دین خدا معطل زیر و رو کشیدنهای رگههای جاهلیت در جمهوری اسلامی و کارگزاران سکولار آن نمیماند. حلقهی حاکمیت اگر اقامهی سخت حجاب شرعی در محیط عیان و رایان ایران اسلامی کرد که حلقههای میانی امت در اقامهی نرم میمانند، و اگر نه دست مکتبیها بسته نیست. و قد أعذر من أنذر...
جنگ به قوارهی امت هماین است که اسرائیل نفر حرکت حزبالله در سوریه را میزند و امریکا ستون حشدالشعبی در سوریه را میزند تا سنیهای صهیونی خط امداد دمشق به بیروت را قطع کنند. محور مقاومت هم قرار بود گذار از قوارهی جنگ ملی به جنگ امی باشد که در میانهی راه، تهی از معنا شده است...
در بارهی اقامهی سخت تا نرم حجاب اسلامی ملاحظاتی وجود ندارد؛ آن چه در بارهی آن ملاحظاتی وجود دارد اصل اسلام و تشیع کارگزاران عرفی نظام است...
هنگامی که ارتش هار اسرائیل در حال آواره کردن چند بارهی اهل قبله در بیتلاهیا در فلسطین است و ما در ایران در حال لاس زدن با امریکاییم یعنی محور مقاومت وجود خارجی ندارد، و اگر داشته باشد از ساختمان دولت رد نمیشود...
تروریست تکفیری خواندن یا مسلحین سوری خواندن این باغیهایی که در شمال سوریه با آنها میجنگیم معنا را نمیرساند؛ آنها را به نام خودشان باید خواند: سنیهای صهیونی...
آن چه در شمال سوریه به پشتگرمی اسرائیل و برای پشتبانی اسرائیل با ما میجنگد تسنن صهیونی است...
پس از اسارت مفت انبوه شیعیان در شمال حلب به دست سنیهای صهیونی جا دارد که بچههای بالا کلاهشان را بالاتر بگزارند...
تروریست حد وسط شرعی نیست و هیچ حکمی بر آن بار نمیشود. اینها که در شمال سوریه با آنها میجنگیم را چه باید بخوانیم؟ مسلحین سوری، سلفی ناسره، تکفیری بدخیم، و از همه دقیقتر: سنی صهیونی...
طی سالها سویههای مختلفی از سلفیها و نوسلفیها را در عالم اسلام تجربه کردهییم؛ آن چه اکنون در شمال سوریه با آن میجنگیم یک سویهی تازه است: سلفیهای مسلح صهیونی...
شورای عالی امنیت ملی که اسمش رویش است و هماین است ستاد کل نیروهای مسلح؛ این یعنی مصلحت امت فرای امنیت ملی در جایی دیگر تدبیر باید شود. این اگر نبود حاج قاسم مستقیم به حضرت رهبر گزارش نمیداد...
سقوط دیر میماس به دست ارتش اسرائیل و بسته شدن عقبهی حرکت حزبالله در خیام تا مرجعیون به ما نشان دادن که حذف مؤلفهی مذهب از نبردهای اکنونی شلیک به پای خودمان است، حتا اگر دستمان به وحدت یا تقریب یا تعایش بند باشد...
کباب خوردن شما در دمشق باعث نشد که عائلهی شیعهی اسیر شده به دست سنیهای صهیونی در حلب علف نخورند. کار جنگ با نمایش سامان نمییابد...
عملیات وعدهی صادق سه اکنون دیگر بیات شده است. واقعیت آشوبناک منطقهی شام نبرد طوفانالأقصی دو را میطلبد...
غائلهی ژینا تمام شد. پس از دو سال جنبش فواحش اکنون از درون دولت تا کف کوچه و کافه و آکادمی به هتک فاحش شریعت محمدی و حجاب شرعی سرگرم است...
کارگزاران سکولار نظام هماینهایند که باور به اقامهی سخت و حتا نرم شریعت محمدی و حجاب شرعی در قوارهی حکمرانی را ندارند؛ رگهها و گرههای جاهلیت در جمهوری اسلامی ایران...
تورانشهر همآن قدر ضد اسلامشهر است که آن چه بینهی ایرانشهری خوانده میشود؛ و این دو در این ضدیت ابائی از همدست شدن با صهیونشهر ندارند...
آن چه قانون حجاب خوانده میشود هر چند خود یک قانون عرفی است، اما عمق نفاق و کفر کارگزاران سکولار نظام را پیش چشم همه آورده است...
لبنانزده شدن عارضهیی است شبیه دریازده شدن یا ارتفاعزده شدن؛ ایرانیهایی که فرصت همهوا شدن با منطقهی شام را نداشتهاند خواهناخواه لبنانزده میشوند. سادهترین نشانهی محتوای رسانهیی لبنانزده که خبرنگاران و مستندسازان پروازی در سرگیجه، از این منطقه میسازند دافنگاری است...
سویهی پارسی امت اسرائیل با حمله به حجاب شرعی، توجه محیط رایان و حتا عیان ایران اسلامی را از حملهی سویهی عربی امت اسرائیل به حلب و حماه و حمص در سوریه برگردانده است؛ با این تفاوت که خلاف حلب هنوز خط حجاب نشکسته است که ابطالطلبهای هار به طرف قلب امالقرای شیعه سرازیر شوند...
در مسألهی حجاب مدتها است که کار از جهاد تبیین گذشته است و جهاد تفسیق و جهاد تکفیر میخواهد که ریز تا درشت شریعتستیزهای سکولار شرمنده تا درنده در دولت-ملت را نرم تا سخت سرکوب کند...
آنها که هنوز در ایران نفهمیدهاند با قطع مسیر پشتبانی سوریه به لبنان و رسیدن سنیهای صهیونی در سوریه به پشت دیوارهای زینبیه و لشکرکشی خیالجمع اسرائیل با پایان آتشبس، به جنوب تا بیروت خواهد فهمید که از چه: رأی دادن به نامزدهای صورتی انتخابات در حکم محاربه با امام زمان است...
دولت چهاردهم، دولت دوم بنیصدر است؛ دولت الغارات؛ زمین میدهد و زمان میخرد، و از پشت خنجر میزند...
حاج احمد متوسلیان دندان کرمخورده بود؛ حاج قاسم سلیمانی موی دماغ بود؛ یکچند سال دیگر هم که بگذرد ابطالطلبهای سکولار ایرانی پشت رسانهها زبان باز خواهند کرد که سید حسن نصرالله برای آنها چه بود...