این فایل را یکی از بچه های کلاس تا الان یادداشت کرده است فصل‌اول‌وبخشی‌از‌فصل‌دوم.pdf مباحثی که تا به امروز یاد گرفتیم جلسه دیروز رو در گروه میفرستم 👇👇🗣@fawz_rastegary

امشب دلم هواتونو کرده آقا چه زیارت نامه محشری دارید؟ نام پدرتون که میاد تن آدم میلرزه اما دلش قرص میشه 👇👇🗣@fawz_rastegary

اردوی توانمند سازی نوجوانان گروه تربیتی سرچشمه آمل 👇👇🗣@fawz_rastegary

امامت در روایات ۲ . حجه الاسلام خاکزاد . هیات روضه الشهدا آمل 👇👇🗣@fawz_rastegary

میتوان این پیرمرد الهی را دید و اشک در چشمان حلقه نزد؟ و خدایی که همین نزدیکی هاست 👇👇🗣@fawz_rastegary

#معرفی_فیلم #باهم_ببینیم شاید حوصله تان از دیدن این فیلم به سر آید اما برایم جالب بود که چطور با سبک خاصی عرفان خود را معرفی میکنند و به آن شکل و شمایل زیبا میبخشند نوشتار پایین را سالها پیش نوشته ام https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/7599/94971/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B0%D8%A8 👇👇🗣@fawz_rastegary

🎧 سلوک اجتماعی - جلسه هشتم ▫️هشتمین جلسه سلوک اجتماعی، فصل اول از معنویت دینی در شامگاه چهارشنبه ۳ آبان‌ماه ۱۴۰۲ در مسجد خیر واقع در میدان شهدا شهر تهران برگزار شد. #سلوک_اجتماعی #استاد_یزدان_پناه 💠 کانال استاد یزدان‌پناه https://eitaa.com/ostad_yazdanpanah

✅#تلنگر ⛔️بچه‌ها می‌بینن! ‌‌ 🔞طبق تحقیقات پوشش‌های نامتعارف بزرگترها باعث درگیر شدن ذهن بچه‌ها با مسائل جنسی و بلوغ زودرس میشه. پایین اومدن سن بلوغ، بچه‌ها رو در معرض خطرات عجیبی قرار میده که تو این کلیپ بخشی از اون رو توضیح دادیم 👇👇🗣@fawz_rastegary

دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد محراب می نالید؛ منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بود سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت 👇👇🗣@fawz_rastegary

🏴فاطمیه گریه امیرمومنان علی(ع) در شهادت حضرت فاطمه(س) از زبان #مسعودی از علمای اهل تسنن. مسعودی(م346ق) می نویسد: و لما قبضت جزع عليها بَعْلها علي جزعاً شديداً و اشتد بكاؤه و ظهر أنينه و حنينه و قال في ذلك: لكل اجتماع من خليلين فرقة و كل الذي دون الممات قليل‏ و إن افتقادي فاطما بعد أحمد دليلٌ على أن لا يدوم خليل‏ ترجمه: بعد از وفات #فاطمه(س)، شوهرش #على(ع) از غم مرگ او بسیار #گریه و فغان كرد و شعرى گفت بدين مضمون: «اجتماع هر دو دوست بفراق ميكشد اما هر چه بجز مرگ باشد نا چيز است اينكه من فاطمه را از پى احمد از دست دادم نشان ميدهد كه دوست دائم نمى‏ ماند» 📚زبیربن بکار، اخبار الموفقیات، ص194؛ 📚مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج2، ص291. 👇👇 🌻👇👇🗣@fawz_rastegary