آن سال… سال غربت و غم… سال پرباران…
آن فصل… فصل درد و دوری… فصل یخبندان…
آن رود رود صبح جمعه… آن شب مواج…
آن آیههای جاری و آن نور در جریان…
یادم میآید لحظهای را که خبر آمد
یادم میآید ساعتی را که جهان حیران…
با روضهٔ مکشوف ما در سوگ فروردین
دیماه میلرزید بر هر شاخهٔ عریان
از کوچههای شهر آه و گریه میجوشید
نامش چه بود آن حادثه؟ سیلاب یا طوفان؟
فرمانده میآمد، به استقبال او لشکر
میرفت با چشمان خیس و بغض نافرمان
جغرافیای عشق پیش پای او برخاست
از کربلا تا غزه، از بیروت تا تهران
مردم به هم با اشکها او را نشان دادند:
آن آشنا! آن مرد! آن همدرد! آن انسان!
او میگذشت و گرچه ایام زمستان بود
میکاشت بذر عشق را در قلب هر گلدان
دنبال دریایی؟ ببین! او راه را رفتهست
پس رد پایش را بگیر ای رود سرگردان
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
52.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ «ملک سلیمانی»
گروه سرود کریم اهل بیت (علیه السلام)
شاعر: فاطمه عارفنژاد
کارگردان: مهدی دشتبانزاده
آهنگساز: ایمان آرانی
به سفارش دفتر هنری ادبی ستاد فهما
@fatemeh_arefnejad
بمب دیوانه، تانک یکدنده
آسمان زیر بال جنگنده
شهر _این تکهتکه آهن و سنگ_
شده یک پازل پراکنده
همهجا حرف، حرف ویرانی
همهجا وحشتی فزاینده
مرد اما سکونِ در جریان
مرد اما سکوتِ توفنده
چشم در چشم ترسهای سترگ
برزخِ بهت و گریه و خنده
به جهان عاشقانه دلداده
از جهان عارفانه دلکنده
نور را مثل شعله در تکثیر
شام را چون فلق شکافنده
با غروری کبود جنگاور
با لباسی سفید رزمنده
خستهٔ داغهای خونآجین
زخمیِ طعنههای برنده
روی ویرانههای حال نماند
مطمئن رفت رو به آینده
پیش او داستان پر از کمبود
پیش او شعر و عکس شرمنده
راه او تا ابد ستارهنشان
رسم او تا ابد درخشنده
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین | #دکتر_حسام_ابوصفیه
@fatemeh_arefnejad