eitaa logo
فاطمه عارف‌نژاد
694 دنبال‌کننده
178 عکس
9 ویدیو
5 فایل
📗 مجموعه‌شعر «شبانماه» | انتشارات شهرستان ادب 📘 مجموعه‌شعر «در رکاب صبح» | انتشارات شهرستان ادب اگر صحبتی بود: @arefnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدی هیاهو ختم شد آخر به خاکستر؟ دیدی نشستم در شب محشر به خاکستر؟ تبعید شد یک شادی دیگر به آینده تبدیل شد یک خانهٔ دیگر به خاکستر پروانه‌ها از زنده ماندن شرمگین بودند وقتی بدل شد گیسوی دختر به خاکستر ای گل! نسیم از صبح دنبال تو می‌گردد خیمه به خیمه… آه… خاکستر به خاکستر سجاده‌ام آتش گرفته، تا قیام بعد هنگام سجده می‌گذارم سر به خاکستر تا کی از آوار دلم ققنوس برخیزد زل می‌زنم با چشم‌های تر به خاکستر آغاز یک معماری تازه‌ست ویرانه با من «هوالحی»‌ای بگو… بنگر به خاکستر @fatemeh_arefnejad
🔹خطبۀ شمشیر🔹 چه دنیای بدی! انگار کفران پیش رو باشد و بی‌پرواترین دوران عصیان پیش رو باشد کران تا بی‌کران هر سمت‌وسویی آسمان ابری‌ست گمانم قدر یک تاریخ، باران پیش رو باشد هوا بوی جدایی می‌دهد در موسم دیدار زبانم لال، شاید روز هجران پیش رو باشد و شاید وعدهٔ ذبحی که حرفش بود در قرآن و شاید موعد رفتن به میدان پیش رو باشد و شاید لابه‌لای خون و خاکستر سر نیزه رها در باد گیسویی پریشان پیش رو باشد مشخص بود از غم‌خطبه‌اش در سرزمین وحی که باید خطبهٔ شمشیر بران پیش رو باشد کسی که نام او ناجی نوح و کشتی‌اش بوده مگر بیمی از این دارد که طوفان پیش رو باشد؟ کسی که عهد ابراهیم را بر دوش خود دارد دلش می‌خواهد آخر عید قربان پیش رو باشد... 📝 @Sheremoghavemat
68.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موزیک‌ویدئوی کاری از معاونت فرهنگی نیروی هوافضای سپاه اجرا: گروه معراج تهران شاعر: فاطمه عارف‌نژاد آهنگساز: سیدصادق آتشی تنظیم و میکس و مسترینگ: امیر جمالفرد نوازنده گیتار الکتریک: کیان دارات @fatemeh_arefnejad
دلم را، نهانگاه تاریكی‌ام را به مهمانی نور دعوت نكردم سحرگاه با آه شعری نخواندم شبانگاه با ماه صحبت نكردم 📖از کتاب / فاطمه عارف‌نژاد 💻«شبانماه» اثرفاطمه عارف‌نژاد در برنامه «اقالیم شعر»، با همکاری و تلویزیون اینترنتی کتاب ketab.tv ، نقد و بررسی می‌شود. ◻️این برنامه عصر روز یک‌شنبه سوم تیر ساعت ۱۸ به صورت زنده از شبکۀ کتاب در محل استودیو شبکه کتاب پخش می‌شود. 🆔 @hozehonari_ir
هدایت شده از آستانِ مهر
اداره فرهنگی خواهران حرم حضرت معصومه علیها السلام با مشارکت معاونت فرهنگی بانوان سازمان تبلیغات اسلامی استان قم برگزار می‌کند 🌷محفل جشن برکه برکت🌷 به مناسبت عید بزرگ غدیر ویژه بانوان به یاد سید شهیدی که دیگر در بین ما نیست شعر خوانی با حضور: _فاطمه عارف نژاد _فائزه امجدیان _عاطفه خرمی _سمانه خلف زاده _راضیه مظفری _متین پسندیده _فاطمه عفری _عاطفه جوشقانیان به همراه سخنرانی و مولودی خوانی 🔰مکان: حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام،رواق حضرت خدیجه علیها السلام 🔰زمان: چهارشنبه ۶ تیر ساعت ۱۵:۴۵ اخبار داغ فرهنگی بانوان درحرم فقط با کانال آستان مهر ✨ 📲@astanehmehr
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
هم شکسته‌ست قاب خاطره‌هام هم ترک خورده شیشهٔ صبرم پنجره پنجره پر از باران آسمان آسمان پر از ابرم می‌نشینم خیال می‌بافم با دو قلاب آرزو و امید یک رج از جنس شر و شور غزل یک رج از جنس ذوق و شوق سپید مثلا دعوتم به خانهٔ ماه مثلا با ستاره همزادم مثلا بغض نیست توی گلوم مثلا مثل دیگران شادم مثلا کوه‌زاده‌ام، رودم مؤمنم به وصال دریاها گرچه این عشق را تمام عمر سرزنش می‌کنند صحراها مثلا دلخوشم به لمس افق مثلا جاده خوانده است مرا قاصدک هستم و نسیم سحر روی دوشش نشانده‌ است مرا مثلا من مسافر نورم مثلا راهی نجف هستم مثلا تا همین دقیقهٔ قبل داشتم تازه ساک می‌بستم مثلا من یتیم کوفهٔ او مثلا من گدای درگاهش مثلا من فقیر بی‌چیزی که نشسته‌ست بر سر راهش مثلا این منم، همین دختر که پر چادرش رها در باد… که به پروانگی رسیده دلش… که شده از حصار خود آزاد… مثلا این منم که می‌بارد سر به زیر، ایستاده در حرمش مثلا این منم که می‌میرد در همین نقطه زیر بار غمش چه خیالی! چقدر شیرین است چه محالی! چقدر خواستنی‌ست مثلا این منم که بعد از مرگ مست جام فَمَن یَمُت یَرنی‌ست… *** از خیالات می‌زنم بیرون تا کمی در خودم نفس بکشم تا به اعجاز نور پنجره‌ای روی دیوار این قفس بکشم تا ببینم کجای تقویمم؟ چقدر کار بر زمین مانده؟ چند روضه به لحظهٔ دیدار؟ چند گریه به اربعین مانده؟ @fatemeh_arefnejad
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
رسیده نقطهٔ حساس ماجرا که تو باشی گره به کار نیفتد گره‌گشا که تو باشی میان همهمه‌ها می‌رسی حماسی و محکم چگونه گوش ندادن به این صدا که تو باشی؟ همه کنار هم اما سلیقه‌ها متفاوت غریبه نیست در این جمع، آشنا که تو باشی مباد خسته شویم و مباد در وسط راه رها کنیم غرور قبیله را که تو باشی وصیت تو حرم بود و عشق بود و علم بود خوشا مسیر حقیقت جهت‌نما که تو باشی به روز واقعه اثبات می‌کنیم چه عهدی‌ست میان ما و علمدار خیمه‌ها که تو باشی هزار برگ بهار و هزار غنچه می‌آیند به سرسلامتی رأی سبز ما که تو باشی 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad
خشکسالی شده‌ست؟ باران شو مرهم زخم‌های گلدان شو رود را اشتیاق ماندن نیست باز جریان بساز و جریان شو ای غمی که همیشه بوده و هست لااقل پشت خنده پنهان شو آنچه که سال‌ها گمش کردیم آنچه که آرزو شده، آن شو روستا روستا به خود برگرد با گل رازقی چراغان شو صادقانه بجوش با مردم راهی کوچه و خیابان شو زاهدان و اراک و مشهد و رشت قم و تبریز و شوش و کرمان شو یار دیرینهٔ دبستانی یار و هم‌سنگر شهیدان شو دست من! تیر در کمان بگذار رأی من! ساز و برگ ایران شو 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad
یکی شبیه تو… از ایلِ دل‌اناری‌ها امیدِ رد شدن از فصل بی‌قراری‌ها یکی شبیه تو در روزهای برفیِ رنج پناه داده به گنجشک‌ها، قناری‌ها یکی شبیه تو با عشق زندگی‌کرده نجیب و ساده و هم‌سفرهٔ نداری‌ها یکی شبیه تو حرفش نشسته بر کرسی که ایستاده میان شلوغ‌کاری‌ها نه از جماعتِ هم‌کیش با نفاق و فریب نه از قبیلهٔ بی‌رونقِ شعاری‌ها یکی شبیه تو باید که از شبِ فتنه دریچه‌ای بگشاید به رستگاری‌ها @fatemeh_arefnejad
من سال‌ها در وادی غم زندگی کردم باران شدم، شبنم به شبنم زندگی کردم ابری پر از آوارگی بودم که پیوسته در جادهٔ تقدیر، نم‌نم زندگی کردم با رودها جاری شدم در متن دلتنگی هرچند مثل کوه، محکم زندگی کردم با خاطراتی تلخ از اردیبهشتی دور در خانهٔ‌ حوا و آدم زندگی کردم اندازهٔ‌ داغی که دیدم قد کشیدم آه اندازهٔ‌ رنجی که بردم زندگی کردم آنقدر مُردم زیستن در رنج‌هایم را تا گاه‌گاهی مرگ را هم زندگی کردم از کوچه‌های درد تا صحرای تنهایی از فاطمیه تا محرم زندگی کردم @fatemeh_arefnejad
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
با نی، نوای نای تو را گریه می‌کنیم پژواک ربنای تو را گریه می‌کنیم هرجا گره به کار می‌افتد، به زمزمه نام گره‌گشای تو را گریه می‌کنیم ابریم و در مسیر تکامل به سمت رود هر صبح و شب هوای تو را گریه می‌کنیم قاریِ تا همیشهٔ قرآن! هنوز هم تفسیر آیه‌های تو را گریه می‌کنیم تقطیع شد کلام خدا روی خاک… آه هر حرف، هر هجای تو را گریه می‌کنیم وا حیدرا… علی تو را سینه می‌زنیم وا اکبرا… عبای تو را گریه می‌کنیم ای صبحِ بی‌غروب که بر نیزه می‌روی تا شام ردپای تو را گریه می‌کنیم ساکت شده‌ست هلهلهٔ دشمنت ولی ما همچنان صدای تو را گریه می‌کنیم با هر شهید تازه که از راه می‌رسد یک‌ روضه کربلای تو را گریه می‌کنیم باری زبان اشک جهان‌فهم و ساده است بی‌مرز ماجرای تو را گریه می‌‌کنیم @fatemeh_arefnejad
صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات بیرق هل من معین به بام شفق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنهٔ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزهٔ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد @fatemeh_arefnejad