8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸مظلومیت، جلالت و هیبت حضرت امام حسن عسکری(ع)
🔹 استاد شهید مطهری ره
@fetneh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آیت الکرسی به زبان نظم
@fetneh1
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 آقاجان وقت را مغتنمبشمارید! خودتان را بسازید!
🔸علامه حسن زاده آملی ره
@fetneh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙آیت الله بهجت رحمةالله
🔸صحبت های دلنشین آیت الله بهجت رحمةالله در مورد غیبت #امام_زمان عجلالله
@fetneh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راه نفوذ شیطان در درونت رو بشناس ...
⚠️آسیب شناسی ویرطرف کردن نقطه ضعف ها در مقابل وسوسه های شیاطین ضروری است.
🔶حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
@fetneh1
🌹 در شرح حال آيت الله شهيدمطهری آمده :
🔸 او هميشه با وضو بود و به اين كار توصيه مي كرد،
🔹 نسبت به انجام فرايض فرزندان خود نظارت دقيق داشت ،
🔸 بعد از نماز مغرب و عشا سجده های طولاني به جا مي آورد
🔹 و از سنّ تكليف به بعد، هيچ گاه نماز شبش ترک نشد.
📚 کتاب طهارت روح، صفحه ۳۸۳.
@fetneh1
💠حدیث روز 💠
💎 نسخه امام رضا(علیه السلام) برای رهایی از درد معده
🔻امام رضا عليهالسلام:
مَن أرادَ أن لايُؤذِيَهُ مِعدَتُهُ فَلا يَشرَب بَينَ طَعامِهِ ماءً
🍲 هر كه میخواهد معدهاش آزارش ندهد، در بين غذا آب نخورد.
📚 بحارالأنوار، ج ۶۲، ص۳۲۳
@fetneh1
✴️ اهمیت نماز
✳️آیت الله حائری شیرازی"ره" :
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔹 اگر همه فضایل انسانی مثل جهاد، زکات ایثار، صداقت، وفای به عهد و... را به دانههای تسبیح، تشبیه کنیم نماز یکی از آنها نیست بلکه بند تسبیح است.
🔹 هر یک از این فضایل اگر آسیب ببیند یک دانه تسبیح ناقص شده است اما نماز اگر آسیب دید همه دانه های تسبیح از دست می روند.
🔹 انبیای الهی در ساختن انسان ها ابتدا بند تسبیح را آماده می کردند و بعد مُهرهها را بر سر آن می زدند به عبارت دیگر اول ارتباط انسان با خدا را درست می کردند و بعد بقیه فضایل را در چارچوب ارتباط با او قرار میدادند و به این ترتیب دیگر فضایل را حفظ می کردند همانگونه که بنده تسبیح دانه ها را حفظ میکند.
🔹 شیطان که به دنبال انحراف انسان است تمام تلاش خود را می کند تا به جای شکستن دانه ها بند تسبیح را پاره کند تا دانه ها خودشان بریزند. ابتدا نماز را ضایع میکند و سپس انسان را به سمت شهوات می کشاند.
🍃 فخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ.
🍃 ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ نسلی ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ [ﺁﻧﺎﻥ] ﺷﺪ ﻛﻪ [ابتدا] ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺿﺎﻳﻊ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ [سپس] ﺍﺯ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﭘﻴﺮﻭی ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ. (سوره مریم، آیه ۵۹)
🔹 البته شیطان مثل سارق و دزد کنار بانک می ماند. آنکه از بانک بیرون می آید و پولی در جیب ندارد، سارق حتی نیم نگاهی به او نمی کند. تمام تلاش شیطان برای این است که نماز مسلمان واقعی را سرقت و نابود کند.
📚 تمثیلات ، جلد ۲
@fetneh1
✨﷽✨
🌼داستان کوتاه
✍طفلی از باغی گردو میدزدید. پسر صاحبِ باغ با چند دوست خود در کنار باغ کمین کردند تا دزد گردو را بیابند. روزی وقتی طفل گردوها را دزدید و قصد داشت از باغ خارج شود لشکرِ کمینکردهها به دنبال طفل افتادند و طفل گردوها را در راه رها کرده و از ترس جان خود فرار کرد. آنان پسرک را در گوشهای بنبست گیر انداختند و پسرک از ترس بر زمین چمباتمه زد و نشست و دست بر سر گذاشت و امان خواست.
حکیمی عارف این صحنه را میدید که صاحب گردوها چوبی در دست بلند کرده و میگوید: برخیز! چرا گردوهای ما را میدزدی؟! طفل گفت: من دزدی نکردم. یکی گفت: دستانت رنگی است٬ رنگ دستانت را چگونه انکار میکنی؟ دیگری گفت: من شاهد پریدنت از درخت بودم... حکیم وارد شد و چند سکه غرامت به صاحب مال داد تا از عقوبت او دست برداشتند.
حکیم در کُنجی نشست و زار زار گریست. گفت: خدایا! در روز محشر که تو میایستی و من در مقابل فرشتگانِ توام، چگونه گناهان خود را انکار کنم با اینکه دستانم و فرشتگانت بر حقیقت و بر علیه من گواهی خواهند داد؟!! خدایا! امروز من محشر تو را دیدم، در آن روز بر من و بر ناتوانیِام رحم نما و با من در محاسبۀ گناهانم تنها و پناهم باش و چنانچه من بر این کودک رحم کردم و نجاتش دادم تو نیز در آن روز بر من رحم فرما و مرا نجات ده!!!
@fetneh1
یکی از دوستان شهید مدرس تعریف میکرد: مدتی با سید حسن مدرس در مدرسه درس میخواندیم، چند وقتی شهریه طلبگی ما نرسید و همگی بیپول شدیم، یک روز دیدم آقای مدرس یک پول به یک طلبهای نیازمند داد و گفت: برو نان بگیر، طلبهای دیگر رسید، یک پول هم به او داد و گفت: برو نان بگیر. من با تعجب گفتم: شما و ما حقوقمان یکی است و همه از یکجا پول میگیریم، حالا چطور شده که ما پول نداریم و شما دارید؟! مدرس خندید و گفت: مگر مرد هم بیپول میشود؟! پرسیدم: آخر از کجا و چطوری؟ گفت: شب بیا حجره ما بمان تا نشانت بدهم. شب رفتم و حجره ایشان ماندم. هنگام اذان صبح بیدارم کرد، برخاستیم و نماز خواندیم. آنگاه گنجهای را باز کرد و یک سطل بیرون کشید و یک کلاه نمدی گذاشت سرش و گفت: برویم.
🔹آن موقع در اصفهان مرسوم بود که صبح زود آب حوضها را خالی میکردند، تمیز میکردند و دوباره حوضها را پر میکردند، ما راه افتادیم توی کوچهها و داد زدیم: آب حوض میکشیم! آب حوضی! از خانهای صدایمان کردند. من حوض را خالی و پاک کردم و مدرس آب کشید و پر کرد، دو تا حوض، خالی و پر کردیم که مقداری پول گیرمان آمد، آن وقت مدرس رو به من کرد و گفت: دیدی؟ این هم پول، هم میتوانی خودت نان بخری و هم به دو طلبه دیگر کمک کنی
@fetneh1