و اگر می نویسم، دوست دارم بدانی
در خلأ دنیای بی جاذبه از نبودنت، عجیب معلقم
می چرخم و می چرخم و می چرخم
و در چشم های ناباور یک سرگردان دلتنگ کسی را می بینم شبیه خودم
که هنوز عاشق کسی ست شبیه تو
وجودی سایه وار و حضوری کمرنگ
حضوری بسیار بسیار کمرنگ
که نوشتن برایش منصرف می کند مرا
از مرگ و نبودن …
@asheqaneh_arefaneh
بر دیوارهای این شهر نامهاییست که روزی عاشق هم بودند
فردا
دیگر نه قلبی بر دیواری خواهد ماند
نه دیواری بر شهری نام تو را
در دفتر شعرم نوشته ام
تا جاودانه ات کنم
@asheqaneh_arefaneh
تو که دستهایم را بگیری
شب از جانم
بیرون می رود…
صبح
روشنایی نمی خواهد!
تو را می خواهد…
@asheqaneh_arefaneh
دلم یهو گرفت
نمیدونم شما هم اینطور میشیدیانه؟
ولی خیلی سخته
درک کنید
😔
@asheqaneh_arefaneh
وقتی کسی به زندگیتان وارد میشود
خدا او را به دلیلی میفرستد
یا برای درس گرفتن از او
و یا برای ماندن با او برای همیشه . .
@asheqaneh_arefaneh
مرگ انسان زمانیست که ،
نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد
و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن
@asheqaneh_arefaneh
گاه یک حرف
یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد و
گاه یک حرف
یک عمر آدم را سرد میکند .
@asheqaneh_arefaneh
وقتی تو نیستی ...
شادی کلام نامفهومی ست !
و " دوستت میدارم " رازی ست
که در میان حنجره ام دق میکند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت وآیینه و هوا ... به تو معتادند
@asheqaneh_arefaneh
میگن قسمت نیست ، حکمته ...!
من معنی قسمت و حکمت رو نمی دونم !
اما تو معنی طاقت رو می دونی !
مگه نه ... ؟!
@asheqaneh_arefaneh
نانوشته هایم بسیارند
مثل بی قراری هایـم...
من سکــوتم را فریـاد می کِشــم
آخر این آشوب درونم مــرا می کُشد...
@asheqaneh_arefaneh
امشب
دیوانگیم بالا زده..
نه سکوت نه موسیقی..
نه هیچ چیز و هیچ چیز دیگر…
این دیوانگی را تسکین نمیدهد.. جز عطر تنت لعنتی
@asheqaneh_arefaneh
لـبـاسای مـارک دار
باطن آدمو نمی پوشونه
گـاو هَــم پـوستش چـرم خالصه
ذات آدم مهمـــه
@asheqaneh_arefaneh