#خاطــره🎞
|پدرشہید|
آن روز وقتی بابڪ تماس گرفت من از تهران داشتم بر میگشتم رشت که بروم مشهد.
بابڪ تا شنید من میخواهم بروم مشهد گفت آقا جان قول بده من را دعا کنی.
من گفتم : پسرم ، قربانت بروم ، قربان صدایت بشوم تو باید من را دعا بکنی...
گفت نه آقا جان قول بده...
هر دو از هم التماس دعا داشتیم و این شد آخرین حرف های بین من و بابڪ.
نکته جالب اینجاست که بابڪ همان روز از من خواست که از دوستان شهیدم بخواهم شفاعتش را بکنند و این اتفاق یک جور عجیبی افتاد،
و بعد از شهادتش من اصلا" خبر نداشتم که مزارش را کجا در نظر گرفته اند اما وقتی که برای تشییع او رفتیم دیدم که خانه جدید بابڪ درست کنار بچه های عملیات کربلای٢ و کربلای٥ است که همگی دوستان و همرزمان من بودند و در جبهه شهید شدند.]
#شہیدبابڪنورے•♥️•
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
﷽
#سیره_شهدا🦋
💚اسماعیل از همان دوران نوجوانی اش خیلی فعالیتهای فرهنگی داشت(مسجد محل،یادواره شهدا و...)
💛اسماعیل من خیلی به آدمهای فقیر کمک می کرد مثل حضرت علی(ع)،شبها بسته های غذایی آماده می کرد و می برد پشت در فقرا میگذاشت،زنگ می زد و سریع میرفت تا اونها با دیدن بابا خجالت نکشن.
🧡یکی از خصوصیات رفتاری اسماعیل خدمت به پدر و مادر بود.فرزند بزرگتر بود و در کارهای کشاورزی به من کمک می کرد.
❤️علاوه بر خوش اخلاقی،مشکلات مردم را هم حل میکرد.حتی بعضی از سربازها هم باهاش راحت بودن و ازش راهنمایی میگرفتن...
✍🏻راوی:پدر شهید
#شهید_اسماعیل_خانزاده
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ | اژدهای هفت سر نظام سلطه
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
🌷 شهیدانه
🏴 غوغای شهید ابراهیم هادی در راهپیمایی اربعین
💭 قبل از رفتن به راهپیمایی اربعین، تصمیم گرفتم به نیابت سفرم رو شروع کنم.
🎒 هر کدوم از دوستان عکس شهیدی رو انتخاب کردن که رو کولههاشون بزنن. مد نظر دوستان شهدای مدافع حرم بود. اما من فقط میخواستم رو چادرم عکس «شهید ابراهیم هادی» رو نصب کنم. دلم به تصویر هیچ شهیدی جز شهید ابراهیم رضا نمیداد.
🎒 به هر حال همونطور که تصمیم گرفته بودم با شهید ابراهیمهادی راهی شدم. تصمیم داشتم به نیابت از حضرتولیعصر امامزمان(ع) حرکت کنم. تو کیفم عکس مقام معظم رهبری و شهید ابراهیمهادی رو هم داشتم. دیدم یکی از بچههای گروه روی برگه کلمه «این منتقم» رو زده و به هر کدوم از ما یکی داد تا رو چادرمون بزنیم. من عکس آقا و شهید ابراهیمهادی رو به اون اضافه کردم.
🎒در طول مدت پیادهروی اربعین، کسانی که پشت سرم حرکت میکردن و عکس داداش ابراهیم رو میدیدن، اونی که نمیشناخت میگفت شهید ابراهیم مال کدوم استانه و یا میپرسیدن شهید مدافع حرمه؟
📗 میایستادم و توضیح میدادم. کتابش رو[سلام بر ابراهیم] معرفی میکردم. اونایی هم که میشناختن صلوات میفرستادن و رد میشدن. تو مسیر یه لحظه دیدم دسته چرخم رو یک نفر گرفت. بهم گفت اجازه بدید به عشق ابراهیم هادی چند عمودی چرختون رو ببرم.
✊🏻 یک خانمی تو مسیر دیدم که یک هو بغلم کرد و یک مشت پسته کف دستم گذاشت. گفت ممنون که ما رو به یاد شهید ابراهیم انداختی.
