمی از خودتون بگید! اسمتون چیه! چی می خونید؟ گفتم: من نازنبن هستم، دوستم هم اسمش لیلاست من فلسفه می خونم و دوستم... که لیلا پرید وسط حرفم و گفت: منم حالا خودم رو با یک چیزی مشغول کردم بعد هم یکی از اون لبخندهای خبیثانش رو لبش نشست خانم حسینی گفت: احسنت چقدر خوب! بعد ادامه داد: حالا چی شد این موضوع را انتخاب کردید؟!
نگاهی به لیلا انداختم و گفتم: بعضی وقتها یک اتفاقاتی می افته که دست ما نیست! یا بهتر بگم هست خودمون ناخواسته باعثش می شیم این تحقیق هم از همین نوعه!
خانم حسینی سرش رو تکون داد گفت: عجب پس توفیق اجباری نصیبتون شده! بهر حال در هر اتفاقی خوبی هایی هست که بعدها از اتفاق افتادن چنین چیزهایی آدم ها خوشحال میشن!
سینی چای که رسید خودش هم اومد کنار ما نشست خیلی صمیمی! لیلا یه کم جمع و جورتر نشست و اخم هایش رو کشید تو هم! مثل برج زهر مار!
خانم حسینی شروع کرد به حرف زدن اینکه هیچ چیز بی حکمت نیست و حتما خیرتی بوده بالاخره بعضی تحقیق ها هم نتایجش را بعدها نشون میده! لیلا بی توجه فنجون چایی را برداشت و قند را گذاشت توی دهنش...
خانم حسینی ادام داد: مثل داستانی که میخوام براتون بگم بعد هم نیم نگاهی به لیلا کرد و با لبخندی گفت: البته تا شما چای تون رو بخورید...
لیلا اما بی توجه چایش رو سر کشید!
منم به جای چای فقط حرص می خوردم و لبخند مصنوعی که روی لبم خشک شده بود!
خانم حسینی ادامه داد: میگن سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت، تکه کلام وزیر همیشه این بود که: هر اتفاقی رخ میده به صلاح ماست.
یه روز پادشاه برای پوست کندن میوه
کارد تیزی برداشت اما از قضا در حین بریدن میوه انگشتش رو برید، وزیر هم که شاهد ماجرا بود مثل همیشه گفت: که اصلا نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میده در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این حرف وزیر عصبانی شد و از رفتارش در برابر این اتفاق آزرده خاطر
شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد!
چند روز بعد پادشاه با همراهاش برای
شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه
در حالی که مشغول اسب سواری بود
راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد
و از ملازمان خودش دور افتاد،در حالی که دنبال راه بازگشت بود به قبیله ای رسید که مردم اونجا در حال تدارک قربانی برای مراسمشون بودند، وقتی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدن خوشحال شدند چون تصور کردند او بهترین قربانی در مراسم برای تقدیم به خدای آنهاست!
بعد پادشاه را در برابر تندیس الهه بستند تا او را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد می زنه: چگونه این مرد را برای قربانی کردن انتخاب می کنید در حالی که او بدنی ناقص دارد، به انگشتش نگاه کنید!
به همین دلیل از کشتنش منصرف شدن او را قربانی نکردند و آزاد شد .
پادشاه که به قصر رسید وزیر را احضار
کرد و گفت: حالا فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میده به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگیام نجات پیدا کند اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید،اگر من به زندان نمی افتادم مانند همیشه در جنگل همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!
لیلا فنجون چایی اش را که نصفه خورده بود گذاشت داخل سینی و با حالت کنایه آمیزی به خانم حسینی نگاه کرد و گفت: بله حتما یه سری اتفاقات خوب می افته! شاید یکیش هم این باشه که بعد از این همه سال بفهمیم برای ما خانمها حجاب محدودیته!
بعد هم خیلی طلبکارانه پرسید....
