eitaa logo
به فکر سوختن ۲
52 دنبال‌کننده
316 عکس
68 ویدیو
69 فایل
پایگاه نشر بیانات و تدریس حجت الاسلام والمسلمین حسن رحیمی
مشاهده در ایتا
دانلود
به فکر سوختن ۲
وضعیت هلال در آغاز ماه های قمری | مرکز مطالعات و پژوهشهای فلکی - نجومی https://farsi.nojumi.org/WebP
یک سایت خوب برای اتفاقات نجومی و برخی چیزا که مهمه مثل قمر در عقرب و ... بخش اتفاقات نجومی رو ببینیید
ز کار بسته میندیش و دل شکسته مدار که آب چشمه‌ی حیوان درون تاریکی‌ست..
دستور العمل از کتاب بهجت الدعاء ادعیه مورد توصیه آیت الله بهجت ره
درباره آية الله ميرزا محمّد تقیّ شيرازی رحمة الله عليه می‏گفتند : ايشان به اندازه‏ای قلبش پاك و صاف و نورانی بود كه أصلاً خيال رياست نمی‏كرد ؛ أصلاً خيال تفوّق نمی‏كرد ؛ معنی رياست را نمی‏فهميد . می‏گويند : آقا شيخ هادی طهرانی كه معروف بود همه علماء را بباد انتقاد می‏گيرد و تعييب ميكند ، از آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی و از رويّه و مرام و قدس و طهارت و صفای باطنی او نتوانسته بود إشكال بگيرد . بله ، فقط إشكالش اين بود كه می‏گفت : اين صفائی كه آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی دارد ، اين صفای اكتسابی نيست ، اين ذاتی اوست و بدرد نمی‏خورد .  او يك معصومی است ذاتی ؛ او خارج از موضوع است ؛ خوبی و بدی را بايد روی صفات اختياری بدانيم و آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی ذاتاً معصوم است و ذاتاً پاك است ؛ اينرا هم بعنوان عيب می‏گفته‏است . از جمله می‏گويند : از آقای آقا شيخ محمّد بهاری رحمةالله عليه كه از شاگردان مبرّز مرحوم آخوند ملّا حسينقلی همدانی رضوان الله عليه بوده ، سؤال كردند : ما می‏خواهيم به آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی رجوع كنيم ، آيا رجوع كنيم يا نكنيم ؟! ايشان می‏گويد : من امتحانش می‏كنم ! مرحوم آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی در صحن مطهّر سيّد الشّهداء عليه السّلام نماز جماعت می‏خوانده است و تمام صحن به ايشان اقتدا می‏كرده‏اند . روزی آقای آقا شيخ محمّد بهاری هم آمده سجّاده‏اش را پهلوی سجّاده ايشان انداخته و مقارن ايشان شروع كرده بود به نماز خواندن ، در حالی كه آقا ميرزا محمّد تقی شيرازی هم نماز می‏خوانده است ؛ بعد از فراغت از نماز به آن أفرادی كه سؤال كرده بودند گفته ‏بود : از اين مرد تقليد كنيد ! برای اينكه در تمام حالات نماز أصلاً خطوری در قلبش پيدا نشد كه : اين آمده است پهلوی من اينجا ايستاده و در مقابل من نماز می‏خواند ! و می‏گويند باز همين آقای آقا شيخ محمّد بهاری در سفری زيارتی كه به سامرّاء می‏رفتند ، همپالكی آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی شد . (در آن وقتها كه مردم با كجاوه به مسافرت می‏رفتند ، اين طرف كجاوه يكنفر می‏نشست ، آن طرفش هم يكنفر ديگر) و ايشان می‏گفت : من يك مطلب علمی را پيش كشيدم و اُصولاً می‏خواستم آقا ميرزا محمّد تقیّ شيرازی را عصبانی كنم كه از ميدان بدر رود ، و يك جمله‏ای ، يك كلامی خلاف بگويد ؛ ولی در تمام طول مسافرت بين كاظمين و سامرّاء كه هجده فرسخ است ، آنهم با قاطر ، آنچه كردم يك كلام از دهان ايشان بيرون نيامد ؛ حتّی بعضی أوقات من تصنّعاً می‏گفتم مثلاً : شما اين مطلب را نمی‏فهميد ؛ چنين و چنان و فلان ، ولی ايشان أبداً از آن مِنْهاجش تعدّی نكرد ، و همينطور آرام جواب مرا می‏داد .
هدایت شده از راهی