eitaa logo
فیضیه - در انتظار انتقام سخت
299 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
13هزار ویدیو
48 فایل
کانال اختصاصی روزنامه فیضیه - برای ارتباط با ادمین پیام خود را به @hakimi بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
📝سالی که امام رضا آمد و ولیعهد شد اتفاقا باران نبارید.‌نشستند این اطرافیان مامون به جو سازی ، چه بخت بدی است چه مردی است که وقتی آمد به قدم او خدا نعمتش را از ما گرفت و باران نیامد. به مامون گفتند بهش بگو . مامون که نمی توانست اینطور بگوید ، گفت آقا خیلی صحبت می کنند که شما آمدید باران نیامد شما آقایی شما پسر پیغمبری قبول کن بروید استغثغا ، دعای باران و باران بیاید .چرا این را می گوید ؟ می گوید الان که این شهرت هست بعد برود نماز استغثغا بعد باران هم نیاید آن وقت بگویند دیدید این هیچ آبرو پیش خدا ندارد؟ تا به حضرت گفت بروید به صلاه باران فرمود می روم. عرض کرد کِی می روید؟ فرمود روز دوشنبه می روم. گفت چطور دوشنبه؟ گفت دیشب پیغمبر را خواب دیدم با جدم امیرالمومنین آمدند به من گفتند پسر جان روز دوشنبه برای طلب باران به بیابان برو و خداوند در این دعا عز و عظمت تورا افزایش خواهد داد. دوشنبه خواهم رفت. خبر کردند دوشنبه غوغا شد ، که امام رضا پسر پیغمبر می خواهد بیاید برای صلاه باران . مفصل این نماز را خواند و منبر رفت سخنرانی کرد : خدایا آبروی اهل بیت را حفظ کن باران رحمت بفرست ، و حتی گفت پروردگارا باران را موقعی بفرست که مردم به خانه های خود رسیده باشند و از باران صدمه ندیده باشند. 🔷آقا حرفش تمام شد نسیم ها وزیدند ابرها آمد خلق الله رفتند و به منزل ها رسیدند باران آمد همه متنعم شدند ارزش امام رضا بالاتر آمد. حالا زلزله شده که ببین چه محبوب خدا است امام رضا. که دعا کرد و باران آمد. 🔷آن شیاطین وسوسه گر آمدند رفتند پیش مامون ، گفتند: مامون این چه کاری بود کردی؟ آبروی بنی عباس را بردی خودت را به خطر انداختی گرفتار بلا و بدبختی کردی ، ما ندیدیم کسی انقدر به حکومت و قدرت خودش ستم بکند. این چه کاری بود کردی؟ امام رضا را آوردی هی دارد آبروی خودت تنزل می کند . مامون تمام راز دلش را آشکار کرد ، (گاهی بعضی ها می گویند چرا مقام ولایت عهدی را قبول کرد؟ چه سیاستی در کار بود؟ این الان خود مامون اظهار کرد)فقال المامون : 🔷 قدکان هذا الرجل مستتراً عنّا یدعوا الی نفسه , خوب بفهمید فعالیت های پشت پرده را ، این امام رضا در پنهان خیلی عضو و شیعه می گرفت جمعیت گرد خودش بر ضد ما جمع می کرد که یک مرتبه حکومت مارا بکوبد.فَاَرَدْنا اَنْ نَجْعَلَهُ وَليَّ عَهْدِنا لِيَكُونَ دُعاءُهُ لَنا وَلْيَعْتَرِفَ بِالْمُلْكِ وَالْخِلافَةِ لَنا وَلْيَعْتَقِدَ فيهِ الْمَفْتُونُونَ بِهِ اَنَّهُ لَيْسَ مِمَّا ادَّعي . گفت من این را آوردم برای اینکه اولاً بیاورمش تو دربار تو ما هضم بشود قاطیِ خود ما بشود. و بعد هم به نفع ما تبلیغ کند و آنهایی هم که خیلی شیعه ی خالص هستند کم کم ازش جدا بشوند. برای این آوردم و بعد گفت حالا که انقدر مردم متوجه شدند نمی شود نپخته عمل کرد باید بگذارید قدم به قدم زمینه پیدا کنیم امام رضا را در افکار عمومی بکوبیم ، آن وقت ردش کنیم. این نقشه است. شروع کردند به عمل. یکی از حرفها نماز عید خواندن است ، به آقا گفت برو نماز عید بخوان آقا گفت من به وضع پیغمبر می خواهم بروم . تکبیر پا برهنه غوغا شد وسط راه گفت برگردید، انقدر اهانت کرد . ♦️ به یکی از علمایی که آن روز متکلم از افرادی است خیلی ارزش علمی دارد به نام سلیمان مروزی، یکی از علمای کلام است .یک روز آمد و خواست سلیمان را. گفت سلیمان من یک پسرعمو دارم از مدینه پیش ما آمده من می خواهم روز ترویه یک مجلس علمی راه بیاندازم تو بیا بنی هاشم هم می آید او هم می آید . باهاش مباحثه کن. ♦️سلیمان گفت آقا من را معاف بدارید ،گفت چرا؟ گفت برای اینکه پسر عموی شماست وابسته ی به شماست می خواهید همه ی بنی هاشم هم جمع کنید بعد او هم نتواند جواب بدهد خجالت بکشد بعد بنی هاشم هم خجالت بکشند من نمی خواهم . گفت من از تو برای این خواستم (خیلی عجیب است). اصلا به تو گفتم بیا تو متکلم قوی و نیرومندی بیا بکوبش .بگذار منعکس بشود مُلّایی ندارد، معلومات ندارد.او گفت حالا امر می فرمایید چشم. ♦️مجلس درست کرد که با مباحثه امام رضا را بکوبد . آمد آن سلیمان مروزی بنی هاشم آمدند دور تادور بنی عباس نشستند ، آقا در باب مشیت و اراده ی خدا مطلب را آورد امام رضا اورا له کرد. آنچنان لهش کرد که مامون گفت سلیمان آبروی مرا بردی. https://eitaa.com/feyziehnews
💢👈اردشیر زاهدی داماد شاه‼️ چه می‌گوید⁉️ https://eitaa.com/feyziehnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شب میلاد آقا امام هشتم🌹 🌹دلها رو ببریم حرم مطهر🌹 🌹و گلها رو تقدیم کنیم🌹 میلاد عالم آل محمد💚 هشتمین حجت سرمد💚 نگین درخشان وطن💚🇮🇷💚 السلطان ابا الحسن، حضرت رضا (ع) مبارک باد🎉 🎊 🎉 https://eitaa.com/feyziehnews
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اين سخنان كه توسط دكتر دانيل گنسر انجام شده است، ارزش چندین بار شنيدن دارد! اما نکته قابل توجه این است که چگونه است که این حرفها زده می شود ولی جنایات آمریکا همچنان ادامه دارد؟!! بشنوید اما بدانید اینها جنایات را مرتکب می‌شود و داستانش را نیز برای مردم دنیا نقل می‌کنند بدون اینکه جنایتکاران در مقابل میز محاکمه بایستند!! انقلاب اسلامی باید میز محاکمه را برای جنایتکاران بین المللی آماده کند تا اگر یک جنایتکار هم در جهان وجود داشته باشد نگران محاکمه و تقاص باشد!! https://eitaa.com/feyziehnews
✳️🔸 مغازه ای با 90 کلید دریک روستا شاید باورش سخت باشه ولی.. اعتماد و صداقت در روستای قوزلو از توابع شهرستان ملکان باعث شده صاحب تنها مغازه ی روستا کلید مغازه را در اختیار تمام 90 خانوار ساکن آن قرار دهد! حسین لطفی میگوید: به دلیل اعتماد و صداقتی که بین مردم روستا حاکم است، با هزینه شخصی کلیدی از مغازه خود تهیه و در اختیار تمام ساکنان روستا قرار داده ام. وی گفت چون اکثراوقات در مغازه نیستم مردم روستا هر زمان چیزی نیاز داشته باشند، بدون حضور من اقلام مورد نیاز خود را از مغازه برداشته و هزینه آن را در صندوق می گذارند! اینجا دیگه قضیه خیلی جالب میشه: کسانی که پول به همراه نداشته باشند، لیست کالاهای خریداری شده را می نویسند و پس از چند روز هزینه آن را می پردازند و حتی افرادی که به پول نیاز داشته باشند از صندوق مغازه مبلغ مورد نیاز خود را برداشته و پس از بر طرف کردن نیاز خود، آن را پس می دهند! رحیم زاده دهیار روستای قوزلو نیز گفت: تاکنون در این روستا هیچ سرقت و یا خلافی اتفاق نیافتاده و هیچ پرونده قضایی تشکیل نشده است این مکان در 155 کیلومتری تبریز واقع شده است. آري اینچنین ايرانم آرزوست... https://eitaa.com/feyziehnews
کاریکاتوریست مصری خانم رانیا العسل تصویر رای دادن امام خامنه‌ای رو توی پیجش منتشر کرده و نوشته: «به بن زاید و بن سلمان. اینی که می‌بینید برگه تعرفه رای انتخاباته و اون هم خودکارِ که باهاش روی برگه اسم مینویسند.» یعنی چنان آل سعود رو با خاک یکسان کرد که با کاردک هم نمیشه جمعشون کرد. https://eitaa.com/feyziehnews
