eitaa logo
فکرت
9.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
152 فایل
💡 فکرت؛ روایتگر اندیشه، پیشرو در گفتمان 💡 در جست‌وجوی حقیقت، باید متفاوت اندیشید...💎 📚نگاهی عمیق به: فلسفه، سیاست و جامعه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @Fekrat_Admin1
مشاهده در ایتا
دانلود
📑 📰 📝 ♦️ جامع علم و عمل بود. 🔹امام خمینی فقیه و اصولی و مفسر و فیلسوف و عارف و کلامی بود اما آن همه، در وجود او در قوطی‌های جداگانه و بی‌ارتباط با هم بسته‌بندی نشده بود بلکه عرفان و فلسفه و تفسیر در وجود ایشان اساس بود و علوم فرعی همه به این‌ها بازمی‌گشت. 🔹یکی از همکاران اندیشمند من برای اینکه بر توجه و تعلق محی‌الدین ابن‌عربی به فقه تأکید کند می‌گفت: «من مدت‌ها گمان می‌کردم محیی‌الدین عارفِ فقیه است اما بالأخره فهمیدم که او فقیهِ عارف است». 🔹این عبارت چون به قصد نشان دادن اهمیت فقه در نظر ابن‌عربی گفته شده درست است اما شاید درست این باشد که بگوییم فقه را از عرفان محی‌الدین جدا نمی‌توان کرد. 🔹اگر مراد از فقیه عارف کسی باشد که عرفان را با فقه میزان کرده است، مشکل بتوان محی‌الدین و امام خمینی را مصداق فقیه عارف دانست. (زمانی کتابی از ابوالقاسم شعرانی می‌خواندم، فکرکردم که او فقیه عارف است، یعنی اولاً فقیه است و ثانیاً عارف.) 🔹این‌ها عارف فقیهند، یعنی عرفان و فقه را با هم جمع کرده‌اند و در این جمع، اصول را با میزان فروع نمی‌سنجند و تفسیر نمی‌کنند. ✍️نویسنده: رضا داوری اردکانی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1190 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📑 📰 📝 ♦️ جامع علم و عمل بود. 🔹بسیاری از سیاست‌مداران اهل علم و ادب و فرهنگ بوده‌اند یا هستند اما آن‌ها در وهله نخست سیاست‌مدارند و اگر در علم و ادب مقامی دارند، این مقام تحت‌الشعاع وجهه سیاسی آنان قرار دارد. 🔹حتی از زمانی که در عالم اسلام خلافت به سلطنت مبدل شد، کسانی که به نام خلافت سلطنت می‌کردند معمولاً سروکار چندانی با علم و فرهنگ نداشتند اما مردی که رسم دویست‌ساله سیاست رایج و غالب در غرب و در سراسر جهان- یعنی اصل استقلال سیاست از دین- را به مبارزه طلبید، سیاست‌مداری نظیر سیاست‌مداران دیگر نبود. 🔹او سیاست را پیشه خود نمی‌دانست اما از ابتدای جوانی راهی اختیار کرده بود که امکان داشت در پایان به رهبری انقلاب اسلامی و طرح سیاستی غیر از سیاست رایج مؤدی شود. مردی که از او سخن می‌گوییم امام خمینی(قدس‌سره)، رهبر و بنیانگذار عظیم‌الشأن جمهوری اسلامی است. گرچه این دو صفت اختصاص به سیاست‌مداران ندارد اما معمولاً صفت ایشان است. 🔹آیا ما هم امام خمینی را با سیاست می‌شناسیم و می‌شناسانیم؟ همه جهان آن بزرگ را رهبر انقلاب اسلامی می‌شناسند، یعنی اگر انقلاب پیش نیامده بود و مردمان جلوه شخصیت امام خمینی را در آیینه سیاست ندیده بودند قدر او مجهول می‌ماند. اگر امام در سیاست شناخته شد، این سیاست را چیزی زائد بر وجود او نباید دانست. 