eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.6هزار دنبال‌کننده
317 عکس
23 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقولۀ «به خود پرداختن» فهرست مشعشع، حیرت‌زا و مفصلی دارد. نگاههای سطحی به همه چیز باعث می شود شگفت‌انگیز بودن این توصیۀ قرآنی را متوجه نشویم. به یک نمونه توجه بفرمایید. 🔰🔰🔰 «وَ أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاٰ تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اِصْبِرُوا إِنَّ اَللّٰهَ مَعَ اَلصّٰابِرِينَ»﴿أنفال‏، 46﴾ به خود بپردازید : با هم درگیر نشوید! بی‌جان و بی‌رمق می‌شوید و وجهه‌تان خراب می‌شود. آیا همین آیه را فهمیده‌ایم؟ آیا حرکت ما بدون اصول اسلامی کماکان اسلامی است؟ آیا در هدایتیم که در سنّت حراست الهی وارد شویم و به ما ضرری نرسد؟ پیوند https://virasty.com/fallahshirvani/1720518959074332825 ▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«علیکم انفسکم» ما با اصول اسلامی باید «به خود بپردازیم». یکی از این اصول «مؤاخات و برادری» است. بحث فراتر از «تنازع» نکردن است. امام ره : قرآن می‌گوید «مؤمنان تنها شأنی که نسبت به هم دارند برادری است» برادری یعنی «جان‌یکی» بودن. آیت الله شاه آبادی برای برادری چهار رکن قائلند : «مؤانست» که بر وفاق و یک‌رویی، «کمال‌خواهی» که بر اتحاد و یک‌رنگی، «عزت‌خواهی» که بر تواضع و فروتنی و «مددرسانی» که بر جوانمردی استوار است. در ادامه نیز به سعادت «مواسات» یعنی «برای هم بودن» می‌توان رسید که یک پیشنهاد افسانه‌ای به مؤمنان است. اگر چیزی فروتر از حسّ برادری نسبت به اعضای جبهۀ انقلاب داشتیم، حداقل در حق خود لطف کنیم کارهایی که آن را کار سیاسی می دانیم به اسلام نسبت ندهیم. این یکی از آن اموری است که در رویکرد ناموسی «خودپردازی» اگر حل کنیم «گمراهان» نمی توانند «هیچ ضرری» به ما برسانند. در مقام نقدالذات، خیلی به خود خوش‌بین نباشیم. 🔹پیوند https://virasty.com/fallahshirvani/1720728911898201852 ▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 | 📍 | بقره ۱۳۵ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🔷«ادعای دین» ☘ ابراهیم ع و بندگی و پیامبری است. خدا همین را می‌خواهد، همین طور. ☘ موسی ع و عیسی ع بر همین مرام بودند، ولی پیروان ایشان(یهود و نصاری) ادیان ایشان را محدود و کوچک کردند. لذا خدا خط می‌دهد که . می‌گویند یهودی یا نصرانی باش تا هدایت شوی، . ولی بگو : . خالصانه آیین ابراهیم را میگیرم . او بریّ از شرک بود. ☘ یعنی انحراف در ، شرک یعنی درک نامناسب از انسان و هستی، شرک یعنی نیافتن مسیر قدسی تعالی بشر. 🔻یهود و نصاری خود را از خلوص انداختند. اینها دیگر «راه» نیستند. 🍀@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍| 🔰 « دربارۀ کتاب همرزمان حسین » ۱ 🔸 مقدمه 🔸ظهور اندیشه و نهضت جدید نبوی و رشد سریع و حیرت انگیز آن طی 23 سال و زیر و رو کردن جهان عرب آن روز و متأثر کردن اذهان جامعۀ بشری روزگار نبی آنچنان شورانگیز بود که گمان نمی رفت با داستان سقیفه یک انحراف بزرگ در این نهضت بزرگ به وقوع بپیوندد. ولی این واقعه اتفاق افتاد و طبعاً غم بسیار بسیار بزرگی را برای صاحبان رسالت نبی مکرم اسلام به ارمغان آورد. ▫️به این توجه کنید که توسط نبی مکرم اسلام یک پیشنهاد و دعوت پرپیمان، پرسخن، قدرتمند و تحدی‌طلب جدید برای بشر آن روز مطرح شده است، یک شخصیت قدسی و یاران بلندارج و افسانه‌ای او نیز برای تحقق