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند : شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم . چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟! پرسيدم: آقای حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم.... همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم. صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور ! نوری چشم نواز و آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟ من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند. بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد. و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد. منبع :کرامات امام رضا (ع) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری https://eitaa.com/feyziehnews
زمان برخورد با بی‌عرضه‌ها رسیده! https://eitaa.com/feyziehnews
🔸 ارتباط با دلار باید قطع شود. https://eitaa.com/feyziehnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط می‌تونیم بگیم، تا ابد مدیون و شرمنده خانواده شهدائیم.🌷🇮🇷🌷🇮🇷 https://eitaa.com/feyziehnews
❇️روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است. 🔹آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است 🔹و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 💠 *عزيزان !! کپی فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود.* ⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند ) *فقط حیدر امیرالمومنین است* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ره ، ج۱ ص: ۲۰۵ تا ۲۰۷ https://eitaa.com/feyziehnews
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم گویند: حضرت آدم (ع) نشسته بود، شش نفر آمدند. سه نفر طرف راستش و سه نفر دیگر طرف چپ وی نشستند. از اینها سه نفر سفید و سه نفر سیاه بودند. آدم به یکی از سفیدها که سمت راست او نشسته بود، گفت: تو کیستی؟ گفت: عقلم. فرمود: جای تو کجاست؟ گفت: مغز. از دومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: مهر هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در دل. از سومی پرسید: تو کیستی؟ گفت: حیا هستم. آدم (ع) سؤال کرد: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم. سپس آدم (ع) به جانب چپ نگاه کرد و از یکی از سیاهان سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: من تکبر هستم. پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در مغز. آدم (ع) پرسید: با عقل در یک جا هستید؟ گفت: من که آمدم، عقل می رود. از دومی سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: حسد هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در دل. پرسید: با مهر در یک جا هستید؟ گفت: من که آمدم، مهر می رود. از سومی سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: طمع هستم. آدم (ع) پرسید: جای تو کجاست؟ گفت: در چشم. پرسید: با حیا در یک جا هستید؟ گفت: من که داخل شوم، حیا خارج می شود. به نقل از: چرا حجاب؟ نوشته ابراهیم خرمی مشگانی https://eitaa.com/feyziehnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ باز هم درد دل ظريف با دشمنان! 🔹ظريف طوری با دشمنان درد دل می کنه که گویا با رفقای 60 ساله اش حرف می زند! ✍یادتان می آید که چطور با جان کری دل و قلوه می‌داد؟ 💢👈 نکته قابل توجه این است که حضور مردم را زیر شصت درصد (و بالای پنجاه درصد) اعلام می‌کند چیزی که وزارت کشور از اعلام آن خودداری نمود. https://eitaa.com/feyziehnews
