eitaa logo
فکر شنبه
43 دنبال‌کننده
28 عکس
21 ویدیو
0 فایل
صائب تبریزی: «فکر شنبه» تلخ دارد جمعهٔ اطفال را عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است می‌خوانم و می‌نویسم؛ شنبه زنگ حساب داریم! ادمین: @SafirAD
مشاهده در ایتا
دانلود
💬 توئیت همراه با لطافت و حکمت سید حسن نصرالله... . @fekreshanbe
12.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نور باشد سایه‌ای در پای دیوار شما کور بینا می‌شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف صد هزاران یوسف مصری خریدار شما 💬 شب میلاد علی بن موسی‌الرضا ع حالی عوض کنیم...(مداحی دلنشین حاج علی ملائکه) @fekreshanbe
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت ولادت امام رضا(علیه‌السلام)؛ شعر فوق العاده زیبای سید حمید برقعی از زبان ایران👌 شکوه تخت جمشید اشک شد از چشم من افتاد از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانم ✍ http://eitaa.com/joinchat/1664679936C1666571b75
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی هست بیدار باشد؟ کسی هست؟ چو قلبم گرفتار باشد؟ کسی هست؟ کسی هست از خاطراتِ دل من خبردار باشد؟ کسی هست؟
14.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹خدا هست ... بدجوری هم هست...! 🔸داستان زندگی جوانی به نام «عزیز» از زبان یک معلم در برنامهٔ کتاب‌باز. @fekreshanbe
🔹چنان باش که ... 🔹دیشب طلبۀ رزمی‌کاری را دیدم که به شاگردانش با شور و نشاط حرکات رزمی آموزش می‌داد. من هم رفتار آنها را زیر نظر داشتم. استاد برای ایجاد شوق و انگیزه بیشتر یک لحظه تمرین را متوقف کرد و گفت: « وقتی طلبه شدیم به ما گفتند به گونه‌ای رفتار کنید که اگر مردم شما را دیدند بگویند ما هم دوست داریم طلبه باشیم؛ من به شما می‌گویم چنان تمرین کنید که اگر شخصی شما را دید بگوید:” من هم دوست دارم رزمی‌کار باشم“ هم توصیه‌اش به دلم نشست هم حُسن استفاده‌‌اش! @fekreshanbe
🔹پیاز، گربه و کانال 🔹هر کسی در زندگی خود از برخی چیزها بدش می‌آید. مثلا من دوستی دارم که از پیاز سرخ شده متنفر است. اگر توی غذایش یک تکه پیاز ببیند، لب به آن نمی‌زند. حاضر است به شکمش سنگ ببندد و گرسنگی را تحمل کند؛ اما له شدن پیاز را زیر دندانش تجربه نکند. یا دوست دیگری دارم که وقتی گربه می‌بیند، بدنش مور مور می‌شود. گربه‌های شهری را دیده‌اید که دُم خود را بلند می‌کنند و خیلی با ناز و عشوه، سلانه سلانه نزدیک می‌شوند و خودشان را به آدم می‌مالند. این لحظات برای رفیقم حکم مرگ و زندگی دارد. همین هم باعث می‌شود تا گاهی اوقات به فلسفۀ خلقت گربه اشکال کند و بگوید: «مگر قرار نبود گربه‌ها موش بگیرند؟! پس اینجا چه می‌کنند...؟!» حال این دوستانم برایم قابل درک نبود تا این که من هم نسبت به برخی چیزها همین حس را پیدا کردم. یکی از این موارد، کانال‌هایی است که امور مربوط طلاب را اطلاع‌رسانی می‌کنند. از آنها متنفرم، چندشم می‌شود، بدم می‌آید، بدنم مور مور می‌شود، دندان‌هایم قریچ قروچ می‌کند، حالت تهوع پیدا می‌کنم و ... 🔹حالا چرا؟ اول به خاطر اینکه مثل قارچ زیاد شده‌اند. آنقدر زیاد که وقتی منوی«ایتا»یم را نگاه می‌کنم، سرگیچه می‌گیرم. تعداد این کانال‌ها را نشمردم ولی حدس می‌زنم به اندازه دانه‌های یک تسبیح باشند! آنقدر زیاد که مطمئن باشید اگر قبل از کلمۀ «طلاب» یک کلمه اضافه و جست‌وجو کنید، کانالی با این نام در ایتا خواهید یافت. کلماتی مانند: شهریه، استخدام، مسکن، امور، معیشت، زبان، ماشین، موبایل، دیوار... . هر روز از چند تای آنها لفت می‌دهم؛ اما دوباره به بهانه‌ای مجبور می‌شوم عضویت یکی از آنها را قبول‌کنم. آرزو دارم روزی از همه آنها خارج شوم ولی انگار مثل بختک به زندگی‌ام چسبیده‌اند. یکی نیست بپرسد کند این همه کانال برای چیست؟! شاید کسی در پاسخ به اعتراض من بگوید بالاخره این تعداد کانال لازم است و هر کدام باری از دوش طلاب برمی‌دارند ولی دلیل دوم من این ادعا را رد می‌کند. 🔹دوم نیز به این دلیل است که بیشتر مطالبی که در این کانال‌ها منتشر می‌شود، تکراری است. مثلا ثبت نام شهرک مهدیه، خبری بود که تقریبا در تمامی این‌کانال‌ها بازتاب داشت. سوال این جاست اگر هر کدام رسالت و هدف معینی را دنبال می‌کنند و زمینه فعالیت‌ آنها مشخص است، چه دلیلی دارد که هر نخودی را به آش کانال خود اضافه کنند؟ نکتۀ جالب توجه این که شنیده‌ام که در پشت پردۀ برخی از آنها یک نفر قرار دارد! 🔹اما آن دلیلی که باعث شد من نسبت به این کانال‌ها حساسیت بیشتری پیدا کنم این بود که مدیران آنها تلاش می‌کنند به هر وسیله‌ای مخاطب جذب کنند. من که خودم وقتی پیام تبلیغی در یکی از این کانال‌ها می‌بینم حس می‌کنم عنکوبتی تار تنیده و من را وسوسه می‌کند تا در دام او بیفتم. چه بسیار پیام‌های تبلیغی که در این کانال‌ها دیدم که اگر نگویم دروغ بود، راست هم نبود. بگذارید یک شبیه‌سازی از این کانال‌ها داشته باشم. برای اینکه به کسی هم برنخورد از کلمه پیاز به جای نام حقیقی آنه استفاده می‌کنم. مثلا در کانالی که «اطلاع رسانی پیاز» نام دارد پیامی می‌بینم که نوشته است:« توزیع پیاز به قیمت مناسبت» چون بازار این صیفی همه جا لازم، نابه‌سامان است، روی لینک می‌زنم و وارد کانال دیگری می‌شوم که« اطلاع رسانی پیاز و سیب زمینی» نام دارد. پیامی که به بهانه آن وارد کانال شده بودم فیک از آب در می‌آید و متوجه می‌شوم که پیام، مربوط به توزیع پیاز در مریخ است. از اینکه گول خورده و به این کانال وارد شده‌ام به خودم ناسزا می‌گویم. حال من در این مواقع، حال تاجری است تمام سرمایه‌اش را در یک قمار از دست داده است. در همین کانال، پیامی سنجاق شده که به چند«پیازکارِ ماهر نیازمندیم» روی لینک می‌زنم. پیام روی صفحه گوشی نقش می بندد:«آیا می‌خواهید به ”کانال کاشت پیاز“ بپیوندید؟» پاسخ مثبت می‌دهم؛ اما هر چه می‌گردم خبری از پیامی که به خاطر آن وارد آن کانال شده بودم، نمی‌یابم. این‌بار به خودم قول می‌دهم دور هر کانالی که با پیاز خط و ربط دارد نزدیک نشوم. چند روزی می‌گذرد و من یکی از رفقا را می‌بینم که یک کیسه پیاز به دست دارد. از او می‌پرسم: «پیاز از کجا؟» می‌گوید در کانال «امور پیاز و مشتریان» پیامی گذاشته بودند که فلان جا پیاز کیلویی هزار! دوباره به کانال بر می‌گردم و این حکایت هم‌چنان باقی است... . @fekreshanbe
🔹آنتن صدا و سیما کجا افتاده؟! 🔹می‌گویند شخصی تلویزیون را روشن کرد تا برنامه‌های آن را دنبال کند. در اولین شبکه، با راز بقا روبرو شد. به کانال دیگری زد. در آن کانال نیز میمون‌ها در حال بالا و پایین پریدن بودند. چند شبکه دیگر عوض کرد و دید همۀ آنها به نوعی حیات وحش را به نمایش گذاشته‌اند. پسرش را صدا زد و گفت: «پسرم برو ببین آنتن تلویزیون توی باغ وحش نیفتاده؟! آخه همش داره حیوانات را نشون می‌ده!» 