این دعوت پای در میدان گذاشته‌اند و یک حرکت موفق سریعی شبیه یک انفجار نیز رقم خورده است. ▫️آیا ما چند نمونۀ بسیار ذی‌قیمت این طوری می‌توانیم در تاریخ بیابیم که به ما بگویند حالا اگر این را هم مطالعه نکردید اشکالی ندارد موارد بسیاری نیز هست که مطالعه نشده است. تازه بماند که ما در دل همین تاریخ و در امتداد همین تصمیم و به عنوان عضوی از همین امّت مشغول زیستنیم؛ یعنی مسألۀ به این بزرگی کاملاً به زندگی امروز ما مربوط است. ▫️جالب است که مطالعه در این باب و بخصوص بخش دیگر آن که تلاشهای طولانی و چند دهه‌ای اصلاحی و ترمیمی ائمۀ هدی ع است، اصلاً جدی نبوده است و تراز ادراک ما در این زمینه به دلایل متعدد از جمله مسائل شورمند اعتقادی و امور پرهیجان عاطفی و سنت ذکر مصیبت با همۀ برکات کلیدی و سرنوشت‌سازی که داشته، پایین است. ما حتی نمی‌دانیم که نمی‌دانیم و همین طور برایمان روشن نیست که روشن نشدن این حادثۀ عجیب در دل این نهضت عمیق و تلاشهای استدراکی ائمۀ هدی ع برای ترمیم صدمات، چه میزان می‌تواند ما را در حیرت و سرگردانی و نادانی فروببرد و ما را واقعاً از هدایت محروم کند و مستعد تهدیدهای ناشناخته کند. ما خیلی راحت از کنار این ضرورت می‌گذریم. ▫️پس از این حادثۀ تلخ، دوران جدیدی شروع شد؛ ابتدا یک سرمایۀ بزرگ در اختیار بشر آن روز قرار گرفته بود (دعوتی غنی، شخصیتی قدسی و حرکتی پیروز) و حالا این حرکت از مسیر تعریف شده منحرف شده بود، انحرافی در اندازۀ تغییر حاکمیّت این حیات اجتماعی نوین. این حادثه ابداً کوچک نیست. ائمۀ هدی ع با یک «مسألۀ بزرگ» مواجه شده بودند؛ قطار روی ریل خود حرکت نمی کرد و حرکت نبی مکرم اسلام ص مستعد انواع و اصناف لطمه‌ها و آسیبها از جمله حتی انحراف کامل آن خیزش اصلی شده بود. ▫️حالا مسائل اولویت‌دار این «ائمۀ هدی» چیست و برای اصل حرکت نبی (که ادامه پیدا کند) و برای نکتۀ دوم که انحراف حاکمیّت صحیح بود چه فکری باید می‌داشتند؟ این مسأله یک مسألۀ طی شده نیست. روشن است که هنوز هم حاکمیّت به مدار درست خود بازنگشته است. جبهه و جریان حق همواره با این مصیبت رو به رو است؛ زندگی ما در دل این کج‌روی سر برآورده است. جبهۀ حق باید از طرح قدسی ائمۀ هدی برای حل این معضل با خبر شود تا بتوان نام ایشان را شیعیان این ائمۀ هدایت و پاسداران دعوت نبی به شمار آورد. ┄┅••؛••┅┄ 🔸این دغدغه موضوع مطالعه و تأمل کتاب ارجمند «همرزمان حسین» اثر آیت الله خامنه‌ای در سال 1351 است(بیش از 50 سال پیش). مسألۀ محوری در این کتاب این است که شیعیان شیعگی را به معنای بسیار نازلی تقلیل داده‌اند و به واسطۀ سر در نیاوردن از «طرح قدسی اهل بیت ع» برای پیشبرد اسلام و رفع انحرافات آن، امکان شیعگی و پیروی را برای خود منتفی کرده‌اند. نکتۀ بدتر این است که متوجه این موضوع نیستند و باید اول بیدارشان کرد. ▫️دغدغۀ کلیدی مؤلف این است که یک «منبع جدید معرفت»(سیرۀ ائمۀ هدایت ع) را به جامعه معرفی کند و بگوید که با این منبع متروک افتاده می‌توان به فهمهای بسیار راقی و نیرومند رسید. ▫️این حرکت اکتشافی 50 سال پیش توسط این طلبۀ جوان (که بعدها معلوم شد چه استعدادهای بزرگی خدا به ایشان داده بوده است) کلید خورده و به خاطر اشتغالات «انقلاب مبارک اسلامی» راکد و متروک مانده است. واقعاً خسارتبار است. ▫️این کتاب مسیر دشواری پیش روی خود دارد و از یک دنیا سخن بخشی کوچک و اصلی و نگرش‌ساز را انتخاب کرده است تا باب این گفتگو را در میان شیعیان اسمی این روزگار که سرمایۀ تاریخی نهضت اهل بیت علیهم السلام به شمار می روند، بگشاید و آنها را متنبه و هشیار کند و آنها را به یک آگاهی بزرگ دعوت نماید. ▫️ما به این بحث احتیاج داریم چون همان طور که گفته شد شیعه هنوز در این دوران و در دل همان کج‌روی است. بماند که جریان حق حتی وقتی که حاکم هم شده، همواره با سطوحی از تصاحب حاکمیّت و ایجاد انحراف در جریان اسلام ناب مواجه است. ▫️در ادامه به معرفی این کتاب و بیان بخشی از آموزه‌های اصلی آن می‌پردازیم و چند انتباه را از این آشنایی استخراج می‌کنیم. 🍀 @faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«علیکم انفسکم» ما باید اموری را برای خود حل کنیم : «خدا ولایت مؤمنان را برعهده دارد و کافران سرپرستی ندارند»(محمد،11) «شما ولیّ و یاوری جز خدا ندارید»(بقره، 107) «پیامبر ولایت بیشتری بر مؤمنان حتی نسبت به خودشان دارد»(احزاب، 6) این حرفها یعنی چه؟ آیا شده یک بار به قصد فهم عمیق، به این گزاره‌ها خیره شویم؟ «ولیّ ما است» یعنی همین طوری هست دیگر، ما باید حرفش را گوش کنیم و ... ؟ تلقی ولیّ بودن خدا حتی اگر آن را به معنای سرپرست بگیریم، شدیداً در حیات فعال اجتماعی و فردی ما، در تحلیلها و تدبیرهایمان اثر دارد. آیا این ولایت به اندازه حکومتهایی که پیش چشم ما است خاصیت و واقعیّت مؤثر دارد؟ ببینیم که تحلیلها دارد چه بر سر جبهۀ انقلاب می‌آورد. این باور حداقل دسته‌ای هیجان‌های اضافی و اضطراب‌های نادرست را از ما می‌گیرد. ما انسانهایی را می‌شناسیم که این گونه بوده‌اند، حالا می‌توانیم شانه بالا بیاندازیم و بر تاریکیهایمان سماجت کنیم یا قدری درنگ کنیم و بی ربط بودن خود را به سیاست سازندۀ اسلامی، بفهمیم. به خود بگوییم : فکر می‌کنی بیرون کار داری، در حالی که کاری برای خود نکرده‌ای «که گر بلغزد پای، فرشته‌ات به دو دست دعا نگهدارد». 🔹پیوند https://virasty.com/fallahshirvani/1720836142746977154 ▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍| 🔰«دربارۀ کتاب همرزمان حسین» ◽️شماره ٢ 🔸✼ مختصات کتاب ▫️مفاد ده سخنرانی و ده منبر ماه محرمی(در محرم سال ١٣٩٣ ه.ق مصادف با بهمن ١٣۵١ ه.ش) است. حضرت آقا در آن زمان طلبۀ فاضل قریب به ٣٠ ساله‌ای بوده است. ایدۀ اصلی‌ای که محور سخنان این ده روز است آن‌چنان که خود ایشان می‌گوید در سال ١٣۵٠ در دل حوادثی مصیبت‌بار به ذهن شریف ایشان رسیده است. ▫️در فروردین همین سال(١٣۵١) ایشان تحت عنوان «دو امام مجاهد» به تحلیل زندگانی امام حسن و امام حسین ع پرداخته و دیدگاه فاخری را ارائه نموده است. ▫️البته آنچه در کتاب «هم‌رزمان» آمده جنبۀ ارائۀ تصویری کلی‌تر از حیات اهل بیت علیهم السلام دارد. در پرتو بحث این کتاب می‌توان سراغ خرده‌تحلیلهای زندگی اهل بیت علیهم السلام در سخنرانیها و مباحث دیگر ایشان، رفت. مخاطبان این سخنرانیها قشر ویژه‌ای نیستند و از عموم مردم به شمار می‌آیند و همین آشکارا در انتخاب واژگان و سطح بحث تأثیر خود را گذاشته است. البته ایشان به خاطر این محدودیّت بنا را بر سخنرانی عاطفی یا موعظه‌ای با ایشان نگذاشته، بلکه رسماً به طرح مباحث اندیشه‌ای برای ایشان پرداخته است. بحث ایشان به نظر تاریخی می‌رسد، ولی دربارۀ سیره و منطق زندگی اهل بیت علیهم السلام است. 