🔹یعنی امام خمینی فقیه و عارفی نبود که شصت سال به تحصیل و تعلیم و مجاهده نفس بگذراند و ناگهان به سیاست روی آورد و از عالم درس و بحث و تأمل و تفکر و تهذیب نفس به میدان سیاست و کسب قدرت وارد شود. 🔹سیاستی که امام خمینی به آن پرداخت مقتضای سیر طبیعیِ زندگی علمی و اخلاقی‌اش بود. این معنی را باید قدری توضیح داد. 🔹می‌دانیم که سیاست‌مدار بودن ربطی به تحصیلات علمی و علم اشخاص ندارد و به این جهت ممکن است یک پزشک یا مهندس، سیاست‌مدار قابل و لایقی باشد ولی یک استادِ علم سیاست بهره‌ای از تدبیر کار کشور و حکومت نداشته باشد. 🔹اگر این قضیه در سیاستِ جاری و رایج درست باشد، در مقام تأسیس، مطلب به گونه دیگری است؛ کسی که بنای سیاست و مدینه می‌گذارد باید از جهت روحی و فکری مهیای این مهم شده باشد اما مگر با خواندن ادبیات و فقه و اصول و حدیث و تفسیر و عرفان و کلام و فلسفه می‌توان طرحی نو در عالم درانداخت؟ این علوم را به دو نحو می‌توان آموخت. ✍️نویسنده: رضا داوری اردکانی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1190 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔹معنویت و سیاست اگر در هم مندمج نشود، تبعات بدی خواهد داشت. 🔹اگر کسی برای رضایت خدا سیاست ورزی کند، خداوند شک و تردید او را تبدیل به یقین می‌کند، خوف و حزن از دل او بیرون میرود و هرگز خسته و ناامید نمی‌شود. 🔹تفکیک معنویت از سیاست همان است که امروز روح حاکم بر غرب است. 🔹غرب اساسا بویی از معنویت نبرده و استاد سیاست ورزی ضد معنویت است. 🔹جالب اینکه عده ای جماعت روشنفکر نیز کورکورانه پشت سر غرب می روند و از آن تبعیت می‌کنند. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔻(بخش اول) 🔹بی شک معنویت، جزء لاینفک مکتب امام است، از سویی دیگر سیاست نیز از مولفه‌های اصلی مکتب امام به شمار می‌رود که هر دوی اینها در کنار یکدیگر مکتب امام را شکل می‌دهند، معنویت و سیاست در مکتب امام در هم چنان تنیده شده که جداشدن هر یک از آنها از دیگری، ماهیت مکتب امام را با مشکل اساسی روبرو می‌کند. 🔹خوانش امام از معنویت به همان مقدار آغشته به سیاست است که سیاست در منظومه فکری ایشان آغشته به معنویت است، به گونه‌ای که اساسا خوانش هر یک بدون دیگری معنا ندارد. 🔹هنر اصلی مکتب امام در مواجه با مکاتب موجود در دنیا بوده است، در مکاتب سکولاریستی، نه تنها بین معنویت و سیاست تجانس و ارتباطی نیست بلکه در بسیاری از موارد، تضاد برقرار است و این تضاد میان معنویت و سیاست، تضادی ذاتی و ماهوی است نه تضادی صرفا در اَشکال و صور امور معنوی و سیاسی. 🔹برای درک هرچه بیشتر و بهتر رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام، ابتدا باید نگاه حضرت امام از سویی و از سوی دیگر نگاه غرب به دو مقوله معنویت و سیاست را شناخت. 🔶مکتب امام و معنویت آسمانی 🔹یکی از مهمترین بخش‌های مکتب امام، خوانش نوین امام از سیاست و معنویت است، خوانشی نوین در عصری که ایسم‌های غربی، مکتب غرب را چنان شکل داده و در دنیا فراگیر کرده بودند که مبارزه با آن را امری غیر ممکن می‌نمایاند. 