eitaa logo
فاطمیون
257 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
پاسداری از حجاب وعفاف مدافعین چادر زهرایی هرکدام از ما می تواند باتبلیغ شیوه حجاب اسلامی یه مجاهد فی سبیل الله باشیم. @fatemyyon
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢آزادی بیان به سبک غربی 🔻پلیس مبارزه با تروریسم "کوزوو" خانم "اقبال هودوتی" را به دلیل اشتراک گذاری پستی در حمایت از دستگیر کرد 🔻خانم "هودوتی" در صفحه فیس بوکش نوشته بود: شما وقتی بزرگ یک خانواده را می کشید در واقع همه اعضای آن خانواده را کشته اید انتقام یک ضرورت است ولی حد و مرز آن معلوم نیست 🌐منبع: https://balkaninsight.com/2020/01/08/kosovo-arrests-woman-who-urged-revenge-for-iranians-assassination/ 🌸 https://eitaa.com/fatemyyon
💢آزادی بیان به سبک غربی 🔻پلیس مبارزه با تروریسم "کوزوو" خانم "اقبال هودوتی" را به دلیل اشتراک گذاری پستی در حمایت از دستگیر کرد 🔻خانم "هودوتی" در صفحه فیس بوکش نوشته بود: شما وقتی بزرگ یک خانواده را می کشید در واقع همه اعضای آن خانواده را کشته اید انتقام یک ضرورت است ولی حد و مرز آن معلوم نیست 🌐منبع: https://balkaninsight.com/2020/01/08/kosovo-arrests-woman-who-urged-revenge-for-iranians-assassination/ 🌸 https://eitaa.com/fatemyyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو ماشین نشستم گفتم ببخشید عزیز ،میشه ضبط و خاموش کنی؟؟؟؟ .گفت حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه..... گفتم میدونم .....ولی عزادارم! گفت :شرمنده و ضبط و خاموش کرد.... گفت تسلیت میگم اقوام نزدیک؟؟؟؟ گفتم بله. از دنیا رفته.... گفت واقعا متاسفم.داغ خیلی بده.... .منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید .بنده ی خدا راحت شد. . بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟ گفتم نه.مجروح بود.... پرسید یعنی چی؟؟؟ گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد کتکش زدن. گفت جدأ؟شما هیچکاری نکردی؟ گفتم ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم..... گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد بود؟؟؟ گفتم آره.مادرم ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت.... گفت حاجی ببخشیدا عجب آدمای بی ناموسی بودن!من خودم هر غلطی میکنم ؛گاهی عرق هم میخورم . ولی پای که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم .... بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون مثل تو بودن مدینه..... نمیذاشتن به   جسارت بشه......سکوتم و که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم.... گفتم نه خواهش میکنم ...واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه باشه... گفت اخی جوون بودن؟ گفتم اره بود... پرسید گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون.... حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هست...این هجده ساله همه ی ما شیعه ها،..... مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده.... گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم..... نمیدونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره...راستی حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته برا محرمه ولی خب اگه دوس دارین بذارم.... جواب ندادم..داشبورد و وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط .نوای آشنایی بود. من بودم و راننده و صدای بلند مداحی و نگاه خیسم به اطراف.... . . https://eitaa.com/fatemyyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ ڪس با بےحجابے بہ جایے نرسیده ... ￿ ܓ✾☘✾☘✾☘✾☘✾☘✾ حرفم رو به اونایی هستـ👈🏼 کہ فڪر میڪنند🤔 کہ چون چادر سر میڪنم املمـ🙄 و هیچے نمیفهممـ😕 باید بگمـ🙂 دقیقا اشتباه فڪر میڪنید😠 کہ چیزے کہ نیازه رو میدونم و میفهمم.. ❣چـادرم بہ هیچ عنوان مانـع پیشرفت من نمیشود..✋🏼⛔️ ✅یہ نصیحتـ❗️ بہ کسایے کہ این جورے فڪر میکنند😏 باید بگم کسے کہ تورو بخـواد💞 نگاه بہ زیبایے اندامت نمیڪند😱 نگاه بہ زیبایے اندیشہ ات میڪند😉👌🏻 ☑️بدون کہ هیچ ڪس با بےحجابے بہ جایے نرسیده این رو تاریخ ثابت ڪرده... والسـلام. . . https://eitaa.com/fatemyyon
🌹🍃 پاییز امسال با فامیلامون رفته بودیم گردوچینی! الحمدلله تقریبا بدحجاب نداریم مگر یکی دو نفر که اتفاقا یکیشون اونروز اومده بود و فضا کم کم داشت میرفت به سمت شوخی و خنده مردا با اون. آقایون وقتی دیده بودن که ملینا خودشو سفت نگرفته بدشون نیومد که اینجوری یه حالی هم ببرن. رفتم پیشش و کیسه گردوهامو گذاشتم کنار. گفتم چقدر جمع کردی؟ کیسه رو نشون داد و گفت: فکر کنم دو کیلویی بشه. گفتم: من از گردوهای سمت شما نچیدم. میشه دوتا بردارم مزه کنم. گفت بردار. برداشتم و سر حرف رو باز کردم. چند لحظه بعد یه دونه دیگه برداشتم و خوردم. گفتم چه خوشمزه است!! دوباره اجازه گرفتم و دوتا دیگه برداشتم و شکستم. « حتی یه ذره شم بهش ندادم 😜 » بازم دست بردم و یکی دیگه آوردم بیرون. بد نگام میکرد. جابجا شدم یه جوری که انگار میخوام ده‌تا دیگه بخورم گفتم: بازم میشه بردارم؟ گفت: نه... گفتم یه دونه دیگه! گفت: همینطور یه دونه یه دونه داری تمومش میکنی!! گفتم: حالا با یه دونه دیگه که اتفاقی نمیفته... گفت: چرا میفته... گفتم: پس چرا اولش اجازه دادی؟ گفت: نمی دونستم اینقدر اشتها داری! گفتم: یعنی اگه می دونستی نمیذاشتی بردارم؟؟ گفت: نه همون اندازه که ازش گردو گرفته بودم از گردوهای خوش‌رنگ و بزرگ خودم برداشتم و ریختم تو کیسه‌اش. گفتم: حواست باشه. شیطون میخواد ذره ذره حیا رو ازت بگیره. تا همین پریسال چادری بودی ولی حالا موهاتم بیرونه!! گفت: حالا چهارتا لاخ مو که اتفاقی نمیفته. گفتم: اینو خودتم قبول نکردی. مطمئن باش خدا هم قبول نمیکنه. https://eitaa.com/fatemyyon
👖شلوار لــــــی را برایمان فرستادند! اول زیاد هم بــــد نبود!🤔 بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا! پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد!  و دخترانه اش از پایین! 🔻چادر شــد... مانتو های بلند... مانتو ها ذره ذره آب رفت! حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوز نامید! چادرِ چادری ها هم کم کم یا تبدیل به شنــــــل شدهـ یا آنقــــــدر نازک که... ¤بودنش طعنه ایست به نبودنش¤ حالا که دیگر شلـــــوار جایش را به ساپـــورت داده! روسری ها هم که از عقب و جلو آب رفته! 💠مانده ام فردا فرزندان این نســــــل هنوز هم... "مـــــــــــــــــادر" را... اسوه پاکی... و... "پــــــــــــــــــــدر" را... مظهر مردانگی میدانند! كاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند...✔️ و... زنان شوكت زن بودنشان را...✔️ كاش مردان هميشه مرد باشند...✅ و... زنان هميشه زن...✅ به ڪجا چنین شتابان؟؟؟ https://eitaa.com/fatemyyon
هدایت شده از ذخیره
حرفای یه #دختر_چــادری که ده هزارتا لایـ❤️ـڪ تو بیتاڪ داشته بخون‼️