🧡••
امسـال می توانیـم تمـام
ثواب و نورانیت "پیـاده روی اربعیـن" را
بدسـت بیاوریـم!
#استادپناهیان
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2400🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #استوری_مذهبی
#اربعین
امسال اربعین کجا برم !؟
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2401🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
منتظر💞: #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 55 استاد پناهیان ؛ کی به جز خود خدا میگه به من بسپر مشکلت
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 56
استاد پناهیان؛
💠💠
خدمت زندانیان محترم رسیدم در یکی از زندانهای کشور،
حالا رفتم تو زندان میخوام صحبت کنم .
💠♻
همه دمق ، درب و داغون ، مثل ماست دارن نگاه میکنند .
حقه شونم هست ، میگن حاج اقا ، تو صبحونتو پیش زن و بچه ت خوردی ...
🈷
اومدی اینجا نمیدونی ما گرفتاریم ...
یکی پای اعدامه ،
یکی چکش پاس نشده ،
یکی خونوادش مریضه ،
🚫❌
هزار تا گرفتاری ، حالا صحبت تو رو گوش بدیم که چی ؟!
سیر از گرسنه که خبر نداره ، سواره از پیاده که خبر نداره .
♨♨❗
گفتم که ببخشید میشه پنج دقیقه شما یادتون بره چه مشکلاتی دارین ؟
اصلا تو زندانید ، از این حالو هوا در بیاید بیرون .
⛔⛔
بخدا ، زندانت طولانی تر نمیشه .
بخدا ، مشکلاتت بیشتر نمیشه .
هیچ فرقی نمیکنه،
✅❎
فقط خواهش میکنم پنج دقیقه بیاین بیرون ، اینقدر گفتم ، کم کم متقاعد شدن .
💠💯
چشم ها نشون میداد ،
نه ....دارن راه میان بامن
😊
بعد یه دفعه ای دیدم زشته به این عزیزان ،
من چی بگم ؟
🔷🔶
بگم پنج دقیقه از مشکلاتت در بیابیرون که چی بشه ؟
شما سر نماز یادتون بره پنج دقیقه تو زندانید.
🔺🔴🔺
بابا ، هستید
مقروضید
خانمتون مریضه
بچه تون مریضه
میخواید اعدام بشید
⁉‼
پنج دقیقه سر نماز بگو من فقط عبدم .
نه پدرم ، نه مقروضم ،
نه زندانی ام ، نه مریضم ،نه گرفتارم ، هیچی نیستم .
⚠
فقط عبدم
""الله اکبر""
✅
بعداز نماز برگرد برو حالا هرچی بودی برو...
فرمودن ، ادعونی استجب لکم .
خدا ضمانت کرده برای اهل تقوا گره گشایی میکنه .
چه تقوایی بالاتر از نماز خوندن که دستور اول خداست ؟
و نماز تر و تمیز خوندن ؟
♻️✅♻️
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2402🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
📌 عمود شماره ۸۰۰ 🚶♂هنوز خیلی راه نرفته بودیم که دیدم یه نفر داره صدامون میزنه. برگشتم ببینم کیه.
📌 عمود شماره ۹۱۰
🌃 ساعت از یکِ نیمهشب گذشته بود. من و داداش خشی (البته خودش دوست داشت اینطوری صداش کنم) تقریبا بُریده بودیم. صدای با محبتی، که دست و پا شکسته سعی داشت فارسی صحبت کنه توجهمون رو جلب کرد.
🚶 تا اومدیم بفهمیم کیه، آقا سید گفت راه بیفتین. وسایلمون رو جمع و جور کردیم و سوار یه ماشین شدیم. اونقدر درب و داغون بود که نمیشد مدلش رو تشخیص داد. با دلخوری پرسیدم: «آقا سید! کجا داریم میریم؟»
🔹 همونطوری که با دستش به فردِ کناریش اشاره میکرد جواب داد: «امشب مهمون این برادر هستیم.» لحن جواب دادنش طوری بود که احساس کردم پدرم هنوز زنده است و مثل همهی سالهای بچگی داره به زور میبرم عید دیدنی!
سید دوباره گفت: «امشب مهمون این برادر هستیم، انشاءالله.»
🔆 البته من خیلی راضی نبودم. حرفی نزدم ولی احساس میکردم انگار آقا سید همهچی رو میدونست. همونطور که در افکارش غرق شده بود، گفت: «بچههای جدّم وقتی بدونِ پاپوش، گرسنه و تشنه این راه رو میرفتند قطعا خیلی بیشتر اذیت شدن. مهم اینه که هر جا هستی با امامت همسفر باشی.» از خودم و فکرهای ناجوری که به ذهنم خطور کرده بود خجالت کشیدم.
🏴 #همسفر_با_خورشید ؛ قسمت نهم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2403🔜
امروز کوک کن
ساعت احساست را ✨
روى يک حالت خوب که👌
دگر فرصت جبرانى نيست.. 💥
زندگى كن اى دوست
بهتر از ديروزت
سلااام صبح آدینتون بخیر و نیکی ان شاءالله😊
ایام بکامتون💯
روز خوبی پیش رو داشته باشید...🌷
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2404🔜
#حدیـث🌿
رسول خدا ص|♡
وقت هر نماز فرا می رسد، فرشته ای در میان مردم ندا سر می دهد برخیزید، به وسیله نمازتان، آن آتش گناه را که خودتان فراهم کردید، خاموش کنید
•{صدوق، أمالى، ص 496}
💚✨🍃🍃✨💚
🥀 در شهرِ #غریب ، از وطن میگویم
🍂 از حسرت #کربلا سخن میگویم
🥀 اما به خدا اگر که #زائر بشوم ...
🍂 در کرب و بلا هم از #حسن میگویم
#من_امام_حسنےام 💚
#دوشنبه_های_امام_حسن❤️
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2408🔜
⁉️ #تاحالا_به_این_فکر_کردین که وقتی تو خیابون با دیدن یه خانم و برای اینکه احساس امنیت کنه، سرتون رو پایین میندازین یا مسیرتون رو تغییر میدین، امام زمان چقدر بهتون افتخار میکنه؟!
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2409🔜
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 56 استاد پناهیان؛ 💠💠 خدمت زندانیان محترم رسیدم در یکی از زندانهای کشور
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 57
سر نماز فقط *عبد* خدا بشیم
🔸🔹🔸🔹
استاد پناهیان:
💠یکنفر اومد پیش اقا *امام رضا (ع)* عرضه داشت؛
آقا یه خواسته ای دارم ، مدتی دعا میکنم مستجاب نمیشه .
شما یه فکری برای من کنید .
✅🌺
آقا فرمودند : من ضمانت کنم دعات مستجاب میشه ، قبوله؟
بزرگواران من از شما بپرسم ؛
شما یه حاجتی دارید *امام رضا (ع)* ضمانت کنه مستجاب میشه ، قبول دارید؟
🔶🌺
اون آقا هم مثل شما همینجور عرضه داشت .
اقاجون ، بله ...خیالم راحت میشه .
*اقا امام رضا*میدونید چی فرمودند ؟
🌺🔷
فرمودند خدای *امام رضا* ضمانت کرده مستجاب میکنه ، قبول نمیکنی ؟
🔴🔴
میخوای ، حرف منو به عنوان ضمانت ببری ؟
💠فرموده "ادعونی استجب لکم "خدا ضمانت کرده برای اهل تقوا گره گشایی میکنه ؛
چه تقوایی بالاتراز نماز خوندن که دستور اول خداست ؟
🔶🔷🔶
ونماز تر تمیز خوندن هست .
این صحبت رو که در جمع زندانیان کردم
صورتشون گل انداخت اماده شدن نماز بعدی بگن ، خدایا بیخیال ... که ما تو زندانیم .
یا بیرون زندان فعلا ...
*عبد* توهستیم.
*الله اکبر*
گفتم : اقای رییس زندان شمام میشه وقتی سر نماز می ایستی یادت بره رییس زندانی ؟
❌❗
کی میخوان ورت دارن ؟کی میخوان نگرت دارن ؟
کی میخوای حقوق بگیری ؟
🔴کی میخوای بری خونه ؟
دیدم روحانی جمع شونم نشسته بودکه میومد ظهرها برای نماز ، بهشون گفتم .
حاج اقا عذر میخوام ...
میشه سرنماز یادت بره خانم چی گفتن بخرید؟
همه چی یادتون بره ؟
🔷🔴
*فقط خدا* رو در نظر بگیرید.
بگویید که *خدا* من فقط ،
*عبد*
تو هستم
💠🌺
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2410🔜
📌 عمود شماره ۱۰۷۰
🏠 به خونهی برادرِ عراقی رسیدیم. همسر و بچههای صاحبخونه با احترام به استقبالمون اومدن و تنها اتاقی رو که داشتن، به ما دادن. سفرهای رنگارنگ و پُر از غذاهای متنوع پهن شد.
🍲 به جرات میتونم بگم همهی داراییشون رو برای فراهم کردنِ این سفره، خرج کرده بودن. من و داداش خشی اینقدر خسته و گرسنه بودیم که هر چی دَمِ دستمون بود خوردیم و همونجا کنار سفره دراز کشیدیم.
🔸 چشمم افتاد به ظرف آقا سید. ظرف تقریباً دست نخورده بود. شاید فقط یک لقمه خورده بود. بعد از صرف غذا، سید مشغول جمع کردن سفره شد. هر جا که میرسیدیم کمک میکرد. آشنا و غریبه براش فرق نمیکرد. من و خشایار از فرطِ خستگی خوابمون بُرد.
📖 با صدای نجوای شیرینی از خواب بیدار شدم. چشمام رو باز کردم. دلم نمیخواست خواب از سرم بپره، فقط فهمیدم آقا سید داره زیارت ناحیه مقدسه میخونه و پهنای صورتش از اشک خیس شده. تا حالا کسی رو ندیده بودم اینطوری دعا بخونه. سعی کردم بلند شم ولی نفهمیدم چطور شد دوباره خوابم برد...
🏴 #همسفر_با_خورشید ؛ قسمت دهم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_18
═══••••••○○✿
🔚2411🔜