🔹برای درک هرچه بیشتر و بهتر نگاه امام و آشنایی با ابعاد آن، باید به سراغ ریشه های فکری این مرد بزرگ و آسمانی رفت. 🔹ریشه‌های فکری امام را می‌توان در سه حوزه فقه، فلسفه و عرفان (که امام در هر یک، صاحب نظر و سرآمد زمان خویش بودند) از آبشخور شریعت دانست. 🔹با مرور افکار و اندیشه های امام خواهیم دید که این شریعت اسلام است که در بن مایه‌های اندیشه امام رسوخ کرده و به تمام داشته های ایشان جهت می‌دهد. 🔹فقه جواهری در کنار فلسفه صدرایی و عرفان ابن عربی شاکله شخصیت امام را چنان شکل داده که معنویت و سیاست را نیز در امام باید در همین دستگاه فکری معنا کرد. 🔹در مکتب امام، سیاست از معنویت نه تنها جدا نیست بلکه جزئی از آن است و ریشه این قرائت را باید در دستگاه فکری امام که در ذیل شریعت اسلامی معنا می‌شود جستجو کرد. 🔹در اندیشه امام همه رفتارها و موضع گیری ها، چه در زمان تبعید و چه در زمان پیروزی انقلاب، همه و همه حول محور خدا و معنویت دور میزند. 🔹حضرت امام اراده خدا را فوق همه اراده ها میداند و به اراده تکوینی خداوند اعتماد و به اراده تشریعی خداوند اعتقاد دارد. 🔹به یک معنا حضرت امام نظام عالم را تکوینا و تشریعا تحت اراده مطلق خدا میدانند. 🔹بنابراین حاصل چنین نگاهی در عرصه معنویت، اخلاق، سیاست و حکمرانی کاملا مشخص و آشکار است. 🔹در چنین دستگاه فکری خداوند همیشه ناظر و حاضر است و با اراده اوست که عالم در گردش است و انسان نیز بخشی از این عالم است، به موازات این اندیشه، دستگاه فکری شیطانی غرب، انسان را همه کاره عالم می‌داند و برای خداوند ارزشی قائل نیست. 🔹امانیزم یا همان انسان خدا انگاری، تمامتار و پود غرب را فراگرفته است، در چنین مکتب انسان گرایانه‌ای، نه تنها جایی برای خدا نیست بلکه خدا موجود مزاحمی است که باید از مدار عالم حذف شود و جای آن را انسان بگیرد. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔻(بخش دوم) 🔹در معنویت، اولویت با معنویتی است که در راستای عمل به تکلیف و وظیفه شرعی باشد، اگر وظیفه دفاع از حق در میانه کارزار باشد، معنویت و اخلاق نیز در همان راستا معنا می‌شود. 🔹معنویت رزمندگان اسلام در میدان نبرد، همان چیزی بود که امام راحل که خود در اوج قله فقاهت و عرفان است به آن غبطه خورده و از همین رو خواندن وصیت‌نامه شهدا را به همگان و حتی اهل سلوک بارها و بارها توصیه می‌کردند. 🔹عرفان مد نظر امام، عرفانِ ستیز است نه عرفان گریز، عرفانی که در وسط میدان مبارزه با نفس اماره و دشمن بیرونی معنا پیدا می‌کند، معنویتی که فرد را وا میدارد تا در دل شب با خدای خود راز و نیاز کند و در طول روز با دشمن، مردانه بجنگد. 🔹و چه زیبا وصیت کرد شهیدی از شاگردان مکتب خمینی، شهید گلستانه: آنجا که حسین نیست هر کجا خواهی باش، چه نشسته در شراب، چه ایستاده به نماز، هر دو یکی است. 🔹معنویت مکتب خمینی، معنویتی آغشته به شریعت است که سیاست را در تار و پود خود نیز به همراه دارد. 🔹معنویتی که از سخت ترین مراقبه ها و معاتبه ها تشکیل یافته و در عین حال فرمان گریز از سیاست و بیحالی و بیخیالی نسبت به ابعاد مختلف حکومت را بر نمی تابد و تحمل نمی‌کند. 