🔹حال و روز صدا و سیما گاهی اوقات چیزی شبیه این‌ لطیفه است. نمونه داغ و تنوری آن، پخش مجدد سریال پایتخت از شبکه یک است. انگار سوزن صدا و سیما روی این سریال گیر کرده است و ول کن هم نیست. این سریال در حالی روز عید قربان روی آنتن پخش رفت که در سال‌های گذشته بارها و بارها از همین شبکه و شبکه‌های دیگر سیما نمایش داده شده است. طبیعی است که صدا و سیما با در نظر گرفتن شرایطی از قبیل درخواست مخاطبان، پرکردن لیست پخش و... مجبور به تکرار برخی از برنامه‌ها باشد، ولی این امر نباید به شوری یا بی‌نمکی بینجامد. به نظر می‌رسد تکرارهای این چنینی که دلیل کارشناس پسندی آن را تایید نمی‌کند، پیامدهایی از قبیل ذائقه سازی کاذب برای مخاطب، ریزش مخاطبان، بی‌اعتمادی به صدا و سیما و از همه مهم‌تر سرمایه سوزی را در پی‌ داشته باشد. 🔹برای نهادینه سازی یک چیز روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از راحت‌ترین آنها تکرار کردن است. تکرار یک چیز باعث می‌شود تا مخاطب ناخواسته به آن تن بدهد. روشی که بنگاه‌های بازاریابی از آن به وفور استفاده می‌کنند. بسیار می‌بینیم که یک کالا آنقدر تبلیغ می‌شود که در نهایت مخاطب آن را به سبد کالای خود اضافه می‌کند. در این‌که سریال پایتخت در سال‌های گذشته توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تردیدی نیست؛ اما مدیران سازمان باید به این سوال پاسخ قانع‌کننده‌ای بدهند که چه مزیت افزوده‌ای در تکرار این سریال نهفته است که به بازپخش آن رضایت می‌دهند؟ این سریال چه گره‌ای از مشکلات این کشور باز کرده که تکرار آن توجیه پذیر باشد؟ بر کارشناسان پوشیده نیست که سریال‌های از این دست فارغ از سر گرم کننده بودن آن، ذائقه مخاطب را دستخوش تغییر داده و به هنجارهای دینی آسیب می‌زنند. برای نمونه بهتاش، مادر و زن دایی خود را دائم با اسم کوچک صدا می‌زند که با هنجارهای ایرانی- اسلامی ما سازگاری ندارد. آمیختگی و شوخی‌های پی در پی با نامحرم از دیگر ذائقه سازی‌های نامطلوب سریال‌های از این دست است که اثرات خزنده آن به خوبی در جامعه قابل مشاهده است. 🔹علاوه بر آنچه گفته شد، ریزش و بی‌اعتمادی مخاطبان از دیگر پیامدهای تکرارهای ملال آور است. در سال‌های گذشته ساخت و پخش سریال‌های نمایش خانگی رشد روزافزون داشته است و بسیاری از مخاطبان به آن روی خوش نشان داده اند. هر چند علت العلل رشد قارچ‌گونه سریال‌های نمایش خانگی عملکرد صدا و سیما نیست؛ اما این سازمان هم بی تقصیر نیست. بدیهی است که اگر صدا و سیما خود را به روز رسانی نکند، سریال‌های نمایش خانگی گوی سبقت را خواهند ربود؛ البته اگر نگوییم تا الان ربوده‌اند. 🔹آنچه باعث نگرانی دلسوزان نظام می‌شود این است که صدا و سیما در حال فرصت‌سوزی است. صدا و سیما به قول امام خمینی(ره) قرار بود دانشگاه باشد. دانشگاهی که به دانسته‌های مخاطب بیفزاید و از جهلش بکاهد. با وجود این، در بازپخش سریال پایتخت در روز عید قربان که « سه ساعت و دوازده دقیقه» وقت مخاطب را گرفت چه ره‌آوردی وجود داشت؟ شبکه یک، شبکه‌ای ملی است و شعار« شبکه هر ایرانی» را یدک می‌کشد. بر همین اساس توقع این است که در سطح ملی و شعارش ظاهر شود. این نیز گفتنی است که صدا و سیما نشان داده که ظرفیت جذب مخاطب را دارد که نمود آن را در سریال‌هایی مانند گاندو می‌توان دید. از همین رو انتظار این است که در طراز انقلاب اسلامی‌ گام برداشته و از پخش فیلم‌های که کلیشه شده‌اند بپرهیزد. @fekreshanbe
