eitaa logo
فقه فرهنگی
708 دنبال‌کننده
192 عکس
19 ویدیو
75 فایل
بررسی فقهی نظام فرهنگی، قواعد و مسائل آن 🔸 پذیرای انتقاد و پیشنهاد شما: @hadiajami @feqahat سایت: splus.ir/feqh_farhangh" rel="nofollow" target="_blank">https://what.splus.ir/feqh_farhangh splus.ir/feqh_farhangh در هر کار فرهنگی و تربیتی، ابتدا باید فقه آن را دانست ... #فقه_معاصر #فقه_مضاف
مشاهده در ایتا
دانلود
فقه فرهنگ ج ۱۴.m4a
37.76M
🔹 بررسی فقهی در ادامه بررسی قواعد هدایت و امر به معروف و نهی از منکر، به مسئله فیلترینگ باهدف جلوگیری از گمراهی (در مقابل هدایت) و به منظور نهی از منکر،بر میخوریم. فیلترینگ دارای دو بعد محتوایی و فنی ـ مهندسی است. در فیلترینگ نیز هر دو بعد بایسته بررسی است؛ اما آنچه با این فرع ارتباط بیشتری دارد، بررسی حکم فیلترینگِ محتوای رسانه‌ای است. هر کشوری برپایه فرهنگ و مبانی اعتقادی، مصادیق مجرمانه‌ای برای فیلترینگ اعلام می‌کند. این عناوین در ایران نه بند دارد که فهرست مصاديق محتوای مجرمانه ذیل موضوع ماده 21 قانون جرايم رايانه‌اي است. پیشینه فقهی ادله فیلترینگ محتوای ضد اخلاقی و اعتقادی اگر بخواهیم از پیشینه فیلترینگ محتوایی در فقه سخن گوییم، پیشینه هم‌مناطِ این بحث، «مسئله کتب ضلال» است. پیشینه‌ای که از مرحوم شیخ مفید تا فقهای معاصر در آن نظر داده‌اند. امام خمینی (ره) انواع تصرف در اینگونه کتاب‌ها را در صورتی حرام دانسته‌اند که غرض صحیحی بر آن مترتب نباشد. مرحوم آیت الله خویی، برپایه حرمت اضلال مردم، از آن بحث کرده‌اند. از دیدگاه مرحوم آیت الله تبریزی، برپایه، مفاد ادله نهی از منکر که بر وجوب دفع منکر نیز دلالت دارد، التزام به وجوب محو کتب ضلال را اظهر می‌دانند. از دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی در أنوار الفقاهه، درباره حرمت حفظ کتب ضلال نهی خاصی وارد نشده است؛ اما وجوهی که فقها برای دلالت بر حرمت اقامه کرده‌اند برای افاده مقصود کافی است. @feqahat
فقه فرهنگی
🔹#فقه_فرهنگی بررسی فقهی #فیلترینگ در ادامه بررسی قواعد هدایت و امر به معروف و نهی از منکر، به مسئله
دیدگاه برگزیده این است که حفظ و خرید و فروش کتب ضلال در صورتی حرام است که با اطمینان، منجر به گمراهی خود یا اضلال دیگران باشد. در مواردی، نه تنها از بین بردن کتب ضلال لازم نیست، بلکه به علت عروض عناوین ثانوی حفظ برخی کتب ضاله، واجب می‌گردد. از ادله و نتایج بیان‌شده، در دو بعد می‌توان بهره برد: ـ حرمت نگهداری محتوای ضاله در فضای تحت مدیریت جامعه اسلامی؛ مانند شبکه ملی اطلاعات؛ ـ وجوب مواجهه با انتقال محتوای ضاله در شبکه اینترنت و فضای مجازی. نتایج برآمده اینکه: 1. فیلترینگ محتوای ضاله محدود به شبکه داخلی و ملی اطلاعات نمی‌گردد و این وظیفه حاکمیت، نسبت به تردد اطلاعات از داخل به خارج و به عکس نیز هست. 2. ملاک ضال بودن یک محتوا، گمراه‌کنندگی برای عموم مردم است؛ زیرا این فضا نیز عمومی است؛ مگر دسترسی‌های افراد محدود و مشخص باشد که ملاک، افراد گیرنده اطلاعات هستند. 