🔹معنویتی که اخلاق را در سکوت و گوشه نشینی نمی‌بیند بلکه اخلاق واقعی را در اعتراض نسبت زالو صفتان سرمایه دار و گرگ صفتان درنده‌ای می بیند که بیت‌المال را بازیچه دست خود قرار داده‌اند و حق مظلومان و محرومان و پابرهنگان را پایمال می‌کنند. 🔹هنگامی که در جامعه اسلامی خطر جان و مال و ناموس مومنین را تهدید کند، سکوت و سازش نه تنها مذموم بلکه خیانت است. 🔹آنجا که دشمن در حال حمله به خیام ابی عبدالله است، قنوت گرفتن و سجود کردن هنر نمی‌باشد، هنر آن است که سلاح در دست‌گیری و پرده تزویر را از هم بدری تا چهره مظلوم حقیقت آشکار شود. 🔹معنویت و سیاست اگر در هم مندمج نشود، تبعات بدی خواهد داشت. اگر کسی برای رضایت خدا سیاست ورزی کند، خداوند شک و تردید او را تبدیل به یقین میکند، خوف و حزن از دل او بیرون میرود و هرگز خسته و ناامید نمی‌شود. 🔹تفکیک معنویت از سیاست همان است که امروز روح حاکم بر غرب است. غرب اساسا بویی از معنویت نبرده و استاد سیاست ورزی ضد معنویت است. 🔹جالب اینکه عده ای جماعت روشنفکر نیز کورکورانه پشت سر غرب می روند و از آن تبعیت می‌کنند. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
♦️ و کاربرد‌های آن 🎙درسگفتار دکتر 🔻(جلسه دهم ) 🔰موضوع: معقول‌گرایی در برابر نسبی‌گرایی 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
جلسه دهم.mp3
10.61M
♦️ و کاربرد‌های آن 🎙درسگفتار دکتر 🔻(جلسه دهم ) 🔰موضوع: معقول‌گرایی در برابر نسبی‌گرایی 🔹این موضوع برای ایرانی‌ها موضوع مهمی است؛ چراکه این اصطلاحات، خصوصا نسبی‌گرایی در برابر مطلق‌گرایی، کاربرد های زیادی دارند. 🔹از لحاظ انگیزشی، انگیزه این نوع مناقشات در ایران و غرب، تفاوت هایی دارد. 🔹آنچه که بین ایران و غرب مشترک است، نگرانی از نسبی‌گرایی است؛ زمانی که باعث تزلزل و سستی در باور‌هایی که نسبت به جهان مدرن وجود دارد بشود، مانند ایجاد سستی در ایدئولوژی‌های بزرگ و یا باور‌هایی در خصوص علم‌گرایی. 🔹در ایران این نوع ترس از نسبی‌گرایی به شدت غرب نیست، اما نوع دیگری از ترس از نسبی‌گرایی در ایران وجود دارد و آن نسبی‌گرایی است که در برابر دین قرار می‌گیرد. 🔹عده‌ای گمان می‌کنند که نسبی‌گرایی به منزله نفی دین است؛ بنابراین نسبی‌گرایی دقیقا مخالف دین خواهد بود! 🔹از دلایل تاریخی که به این باور غلط دامن زده است، می‌توان به حضور شبه مارکسیسم‌هایی که در ایران وجود داشته و ایرانیان آنان را به نام نتوده‌ای» می‌شناسند، اشاره کرد. 🔻قسمت قبلی: 🆔 https://eitaa.com/fekrat_net/1146 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 🎙گفتگو دکتر رضا غلامی با در موضوع ♦️الزامات 🔹عدالت‌طلبی باید توام با بصیرت و هوشیاری باشد. 🔹نباید ساده لوحی به خرج داد. نباید به پیاده نظام‌ دشمن تبدیل شد و همان جایی را نشانه گرفت که دشمن هم نشانه گرفته است. 🔹این ملاحظات به حق در سیره ائمه اطهار(ع) هم هست و جالب است که بعضی تندروها در عصر ائمه (ع) به همین جهت، آن بزرگواران را مورد انتقاد قرار می‌دادند. 