#صفحه۵۳۳مصحف شریف🌱
💠 سوره مبارکه الرحمن
✨ هدیه به #امام_زمان (عج)
#قرآن
#ختم_قرآن
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
#معرفی_کتاب 😍📚
یار مهربان تقدیم میکند😊👇
📖کتاب :" خاک های نرم کوشک " ✒️ناشر :ملک اعظم
📆سال انتشار : ۱۴۰۱
📖تعداد صفحه: ۲۶۱
معرفی این کتاب زیبا👇
"کتاب
📖 زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی است.
✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️✨️
💢معرفی کوتاه کتاب🔻
کتاب زندگینامه فشرده و مختصری از شهید عبدالحسین برونسی شامل خاطراتی از زبان اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان در قالب هفتاد روایت کوتاه و خواندنی ست که ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده را شرح میدهد. بدون تردید عامل اصلی در پر مخاطب بودن “خاک های نرم کوشک” صفا، سادگی، خلوص نیت و ایمان ولای این شهید بزرگوار بوده است. رهبر معظم انقلاب درباره این کتاب فرمودند:« ..این اوستا عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید.. » این کتاب به زبان انگلیسی عربی و اردو نیز ترجمه شده است
چند روز قبل از عملیات بدر،بارها شهید برونسی،به مناسبتهای مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد.گاهی آنقدر مطمئن حرف می زند که می گوید:
💢برش کوتاه کتاب🔻
یکهو یاد قولی افتادم که پدرم داده بود. علاقه زیادی داشت مرا ببرد جبهه. با خوشحالی گفتم: جبهه؟!
مادر گفت: بله پسرم، فردا آقای حسینی می آن. بابات گفت رخت و لباسهات رو ببندی و آماده باشی.
ناراحتی ام از همین جا شروع شد. آن وقتها یازده، دوازده سال بیشتر نداشتم. دوست داشتم جبهه هم اگر می خواهم بروم، همراه عمویم بروم. همین را هم به مادرم گفتم. گفت: قرار شد دیگه بهانه گیری نکنی...
📖 کتاب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
شهید دفاع مقدس🕊🌹
📚ناشر انتشارات ملک اعظم
#دفاع_مقدس
#شهادت
#معرفی_کتاب
#نویسنده -- سعید عاکف
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
نظر هوشمندانه ی شما
تذکر صحیح 👌
ارسال شده از مخاطبین
#والفجر_۸
#مجله_عملیاتی
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جمهوری اسلامی که ثمره خون پدرانتان است
تا پای جان وفادار بمانید...🇮🇷
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
🌹🍃#عبدالله_بر_قلبها_فرماندهی_میکرد🌹🍃
#سردار_شهید_حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده تخریب و مهندسی لشگر۱۰سیدالشهداء(ع)
#عملیات_والفجر_۸
✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی
👇👇👇👇
این متن رو با حوصله تا آخرش بخونید
حاجی هرکجا میرفت با خودش معنویت رو هم میبرد.
توی مسایل معنوی ، کشته و مرده #نماز بود.
حاج عبدالله تجربه کرده بود که اگر نماز قبول شد بقیه کارها هم قبول میشه..
یکی دو هفته قبل از شهادتش با وجود اینکه مسوولیت سنگین مهندسی لشگر رو هم به عهده داشت و مدام جهت احداث سنگر و استحکامات در خط در رفت وآمد بود و از طرفی هم بچه های تخریب مشغول تمرینات غواصی در رودخانه کارون بودند و تقریبا روزی ۱۵ ساعت در آب سرد غواصی میکردند .شبها اکثرا بیدار بودند و یکی دو ساعت به #اذان_صبح از آب بیرون میومدند و بعضی ها از شدت سرما و خستگی خوابشون میبرد.توی این شرایط #حاجی_قبل_از_اذان_صبح_وارد_مقر_ام_النوشه شد و برای خوندن نماز شب رفت داخل حسینیه.
دیدند مثل همه سحرها حسینیه شلوغ نیست .
