eitaa logo
فضائل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
600 دنبال‌کننده
4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما. قال الامام الحسین علیه السلام: «افعل خمسة اشیاء و اذنب ما شئت، فاول ذلک: لا تاکل رزق الله و اذنب ما شئت، و الثانی: اخرج من ولایة الله و اذنب ما شئت، و الثالث: اطلب موضعا لا یراک الله و اذنب ما شئت، و الرابع: اذا جاء ملک الموت لیقبض روحک فادفعه عن نفسک و اذنب ما شئت، و الخامس: اذا ادخلک مالک فی النار فلا تدخل فی النار و اذنب ما شئت.» امام حسین علیه السلام فرمود: ۵ کار بکن هر چه خواستی گناه کن. اول: روزی خدا را نخور دوم: ازسلطنت خداخارج شو سوم: جایی برو که خدا تو را نبیند چهارم: وقتی عزرائیل اومدجانت رابگیردجانت را نده. پنجم:وقتی خواستندتورابه جهنم ببرند نرو جوان اندکی فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیت های طرح شده چاره ای جز توبه نداشت. بحار ج ۷۸ ص ۱۲۶ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧕سوده حمدانی، زنی که نماز جمعه را به هم ریخت 🕌نماز جمعه به معنای واقعی 🎤نهضت امر به معروف و نهی از منکر را سرکوب نکنید نه در فیضیه قم ، نه در دانشگاه ، نه در جامعه ، و نه در نماز جمعه 🌺نماز جمعه میثاق با ولایت. https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0 خبر ....خبر از :( ♥️ به تمام ...( 💔 دل شکسته ها ..😭 لطف و عنایت ...شروع شد ✋ این الحسینیون ♥️ ولایت شروع شد ♥️
حضرت امام حسين سلام الله علیه : لا تَرفَعْ حاجَتَكَ إلّا إلى أحَدِ ثَلاثَةٍ: إلى ذي دينٍ أو مُرُوَّةٍ أو حَسَبٍ جز به نزد يكى از اين سه كس حاجت مبر: ديندار يا صاحب مروّت يا داراى اصالت خانوادگى تحف العقول ص247 https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أنامـجنون‌الحسیـن:) چه‌ڪنم‌دست‌خودم‌نیست؛ ڪہ یادت‌نڪنم! خواستےدل‌نبرۍتابه‌توعادت‌نڪنم!. فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
🔘 شيطان تا چه وقت از انسان می ترسد...؟! ▪️عن اسماعیل بن ابی زیاد عن ابی عبدالله عن ابیه عنه آبائه عن امیر المومنین علیهم السلام قال قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لاَ يَزَالُ اَلشَّيْطَانُ هَائِباً لاِبْنِ آدَمَ ذَاعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ اِجْتَرَى عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي اَلْعَظَائِمِ. ▪️امام صادق از پدرانش از امیرالمؤمنين عليهم السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مي كند كه فرمود : تا زمانیکه فرزند آدم نمازهای پنج گانه را در وقتش بخواند همواره شیطان از او بیمناک بوده و میترسد پس هر گاه آن نمازها را ضایع کرد، شیطان بر او جرأت پیدا میکند و او را به گناهان بزرگ می کشاند. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱ ص۲۳۰  https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0
🔴 داستان جوان فاسد و امام حسین(ع) استاد علی اکبر مهدی پور در کتاب «جرعه ای از کرامات امام حسین» می نویسد: یکی از خطبای ارجمند در قائمیّه اصفهان در ایام نیمه شعبان سال 1389ش برفراز منبر گفت: دو ماه پیش با جوانی به نام رضا آشنا شدم که سرنوشت خود را برای من تعریف کرد. گفت: من جوانی شرّ بودم... جز نماز و روزه هرکاری انجام می دادم. شب عاشورا پدر و مادرم به حسینیه رفتند، من به دنبال کثافت کاری خود بودم، در مسیر خود دختری را سوار کردم که می خواست به حسینیه برود، او را به زور به محلّی بردم و خواستم اورا اذیت کنم، هرچه گریه و تضرّع کرد و گفت: شب عاشوراست، اعتنا نکردم. گفت: من علویّه هستم، به پاس حرمت مادرم حضرت زهرا مرا رها کن، اعتنا نکردم. گفت: بیا امشب با امام حسین معامله کن، امام حسین دست عطوفتش را برسر تو بکشد. نام امام حسین در تمام اعماق دلم تأثیر گذاشت، او را سوار کردم و دم در حسینیه پیاده اش کردم. به خانه برگشتم، تلویزیون را روشن کردم، داستان عاشورا را تعریف می کرد و در نصف صفحۀ تلویزیون تعزیه را نشان می‌داد که بر سر کودکان تازیانه می زدند. بی اختیار اشکم جاری شد، مدتی نشستم و گریه کردم. مادرم آمد، تا وارد خانه شد، پرسید: رضا چه شده؟ گفتم: هیچ، گفت: نه، از همه جای اتاق، بوی امام حسین می آید. فردا بی اختیار به حسینیه رفتم. همۀ بچه های محل مرا می شناختند و می دانستند که من اهل هیأت نیستم، چون سرتاپا شرّ هستم. رئیس هیأت گفت: آقا رضا! تو هم حسینی شدی؟ گذرنامه ات را بده تو را ببرم کربلا. گفتم: پول ندارم، گفت: با هزینۀ خودم می برم. به فاصلۀ چند روز رفتم کربلا، همه رفتند حرم، من خجالت می کشیدم. بالاخره من هم رفتم. چند ماه بعد هم مرا به مکه برد. از مکه برگشتم، مادرم گفت: رضا! دختری برایت درنظر گرفتیم. رفتند خواستگاری، روز بعد من رفتم، دختر برایم چایی آورد، تا چشمش به من افتاد، فریاد زد: یا زهرا! و بیهوش شد. وقتی به هوش آمد، گفت: دیشب حضرت زهرا علیها السّلام را در عالم رؤیا دیدم، عکس این جوان را به من نشان داد و فرمود: فردا من برای تو خواستگار می فرستم، مبادا رد کنی. السلام علیک یا اباعبدالله... بیاید هممون با امام حسین معامله کنیم.. https://eitaa.com/fazaelamiralmomenin0