🔹من معتقدم‌ که مرز میان جریان عدالت خواهی انقلاب و جریان سوء استفاده جریان معارض انقلاب از عدالت گاهی، از مو باریک‌تر است و اگر هوشمندی نباشد، انسان ناخواسته به میدان دشمن می‌افتد. 🔹با این حال، من‌ معتقدم‌ همین هوشمندی اقتضا می کند که اجازه ندهیم دشمن در تعامل با عناصر عدالت گریز، جریان عدالت طلبی ما را به انزوا و تعطیلی بکشد. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1212 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 🎙گفتگو دکتر رضا غلامی با در موضوع ♦️الزامات 🔹به نظر می‌رسد گروه‌های عدالت‌خواه در فضای دانشجویی را بتوان به چهار دسته تقسیم‌ کرد. 🔹دسته اول خاستگاه آن گفتمان ناب است و بنا دارد در چارچوب گفتمان انقلاب و دیدگاههای امام و رهبری، با قدرت و البته صراحت لهجه پیگیر عملی تحقق عدالت در کشور باشد. 🔹من بیشتر عناصر عدالت‌خواه در متن جنبش دانشجویی را جزو این دسته می‌دانم هر چند نقدهایی هم به آنها دارم. 🔹دسته دوم، با آنکه خاستگاه آن به ظاهر انقلاب اسلامی است اما از گفتمان ناب انقلاب فاصله گرفته و بنا دارد با ممزوج کردن اندیشه های التقاطی خود با گفتمان انقلاب اسلامی به شکل صریح و تهاجمی، پیگیر موضوع عدالت باشد. 🔹به نظر می رسد عمده طرفداران رئیس جمهور اسبق، آقای احمدی نژاد که بنده در‌گذشته از آنها به نوفرقانی تعبیر کرده‌ام جزو این دسته هستند. 🔹بعضی از این افراد واقعاً دغدغه عدالت دارند اما بعضی از آنها عدالت را قربانی یک پروژه سیاسی برای دست یابی مجدد به قدرت کرده‌اند و الا خودشان در زندگی عدالت‌گرا نیستند. 🔹دسته سوم، افرادی هستند اعم از دانشجو و غیر دانشجو که خاستگاه انقلابی به معنای دقیق کلمه ندارند و صرف نظر از اینکه چه نظام سیاسی‌ای در ایران مستقر هست دغدغه های عدالت گرایانه خود را با عناوین متکثر دنبال می‌کنند با این ملاحظه‌ که مباحث این دسته گاهی جنبه های ضدانقلابی هم پیدا می‌کند؛ این دسته را بیشتر افراد، آن هم بدون یک سازماندهی مشخص تشکیل می دهند و میدان عمل و عکس العمل آنها هم بیشتر فضای مجازی است. 🔹و دسته چهارم نیز افراد و گروه‌های شبه مارکسیستی هستند که با وام گیری از مباحث و مشی مارکسیستی و بازطرح برخی شعارهای کهنه و نخ نما شده آن، پیگیر موضوع عدالت در کشور می‌باشند. 🔹دسته چهارم که البته در مواردی و به شکل پارادوکسیکال در عمل با جریان در دانشگاهها تعامل برقرار می‌کنند، از عدالت یک تفسیر مارکسیستی دارند و سرجمع برنامه آنها یک برنامه سیاسی برای تضعیف جریان انقلاب اسلامی است. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1212 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️عقلانیت و معنویت در اندیشه (ره) 🔹انبیا با تعریف چارچوب‏هایی با عنوان حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه و مشروع و نامشروع سایر قوا را رام می‏کنند و به تقویت قدرت عقل همت می‏گمارند. 🔹عقل در این تبیین مؤنث و مذکر ندارد و ناقص هم نیست فقط ضعیف است و ضعف آن هم با تبعیت از تعالیم عقل بیرونی یعنی انبیای الهی برطرف می‏شود. 