3. تنها در صورتی می‌توان محتوای ضاله را با اهداف اصلاح‌گرانه نگاه داشت، که به عدم استفاده افراد آسیب‌پذیر از آن محتوا، یقین داشت. 4. برپایه مشکک بودن ضلال و گمراهی، لازم است، دسترسی‌های افراد و گروه‌های مختلف به محتوای اینترنتی و مجازی، محدود و مشخص گردد؛ به‌ویژه افراد آسیب‌پذیرتر جامعه مانند کودکان و از سویی، دسترسی امن کارشناسانی که نیازمند محتوای ضاله در پاسخگویی هستند. زیرا ممکن است محتوایی در سنی گمراه کننده باشد؛ اما همان محتوا برای رد سنی دیگر یا اقشاری دیگر، لازم باشد. @feqahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ حضرت آیت الله خامنه‌ای: یعنی استفاده از منابع. نکته: یکی از نواقص کتب موجود حوزه، آموزش ندادن استفاده از منابع است. مسئله مهم در اجتهاد، آموزش روش‌های استفاده از منابع است. یادگیری این مسئله، اجتهاد را سال‌ها جلو می‌اندازد. @feqahat
فقه فرهنگ ج ۱۵.m4a
49.62M
🔹 بررسی فقهی 02 🔸ادله حرمت اضلال که فقها در «حرمت نگهداری کتب ضلال» آورده‌اند: الف) آیات نهی کننده از اضلال «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَیتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ».. لقمان: آیه 6 «وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» حج: آیه 30 «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرَاراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَینَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِرْصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَ اللَّهُ یشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ». توبه: آیه 107 «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یكْسِبُونَ». بقره (2): 79. «قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَیلَكُمْ لاَ تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَیسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى». طه: آیه 61 آیات دوری از مجالس استهزاء آیات الهی «وَ إِذَا رَأَیتَ الَّذِینَ یخُوضُونَ في آیاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یخُوضُوا في حَدِیثٍ …». . أنعام (6)‏: 68. «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیكُمْ في الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یكْفَرُ بِهَا وَ یسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یخُوضُوا في حَدِیثٍ غَیرِهِ إِنَّكُمْ...» نساء (4): 140. @feqahat
ب) روایات تعلیم، تسنین و تکلم در باب ضلال «وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ (عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِی)، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ، عَنْ أَبِي عُبَیدَةَ الْحَذَّاءِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ؟ع؟، قَالَ: «... مَنْ عَلَّمَ بَابَ ضَلَالٍ كَانَ عَلَیهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا ینْقَصُ أُولَئِكَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیئاً». - ابو جعفرمحمد بن يعقوب كلينى (شیخ کلینی)، الكافي، ج 1، ص 35. «الْحَسَنُ بْنُ عَلِی بْنِ شُعْبَةَ فِي تُحَفِ الْعُقُولِ عَنِ الصَّادِقِ؟ع؟: «وَ كُلُّ مَنْهِي عَنْهُ مِمَّا یتَقَرَّبُ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ، أَوْ یقَوَّى بِهِ الْكُفْرُ وَ الشِّرْكُ مِنْ جَمِیعِ وُجُوهِ الْمَعَاصِي، أَوْ¬بَابٌ یوهَنُ بِهِ الْحَقُّ فَهُوَ حَرَامٌ مُحَرَّمٌ بَیعُهُ، وَ شِرَاؤُهُ وَ إِمْسَاكُهُ وَ مِلْكُهُ وَ هِبَتُهُ، وَ عَارِیتُهُ وَ جَمِیعُ التَّقَلُّبِ فِیهِ».محمد بن حسن عاملى (حرّ عاملی)، وسائل الشيعة، ج 17، ص 84و 85. ج) وجوب دفع ضرر محتمل ـ جمع‌بندی ادله نتیجه اینکه این ادله در حقیقت ثابت کننده حرمت گمراهی دیگران و به ملازمه، وجوب جلوگیری از گمراهی دیگران است. این حکم کفایی است؛ مگر در شرایطی بر کسانی مانند حکومت و والدین، عینی باشد. کتب ضلال یکی از مصادیق گمراهی بوده‌اند؛ اما این ادله را قید نمی‌زنند. اگر محتوای ضلال با اطمینان منجر به گمراهی خود شخص یا اضلال دیگران باشد، انتقال و نگهداری آن حرام است. نتیجه و دیدگاه برگزیده این است که محتوای ضلال در صورتی حرام است که با اطمینان، منجر به گمراهی خود یا اضلال دیگران باشد. حرمت حفظ کتب ضلال در مواردی نظیر حفظ این کتب برای بررسی و نقد آنها یا در شرایط تقیه، تخصیص خورده است و به عنوان اولی حرام نیست. ازآنجاکه شیوه‌های مقابله با نشر ضلال متعدد است، در انتخاب هر یک از وسائل مخیر است؛ مگر یکی از شیوه‌ها، کارآیی بیشتر داشته باشد که در آن صورت ارجح است. @feqahat
🔹منظومه قواعد فقهی فعالیت‌های فرهنگی 🔸قواعدی که وجوب وظیفه‌مندی نسبت به فعالیت‌های فرهنگی‌ را اثبات می‌کند: قاعده ارشاد جاهل، دعوت، هدایت، امر به معروف و نهی از منکر. قواعدی که استحباب فعالیت‌های فرهنگی را اثبات می‌کند: اعانه بر بر، تسنین سنن حسنه، احسان الی الغیر. 🔸قواعدی که در برنامه‌ریزی فرهنگی کاربست ویژه دارد: اتقان، سرعت، الاهم فلاهم. قاعده تامین عدالت اجتماعی، لاضرر. 🔸قواعدی که در بعد حاکمیتی در فرهنگ کاربست بیشتری دارد: نفی سبیل، عزت اسلامی، حفظ نظام اجتماعی، دفاع از مسلمین. 🔹@feqahat
فقه فرهنگ ج ۱۶.m4a
49.09M
🔹جلسه شانزدهم 🔹قاعده اتقان عمل 🔸اتقان عمل، بدین معناست که مکلف عملی را با شرایطی بیش از شرایط صحت انجام دهد. حکمی که از این قاعده استفاده می شود استحباب اتقان عمل است؛ مگر قرینه‌ای آنها را از استحباب خارج و به شرایط صحت و در نتیجه به وجوب نزدیک کند. 🔸دلیل اصلی این قاعده، حکم عقل است. حکم عقل به اینکه هر عملی را که می‌توان با مراتبی انجام داد، بهتر است که هرچه می‌توان آن کار را بهتر انجام داد. این حکم عقلی از مستقلات عقلی است و با قانون ملازمه، شرعی نیز می‌گردد. ... رَأَى النَّبِيُّ ؟صل؟ فِي قَبْرِهِ خَلَلًا فَسَوَّاهُ بِيَدِهِ ثُمَّ قَالَ إِذَا عَمِلَ‏ أَحَدُكُمْ‏ عَمَلًا فَلْيُتْقِنْ‏ ثُمَّ قَالَ الْحَقْ بِسَلَفِكَ الصَّالِحِ- عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ‏. محمد بن يعقوب كلينى‏، الکافی، ج‏3 ، ص262 و263. روایت به سبب وجود سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ ضعیف است؛ زیرا شیخ طوسی و نجاشی او را ضعیف می‌دانند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ؟صل؟‏ «إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ الْبِلَى إِلَيْهِ وَ لَكِنَ‏ اللَّهَ‏ يُحِبُ‏ عَبْداً إِذَا عَمِلَ‏ عَمَلًا أَحْكَمَهُ‏ فَلَمَّا أَنْ سَوَّى التُّرْبَةَ عَلَيْهِ ...». محمد بن علی ابن بابويه، الأمالي، ص384، 385. 🔸اتقان در انجام مقدمات و برنامه ریزی، در انجام کار و در نگهداری از آثار کار اطلاق دارد. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه شانزدهم #فقه_فرهنگی 🔹قاعده اتقان عمل 🔸اتقان عمل، بدین معناست که مکلف عملی را با شرایطی بیش از