بعد از نماز با بلند گو اعلام کردند برادرها برای صبحگاه مقابل حسینیه حضور پیدا کنند.
همه که جمع شدند .بعد از قرآن و دعای صبحگاهی حاج عبدالله صحبتهاش رو شروع کرد..
چهره گرفته حاجی نشان عدم رضایت توش بود.
حاجی شروع کرد از نماز گفتن.با حالت التماس میگفت..برادرها چرا تا موقع اذان توی چادرها خوابید.
#ما_قرار_مون_این_نبود.
و ادامه داد:
آنکس که شب را تا به صبح خوابید عمرش گذشت .
آنکس که شب را تا به صبح به شب زنده داری گذراند.عمرش گذشت.
آنکس که بد بود عمرش گذشت.
آنکس که خوب بود عمرش گذشت.
عمر ما به هرنحوی که گذشت ، گذشت و دیگر برنمیگردد.
دیروز گذشت و امروز هم دارد به ما میگوید من آمدم و اگر بروم دیگر برنمیگردم.
با این گفته حاجی سرها پایین افتاد و صدای گریه بچه ها بلند شد.
و ادامه داد.......
#برادرها_بداد_خودتون_برسید.
هرکس باید جوابگوی اعمالش باشد.
#برادرها_تا_اذان_صبح_خوابیدن_برای_ما_نیست.
بچه های تخریب باید یکساعت قبل از اذان صبح بیدارباشند ومشغول عبادت .
منتظرنباشید بلند گو اذان پخش کند و با اذان بلند گو برای نماز مهیا شوید.
#برادرها_وقت_تنگ_است_بداد_خود_برسید.
اینجا همه بچه ها صدا بگریه بلند کردند.
شاید خواننده این سطور بگوید عجب فرمانده خودخواهی.
چه توقعی از یک عده جوون که تا پاسی از شب در آب سرد زمستان رودخانه کارون مشغول غواصی بودند دارد..اما اینگونه نبود.. #حاج_عبدالله_بر_قلب_نیروهاش_سیطره_داشت..او از خستگی و تلاش بچه های تخریب خبر داشت.اما او یک مربی و مرشد بود.و با بچه هاش پیمان بسته بود که با هم طی طریق کنند و کسی در راه از بقیه جانماند.
حاجی وقتی گریه بچه ها رو دید.به خودش خطاب کرد که:یکی بگوید بیچاره تو برو به داد خودت برس!!!!!من انشاءالله به داد خودم میرسم.شما هم به داد خود برسید که وقت تنگ است.
بچه ها باور کنید که وقت نیست.
حاجی دست راستش رو بالا آورد و رو به بچه ها گفت :برادرها!!!!چه کسی دستش پره !!!منکه دستم خالیه.
یکی از رزمنده های مسن تر گردان برای اینکه فضا رو عوض کنه..گفت :حاج آقا ، انشاءالله که دستشون پره و برای تایید حرفهاش ، گفت: برادرها صلوات بفرستند.
بعد از فرستادن صلوات.حاجی بر افروخته شد و گفت :هرکسی دستش پره..اینجا چه میکنه..اگر دستتون پره بلند شوید و بروید...ودست خالیش را به بچه ها نشان داد و با حالت تضرع گفت: #برادرها_هممون_دستمون_خالیه...
🍃🌺🌿🍃🌺🌿🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿
🍃🌺🌿 @alvaresinchannel
#صفحه۵۳۴مصحف شریف🌱
💠 سوره مبارکه واقعه
✨ هدیه به #امام_زمان (عج)
#قرآن
#ختم_قرآن
#خط_مقدم
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید محمود نوریان🌷
نام پدر: اکبر
تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۱/۲۴
محل تولد: شمیران
وضعیت تاهل: متاهل
سن: ۲۴ سال
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۴
محل شهادت: فاو
عملیات: والفجر۸
گردان: مهندسی رزمی
لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیهالسلام
نام مستعار: حاج عبدالله نوریان
مزار: تهران، چیذر،امامزاده علی اکبر
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