🔹بنابراین بدون معنویت انسان تحت تسخیر قوای حیوانی خود قرار دارد و به وادی عقلانیت پا نگذاشته است، زمانی انسان وارد سرزمین عقلانیت و معنویت می‏شود که طبق نقشه انبیای الهی حرکت کند. 🔹نمود بیرونی این حرکت، در عالم سیاست قرار گرفتن انبیا و اوصیا و علمای ربانی در رأس هرم قدرت است. ✍️نویسنده: دکتر رضا لک‌زایی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1159 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️عقلانیت و معنویت در اندیشه (ره) 🔻(بخش اول) 🔶مسئله ما در این مجال این است که رابطه دین و عقل از منظر امام خمینی (ره) چگونه است؟ 🔶به دیگر سخن امام خمینی (ره) چه نگاهی به معنویت و عقلانیت و رابطه این دو دارد؟ 🔹ما پاسخ این پرسش را بر اساس نگاه انسان‏شناسی امام خمینی (ره) تبیین می‏کنیم. 🔹به نظر می‏رسد این بحث هم از ابتکارات و نوآوری‏های امام خمینی (ره) باشد. 🔹امام خمینی در این تبیین انسان‏شناسانه از قوای انسان نام می‏برد، اسامی این قوا را در آثار ارسطو و افلاطون هم می‏توانید ببینید، اما اولاً نباید در جزئیات متوقف شد و ثانیاً باید دقت داشت که امام خمینی (ره) ترتیب پیدایش این قوا و رابطه آنها با یکدیگر و نقش عقل و رسولان الهی را در هم در این نظریه انسان‏شناسی تبیین می‏کند و از ابعاد سیاسی آن نیز سخن می‏گوید لذا باید بحث را به هم پیوسته و یکپارچه نگاه کرد. 🔹فرمایش امام خمینی در بخش نخست، مبتنی بر مطالعه تجربی است و از مشاهده نوزاد و توضیح قوای او شروع می‏شود. 🔹ایشان می‏فرماید انسان چهار قوه دارد و این قوا به ترتیب در انسان حاصل مى‏شود؛ جلوتر از همه، قوه شهوت(که در آغاز پیدایش کار خوردن و آشامیدن را بر عهده دارد) خود را نشان می‏دهد؛ مثلًا نوزاد که متولد شد، شهوت در او جلوتر از قواى سه‏گانه دیگر است و به همین دلیل نوزاد چیزهایی را که خوراکی هم نیست به طرف دهان می‏برد. 🔹در مرتبه بعد و شاید در همین مرتبه، قوه غضب به صورت خیلى ضعیف پدید می‏آید؛ چون اگر نوزاد را از خوردن شیر مادر منع کنند، در مقام دفع برمى‏آید؛ ولو به گریه باشد، سپس قوه واهمه حاصل مى‏شود که گاهى از آن به قوه شیطنت تعبیر مى‏شود. 🔹در بخش دوم امام خمینی به فواید این قوا می‏پردازد و اینگونه بحث را پی می‏گیرد که همه این قوا، شریف و لازم هستند؛ مثلًا اگر قوه شهوت نباشد، بقاى نوع، امکان‌پذیر نیست و بلکه بقاى شخصى هم، به خطر می‏افتد. قوه واهمه هم بسیار قوه شریفى است؛ زیرا اگر انسان تدبیر نداشته باشد و در کارهاى خود بدون قوه تدبیر اقدام کند، نمى‏تواند زندگى خود را ادامه دهد و امور معاش خود را اصلاح نماید. 🔹بخش سوم این دیدگاه از آمدن عقل بدین شکل سخن می‏گوید که مشکلی در اینجا وجود دارد و آن مشکل این است که چون این قوای سه گانه قدرت تمییز و تشخیص ندارند و هر جا پای تمایلاتشان آنها را برد می‏روند و به این ترتیب در برخی موارد نظام انسانی و اجتماعی را مختل می‏کنند پس اگر این قوا، خودسر باشند و آزادى نامحدود داشته باشند و بدون قید کار کنند، به همه جا سر می‏زنند و سرک می‏کشند و فساد ایجاد می‏کنند، پس لازم است که طبق یک میزان صحیح حرکت کنند و به هر چیزى که تمایل داشتند با اجازه دست بزنند. 