🔹قاعده مهم سرعت و سبقت در کار خیر 🔸سبقت در، مفهومی مشکک را می‌رساند که در دو بعد زمان و کیفیت جاری است: ▫️سبقت زمانی: یعنی از آنجا که بهره برداری از هر زمانی نسبت به زمان بعد از خود، سبقت است؛ هرچه زودتر انجام دادن مد نظر است. ▫️سبقت کیفی: بدین معنا که در هر زمان نیز تمهیدات کیفی برای زودتر انجام شدن کار، صورت گیرد تا مانع تأخیر در آن شود. 🔸ادله قاعده سبقت در خیرات ▫️برخی آیات مانند «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات» بقره،۱۴۸؛ همچنین: «سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ» (آل‌عمران،۱۳۳). ▫️ روایات مانند: «عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُرَازِمِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ أَبِي يَقُولُ‏ إِذَا هَمَمْتَ‏ بِخَيْرٍ فَبَادِرْ فَإِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا يَحْدُث» (محمد بن يعقوب كلينى، الكافي،‏ ج‏2، ص142). ، ▫️ادله عقلی، دلالت بر رجحانِ «سبقت در کار خیر» دارد. این ادله، قاعده‌ای را اثبات می‌کند که دلالت دارد بر رجحان شرعی و مولویِ هرچه سریع‌تر انجام دادنِ عمل خیر. از آنجا که سرعت مقوله‌ای نسبی است، سرعت در این قاعده نیز نسبی است و سرعت حداکثری مورد نظر نیست. به بیانی دیگر اقدامِ «فوراً ففوراً» مورد نظر است؛ نه اینکه حکم متوقف و در یک درجه مورد نظر باشد. همچنین فقط بالاترین سرعت نیز منظور نیست؛ بلکه سرعت نسبتی منظور است. 🔸نکات حاشیه ای ▫️تفاوت دلیل عقلی و سیره عقلا ▫️وظیفه یک مدیر نسبت به اتقان کار فرهنگی ▫️توجه و پیگیری مقام معظم رهبری درباره کتب فقه معاصر حوزه ▫️تفاوت سرعت در خیر و عجله در چیست؟ 🔹@feqahat
هدایت شده از فقه فرهنگی
🚨 فوری 💢 اولین مدرسه پائیزه «فقه تربیتی و نیازهای تربیتی جامعه اسلامی» ✅ با حضور و اشراف علمی حضرت آیت الله اعرافی 🔹 ویژه خواهران و برادران پایه نهم، دهم و دروس خارج فقه و اصول 💻 جلسات به صورت غیر حضوری(مجازی) برگزار می‌گردد. 🔻 مزایا: 🔹 حمایت معنوی و پشتیبانی علمی از پایان نامه‌ها 🔹 اعطای گواهینامه معتبر به شرکت کنندگان 🔹 ارائه بسته کتب فقه تربیتی 📆 مهلت ثبت‌نام: 7 مهرماه 1400 ◀️ ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر: http://meftaah.com/pishsabtnameh-madreseh-paeizeh/ 📳 پاسخگویی: 09103949296 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftaah_com
فقه فرهنگ ۱۷.m4a
41.29M
🔹جلسه هفدهم 🔸نکته نخست: ارتباط دو قاعده اتقان و سرعت قاعده اولی: ادله هر دو قاعده اطلاق داشتند. در نتیجه هر دو قاعده در کنار یکدیگر همزمان توجه شود. پس در کار فرهنگی به هر دو بعد سرعت و اتقان باید توجه شود. اما اگر اتقان با سرعت تزاحم داشتند، باید اولویت سنجی شود؛ برپایه نکات بیان شده در اصول. مانند واکسن زدن برای کرونا. تزاحم بین اتقان و گذراندن زمان مورد نیاز برای تایید یا سرعت و مجوز استفاده اضطراری. مثال دیگر، در ازدواج، ما باید توصیه به سرعت در ازدواج کنیم یا اتقان در آن. از باب اهمیت این مسئله در سرنوشت، احتمال دارد در مواردی به تقدم اتقان برسیم. مثال دیگر، سرعت در موضع گیری رسانه‌ای نسبت به بی‌احترامی به مقدسات که بر اتقان درجات بالا، مقدم است. 🔸نکته دوم. مصادیق بیا شده برای سرعت در کار خیر (مانند سرعت در ازدواج، موسات، تعلم در سنین پایین و ...)، آیا صرفا بیان مصداق است و همان حکم سرعت در خیر را دارد یا نکته جدید دارند: 🔸دیدگاه برگزیده: سرعت در کار خیر استحباب دارد؛ اما سرعت در این مصادیق استحباب مؤکد دارد. اصل در حرف جدید مولا، داشتن نکته جدید است. 🔹@feqahat