🔹انسان است دیگر...عجول و لجوج! 🔹انسان موجود عجیبی است؛ آنقدر عجیب که شاید تنها موجودی باشد که دامنۀ تناقضات رفتاری‌اش این‌قدر زیاد است. ادعا می‌کند روشن‌فکر است؛ اما در همان حال چراغ عقلش را خاموش می‌کند، بر طبل می‌دانم می‌دانم می‌کوبد؛ اما سرنا را از سر گشادش می‌نوازد، و یا با اینکه وانمود می‌کند به امور مسلط است، قیمه‌ها را توی‌ ماست می‌ریزد. نمونه روشن این تناقضات را در واکنش‌های مردم به طرح صیانت فضای مجازی می‌توان دید. 🔹در یکی از کانال‌های پر مخاطب تلگرام که بیش از یک میلیون عضو دارد، پیامی دربارۀ طرح صیانت فضای مجازی دیدم. به قسمت نظرات مخاطبان رفتم تا واکنش‌های آنها را دربارۀ این طرح ببینم. تقریبا اکثریت نظر منفی به این طرح داشتند. برخی گله می‌کردند که چرا می‌خواهند بین مردم دیوار بکشند! برخی دیگر نیز از تعطیلی کسب و کارهای می‌گفتند و شکوه‌هایی از این دست. تا اینجای کار من به آنها حق می‌دادم؛ اما آنچه باعث شگفتی‌ام شد این بود که در بین اعضای کانال افرادی بودند فارغ از این که چه گفت‌وگویی در جریان است، لینک فیلم‌های مستهجن به اشتراک می‌گذاشتند و برای این که در باغ سبزی هم نشان بدهند عکس‌های کاملا برهنه در صفحه شخصی خود به نمایش گذاشته بودند. با خود گفتم‌ آفتاب آمد دلیل آفتاب! اگر مردم دنبال دلیلی می‌گردند که فضای مجازی آلوده است، همین نمونه‌اش! اگر بازهم دلیلی می‌خواهند برای ضرورت سر و سامان دادن فضای مجازی بازهم همین دلیلش! با اینکه مخاطب امروزی به وضوح آسیب رها بودن فضای مجازی را در مقابل چشمان خود می‌بیند؛ اما بازهم در واکنش به طرحی که اصلا از آن آگاهی ندارد، نالۀ می‌کند که وای اینترنت از دست رفت! در این بین، برخی نیز هستند که همه چیز را به این طرح ربط می‌دهند از واکسن و کرونا و آب و برق گرفته تا نظامی بودن فروغی مدال آورنده المپیک! @fekreshanbe
🔹خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد 🔹«زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/ هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود/ صحنه پیوسته بجاست/خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد» بدون تردید این شعر دربردارنده یکی از بهترین درس‌ها برای این روزهاست. روزهایی که قدرت‌ در حال دست به دست شدن است؛ پاستور‌نشین سابق جای خود را به رئیس جمهوری فعلی می‌دهد، شخص جدیدی به عنوان شهردار تهران راهی خیابان بهشت می‌شود و صدها نفر که در سرتاسر کشور به صندلی‌های شورای شهر و روستا تکیه می‌زنند. چه زود گذشت. انگار همین دیروز بود که رئیس جمهور اسبق و سابق آمدند و قیل و قال کردند و رفتند. همین یک درس کافی است تا همه کسانی که گوی قدرت به دامن آنها افتاده فراموش نکنند که این فرصت کوتاهی است که در اختیار آنها قرار داده شده است تا صحنه هنرمندی آنها باشد. کاش که بدانند آن همه گذشت و این نیز بگذرد. و ای کاش به خاطر داشته باشند شنبه‌ای در پیش است که زنگ حساب دارد... فاعتبروا یا اولی الابصار! @fekreshanbe
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 شب سوم محرم همیشه برایم رنگ و بویی متفاوتی داشته و دارد. شب سوم، شب سه‌ساله است. شنیده‌ام ورودی حرمش این تک بیت را نوشته‌اند: «آن کو در این مزار شریف آرمیده است/ام‌البکاء رقیه محنت کشیده است» 🔹 امشب روضۀ سه ساله خواندم. پیرغلامی بعد جلسه به من گفت: «در حرمش نیاز به روضه‌خوان نیست؛ فقط باید نشست و گریست»... اللهم الرزقنا حرم... . @fekreshanbe
audio_۲۰۲۱_۰۹_۰۲_۱۶_۰۴_۴۶.mp3
134.6K
🌺کتاب خوانی از کارهای اصلی زندگی است. این را باید همه مان بفهمیم و باور کنیم. ١٣٨٩/٠٢/٢٢