🕌 در حرم حضرتاباالفضلالعباس(ع) یک دفعه دیدم یک خانمی که به زبان عربی صحبت میکرد، دستم رو گرفت و چیزی میگفت که من متوجه نمیشدم.
☝🏻بالاخره با ایما و اشاره فهمیدم عکس شهید ابراهیم هادی رو ازم میخواد که بهش بدم!
‼️تعجب کردم. زبونم بند آمده بود!!
❓بعد پرسیدم مگه ابراهیمهادی رو میشناسی؟
✋🏻 دیدم اشاره کرد بله.
👌🏻گفتم از روی چادرم باز کن، مال شما.
بعد مهری رو به من هدیه داد و گفت تبرک سامرا و کاظمینه. تشکر کرد و رفت.
👥👥 این صحنه نظر همه رو به خودش جلب کرد.
🇮🇶 جالب بود که ابراهیم بین عراقی ها هم عاشقانی دارد...
📰 برگرفته از مطلب روزنامه کیهان، ۱۹ شهریور ۱۴۰۱
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
مؤمن، گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى بيند كه مى ترسد به روى او بيفتد
و كافر، گناه خويش را مانند مگسى مى بيند كه از جلوى بينى اش رد مى شود.
إنّ المؤمنَ لَيَرى ذَنبَهُ كَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، والكافِرَ يَرى ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ
بحارالأنوار جلد77 صفحه77
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
❌امامزمان فرمودند ما این زیارتت را قبول نداریم❗️
🌸 بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیهالسلام ،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان
👤 اسمش حاجحسن بود، حاجحسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت از خستگی خوابش برد...
🤍 خواب امامزمان ارواحنافداه را دید، برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا میروی؟»
🌼 جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز میگردم
🌤 امامزمان ارواحنافداه فرمودند:
«این چه کربلایی است که مقبول نشده؟! »
❄️ رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟
آقا فرمودند: «به حرم رفتی و برای ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلوم محسینبنعلی علیهالسلام هستم؟»
🦋 از خواب پرید و به کربلا برگشت...
🌷 حاجحسن زیارتاش قبول نشد، دعای فرج و ظهور برای آقا را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبةالحسین باز گشته بود...
دوستانی که عازم هستید...
دعا برای ظهور آقا امامزمان رو به هیچ عنوان فراموش نکنید تا به برکت دعا
برای ظهور انشاءالله فرج آقا نزدیکتر
و دعاهامون مستجاب بشه
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
🙂سیره_شهدا 🙂
میگفت:آدمی که بدهکار باشه هیچ موقع بدهی هاشو یادش نمیره.شما اگه به یه مغازه بدهکار باشی ،کل شب و روز فکر میکنی که چطوری بدهیت رو پرداخت کنی.چه رسد به اینکه خودت رو بدهکار خدای متعال بدونی که این همه نعمت بهت داده. بدن سالم بهت داده...
🌷شهید سید علی زنجانی
#همسفرتابهشت
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
• نانسنگڪگرفتہبودیم🥖
• ومےآمدیمطرفخوابگاه.🛏
• چندتاسنگبہنانهاچسبیدهبود.
• مصطفےڪندشانوبرگشتسمتنانوایـے.🚶🏻
• مےگفت:بچہڪہبودم،
• یہبارنونسنگکخریدم،
• سنگهاشروخوبجدانڪردهبودم؛☹️
• بهشچسبیدهبود. خونہڪہرسیدم،
• بابامسنگهاروجداڪردداددستم،
• گفتبروبدهبہشاطر. 🌱
• نونواهابابتایناپولمیدن
شهید مصطفی احمدی روشن🌹
شادی ارواح همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐
#از_شهدا_بیاموزیم ❣
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇
#دعای_سلامتی
🌷دعا برای سلامتی امام عصر علیه السلام، انسان را به انجام کارهایی وا می دارد که موجب خشنودی آن حضرت و در نتیجه سبب رشد انسان میشود.
🙏در این ساعت همه با هم دست به دعا بر می داریم و برای سلامتی و ظهور #پدری_مهربان_برای همه دعا می کنیم.
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|• @forsate_zendegi•|🖇