هدایت شده از | ܩࡅ࣪ߺܣߊܟٜߺܢ |
از شهر و دیار ِخودم خسته گشته ام ؛
ولگرد ِکوچه های ِعراقم کن حسین
|ܦ߭ܝߊܦ߳ߺࡉ|"
خادمی یعنی در راه حسین بمانی و بمانی و بمانی... #خادمی_یعنی
خادمی یعنی جان فدای رقیه اش باشی!
#خادمی_یعنی
آرام آرام وارد حرمت میشم، دیدگانم با لایه ضخیمی از اشک پوشانده شده.
توقف کوتاهی برای در آوردن کفش هایم میکنم...
آنقد ذوق دیدنت را دارم که یادم میرود آنها را بردارم، تحویل کفشداری بدهم
خادمت مرا صدای میکند: خوي...
کفشهایم را در دست میگیرم، آنها را به کفشداری میدهم و به سمتت پرواز میکنم...
خنکای حرمت را با جان و دل در حافظه ام ذخیره میکنم تا هر موقع دلتنگت شدم با خاطراتت سر کنم...
با پاهایی سنگین به سمت ضریحت می آیم دستم را روی سینه میگذارم و به تو سلام میکنم؛ کمی مانده که دستم به ضریحت برسد؛ ناگهان با صدای اذان از خواب بیدار میشوم حالا به جای ضریحت فقط سقف سفید اتاقم را میبینم...:))))
#دلنوشته_ام_تقدیم_به_تو:))))
ذکرها سه دسته هستن :
یه دسته پاک کننده اند
گناه و زشتی رو پاک میکنن
مثل : «استغفرالله»
شیطانبرایکساییکهمذهبیهستن
بیشتردامپهنمیکنه...!
اونخودشیهبچهمذهبیبود
کهعاقبتبهشَرشد!🚶🏻♀️»
-استاد پناهیان '