زاکانی: دوران عناصر غرب‌گرا به اتمام رسیده است 🔹طی سال‌های گذشته شاهد دولتی بودیم که با پیری، کسالت، اشرافی‌گری و عدم مسئولیت‌پذیری، گردن‌کشی می‌کرد. 🔹اکنون دوران سیاه عناصر غرب‌گرا به اتمام رسیده است و در آغاز مسیری روشن قرار داریم و در پیش‌روی ما ایرانی قوی و پیشرفته قرار دارد که باید آن را در سایهٔ حمایت مردم و حضور نخبگان بسازیم. @Farsna https://eitaa.com/feyziehnews
🌹۱۲ ذی القَعدة الحرام ۱۳۲۰ ه ق سالگرد شهادت پدر امام راحل، شهید آیت الله حاج سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، مجتهد منطقه خمین، از شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نجف 🌹شهادت: به دست خوانین ظالم ✍ نحوه شهادت پدر امام خمینی(ره) به نقل از مرحوم آیت الله سید مرتضی پسندیده (برادر امام): ...در سال 1320 ه.ق «عضد السلطان» والی عراق (اراک کنونی) بود و نائب‌الحکومه خمین نیز زیر نظر او مشغول بود. در این سال تعدی خوانین بسیار اوج گرفته و اوضاع خمین بسیار نامساعد شده بود. «جعفر قلی خان»، «میرزا قلی سلطان» و «بهرام خان» خیلی به مردم تعدی می‌کردند... پدر ما نیز جلوگیری می‌کردند. اینها نیز تصمیم گرفتند پدر ما را از جلوی راهشان بردارند...دوازدهم ذیقعده بود.../خاطرات آیت الله پسندیده، ص 19 و 20/ادامه و کامل مطلب در👇 https://www.mashreghnews.ir/amp/385086 ⁉️ خواب عجیب مرحوم ولی الله مؤمنی، بازیگر نقش پدر امام در سریال "آفتاب و زمین" که باعث شد با قوت این نقش را بپذیرد👇 http://cinemapress.ir/news/69940/ ✅ محبت و ارادت قلبی والدین حضرت امام خمینی، رضوان الله تعالی علیهم نسبت به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف🔰 ◽️قرائن حاکی است که والد شهید امام راحل، آیت الله سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، در زمان حضور در عتبات، از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) کسب فیض (تلمذ) نموده و با یکی از شاگردان ایشان، یعنی حاج آقا حسین طباطبایی قمی نیز آشنا و مأنوس بوده است، در بایگانی سازمان اوقاف و امور خیریه سندی(نامه ای) تاریخی و ارزشمند یافت شده و موجود است كه در آن مرجع عالیقدر، حاج آقا حسین قمی(ره) زعیم قیام علیه کشف حجاب رضاخانی، سه ماه پس از شهادت پدر امام، جانشینش را در منطقه خمین، تعیین نموده و از قتل ایشان با كلمه «شهید» تعبیر کرده اند. خبر شهادت پدر امام خمینی را که در آن واقعه پنج ماه بیشتر نداشت، به اراک می رسانند و مردم به استقبال آمده و جنازه آن شهید را به اراک انتقال داده و در قبرستان اراک، محل فعلی سر قبر آقای معروف (آقا محسن عراقی-اراکی، عالم مشروعه خواه، از اصحاب و یاران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره و از بزرگترین واقفین منطقه) به عنوان امانت دفن می نمایند. مدتی بعد جنازه به نجف اشرف حمل و در وادی السلام دفن شد ولی متأسفانه نشانی دقیقی از مزار ایشان در دست نیست. ◽️مرحومه بانو هاجر احمدی، آن شیر زن با شهامت برای قصاص قاتلین همسر، رنج فراوان کشید. ◽️بانو هاجر، مادر فاضله و با شهامت امام، پس از شهادت مظلومانه مرجع شهید علامه نوری نیز برای ایشان با شجاعت، مراسم بزرگداشت گرفت و هر ساله آنرا تکرار می کرد. ◽️در حقیقت امام راحل به غیر از اینکه شاگردی از شاگردان مرجع شهید علامه نوری، به واسطه مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، از کودکی نیز با مظلومیت و حقانیت راه شیخ شهید، توسط مادر مکرمه خویش، آشنا شده بود و ارادت قلبی خاصی به آن شهید بزرگ اسلام داشت. ◽️بانو هاجر احمدی دختر بزرگ میرزا احمد مجتهد بین سالهای ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸ قمری در خمین بدنیا آمد پدرش از عالمان و امام جماعت مسجد جامع خمین بود. شهید آقا سید مصطفی موسوی پدر حضرت امام در محضر میرزا احمد شاگردی کرده و صاحب مراتبی از فضل و کمال گردید. در سال ۱۳۰۰ هجری قمری از دختر بزرگ ایشان خواستگاری کرده و با موافقت استاد با ایشان ازدواج کردند. هاجر خانم بعد از ۲ تا ۳ سال زندگی با سید مصطفی در خمین بهمراه شوهرش برای ادامه تحصیل سید مصطفی به نجف رفتند. فرزند بزرگ ایشان که دختر بود و مولود نام داشت در نجف بدنیا آمد ولی بقیه فرزندان ایشان در خمین متولد شدند. هاجر خانم در بین مردم خمین دارای احترام ویژه ای به خاطر نسبت خانوادگی اش با اهل علم بود و همچنین ازدواج ایشان با آقا مصطفی که ایشان هم مجتهد کمره بود بر این احترام افزود. ویژگیهای شخصیتی ایشان از قبیل پاکدامنی و وفاداری نیز عامل دیگری بود که بعد از شهادت سید مصطفی نیز همواره مورد احترام و تکریم مردم قرار داشت. سرانجام این بانوی بزرگوار در سن ۵۰ سالگی در خمین فوت می کنند و پیکر ایشان به قم منتقل و در قبرستان وادی السلام در جوار مرقد امامزاده احمد از نوادگان امام سجاد علیه السلام، به خاک سپرده می شود. 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🔸منابع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)، مقاله شیخ فضل الله نوری از زبانی دیگر (از زبان دشمنان مغرض و معاند شیخ)/پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای استان مرکزی/ كتاب، پنجاه و یك عریضه و حكم شرعی، امید رضایی/مشرق نیوز/سینما پرس/ تبیان، عطاالله باباپور/پرتال جامع امام خمینی/جماران نیوز... ✳️ @ShahidRabe
♻️ پرسشی منطقی و اساسی که هیچگاه مشمول گذر زمان نمی شود! https://eitaa.com/feyziehnews
پرس‎تی‎وی: آمریکا در ازای تعلیق ۱۲۰ روزه تحریم‎های برجامی خواستار مذاکره در مورد منطقه‎ شده‎ است 🔹منابع نزدیک به مذاکرات در وین در گفت‎وگو با پرس‎تی‎وی: آمریکا کماکان از انجام تعهدات خود برای بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها خودداری کرده و حاضر به لغو تحریم تسلیحاتی و لغو دستور اجرایی ترامپ در این زمینه نشده است. 🔹همچنین آمریکا تاکنون لغو کامل تحریم‎های نفتی، بانکی و حمل‎ونقل را به گونه‌ای که نیاز به تمدید نداشته باشد، نپذیرفته و صرفا تعلیق و توقف موقت ۱۲۰ روزه و یا ۱۸۰ روزه این تحریم‎ها را پیشنهاد داده که تمدید این معافیت دوره‎ای نیازمند موافقت رئیس‎جمهور آمریکاست. 🔹آمریکا هنوز راستی‎آزمایی واقعی از انجام لغو تحریم‎ها را نیز نپذیرفته و ضمن طرح ایده گام‎به‎گام، با لغو یک‎جای تحریم‌ها مخالفت کرده است. آمریکا گفته که خود را متعهد به پرداخت خسارات خروج از برجام و اعمال تحریم‎های غیرقانونی نمی‌داند. 🔹آمریکایی‎ها امکان خروج مجدد از برجام را رد نکردند و ضمانتی هم برای عدم خروج مجدد ارائه نمی‎دهند و درخواست ایران برای تضمین عدم اعمال تحریم و عدم استفاده از مکانیسم بازگشت خودکار تحریم‌ها (ماشه) را نپذیرفته‎اند. 🔹آمریکا و اروپا در ازای توقف موقت برخی تحریم‌های برجامی خواستار تحمیل تعهدات جدید هسته‎ای فراتر از برجام و حتی تعهدات غیربرجامی‌، همچون مذاکره در خصوص سیاست‌های منطقه‎ای ایران شده‎اند. https://eitaa.com/feyziehnews
‼️امنیتی‌ها..... هوشیار باشید 🚨🚨🚨 اسرائیل رسماً تهدید کرده ‼️ ترجمهٔ : آنها [سردار سلیمانی و رئیسی] باهم شیرین به نظر میرسند. آنها باید یک دیدار مجدد با هم انجام دهند. موساد غـلططططط کرده 😡😡 فقط کافیه دست از پا خطا کنه دیگه اسرائیلی نخواهید دید.... https://eitaa.com/feyziehnews