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2726🔜
هرچه میتوانید سنتهای خود
را در عید غدیر، جدیتر بگیرید.
نگویید:
"مستحب است؛ شد شد؛ نشد نشد"
#غدیر شناسنامهی ما شیعیان است.
نگویید: "باز باید یک چیزی خرج کنم!
نه! مقروض میشوی، خب بشو!
برای چیزهای دیگر قرض کردی؛
یک بار هم برای علی(ع) مقروض شو..!
مسیحیها بابانوئل میسازند
و به بچه هایشان میگویند:
"او از طرف مسیح برای تو
این هدایا را آورده است..."
بچه از اول ذهنش با عیسی(ع)
انس میگیرد و رفاقت میکند.
به بچه ها هدیه بدهید و
هدایایتان و وعده هایتان را
بگذارید در این روز تا همه با
عید غدیر جوش بخورند...
••آیت الله حائری شیرازی 🤍!
#عید_غدیر
روزی که سِرِشتَند به عالم گِل ما را،
دادند همان لحظه به حیدر دلِ ما را :)💜
#عید_غدیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2727🔜
💖سلام امام زمانم💖
دلشوره داشتن از جملهی اخلاق ما آدماس!
دلشورهی مادر برای فرزند...
دلشورهی مدیرِ کارخونه...
دلشورهی دانشآموز برای امتحان...
دلشورهی صاحبِ چِک...
دلشورهی کارمند...
اما کسی هَست که دلش...
لحظه به لحظه...
شورِ ما رو میزنه!
و دعامون میکنه و...
دعاش، گیراست‼️
ما هم برایش دعا میکنیم⁉️⁉️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#چهارشنبه_های... #بر_اساس_واقعیت #قسمت_یازدهم اما خانم حسینی که پشت میز نشسته بود با دیدن ما خیلی
#چهارشنبه_های...
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_دوازدهم
اصلا مگه خدا خودش غریزه زیبایی را به ما نداده! پس چرا ازش استفاده نکنیم؟! من دلم میخواد زیبا باشم، زیبا بپوشم ولی حجاب مانع این غریزه یی هست که خود خدا به من داده درست نمی گم!
من که از حرفهای لیلا داشتم سکته قلبی می کردم! توی دلم گفتم خوبه بهش گفته بودم حرف نزنه نگاه کن حالا داره چطور نطق میکنه! عه! عه!
هرلحظه منتظر بودم خانم حسینی یه
چیزی بگه یا پرتمون کنه بیرون! انگار
این دختر جلوی زبونش رو نمی تونه
بگیره! با آرنج دستم چنان زدم به
پهلوش که خانم حسینی هم فهمید!
تا اومدم چیزی بگم زودتر از من شروع
کرد: احسنت لیلا خانم آفرین که سوال
دقیقی پرسیدی! بعد هم گفت: ببین دخترم اول یک سوال می پرسم بعد جواب سوالت را میدم...
شما حق ارضای نیازها و غرایز رو به همه میدی؟! یا فقط این حق را برای خودت می دونی؟!
لیلا با قاطعیت گفت: معلومه این حق رو به همه میدم! همه ی دخترها و خانم ها حق دارند نیازهاشون رو بر طرف کنن...
خانم حسینی لبخندی زد و گفت: آفرین فقط اینکه این حق ارضای غرایز و نیازها باید شامل همه ی انسانها بشه!
یعنی مرد و زن درسته!
لیلا کمی جا خورد و سری تکون داد! خانم حسینی ادامه داد حالا لیلا جان ، نازنین جان فرض کنید در جامعه ایی زندگی می کنید که هر کسی هر کاری دلش میخواد انجام میده!
مثلا من برای ارضای هیجاناتم دلم میخواد خیلی با سرعت رانندگی کنم ماشین خودمه کاری هم با کسی ندارم دلم میخواد با سرعت صد و هشتاد برم!!