🔹در نتیجه، قوه دیگرى لازم است که قوه ناصحه و عاقله و ممیزه است. ✍️نویسنده: دکتر رضا لک‌زایی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1159 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️عقلانیت و معنویت در اندیشه (ره) 🔻(بخش دوم) 🔹بخش چهارم این دیدگاه به کارکرد عقل می‏پردازد و با استفاده از ادبیات جنگی مشعل کلام را به پیش می‏برد. 🔹امام خمینی (ره) بر این باور است که این قوه در مملکت بدن، بعد از آن سه قوه حاصل ‏شده و لذا غلبه‏اش بر آن قوا سخت است، زیرا عقل باید قلعه‏گیرى کند و طورى مستقر شود که قوای سه گانه را تحت تسخیر حکومت خود بیاورد، حال آنکه آنها قبلًا مستقر شده‏اند و خودشان را در سرزمین قلب گسترده‏اند و خارج کردن ریشه‏هاى آنها از قلب، امر مشکلى است بنابراین غلبه بر آنها مشکل است، چون اینها سابقه تصرف در قلب دارند. 🔹و تسلط بر آنها بدون تضعیف آنها کار دشوارى است. امام خمینی (ره) چنین نتیجه می‏گیرد که بنابراین بنابراین قوه تمییز و عقل به تنهایى کافى نیست. 🔹بخش پنجم و پایانی دیدگاه امام خمینی (ره) این است که عقل برای تصرف قلعه و حکمرانی بر سایر قوا به کمک نیاز داد و لذا حضرت احدیت، انبیا و مرسلین و اولیاء اللَّه و علماء باللَّه را براى پشتیبانی و کمک به این قوه فرستاده تا آنها را کنترل و رام کنند و تحت فرمان عقل، بلکه عقل کل و دستور شرع درآورند. 🔹انبیا و اوصیا، جنود رحمانى را به هر نحوى که ممکن بوده، قولًا و فعلًا تقویت فرموده‏اند، البته انبیا و اوصیا بیشتر با فعل خود مردم را به خدا توجه داده‏اند و بلکه وجودشان در این معنى بیشتر از اقوال آنها دخیل بوده است که با دقت در تاریخ انبیا معلوم مى‏شود که خود افعالشان، دعوت به حقیقت و سعادت مى‏باشد و آثار انبیا و قصص و حکایات آنها در این معنى بسیار دخیل است(ر.ک: تقریرات فلسفه امام خمینی، ج‏۳، ص ۳۶۵ ـ ۳۶۶). 🔹بنابراین انبیا و اوصیا به عنوان عقل ظاهری به کمک عقل باطنی آمده‏اند تا با کنترل آنها به عقل کمک کنند تا حکمران روح و جسم انسان شود. مثلاً وقتی انسان روزه گرفت و از حلال پرهیز کرد به طریق اولی گرد حرام نمی‏گردد. 🔹انبیا با تعریف چارچوب‏هایی با عنوان حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه و مشروع و نامشروع سایر قوا را رام می‏کنند و به تقویت قدرت عقل همت می‏گمارند. 🔹عقل در این تبیین مؤنث و مذکر ندارد و ناقص هم نیست فقط ضعیف است و ضعف آن هم با تبعیت از تعالیم عقل بیرونی یعنی انبیای الهی برطرف می‏شود. 🔹بنابراین بدون معنویت انسان تحت تسخیر قوای حیوانی خود قرار دارد و به وادی عقلانیت پا نگذاشته است، زمانی انسان وارد سرزمین عقلانیت و معنویت می‏شود که طبق نقشه انبیای الهی حرکت کند. 🔹نمود بیرونی این حرکت، در عالم سیاست قرار گرفتن انبیا و اوصیا و علمای ربانی در رأس هرم قدرت است. ✍️نویسنده: دکتر رضا لک‌زایی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1159 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net