فقه فرهنگی
🔹جلسه هفدهم #فقه_فرهنگی 🔸نکته نخست: ارتباط دو قاعده اتقان و سرعت قاعده اولی: ادله هر دو قاعده اطلاق
🔹قاعده تأمین عدالت اجتماعی 🔸معنای عدالت در لغت معانی متعددی برای عدل گفته شده از جمله راغب، عدل را مساوات در پاداش و مکافات می‌داند. در موارد متعدد کلمه حق به کار رفته است. معنای دقیق را فراهیدی در العین آورده است که مقدم بر کتب لغت است، به معنای «حکم کردن براساس حق».«العدل، الحكم بالحق» (فراهیدی، کتاب العین، ج 2، ص 38). چون حق در مقابل ظلم است و ظلم «وَضْعُ الشَّيْ‏ءِ في غير مَوْضِعِه» است؛ عدالت را به وضع شی فی موضعه تعریف شده است که برداشت از معنای ظلم است. پس در عدالت، مهم این است که حق افراد شناخته شود. عدالت در فرهنگ یعنی دادن حق آنها و برنامه ریزی و رفتار بر اساس آن حق. در هر برنامه فرهنگی، حق مخاطب ما چیست؟ این عدالت فرهنگی در برنامه های ماست. 🔸معیار وجوب یا استحباب حقوق معیار الزامی و غیرالزامی بودن حق، صدق «ظلم» است. هرگاه حقی ضایع شود و با این کار ظلم صورت گیرد، استیفای آن حق واجب و لازم است. اما اگر ضایع شدن آن حق ظلم به‌حساب نیاید و درعین‌حال تأمین آن در توسعه عدل مؤثر باشد، استیفای آن حق الزامی نیست. 🔹مرجع تعیین حقوق سه مرجع برای تعیین حقوق وجود دارد: عقل؛ شرع؛ عرف. 🔸حق عقلی: بدان جهت است که حکم مستقل و منجز عقل مورد تأیید شرع نیز هست؛ درنتیجه رعایت آن وجوب شرعی دارد. گاهی عقل به‌صورت کامل نمی‌تواند حق را درک کند. برای نمونه در مورد حق حیات، در ظاهر عقل نمی‌تواند درباره حق حیات برای مرتد حکمی داشته باشد. 🔸حق شرعی: سرچشمه دیگر حقوق، شرع است؛ مانند اینکه شرع برای محرومان حقی به‌ نام خمس و زکات در اموال ثروتمندان قرار داده است. برپایه ادله شرعی و دیدگاه کارشناسان متدین تربیت، سند 2030 ظلم به کودکان است و اجرای آن حرام است. اما آموزش خاص جنسی حق افرادی است که در حال ازدواج است. حق عرفی 🔸منشأ دیگر حقوق، عرفِ عقلاست. در بسیاری از موارد، حقوقی برای افراد ثابت می‌شود که در شرع وارد نشده است و حکم مستقل عقل ندارد؛ درعین‌حال، مورد تأیید عرف عقلا قرار می‌گیرد. این‌ موارد ممکن است با تغییر شرایط زندگی بشر، تغییر ‌کند. جمع بندی: 🔸از میانِ این سه مرجعِ حق، حقی که باعقل قطعی و شرع ثابت می‌شود معتبر است و رعایت آن لازم؛ اما در مورد حق عرفی، بایسته است که بررسی شود، این نوع حق به تأیید شرع رسیده باشد. درنتیجه حقوق عرفی با یک شرط معتبر است و باید رعایت شود و آن «عدم مغایرت با اصول و قواعد شرع» است. 🔹@feqahat
🔹یک نکته: 🔸چه کسانی در تربیت و فرهنگ افراد جامعه وظیفه‌مند هستند؟ 1. عموم مکلفان؛ ولو بلاکفایه. همه مکلفان نسبت به یکدیگر یک نوع مربی به معنای عام هستند. مثلا رفتارهای ما در دیگران تاثیر دارد. 2. مربی و حاکم. 🔸به بیانی دیگر چند دسته مربی داریم: ـ مربی به معنای عام: عموم مکلفان نسبت به یکدیگر؛ ـ مربی خاص: والدین و مربی؛ ـ مربی اخص: حاکم و حاکمیت. در حاکمیت حاکم‌های دست دوم و چندم نیز دارند که آنها مدیران فرهنگی و حاکم بر دستگاه خود ممکن است کسی بداند. علت اخص بودن او، وظایف ویژه و از سویی قدرت ویژه آن در امور تربیتی نسبت به عموم جامعه است که گاهی مقدم بر مربی خاص یعنی پدر و مادر است. 🔹@feqahat