#دوشنبه ها #تاریخ_تطبیقی 👇👇

#تاریخ_تطبیقی #جلسه_صد_و_چهل_و_چهارم #قسمت_صد_و_چهل_و_چهارم #استاد_طائب 🔹 موضوع: بررسی دوران غیبت‌کبری ( تبارشناسی قوم #مغول) در بحث امروز صحبت در مورد این است که منشا تربیتی چنگیز خان کجاست؟ از نوع رفتار، سیاست‌ها، سازماندهی سپاه و اقدامات او می‌بینیم که مبنا و منشا حرکت‌های او یهودی است. یهود انسان‌ها رو سه دسته می‌کند: یک: نژاد برتر (نژاد یهود) دو: نژاد غیر یهود که سلطه یهود رو بپذیرد. این‌ها حق حیات دارند. سه: کسانی که سلطه یهود را نپذیرند باید کشته شوند. با مطالعه قرون هفتم تا اوایل قرن دهم درمیابیم چیزی که در تاریخ نوشته میشه فقط کشتار و قحطی‌ها، کمبودهاست. در این فضای کشتار دو جریان را میبینید: جریان حق و جریان باطل. جریان باطل چهره‌های مختلف دارد؛ دستگاه خلافت عباسی باطل محض است یعنی رفتار اون‌ها بهتر از چنگیز نیست، حاکم بغداد با نام اسلام همون بردگی و شراب خواری و زنبارگی را می‌خواهد. این‌ها هر دو در یک جبهه باطل قرار می‌گیرند و با هدف از بین بردن جبهه حق و اسلام نابی که پیامبر آوردن آمدند. با بررسی جبهه کفر میفهمیم چنگیزی می‌آید می‌شود یک فرمانده واحد و وحدتی را هم ایجاد می‌کند. چنگیز دارد از یک پشتیبانی نهانی(یهود) پشتیبانی می‌شود. در مقابل جبهه حقی را میبینید که باقی مانده و بلکه توسعه و رشد پیدا کرده است.جبهه حق هم یک چهره نهانی دارد که رهبری می‌کنه و این جبهه را نگه می‌دارد. اگر می‌خواهیم متوجه بشیم که غائب بودن امام زمان یعنی چی؟ در همین دوران که سلطه نابودسازی حق قوی است شما می‌بینید که اون اسلام ناب در درون این تهاجم چگونه می‌آید و جلو می‌رود و تا کجا می‌رسد.

خلافت عباسی ذاتش باطل است و عالمی که بیاید به این آدمی که در بغداد رئیس است نام خلیفه رسول الله بهش بده در حالی که می‌دونه این شراب می‌خوره این عالم از او بدتره این قطعاً از اون فاسد‌تر است و در زمره روحانی اسلام ناب نیست. اما علمایی که هیچ کدام چنگیز و خلفای عباسی را تایید نمی‌کردند، نمی‌خواهم بگویم عَلَم مبارزه برداشته بودند نه، اما عالم اسلام ناب است. در تهاجم مغول میبینید این تیپ رشد می‌کنند و می‌آیند بالا. بطور مثال: شطرنج سیاست را توجه کنید، شطرنج در ظاهرش دارای مهره سیاه و سفید است و گاهی دو نفر با هم بازی می‌کنند، گاهی یک نفر است مهره‌های سفید و سیاه را هر دو رو عوض می‌کند یعنی در اینجا برنده بازنده است و بازنده برنده است. معول و حکومت بغداد در حقیقت فاسق هستند و در یک جبهه هستند و هر دو مهره سیاه و سفید هستند در اینجا یک میدان سومی است که او هدف است که از بین برود. جریان مغول وقتی می‌آید اما میبینیم اون میدان سوم خوب رشد می‌کند و می‌آید بالا، اون جریان حق و خلوص. فرق ظهور و غیبت این است که ایشون از متلاشی شدن فقط می‌تونه نجات بدهد و بیاید آرام آرام تا برسه به قدرت اندک حق. در بحث مغول خواجه نصیر است که می‌آید در کنار هلاکو ظهور و بروز پیدا می‌کند و هلاکو را مهار می‌کند و تردیدی نیست که خواجه مهره سیاه و سفید را کامل می‌شناخت و به نوعی عمل می‌کنه که اون اسلام توسط این‌ها از بین نرود. نکته: سنت تاریخ این است که وقتی که وارد میدان عمل می‌شوید و گسترش پیدا می‌کنید مدیریت‌هایت دیگر نمی‌تواند درست قضیه را جمع بکند و در میان تناقض‌ها قرار می‌گیری و کار از دستت خارج میشود. در جریان مغول آرام آرام زنان مسیحی وارد می‌شوند و زنان برجسته را به فرماندهان می‌دادند. طبیعتاً از این بچه‌دار می‌شد و بچه شاهزاده مسیحی است. همین می‌آید و بعداً می‌شود رئیس و در نتیجه می‌بینید که منگوقاآن گرایشات مسیحی دارد. مغول از اول براساس برده‌سازی آمده اما توسعه قدرت پیدا می‌کند و اون اقتدار بردگی به هم می‌خورد، مجبور می‌شود با واقعیت‌ها یک مقدارشو انطباق بدهد، در اینصورت مدل اثرگذاری جریان یهودی بر دستگاه حاکم متفاوت می‌شود.

صدای ماندگار؛ 🔔 سخنرانی شهید شهید حسن باقری برای اولین بار منتشر شد 👈 نظر شهید حسن باقری در مورد ولایت فقیه با ما همراه باشید https://eitaa.com/defamoghaddas_ir •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•

. 🇮🇷سالروز آغاز رهبری و ولایت ولی امر مسلمین، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظ الله گرامی باد. 🌷🌷سلامتی رهبر عزیزمان پنج صلوات🌷🌷🌷

#هیئت_مجازی حسینیه منتظران شهادت سه شنبه ها #دعای_توسل هدیه به روح شهدا، امام و درگذشتگان ، صلوات @fatholfotooh