🔸✼ نکات اصلی بحث ▫️دربارۀ امامت بحثهای زیادی می‌توان کرد، ولی واقعیت این است که بسیاری از این بحثها فایده‌ای برای زندگی امروز ما ندارد. شناخت سیرۀ امامان دو ثمره برای ما دارد؛ یکی این که روش زندگی به ما می‌آموزد و دیگری این که ما را برمی‌انگیزد و در ما حس اعتماد به نفس مذهبی ایجاد می‌کند تا حرکت کنیم. دشمنان هم برای زمین‌گیر کردن یک ملت تلاش می‌کنند یا قهرمانهایشان را به کلی از خاطرهایشان محو کنند یا اگر این کار شدنی نبود به تحریف واقعیت آنها بپردازند. ▫️فلسفۀ امامت شیعه یکی آموزش دین و جلوگیری از تحریف آن بوده و دیگری رهبری جامعه برای تحقق این امور در زندگی ایشان بوده است. امامان شیعه را باید یک حقیقت دید ولو دوازده نفرند و یک سیره دید ولو دوازده زندگی هستند. امامت شیعه تمام معنای بلند و بی‌بدیل خود را به صورت اندیشه‌ای و انضمامی از نبوت می‌گیرد و نهضتی که نبی مکرم اسلام ص به راه انداخت و مقاصد بسیار بسیار متعالی‌ای را برای بشر در نظر گرفته بود و دنبال می‌کرد و چند گامی به پیش برده بود. ▫️امامان شیعه را باید «امام» دید و امام حتماً طرحی برای هدایت بشر دارد و خود او اول مؤمن به این طرح است و کوشاترین فرد در دل این طرح و این طرح فراتر از همۀ تقدیرها و تقریرها در همان افق نبوت به سعادت بشریّت در طول تاریخ می‌اندیشید و طبعاً به مؤثرترین عوامل حیات بشری بیشترین نگاه را داشت و برای آن برنامه‌های روشنی داشت. وظیفۀ امامان شیعه امامت بوده است و به همین جهت در طرح هدایت ایشان به ناچار درگیری با ائمۀ کفر و نفاق که مؤثرترین نیروها برای انحراف مسیر سعادت بشر بودند، قرار می‌گرفته است و همین آنها را تبدیل به یک شخصیت جهادی به معنای یک مبارز حادّ سیاسی که این ائمۀ کفر را دشمن می‌داشتند و دائماً به دنبال آن بودند که شرّ آنها را از سر مسلمین کم کنند و سرمایۀ اسلامی را به دست دین اسلام برگردانند، می‌کرد. ▫️این نقش آنقدر بلند و متعالی است که پس از آن که متوجهش شدیم باید مطالعات دقیق و هوشمندانه‌ای کنیم تا آن را بفهمیم ولی در مقابل ما بنا را بر ساده‌انگاری گذاشته‌ایم و ائمه خود را انسانهای علاف و معطلی فرض کرده‌ایم که گاه رفتاری دون شأن یک مؤمن معمولی داشته‌اند و تنها روزگاری را به قداست گذارنده‌اند و ما را داغدار شهادت خویش کرده‌اند. ▫️این تحریف البته بسیار بسیار مطبوع دل دژخیمان اموی و عباسی بود و درست در همان زمان حیات اهل بیت ع برای خلق چنین تصویری به صورتی برنامه‌دار می‌کوشیدند و از علم و علما و صنعت منبر و تدریس برای جاانداختن آن استفاده می‌نمودند. حتی در همان دورانها هم موفق شدند و در دوره‌های بعد تا امروز توفیقات آنها چشمگیر بوده است و شیعه یک دریافت به‌دردنخور و غیرالهام‌بخش و قطعاً گمراهی‌آفرین از زندگی و حتی شخصیت حضرات اهل بیت علیهم السلام داشته است. ▫️امامان شیعه به واسطه مقاصد و معیارهایی که داشته‌اند عملاً در دوران ٢۵٠ ساله تا غیبت امام زمان عج که دوران کاملاً ویژه‌ای شروع می‌شود به صورت یکپارچه طرحی داشته‌اند که به اقتضای شرایط زمان چهار دوره را پشت سر گذاشته است. 🔸این طرح را نباید شوخی گرفت. این طرح طرح کسانی است که شبیه پیغمبرند و عقل کلند و در اوج دانایی و ایمان و آمادگی برای مجاهدت قرار داشته‌اند و کوچکترین تعویق و سکت و ضعفی در این طرح راه نداشته است و در اوج حکمت متصور برای بشر قرار داشته است. ادامه دارد ... 🍀 @faslefarhang
🔍| 🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین» ◽️شماره ۳ 🔸✼ نکات اصلی بحث ▫️حضرت آقا می‌فرمایند : «زندگی ائمۀ هدی برای ما ناشناخته است. ... خیلی نگفته‌ها هست؛ آنقدر از این نگفته‌ها هست که اگر کسی بگوید شیعه، ائمۀ خود را اصلاً نشناخته، خیلی نباید تعجب کرد و حمل بر مبالغه کرد»؛ یعنی فقط اسمی در میان است و در واقع از رسمشان خبری نیست. می‌افزایند : «برای ایجاد روح شخصیت و استقلال در امتهای عالم و در ملتهایی که در این جهان زندگی می‌کنند، یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل، این است که پیشینۀ افتخارآمیز این امّت و چهرۀ منور رجال پیشرو و پیشتاز این امّت، همچنان درخشنده و منوّر در مقابل چشم این امّت قرار گرفته شود» ▫️این بحث و این زاویۀ نگاه فوق‌العاده بزرگ است. شیعه البته به همین شکل کنونی هم به حضرات اهل بیت ع افتخار می‌کند، و به دلایل متعدد این افتخار را سطحی و بی‌محتوا هم نباید خواند، ولی مثل حضرت آقا کاملاً حق دارند بگویند که من و شما از این چشمه ننوشیده‌ایم و الا شخصیتی تمدن‌ساز پیدا می‌کردیم. به همین جهت حضرت آقا می‌فرمایند : «گمان می‌کنم اگر بدانیم که در زمان اهل بیت ع شیعه به چه کسی گفته می‌شده، برای اکثر ما مایۀ شرمندگی بشود» 🔸همان طور که گفته شد ایشان این ٢۵٠ سال کلیدی را که حضرات معصومین در آن حضور آشکار داشتند و چون یکی از نفوس جامعه ارتباطات معمولی با مردم آن روزگار می‌گرفتند دارای نقش بسیار مهم و تاریخ‌ساز می‌داند و این ٢۵٠ سال را دارای چهارچوب اعتقادی و حتی طرح واحد می‌داند ولی در عین حال به حسب اقتضائات آن را به چهار دوره تقسیم می‌کند. ▫️دورۀ اول : صبر و سکوت و نه سکون / ٢۵ سال پس از سقیفه / دورۀ امام علی ع یکی از قواعد عجیبی که به آن اشاره می‌کنند و از کنار آن می‌گذرند این است که : «گویا دشمنان اهل بیت ع کارشان تقویت فکر و فرهنگ ایشان بوده است. هر فکری و هر خواستی که مورد خشم قدرتها قرار بگیرد، محکوم به رشد کردن است؛ مسلماً رشد می‌کند» «خاصیت قدرتهای استبدادی و زور همین است که دشمنان خود را تقویت می کنند» حضرت زهرا «سلام الله علیها» معتقد بود که امّت نبوی یک زمینۀ نافرهیختگی و گرایش به فرهنگ جاهلی داشتند که این تیم شارلاتان، بداندیش و شوم، توانستند با زمینه‌هایی که حتی از دوران حیات آقا رسول اکرم ص گذاشتند، با استفاده از همین نقاط ضعف مردم را بفریبند و از ولایت الهی خارج کنند. همان طور که شهید مطهری توضیح می‌دهند، عملاً منطق امام علی و انسانهای «آزاداندیشی» که کنار او و همراه او بودند فهم نمی‌شد و تنها شخصیتهای بسیار فکور و محتواگرا و دور از فرهنگ جاهلی توانستند با ایشان در عمل همراهی کنند. مسأله عمیق بود، حتی کانال‌کشیهای بسیار درشتی مثل غدیر خم هم نتوانست این برکه آب را هدایت کند و این پای علیل را آتل‌بندی کند و از شکست یا انحنا گرفتن باز بدارد. در واقع همان نگرانی و شماتتی که قرآن پیشتر کرده بود محقق شد «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؟»﴿آل‌‏عمران‏، ١۴۴﴾ ▫️حضرت آقا معتقدند در این دوران ٢۵ ساله جور و جفای سه خلیفۀ نابجا و مستکبر، عملاً مردم را به سمت منطق و فرهنگ امام علی «علیه السلام» سوق داد. ادامه دارد... 🍀 @faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍| 🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین» ◽️شماره ۴ 🔸✼ نکات اصلی بحث ▫️دورۀ دوم : تشکیل حکومت اسلامی/ 5 سال حکومت امام علی و 6 ماه حکومت امام حسن ع هرچند مردم به سمت امام علی ع هجوم آوردند و منتهی به حاکم شدن ایشان شد، ولی این را هم اضافه می‌کنند که از نظر امام علی ع صحنه هنوز برای حاکمیت او فراهم نبود و عملاً امام علی ع ناخواسته در طرح عاطفی و بی‌سر و ته این مردم ناآماده افتاد. 🔸امام تلاش کرد خلیفه کشی نشود و شد، به مردم گفت من اکنون وزیر باشم بهتر است تا امیر باشم، ولی خواست مردم امیری امام علی ع بود. امام علی ع معتقد بود با قوم آشفته‌ای چون مردم دهۀ سوم پس از نبی و پس از سقیفه و سه خلیفه، چیز چندانی از صراط مستقیم را نمی‌توان به پیش برد، ولی طبیعی بود که مردم این را درنیابند و بر خلافت امام علی ع اصرار کنند. 🔸مسائلی که در حکومت ۵ سالۀ امیرالمؤمنین ع پدید آمد گویای صحت این تحلیل بود. عثمانیه یا عثمانیها که در واقع دومین مذهب شکل گرفته در تاریخ اسلام به شمار می روند(اولین مذهب شیعه است) و گویا باور برجسته‌ای جز خون‌خواهی عثمان نداشتند و شعارشان هنگام جنگ افروزیهای فراوان «یا لثارات عثمان» بود و بعدها اصطلاح «علی دین عثمان» را هم درست کردند به واسطۀ همین کج‌روی شکل گرفتند. این طائفه هرچند تا قرن چهارم بیشتر دوام نیاوردند، اما تاثیر تفکرات عثمانیه تا چندین قرن بعد به وضوح مشاهده می‌شود. در جای جای قلمرو حکومت امام علی ع گروه‌ها و قبایلی یافت می‌شدند که عثمانی بودند و گاه ساکت بودند و گاه علیه امام علی ع می‌شوریدند و فتنه به پا می کردند. 🔸ناکثین(اصحاب جمل) خیلی راحت توانستند نقض عهد کنند و چیزی را بهانه کنند و علیه امام بشورند(عایشه به اسم خون‌خواهی عثمان جنگ جمل را رهبری می‌کرد)، قاسطین آنچنان زیرساختهای محکمی یافته بودند و حسابی دور گرفته بودند و با تکیه بر یک قوم نیمه مسلمان و ناآگاه می توانستند جلوی خلافت و در واقع امپراطوری مذهبی آن روز قد علم کنند و جنگ طولانی یکساله‌ای را مدیریت کنند. نیروهای تندرو، پرشور ولی بی‌تربیتی مثل خوارج هم مثل یک سمّ کشنده در پایتخت دویدند و حسابی امام مسلمین را به خود مشغول کردند. پس از آن هم غارتگریهای حکومت جائر شام مشغلۀ بزرگی شد و گویا نفس حکومت امام علی ع را می‌توانست بگیرد. ▫️هرچند امام علی ع کارهای نمایان بسیاری کرد و عملاً به مقولۀ «پیشرفت» نیز پرداخت، ولی در واقع امام علی ع در آستانۀ دعوت مردم به حاکمیت ایشان تلاش ٢۵ سالۀ خود را هنوز ناتمام می دید و می خواست در حاشیۀ حکومت به ظاهر اسلامی به کارهای زیربنایی خود ادامه بدهد تا با آمادگی واقعی بر مرکب حکومت سوار شود، ولی حوادث روزگار و این اقبال بزرگ مردمی این زمینه را از دست او خارج کرد. ☘️@faslefarhang
🔍| 🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین» ◽️شماره ۵ 🔸✼ نکات اصلی بحث ▫️دورۀ سوم : دورۀ ایجاد تشکلیلات پنهانی برای قیام بود. دورۀ نیروسازی و هویّت و باورسازی / این دوران از صلح امام حسن ع شروع می شد و تا قیام عاشورا(از چهل و یکم هجرت تا شصت و یکم هجرت) ادامه داشت. 🔹صلح امام حسن در طول تاریخ بدفهمی شده است، حتی در زمان خود امام مجتبی ع. صلح امام حسن جزء پیچیده ترین کارهایی است که یک رهبر می توانسته برای زنده ماندن حرکتی اصیل انجام دهد. امام حسن برای این صلح ملاحظات وسیع و ژرفی داشت و کاملاً از سر یک فهم راهبردی از صحنه این کار را انجام داده بود. 🔹پس از آن امام حسن ع یک حرکت ابتکاری را صورت بخشید و آن «صحنۀ مبارزۀ حق و باطل را، یعنی صحنۀ مبارزۀ قرآن و ابوسفیان را از روی زمین منتقل کرد به زیر زمین». البتۀ ایدۀ آن را پیشتر خود امام علی ع مطرح فرموده بود. اینجا است که عنصر تابندۀ «تقیه» آشکارتر و کلیدی تر از همیشه پا به میدان می گذارد. 🔹امام سعی کرد سینه‌ها را مالامال از کینه و خصومت با راه معاویه نماید. وقتی به امام پیشنهاد دادند بیا کوفه تا علیه این ظالمان قیام کنیم، فرمود مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. الآن وظیفه این است، به خود بپردازید و خود را قوی کنید و پس از آن جمع‌سازی کنید. حضرت آقا می گویند نکتۀ جالب این است که شیعه آن زمان حرف امام را گوش کرد. 🔹البته اسناد تاریخی کمک زیادی نمی کنند که از کار امام حسن ع سردر بیاوریم ولی آنچه معلوم است این است که امام مشغول نیروسازی شد و «یک جمعیت پرشور قابل اطمینانی» را پرورش داد، افراد متعددی که هر کدام ستارۀ تابانی بودند که در رأس ایشان «امام حسین ع» قرار داشت. ▫️اما دورۀ سوم با واقعۀ عاشورا تمام شد که سردمدار آن امام حسین ع بود. امام حسین نه برای حکومت و نه برای شهادت به سمت کوفه نرفت، بلکه دقیق‌تر این است که برای «تجدید انقلاب پیامبر ص» قیام کرد. درست است که طی سالهای متمادی حیات امام حسن و امام حسین ع محیط اسلامی فاسدتر و فاسدتر می‌شد، ولی امام حسین ع و جامعۀ شیعیانی که جانبازی افسانه‌ای ایشان را در صحرای کربلا مشاهده کردیم، برای انجام این مأموریت بزرگ و تاریخی آماده‌تر و آماده‌تر می‌شد. او می‌دانست که کار چطور پیش خواهد رفت و این امّت آسیب دیدۀ بی‌شخصیت و سرگردان و بی‌آرمان و بدون عشق و بدون حماسه چگونه رفتار خواهد کرد، ولی تلقی او این بود که این جهش، این تنبه و این تلنگر بزرگ را امت نبوی احتیاج دارد. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تسلیت • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ مرگ معیار «آه ای مرگ تو معیار! مرگت چنان زندگی را به سخره گرفت، و آن را بی‌قدر کرد، که مردنی چنان، غبطۀ بزرگ زندگانی شد. خونت با خون‌بهایت حقیقت در یک طراز ایستاد، و عزمت، ضامن دوام جهان شد، که جهان با دروغ می‌پاشد و خون تو امضای " راستی" ا‌ست» علی موسوی گرمارودی ┄┅••؛••┅┄ تسلیت به همۀ آنان که خدا را و انسان را دوست دارند! تعزیت بابت این جهالت عمیق، این سبعیّت که از محضر انسانیّت بسیار دور است! و دعا، که به منّت حق با حسین باشیم، در دو دنیا! ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿ شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند همۀ ستارگان آسمان کربلا سلام الله علیهم اجمعین. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍| 🔰 «دربارۀ کتاب همرزمان حسین» ◽️شماره ۶ 🔸✼ نکات اصلی بحث ▫️دورۀ چهارم : مبارزۀ تشکیلاتی با قدرتها بود که پس از قیام عاشورا شروع می‌شد و تا زمان غیبت امام دوازدهم ادامه داشت. ▫️یزید گمان می‌کرد که ریشۀ خصومت با حکومت خود را کنده است و بسیار خوشحال بود. ولی با خطابه‌ها و روشنگریهای سحرانگیز و حیرت‌انگیز حضرت زینب و امام سجاد و حتی تعداد قابل توجهی از دختران کاروان اسیران متوجه شد که به سرعت عجیبی صحنه را باخته است و حالا تبدیل به یک محکوم و متهم بزرگ شده است. پیروزی بزرگی برای این کاروان شکست خورده پدید آمده بود و او ابعاد این خسارت را هنوز به خوبی نمی‌فهمید، ولی فهمید خطا کرده است. «سنت خدا بر این نیست که دژخیم و دشمن همه جا خوب بفهمد؛ یک جاهایی را نمی‌فهمد». البته «سنت خدا بر غلبۀ حق است. هر روزی که می گذرد، حق یک قدم به مقصد خود نزدیک می‌شود. اصلاً عالم این طور خلق شده است» ▫️این حوادث مقدمات دورۀ چهارم زندگی ائمه را فراهم نمود. در دورۀ چهارم ائمه دو اقدام بزرگ می‌کنند : یک، احیای مبانی فکری اسلام و دو، تشکیل و ادارۀ یک حزب مذهبی ـ سیاسی مخفی. ▫️امام سجاد تلاش می‌کند تا جمعیّت شیعه زیاد شود. در حدیث داریم که بعد از واقعۀ عاشورا «ارتد الناس الا ثلاثة» یعنی شیعۀ به‌دردبخور فقط سه تا مانده بود. ▫️اینجا است که باز هم تقیه به معنای غنی‌تر و پیچیده‌تری، بسیار جدی می‌شود. ما نیازمند آن هستیم که تقیه را به خوبی بشناسیم تا بفهمیم که حضرات اهل بیت ع مشغول چه کار فاخری هستند. ▫️به خاطر دنیاگرایی و عافیت‌طلبی خواص، امام سجاد تنها شده بود. یکی از کارهای امام سجاد ع تأکید بسیار بر زهد بود تا نیروها را از این منجلاب نیروکُشی نجات بدهد. این یعنی نگاه ایشان جامع بود و نتیجه تلاش‌های این چند سال هم تربیت جمعیت عظیمی از شیعیان بود که امامان اهل بیت ع را می‌شناختند و هوادار ایشان بودند. ▫️علت این که امام باقر و صادق ع قیام نمی‌کردند این بود که همان ناآمادگی که امام علی دربارۀ مردم می‌گفتند در زمان ایشان هم احساس می‌شد. ▫️البته در زمان امام باقر ع به خاطر عیاشی حاکمان، خفقان حکومت مقداری کمتر می‌شود ولی فشار از روی ایشان به طور کامل برداشته نمی‌شد و شاهدش احضار ایشان توسط هشام ابن عبدالملک به شام است. هشام سپرده بود همۀ درباریان به ایشان بی‌اعتنایی کنند. ولی حضرت پاسخهای تندی به سخنان صریح و تند هشام داد و به خاطر آن هشام دستور داد ایشان و فرزندشان امام صادق که ایشان هم همراه پدر آمده بود را به زندان بیاندازند. ▫️در زندگی امام صادق مطلب حساستر است. زندگی امام صادق ع به دو دوره تقسیم می‌شود. دورۀ بنی‌امیه و دورۀ بنی عباس. بنی عباس یک قشر و گروه انقلابی ضد بنی امیه بودند که با شعار خونخواهی امام حسین ع و گرفتن حق اهل بیت ع وارد مبارزه با بنی امیه شدند، ولی تا زمینۀ به دست گرفتن حکومت را پیدا کردند فرزندان علی ع را کنار زدند و شروع به خصومت با ایشان نمودند و معلوم شد که قصدشان از اول هم خالص نبوده است. 🔹بدی حاکمان جدید این بود که چون خود انقلابی بودند و سالهای زیادی با دستگاه اهل بیت کار کرده بودند مسائل بسیاری از شیوۀ کار اهل بیت ع می‌دانستند و شاید همۀ عناصر کلیدی را می‌شناختند و سعی می‌کردند بسیار سنجیده‌تر با ایشان مقابله کنند. 🔹امام صادق ع در زمان بنی امیه احساس می‌کرد نفرت از این دستگاه و محکومیت به خاطر غصب خلافت آنقدر فراگیر شده و حکومت فرسوده شده که به حضرت اجازه میداد خیلی صریح و آشکار به کار مبارزاتی با ایشان بپردازد، ولی با حاکم شدن بنی عباس شرایط فرق کرد. دولت عباسی یک دولت انقلابی محسوب می‌شد که چون ابتدای کارش بود طبعاً شور و رمق بالایی داشت و بر اوضاع تسلط زیادی داشت و شیعه را هم می‌شناخت. شیعیان واقعی هنوز در زمان امام صادق ع خیلی کم بودند. امام صادق ع با قیام بر ضد خلفای جور مخالفت نمی‌کرد، ولی خود ایشان وارد این نوع از مبارزه نمی‌شد. 🔹امام صادق ع با منصور دوانیقی برخوردهای مماشاتی نداشت ولی تحریفات متعددی شده که گویا ایشان خیلی تواضع هم می‌کرده است. منصور می‌دانست که وصی امام امام بعدی است. لذا بعد از شهادت امام صادق ع به والی مدینه گفت ببین وصی ایشان چه کسی است بدون معطلی او را بکش. امام صادق دو چیز وصیت کرده بود : یک، تا هفت سال در منی برای ایشان گریه کنند و دو، اوصیای من پنج نفرند اولی منصور دوانیقی دیگری دو فرزندم و دیگری هم دو نفر دیگر! این باعث سرگشتگی منصور شد. ▫️دوران امام کاظم با نوعی شکوفایی همراه است. وضع شیعه به گونه ای است که هارون الرشید را می ترساند. در دوران او سه قیام صورت گرفته است که طبعاً حاکمیّت را مشغول و ضعیف می کند. «امام هفتم آهسته آهسته قضایای انقلابی حاد را به مرحلۀ تضادهای ظاهری می کشاند» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ☘️@faslefarhang