eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
34 عکس
33 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
به ديوار قفس بشكسته ام بال و پر خود را زدم تنهاي تنها ناله هاي آخر خود را درون شعله همچون شمع سوزان آتشي دارم كه آبم كرده و آتش زدم پا تا سر خود را قفس را در گشوده، صيد را آزاد بگذاريد كه در كنج قفس نگذاشت جز مشتي پر خود را كنيزان لحظه اي آرام، شايد بشنوم يكدم صداي نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را لبم خشكيده يارم گشته قاتل حجره در بسته مگر با قطره اشكي تر نمايم حنجر خود را بزن كف، پايكوبي كن، بيفشان دست، امّ الفضل كه كشتي در جواني شوهر بي ياور خود را بيا و اين دم آخر به من ده قطرۀ آبي كه خوردم سال ها خون دل غم پرور خود را چه گوئي اي ستمگر در جواب مادرم زهرا اگر پرسد چرا لب تشنه كشتي شوهر خود را اجل بالاي سر، من در پي ديدار فرزندم گهي بگشوده ام گه بسته ام چشم تر خود را به يا شعلههاي نالۀ ابن الرّضا (ميثم) سزد آتش زني هم نخل، هم برگ و بر خود را
السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود 🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا... آقا جوادالائمه است... دلت رو آماده کن... با پای دل بریم کنار حرم باصفاش... ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین... کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم... این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره... خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه... وقتی به آقا زهر داد... صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم... 🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس 🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند... یکی آقا امام حسن. .. یکی هم آقا جوادالائمه... این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند... قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید... حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید... اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ... با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند... کسی به بدن شما جسارت نکرد... دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند... 🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش 🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند... اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند... لا یوم کیومک یا اباعبدلله... دلها بسوزه برا امام سجاد... روز یازدهم... صدا زد... عمه جان زینب... ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند... اما بدن بابای غریبم حسین... بی غسل و بی کفن... روی زمین کربلا... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🆔 @fatemi222
متن روضه ۲ 🔸رسیده جان به لب اطهرت، اَبَالهادی 🔸نشسته پیک اجل در بَرَت، اَبَالهادی 🔸دوباره قصه ی زهر و دوباره نامردی 🔸کبود شد همه ی پیکرت، اَبَالهادی 🔸میان حجره ی در بسته دست و پا زدی و 🔸بریده شد نفس آخرت، اَبَالهادی 🔸سه روز بر تَن تو آفتاب می تابید 🔸ولی بریده نشد حنجرت ؛ اَبَالهادی 🔸دگر به زیر سُم اسب های تازه نَفَس 🔸ندید جسم تو را دخترت ؛ اَبَالهادی 🆔 @fatemi222
آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی‌امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقار علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی‌اش یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد... 🔸شاعر: ____________________________ 🆔 @fatemi222
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد مسموم شد ز زهر جگر سوز اُم فضل از روی شوق در ره جانانه جان سپرد شهادت حضرت جوادالائمه، امام محمد تقی (ع) تسلیت باد
مداحی و روضه های امام باقر علیه السلام 👇👇 پیش تو ای که شکافنده دانشهایی https://eitaa.com/fatemi8/335 ذکر من سلام من کیست حضرت باقر https://eitaa.com/fatemi8/336 هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم https://eitaa.com/fatemi8/336 عاقبت آه کشیدم نفس آخر رو https://eitaa.com/fatemi8/338
پیش تو ای که شکافنده دانشهایی زیر و رو کردن این دل که ندارد کاری به نگاهی بشکافد دل شاعر که ندید بهتر از بیت شما، در دو جهان درباری به فدای تو و آن جد غریب تو: حسین به فدای تو و آن جد کریم تو: حسن تو کریم ابن کریمی، تو غریب ابن غریب ماه سجاد، شده برکه‌ی عشقت، دل من نه کمیتم، که به زیبایی بیتم بخری نه فرزدق، که شوم مرثیه‌خوان غم تو با کدامین قلم، از داغ تو فریاد کشم؟ ای که پنجاه و سه سال اشک، نشد مرهم تو تا که بی‌تاب شود، هر دل عاشورایی از زبان تو سخن گفت، خداوند حسین شرحه شرحه، غم تو شرح زیارت‌نامه ست دید آن روز چه‌ها، چشم تو؟ فرزند حسین! با نگاهی پر از امید به دستان عمو شاهد بدرقه‌ی آخر سقا بودی فقط این روضه برای غم عمری کافی‌ست: بی عمو، جد تو می‌آمد و آنجا بودی @hosenih از غم و رنج اسیری، سفر کوفه و شام خون اگر از دل هر سنگ نجوشد، چه کند؟ بعد از این کرببلایی که شدی راوی آن عالمی رخت عزا، با تو نپوشد، چه کند؟ باز هم پر زد و آمد که سلامی بدهد زائر چشم تو شد، چون دل جابر، دل من هست همنام تو، آن ماه و برایش چقدر، چقدر تنگ شده، حضرت باقر، دل من شاعر: https://eitaa.com/fatemi8
۱ 🔸ذکرِ من سلام من کیست حضرت باقر 🔸حجِّ من قیام من کیست حضرت باقر 🔸اسوه‌یِ تمام من کیست حضرت باقر 🔸زمزمُ و مقامِ من کیست حضرت باقر ایامِ شهادتِ یادگارِ کربلا... امام باقرِ ... ‌ امشب از همین جا... یک کاروانِ دل بریم مدینه... کنار قبر بی شمعُ و چراغِ امام باقر... 🔸یا باقر از فَرطِ غَمت افسُرده گشتیم 🔸از غُصّه جانسوزِ تو پژمرده گشتیم 🔸پنجُم امامُ و هفتمین معصوم هستى 🔸جانم فدایت پَس چِرا مَسموم هستى 🔸جسم شَریفت از چِه كم كم آب گشته 🔸بنگر كه صادِق از غَمت بى تاب گشته ایام یتیمیِ امام صادقِ... خیلی به امام صادق سخت گذشت... اما شیعیان نگذاشتند حضرت تنها بمونه... مدینه یک پارچه ضَجّه و ماتَم شد... همه به امام صادق سَر سَلامتی میدادند... میخوام بگم دلها بسوزه برای امام سجّاد... ای کاش یک نَفر با امام سجّاد همدردی میکرد... به جای اینکه بهش تسلیت بگن... غُلِ جامِعِه آوردند... دستهاش رو به گردن بَستند... پاها رو زیر شکم شتر... 🔸پایِ تو را به ناقِه‌یِ رَم کرده بَست شمر 🔸از کربلا به کوفه تَن ات زین عذاب سُوخت یک نگاه کرد به سمتِ بدنِ بابای غریبش حسین... نزدیک بود از شدّت غم و اندوه جان بده... یکوقت بی‌بی زینب عرضه داشت: مَالي أرَاكَ‌ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يا بَقِیَّةَ المَاضِين چیکار داری با خودت میکنی ای یادگارِ گذشتگان... میبینم داری جان میدی عزیز برادرم... فرمود عمه جان: ببین اینها بدنهایِ نحسِ خودشون رو دَفن کردند‌... اما بدن بابای غریبم حسین... عریان و بی‌کفن رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸کفَنی داشت زِ خاک و کفنی داشت ز خون 🔸تا نگویند حُسینِ بنِ علی، بی کفن است 🔸استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند 🔸آن هم از ضرب سمِّ اسب، شکن در شکن است https://eitaa.com/fatemi8
متن روضه ۲ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ... 🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم 🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم 🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم 🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم 🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد 🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم مصیبت امام باقر... مصیبت کربلاست... آخه این آقا یادگار دشت بلاست... همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر... 🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس 🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم 🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد 🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم خودم‌ دیدم... بدنِ جدِ غریبم حسین... رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا 🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم خودم دیدم اون لحظه ای رو که... خیمه هامون رو آتیش زدند... عُلیا مخدّره زینب... اومد خیمه آقا زین العابدین... صدا زد عزیزِ برادرم... دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند... ای ولیّ خدا چه کنیم... فرمود‌ عمه جان..‌. عَلَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد 🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار امان از اون لحظه ای که... این زن و بچه ها با پای برهنه... توی بیابون ها فرار میکردند... انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند... همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند... 🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی 🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی 🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه 🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی هیچوقت یادم نمیره... 🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند 🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی 🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی 🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی حسین... بیت آخرم باشه... یاصاحب الزمان منو ببخشید‌... 🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد 🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی (: قاسم_نعمتی) https://eitaa.com/fatemi8
🔲◾️▪️شهادت امام باقر(علیه السلام) تسلیت باد ▪️عاقبت آه کشیدم نفسِ آخـر را نفسِ سوخته از خاطره ای پرپر را ▪️روضه خوانیِ مرا گرم نمودی امشب روضه یِ آن همه گُل،آن همه نیلوفر را ▪️آخرین حلقه یِ شب هایِ محرّم هستم شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را ▪️باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است باورم نیست تماشای تَنی بی سر را ▪️باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدنِ ســوختنِ چـارقَــدِ دخــتر را ▪️غارتِ خود و عَلَم،غارتِ گهواره و مَشک غـارتِ پیرهــن و غـارتِ انگشتر را ▪️ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون می ریخت نیـزه هایی که رُبـودند سَــرِ اکبر را ▪️آه در گوشه ی ویرانه که دِق مرگ شدیم تا کـه همبـازیِ من زد نفسِ آخـر را ▪️کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم بیـن زنجیر نهـان کرد تَنی لاغــر را ▪️چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش،تکّه ای از معجر را حسن لطفی 🆔 @fatemi222