eitaa logo
خانواده فاطمی
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
27 فایل
🔸مباحث معرفتی https://eitaa.com/fatemi222/6618 🔹 احکام کاربردی https://eitaa.com/ahkam31/910 🔸فهرست مباحث خانواده https://eitaa.com/fatemi24/13766 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نکته اول: تو کدام یک از اینهایی؟! قبل از انتخاب همسر ✅ مشکل اصلیِ خیلی از دختران و پسران این است که قبل از انتخاب همسر، خودشان را انتخاب نکرده‌اند. 👇👇 ▫️انتخاب خویش، یعنی انتخاب زندگی؛ یعنی انتخاب زندگی؛ یعنی انتخاب آنچه نفس کشیدن ماست. ▫️هر کسی، چه پسر و چه دختر، باید کسی را برای انتخاب کند که او هم در زندگی، به دنبال همان چیزی بگردد که خودش به دنبال آن می‌گردد؛ در زندگی چیزهایی برایش مهم باشد که برای خودش اهمّیت دارد. ✅ زندگی، آن چیزی است که زندگی انسان را تفسیر و مدیریت می‌کند. 👈 "تفسیر می‌کند" یعنی انسان به امیدِ داشتن یا به دست آوردن آن زندگی می‌کند. 👈 "مدیریت می‌کند" یعنی انسان برنامه‌های زندگی خود را به گونه‌ای می‌چیند که به آن و اگر آن را دارد، از دست ندهد. 📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص29 ‎‌‌❤️ @fatemi24 ❤️
دیدین میرین سینما ولی بعدش می‌بینین فیلمش اصلا خوب نیست مغزتون میگه چون پول دادم بذار تا تهشو ببینم؟ *این حالت رو بهش میگن اثر کنکورد که به نام «خطای هزینه در رفته» معروف هست! اینطوریه که افراد به چیزی که برای اون زمان، پول، انرژی و یا احساس هزینه کرده باشن می‌چسبن. این موضوع در رابطه های اشتباه که یک طرفه هست ممکنه اتفاق بیافته یعنی فرد با خودش میگه من این همه زمان و احساسمو گذاشتم خرج کردم باید به نتیجه برسونمش و رهاش نمی‌کنم، اما نتیجش میشه هدر رفتن عمر و احساس .. لطفا هر جا دیدی اشتباه کردی اونو بپذیر و سعی کن عمرتو هدر ندى!
هر روز يک قشنگی داره و قشنگی آخر هفته‌ها به اينه كہ همه ی خانواده كنار هم جمـع هستند قدر عزیزانمون را بدونیم قدر زندگی رو بدونيم و از با هم بودن لذت ببریم
. ✅می دانید چرا نیلوفر در مرداب گل می دهد⁉️ 🌿 برای اینکه به همه ثابت کند که در بدترین شرایط هم 👇🏻 💫می شود بود 💫می شود بود 💫می شود بود 💫می شود بخشید 💫می شود بود 💫می شود بود 🌸 نیلوفر مقاوم و وفادارترین گل در جهان است🌱 🌿 کمی از او درس بگیریم و برای زیبا، شاد، قوی و موفق بودن شرایط را بهانه نکنیم!❌ 💥قانون زندگی ،قانون باورهاست💥 .
‏زندگی مثل جزوه نوشتن می‌مونه ! شریک زندگی مثل خودکار آدمه ! درسته خودکار اکلیلی نقره‌ای خیلی قشنگه اما به درد جزوه نوشتن نمیخوره. آدمای عاقل اونایی هستن که یه خودکار آبی رَوون با مارک خوب انتخاب میکنن. مارک آدم شخصیت، صداقت، اصالت و تعهدشه...✅ خوش اقبال باشید و سر بلند🌱 🌱
زندگی می چرخد چه برای آنکه میخندد چه برای آنکه میگرید زندگی دوختن شادیهاست زندگی هنر هم نفسی با غم هاست زندگی هنر هم سفری با رنج است زندگی یافتن روزنه درتاریکی است کیه که از یک دقیقه ی دیگه ش خبر داشته باشه؟ وقتی به همدیگه خوبی کنیم اولین نتیجه ش اینه که یه حس خوب و انرژی مثبت نصیبمون میشه. خوب و مثبت بمونید❤️
زندگی خیلی بالا بلندی داره گاهی آروم ودل‌نواز گاهی سخت وخشن آرزوم برات اینه قایق زندگیت همیشه در حال حرکت به سوی بهترین های این دنیا باشه.آمین❤️
👈یاد بگیریم فقط به مسیر زندگی خودمون توجه کنیم و ادامه بدیم یاد بگیریم که زندگی دیگرانو قضاوت نکنیم و در زندگی آنها دخالت نکنیم. دخالت نکردن در زندگی دیگران خود یک نوع هنر است که اگه آن را بیاموزیم، می‌توانیم ارزش خودمان را نزد بقیه بیشتر کنیم و کاری کنیم که آنها به ما بیشتر احترام بگذارند.🌹 . . . ‎‌‌❤️ @fatemi24 ❤️
🟪باید برای حال زندگی کرد، نباید افسوس گذشته را خورد. باید از همین لحظه بهترین استفاده را برد. 💓بیشتر مردم زندگی نمی کنند، فقط با هم مسابقه ی دو گذاشته‌اند... 💓می خواهند به هدفی در دور دست برسند، ولی در گرماگرم رفتن، آنقدر نفس شان بند می آید و نفس نفس می زنند که چشمشان، زیبایی ها و آرامش سرزمینی را که از آن می‌گذرند، نمی‌بیند و بعد، یک وقت چشمشان به خودشان می افتد و می بینند پیر و فرسوده هستند و دیگر فرقی برایشان نمی کند به هدف شان رسیده‌اند یا نه... ╔═🍃🌺🍃══════╗ ‎‌‌❤️ @fatemi24 ❤️
✍عزیزم، حرف بزن! 🔹داشتم دق می‌کردم، دلم برایش یک ذره شده بود. هرچی زنگ می‌زدم جواب نمی‌داد. همکارانش می‌گفتند چند روزی است به مرخصی رفته و خبری از او ندارند. 🔹خانه هم نبود. نمی‌دانستم چکار کنم. به خانه مادرم برگشتم. خواهرم گفت بیخیال، خودش برمی‌گردد. بعد هم بچه‌اش را برداشت و به خانه خودش رفت. به خودم بد و بیراه می‌گفتم، چرا از خانه قهر کردم. بعد هم برادرم را با توپ پر سراغش فرستادم، دست به یقه شدند و... . 🔹کار بیخ پیدا کرده بود، هر کس از راه می‌رسید حرفی می‌زد و پشت سر شوهرم چیزی می‌گفت. بالاخره جواب تلفنم را داد. فهمیدم به مشهد آمده است. توی حرم بود. گوشی را طرف گنبد طلا گرفت و من هم به آقا امام رضا (ع) سلام دادم. دلم بدجور هوایی زیارت شد. با بچه‌ام راه افتادیم. شوهرم خانه دایی‌اش بود. با دیدنش دلم آرام گرفت ولی هر کاری می‌کردم حرف نمی‌زد. 🔹دایی شوهرم گفت چند روزی بمانید حال و هوای‌تان عوض شود و به مرکز مشاوره آرامش پلیس هم که خدمات مشاوره‌ای رایگان دارد سری بزنید. فقط یک خواهش از شوهرم داشتم:«عزیزم حرف بزن» 🔹جلسه مشاوره مفید بود. گفت: دوستت دارم، این که فکر می‌کنی به خاطر یک دعوا از چشمم افتاده باشی اشتباه است. 🔹تک تک لحظه‌هایی که؛ احترامم را زیر پا گذاشتی، مرا با دیگران مقایسه می‌کردی، روزها و شب‌هایی که سر چشم و هم چشمی و دعوا زندگی‌مان را جهنم کردی و از همه این‌ها بدتر، هیچ وقت فکر ذره‌ای جبران اشتباهت نبودی، فاصله بین‌مان انداخت. مرد جوان نفس عمیقی کشید، نباید غرور یک مرد خرد شود اگر ایرادی هم داشتم می‌توانستی با خودم حرف بزنی نه اینکه گوش به حرف دیگرانی باشی که حواس‌شان به زندگی خودشان است. غلامرضا تدینی راد هر روز با یک داستان واقعی ‎‌‌❤️ @fatemi24 ❤️
✍️ زندگی دستم را گرفت 🔹پدرم آمده بود مدرسه برای پیگیری وضعیت درسی‌ام‌. تند و تیز گفتم برگردد. آقا معلم نهیب زد برو بچه،اندازه خودت باش. 🔹پدرم دل پردردی داشت، می‌گفت این بچه از حالا دنبال رفیق و رفیق بازی و موتور سواری افتاده است. 🔹من خیلی از پدرم دلگیر شدم. سرتان را درد نیاورم، اختلاف من و پدرم هر روز بیشتر و بیشتر شد. بی‌رضایت او با دختری ازدواج کردم که برادرش معتادم کرد.‌ 🔹با مرگ پدرم شکستم و از چشم خانواده و فامیل افتادم. زنم هم رهایم کرد و رفت. 🔹امروز صبح سر چهارراه در حالی که خیلی به هم ریخته بودم، دست گدایی جلوی ماشینی دراز کردم که نمی‌دانستم راننده‌اش کیست. 🔹مرا شناخت، پیرمرد با موهای سفید دستم را محکم گرفت و گفت فلانی خودتی؟ چرا با خودت این کار را کردی؟ نگفتم حواست باشد... 🔹چراغ سبز شد و به راه خودش ادامه داد. شناختمش آقا معلم بود. حالم بد شد. بعد از ظهر با دوستم رفتیم سرقت وسایل داخل خودرو که دستگیر شدیم، حرف آقا معلم درست بود.‌ 🔹خدا بیامرزد پدرم را. همیشه می‌گفت غرور و خودخواهی کار دستت می‌دهد. کاش دست آقا معلم را پشت چراغ قرمز بوسیده بودم. 🖋غلامرضا تدینی راد هر روز با یک داستان واقعی ❤️ @fatemi24 ❤️
✍️زندگی عجیب و غریب! 🔹طلاق گرفت. زنی که همه دنیای من بود. حیف لایقش نبودم. ازدواج کرد و رفت دنبال زندگی خودش. 🔹خانواده‌ام طردم کردند. حق با آنها بود، پدرم به خاطر ندانم کاری‌ هایم دق کرد و مرد. آبرویش رو برده بودم. 🔹روزهای پنجشنبه بعضی وقت‌ها سر مزارش می‌روم. 🔹از دور منتظر می‌مانم خواهران و برادرانم بروند، بعد می نشینم و یک دل سیر با پدرم حرف می‌زنم. 🔹دلم برای دخترم و بچه‌های خواهرم تنگ شده است. نمی‌خواهم مرا ببیند. یک معتاد سرگردان که حالا دیگر دله دزد هم شده، دیدن ندارد. بازی زندگی عجیب نیست. اگر آدم نجیب باشد هیچ وقت به آخر خط نمی‌رسد. 🖋غلامرضا تدینی راد هر روز با یک داستان واقعی ❤️ @fatemi24 ❤️