یا من میخوام برای ارضای غریزه مالکیتم کنارخونه شما خونه بسازم حالا خونه ی شما هم خراب شد مهم نیست من دلم میخواد بسازم چون من این نیاز رو دارم و باید بهش پاسخ بدم !!
یا اینکه من دلم میخواد پول در بیارم
حتی با گول زدن شما یا دزدیدن مال
شما بالاخره این جز غریزه منه و باید
بهش پاسخ بدم!!
ببینید دخترهای گلم آیا با اینکه من این توانایی ها رو دارم و خود خدا این غرایز را بهم داده حق انجام این کارها را دارم؟؟ من گفتم: خوب معلومه که نه!ما باید حقی را که برای خودمون قائلیم برای دیگران هم قائل باشیم...
خانم حسینی سری به نشانه تایید تکان داد و گفت: آفرین و این احترام به حق دیگران همینجوری ممکن نیست!
چراااا؟ چون خیلی ها رعایتش نمی کنند مگر اینکه یک سری قوانین وجود داشته باشه درسته!
لیلا شتاب زده گفت: احترام به قوانین
چه ربطی داره به بحث ارضای غریزه ی
زیبایی ! تازه اگر هم قانونی باشه حتما
به من میگه این نیازها را ارضا کن و زیر
حجاب سرکوب نکن!
خانم حسینی خیلی صبورانه گفت: ربطش اینکه شما الان دارید از طرف خودتون حرف می زنید! اگر یک آقایی اینجا بود می گفت پس ما هم باید به غریزه ایی که در وجودمون هست پاسخ بدیم و به قول شما باید این نیاز پاسخ داده بشه و سرکوب نشه! اونوقت چی!
اینکه من هم به عنوان یک پسر جوان دلم میخواد هر نوع رابطه ای با دخترای اطرافم داشته باشم خوب غریزه ایی که خود خدا داده دیگه غیر از اینه!
بعد خانم حسینی آروم دست لیلا رو گرفت توی دستش و ادامه داد اینجوری میشه دنیایی که هر کس هر طور دلش خواست رفتار کنه! مثل همون راننده ای که هر طور دلش بخواد رانندگی کنه یا هرکس هر طور دلش خواست خونه بسازه یا از هر طریقی پول در بیاره و... آیا دیگه با این وضعیت زندگی ممکنه!؟
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2728🔜
✏️«بسمالله»
🔹به سان آسانسور!
پلّهها دیوانه هستند،
میدانی چرا؟!
چون همه برای بالا رفتن،
پا رویشان میگذارند و ترقّی میکنند،
اما آنها همچنان در جای خود ساکن هستند!
همان پایین؛ بیحرکت...
اما در مقابل،
آسانسورها بسیار زیرک و باهوشاند،
چون هم به دیگران برای بالا رفتن کمک میکنند،
و هم خودشان صعود میکنند و متوقف نمیشوند!
✅در همیاری کردن،
آسانسور باشیم؛ نه پلّه...
✍️#محمدجوادمحمودی
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2729🔜
4_5805177827061925161 (1).mp3
7.11M
📌#محمدحسینپویانفر
#عید_غدیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2730🔜
✅مهمانی 10کیلومتری عید غدیر با حضورها صدها موکب جشن و اطعام
📍تهران چهارراه پارک وی تا چهاررراه ولیعصر «عجلاللهتعالیفرجهالشریف»
🗓️دوشنبه 27تیر همزمان با عید غدیر
⏰ساعت 18تا 22
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚2731🔜
علیاکبرقلیچ ایلیا - yasfatemii .mp3
10.91M
" اول و آخر ایلیا...
#علیاکبرقلیچ
#عید_غدیر
💖سلام امام زمانم💖
🌸روزی شعار کل جهان میشود علی
🌸رمــز قیــام غائب مـا میشود علی
🌸عید است و همه دیدن سادات روند
🌸ای بـزرگ همه سـادات کجا خیمه زدی؟!
🌸🌼🌸بزرگترین عید شیعیان مبارک باد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج