eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
33 عکس
33 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇       ✴️ شنبه 👈23 تیر/ سرطان 1403 👈7 محرم 1446👈13 ژوئیه 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🔘 ملاقات امام حسین علیه السلام با عمر سعد ملعون در کربلا. 😭منع آب از حرم امام حسین علیه السلام در کربلا. 🔘 اولین روز مکالمه موسی علیه السلام با خداوند. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅غرس اشجار. ✅مسافرت. ✅شروع به کسب و کار. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅شکار و دام گذاری. ✅و آغاز نوشتن کتاب و مقاله خوب است. 🚘مسافرت: مسافرت خوب است و به سلامت می روید و بر می گردید. 👶 مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و خوش قدم خواهد شد. 💑مباشرت امشب: شب یکشنبه مباشرت منعی ندارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج میزان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️آغاز به درمان و معالجات. ✳️کودک به گهواره نهادن. ✳️فروش طلا و جواهرات. ✳️و مباشرت نیک است. 🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، باعث مرگ ناگهانی است. 😴😴 تعبیر خواب : خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 8 سوره مبارکه "انفال" است. لیحق الحق و یبطل الباطل... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. و از این قبیل امور قیاس شود. کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶ 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
. السلام علیک یا علی بن الحسین یا علی اصغر مدد شش ماهه ای که هستی عالم فدای او کاری نموده که شده دل مبتلای او شش ماهه ای که جمع بزرگان نشسته اند در مکتب عنایت و لطف و ولای او دردانه ای که ساقی جام محبت است چشم هزار یوسف دل در قفای او نامش علیِ اصغر و شأنش چه اکبر است گویا که عالمی شده خلقت برای او ما را چه ارزشی که فداییِ او شویم باشد تمام جان دو گیتی فدای او با یک اشاره اش همه ی عالم وجود ریزد تمام هستی خود را به پای او قنداقه اش به دست حسین و رباب بود گل بوسه های سرخ عمو رونمای او دار و ندار عالمیان در پناه اوست ذکر فرشتگان سخن دلربای او مستانه جان دهند ملائک ز دیدنش صد نینواست مست نی و محو نای او با یک نگاه دلکش چشمان نافذش پر می زند کبوتر دل در هوای او آید اگر ز جانب دادار ، اختیار جان می دهند جمله ی مستان به جای او امضای نهضتِ گل زهرا وجود اوست باشد خدا به روز جزا خون بهای او جانانه ای که پیر خرابات نینواست باشد هزار ناله ی نی از نوای او باشد بهشت عشق خدا قبر اطهرش چون سینه ی پدر شده صحن و سرای او ✍ . .
حال عُشاق اکثراً با گریه بهتر می شود خوش به حال هرکسی که چشم او تر می شود عمر من دارد به پایان می‌رسد اما خوشم روزگارم با همین گریه به تو سر می شود زنده باشیم و خدا روزی کند در روضه ها گریه ی ما تا قیامت خرج معجر می شود کاسه ای خالی به دستانم گرفتم در گذر زینب کبری نگاهی گر کند زر می شود کوه صبر است و خدا صبری به او داده مگو… صبر او گر سر بیاید صبحِ محشر می شود دختر شیر خدا هم می شود شیر خدا کافی است اخمی کند صد فتح خیبر می شود این دم آخر تداعی می شود گودال سرخ زینب کبری که دارد بی برادر می شود التماسش کردم و گفتم مرو ، گفتم بمان هر قدم که میروی جانم ز تن در می شود گفتم آن پیراهنت را در بیاور از تنت گفتم آخر بر سر آن پیروهن شر می شود می روم از حال و گودال تو را میبینم و پیش چشمم زیر و رو تا اینکه پیکر می شود آن تن عریان لگد مال همه لشکر شده زیر سُمِ مرکبان افتاده پر پر می شود پیکرش در ظل خورشید است و دارد می رود خواهری راهی دیدار برادر می شود
روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی (1).mp3
1.34M
یازهرا🖤 🖤روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی🎙 ▪️▪️▪️▪️ روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین ...... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
608.8K
▪️نوحه شب هفتم محرم پاره پاره شد حنجر اصغر داغ او بنشست بر دل مادر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... هم تلظی کرد هم تکلم کرد تا نگریم من او تبسم کرد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... طفل عطشانم از نفس افتاد آخرین یارم تشنه لب جان داد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه حالی در خیمه برگردم از دل زینب با خبر گردم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... شد ز خون گلگون ماه روی او تا که تیر آمد بر گلوی او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... من دلم دارد آه عالمگیر او جدا از تن شد سرش با تیر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... در حرم طفلان بی قرار او می کشد مادر انتظار او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی آخرین یار باوفای من گشته قربانی در منای من این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه دل راه خیمه را پویم چه جوابی بر مادرش گویم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... ✍محمد نعیمی مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
      به به چه ابوالفضلی        جبریل ثنا گویش                                           ای جان همه عالمیان      قربان دو بازویش ************** بسم الله الرحمن الرحیم بر بسته چو بر بازو                  ورد دهنش یاهو  شد هل من مبارز گو شد بانگ هیاهو به فلك از هر طرف و هرسو             یارب ز كجا باشد  این شخص مسلسل مو یـا شیر ژیـان باشد یا پـی بیـان باشد                             یـا آنـكه امـیر بهر و بر كف ذالفقار آمد                                                      *************** چون شیر شكار آمد رو به كارو زار آمد                            فرزند امیر المومنین با جاه و جلال آمد بر آن خال هندویش بر سنبل گیسویش                    گویند و كه از گوش فرش قربان دو بازویش سردار سپه دار حرم آن فخر عرب میر عجم     آن صاحب شمشیردو دم رو به سوی آن قوم ظلم با طنطنه مصطفوی با دبدبه مرتضوی                      چون برق جهنده ز غضب سوزنده شرارآمد **** فرزند علی با نور جلی دامن به كمرز دلم یزلی          رو به سوی آن طایفۀ  بی غیرت و عار آمد ازدوری آن شاهنشه دین بسی عقده در دل شد         رو به سوی آن طایفۀ  اوباش واراذل شد  چون ماه شب چهاردهم بنشسته به روی زین                آن حبل المتین دین آن ترجمۀ یاسین روکرده به سوی حرم و شاهنشه ملك دین                     آن ضیغم شیر افكن آن زادۀ خیبر كن                                        یك نعره كشیدی ز جگر چون ابر بهار آمد  
اى آب فرات! تشنه‌ام گر چه من خون جگر، اى آب فرات!  کودکانند ز من تشنه‌تر، اى آب فرات!   کودکان را نبُوَد تاب عطش، رحمى کن  که فتاده است به دل‌ها شرر، اى آب فرات!   آتش تشنگى اندر حرم افتاده، مگر  نیستت از دل آنان خبر؟ اى آب فرات!   من گذشتم ز تو عطشان، تو هم از من بگذر  آبرویم بر زهرا نبر، اى آب فرات!   خوردن آب چو از سرعت من می‌کاهد  من تأمّل نکنم این قدر، اى آب فرات!   زودتر تا برسى بر لب عطشان حسین  کن دعا تا بروم زودتر، اى آب فرات!   باغبان تشنه‌تر از باغ خزان دیده بُوَد  لاله‌هایش همه خونین‌جگر، اى آب فرات!   برده بىشیرى و بى‌آبى از اصغر، تب و تاب  گر توانى به لبش کن گذر، اى آب فرات!   آب دادن به کس و خویش نخوردن هنر است  در کسى نیست چون من این هنر، اى آب فرات!   بر لب آب، «مؤیّد» ز لب تشنه‌ی ما یاد می‌کرد به اشک بصر، اى آب فرات!  
آب فرات... تا به ابد خاک بر سرت - حسین زحمتکش لعنت به تو فرات! به موجت به بسترت! لعنت به قطره قطره ی آب محقر ات!   این ننگ تا قیام قیامت وبال توست... پیش ات حسین تشنه و نوشیده کافرت   خود را منافقانه گوارا مخوان! که خوب در کربلا عیان شده آن روی دیگرت   خاک از شراره های عطش کاست جای تو! ای آب! تف به غیرت از خاک کمترت   تیری که از زیارت شش ماهه می رسید گفت از گلوی خشک و نشد حیف باورت   *   باید از اینکه هست گلآلوده تر شوی... آب فرات! تا به ابد خــــــــــــــاک بر سرت!                                    
4_5848423904304958854.mp3
24.02M
چه رویی چه ماهی، چه نوری چه راهی چه شیری دلیری، چه امیرِ سپاهی ای ساقیِ لشکر حسین ای ثانیِ حیدر حسین ای تکیه گاه حرمِ نور آرامشِ خواهر حسین ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو چه غوقا شمیمی، چه ماه کریمی أخا یا ابالفضل، چه خطاب عظیمی ای جان به کف آمده به کف معیار آقایی و شرف سر حلقه‌ی حلقه‌ی وصال سرلشکر لشکر نجف ای شرافت مبتلای دست تو ای شفاعت خون بهای دست تو گره کور دلم را وا نکرد به خدا دستی سوای دست تو «ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو» چه دست شفیعی، چه خوان وسیعی چه لطف مدامی، چه امیرِ مطیعی ای منبع نور و نفحات شه زاده‌ی شاه عرسات ای رهنما در سفر عرش از عرشه‌ی کشتی نجات ای دو دنیا در ازای دست تو دل ما دولت سرای دست تو دست زهرا کرده از باقی سوا سینه‌زن‌ها را برای دست تو ای ساقیِ لشکر حسین ای ثانیِ حیدر حسین ای تکیه گاه حرمِ نور آرامشِ خواهر حسین ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو چه خشم مهیبی، چه مهر نجیبی چه خصم عدویی، چه حبیب حبیبی، (یا حبیبی) چه چشمی چه سحری، چه خشمی چه قهری چه بحر عمیقی، که رسیده به نهر نهر فرات و تبِ حرم سقایی صاحب علم ماهم همه تشنه‌ی توئیم به مادرت فاطمه قسم شده نازل آیه آیه دست تو روی سحرا ردّ پای دست تو فاطمه دیده در آن سحراحسین بوسه میزدبرکجای دست تو ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[170].mp3
21.75M
رفتی برادرت تنهاتر شد رفتی مُجیب عالم مضطر شد .در دل نخلستان تا که علم افتاد خواهرمان زینب بین حرم افتاد زجرِ شنیدن هلهله ها را آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده به که گویم من دردم بی تو باید برگردم علمدار علمدار علمدار💔 ای نخل خشک خونین دستت کو ای ماه ام البنین دستت کو بی تو تک و تنها در دل این دشتم در پی دست تو روی زمین گشتم لحظه ی دیدن مشک دریده فرق شکسته و دست بریده قامت من خم شد . کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی علمدار علمدار علمدار💔 مشک را آوردی تا پای جانت با دست و با کتف و با دندانت این چه بلایی بود بر سرمان آمد بهر تسلّایش مادرمان آمد . رفتی و تشنه تر از همه بودی تشنه دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد آمد اما خیلی دیر دیده ات را بسته تیر علمدار علمدار علمدار💔
[WWW.FOTROS.IR]ma1401051108.mp3
31.7M
شبای پریشونی با چشمای بارونی مث چشمه ای اما بازم تشنه می مونی . برا اون که مرد مرداس حرمش شبیه دریاس علمش همیشه بالاس یا مولا یا مولا یا عباس . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار . وفامون اباالفضله صفامون اباالفضله . به اذن خود ارباب آقامون اباالفضله . پسر رشید مولاس سپر عزیز زهراس قمر تموم دنیاس یا مولا یا عیاس . ستاره شبای من ابالفضل همه نفسای من ابالفضل . تویی که حال دلم و میدونی تویی که پای عاشقا می مونی . میدونی که جای دیگه نمیرم آرزومه برای تو بمیرم . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار . دلی که گرفتاره نداره دیگه چاره کلید دل ارباب تو دست علمداره . لقبش امیر و سقاس آقای دلای شیداس یه نیگاش دوای درداس یا مولا یا عباس . سینه زن خواهرتم اباالفضل گدای برادرتم اباالفضل . همه آب و گل منی علمدار همه چی دل منی علمدار . دلی که شده دیوونه واویلا نوحه برا تو می خونه واویلا . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار .
[WWW.FOTROS.IR]ma1401051505.mp3
20.89M
قمر آل الله سپر ثارالله پسر اسدالله فی امان الله با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا هنوز نرفته تموم بال و پرم ریخته هنوز نرفته غم دنیا تو دلم ریخته هنوز نرفته حرم آشوبه بهم ریخته بچّه هام سرگردون دست پر از میدون بیای ان شاءالله فی امان الله از صبح که هر خیمه چند تا شهید داده بعد از خدا دستات به ما امید داده هنوز نرفته یه لشکر فکر یه گهواره‌ان هنوز نرفته نگاه از ما برنمیدارن هنوز نرفته حسینو راحت نمیذارن بی کسی شد آوار توی این شام تار بی پناه شدم ای ماه فی امان الله تا خیمه ها عطر یاس کبود اومد وقتی عمود روی فرقت فرود اومد هنوز نرفته دارن میمیرن کبوترها هنوز نرفته دارن میترسن دخترها هنوز نرفته گره زد زینب به معجرها ای وای حسین با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا