eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
63 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
970708 - استاد فلاح.mp3
3.15M
بریده ای از تدریس 💠تفلسف، عمل به قرآن است... موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
☑️ کانال 📌 eitaa.com/fvtt_ir 🔘 یادداشت ها و فایل های فلسفی و عرفانی از مباحث اساتید مؤسسه 🔹 🔹 🔹 🔘مباحثی از 🔸 دوره ای ده ساله با نظارت اساتید فوق الذکر که دوره تمهیدی آن یک ساله و با محوریت کتب در حال برگزاری است. 🔸دروس پشتیبان فلسفی (منطق، تاریخ فلسفه، فلسفه ی فلسفه و ...) 🔸اطلاع رسانی دوره های جدید سال آینده 🔘 🔹سبک زندگی طلاب انقلابی 🔹 کلام انقلابی 🔹مکتب امام 🔴🔴برخی مباحث در حال اشتراک گذاری در کانال 🔸 و اساتید مؤسسه 🔺 شاخصه های کلان مکتب فلسفی با تأکید بر مکتب مشاء و اشراق استاد یزدانپناه https://eitaa.com/fvtt_ir/26 🔺شاخصه ها و ممیزه های روش عرفانی مرحوم قاضی استاد یزدانپناه https://eitaa.com/fvtt_ir/43 🔺 «عرفان و تصوّف در گستره روايات» نویسنده : استاد امینی نژاد https://eitaa.com/fvtt_ir/88 🔺شرح نهایه الحکمه استاد امینی نژاد https://eitaa.com/fvtt_ir/19 🔸 از اساتید مؤسسه 🔸 فایل های صوتی و متنی و خلاصه کلاس فقه نظام اقتصادی اسلام https://eitaa.com/fvtt_ir/58 🔸خلاصه جلسه استاد فلاح (طلبگی مطلوب - طلاب انقلابی - جمع بین دروس حوزه و وظایف اجتماعی - وظایف تمدنی متوجه طلبه عصر انقلاب و ...) https://eitaa.com/fvtt_ir/102 🔸جلسه اخلاق https://eitaa.com/fvtt_ir/94 🔸خلاصه کلاس ؛ استاد فلاح https://eitaa.com/fvtt_ir/90 🌾
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ #بیانات_اخلاقی #استاد_فلاح_شیروانی 🔹 بیان شده در جلسات تدریس #بدایه_الحکمه دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ #شرح_حدیث جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه 2⃣0⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه2️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 جلسه3️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1361 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه2️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 جلسه3️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1361 جلسه4️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1395 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه2️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 جلسه3️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1361 جلسه4️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1395 جلسه5️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1451 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
#مقدمات_ورود_به_فلسفه 1️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد https://eitaa.
1️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺آسیب فقدان نگاه کلان در حوزه 🔸کسانی که پیشرفت و تحولی در علوم به وجود آوردند، کسانی بودند که در اثر ممارست، مسلط بر جغرافیای آن علم بودند. 👈بر همین اساس است که روند پیشرفت علوم کم شده است. 🔺دو رشته که به نگاه درجه دو می پردازند 🔸دو رشته در دنیا در این زمینه وجود دارد: 1- فلسفه آن دانش و 2- تاریخ آن دانش و علم 🔸در فلسفه این ها را باید داشته باشیم و مورد بررسی قرار دهیم و برای همین نیاز به بحث هایی مانند فلسفه ی فلسفه و فلسفه ی فلسفه اسلامی داریم و نیز تاریخ فلسفه و تاریخ فلسفه اسلامی. 🔺فلسفه ی فلسفه شناخت واژگان فلسفه و سیر تطور این واژگان داشته چه بوده است؟ منظور مان از فلسفه اسلامی چیست ؟ بعد از مشخص شدن این فلسفه باید چیستی فلسفه را بدانیم؟ نسبت فلسفه با بقیه علوم چگونه است؟ تاثیر فلسفه در دانش های متعدد چیست؟ تاثیر فلسفه در دانش های نزدیک مانند منطق، معرفت شناسی و ... چیست؟ روشی که در فلسفه استفاده می کنیم چیست؟ می شود فلسفه بر پایه ی نقل درست کرد؟ چیستی فلسفه اسلامی؟ اسلامیت یعنی چه؟ نسبت فلسفه با دین چیست؟ کارکردهای فلسفه و به ویژه فلسفه اسلامی چیست؟ در کدام حوزه از اندیشه و جامعه و کار ما تاثیر ایجاد می شود؟ ساختار های فلسفی کدام اند؟ هر کدام چه کار می کنند؟ 🔺تاریخ فلسفه 🔸تاریخ عالمان و اصحاب آن دانش 🔸تاریخ کلیت آن علم؛ یعنی پرداختن تاریخی به خود علم، چه تحولاتی در آن علم ایجاد شده است؟ 🔸نگاه تاریخی به مسائل دانش؛ یعنی هر مسئله در آن علم یک تاریخی دارد، مثلا ذهنیتی شکل گرفته است و کسی نقد کرده و کسی جواب داده و همینطور آن مساله و موضوع تکمیل شده است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
2️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺چیستی فلسفه / تحول معنایی واژه ی فلسفه 🔸راجع به اینکه "فلسفه چیست؟" در آثار فیلسوفان ما ده ها تعریف مطرح شده است. 1️⃣فلسفه در آغاز با کمی مسامحه مساوی با علم بوده است. تسامح از این جهت که علوم حقیقی را در برمی گیرد یا علوم اعتباری؛ علوم حصولی یا حضوری... فعلا به این ها توجهی نداریم. 🔸این فلسفه که مساوی با علم بود را تقسیم به حکمت نظری و حکمت عملی می کردند. تابع دو نیروی درّاکه انسانی که عقل نظری و عقل عملی باشد. ◀️فلسفه یا حکمت که مساوی علم بود تقسیم می شد به: ↩️حکمت نظری: طبیعات، ریاضیات، الهیات؛ ↩️حکمت عملی: اخلاق، تدبیر منزل، سیاست مدن؛ 🔸در دوره ترجمه که فلسفه وارد حوزه ی اسلامی شد، این اصطلاح خیلی جدی بود. 👈اهمیت این واژه شناسی از جهت تاریخی و مطالعات ناظر به فلسفه در روایات بسیار زیاد است. 2️⃣اولین تحول در واژه ی فلسفه که باعث شد فلسفه و علم از هم جدا شود، اینگونه بود که به تدریج به یک شاخه از فلسفه و حکمت نظری که الهیات بود، اطلاق فلسفه کردند و این اصطلاح شایع شد. 🔸این تقسیم بندی یا باید بگوییم که بار ارزشی نداشت، یا اگر بار ارزشی داشت، به نفع فضای الهیات بود. یعنی الهیات را اعلی العلوم می دانستند و علم بسیار عالی این بود. 🔹برای اینکه این تقسیم بندی مشخص شود، فلسفه به معنای علم را «فلسفه عام» گرفتند و به فلسفه به معنای الهیات «فلسفه خاص» گفتند. چندین اصطلاح ساخته شد و به فلسفه خاص، فسلفه اُولی، علم کلی، علم اعلی هم می گفتند. 3️⃣تحول دومی که در واژه فلسفه اتفاق افتاد در دوره ی رنسانس بود. بعد از اینکه فضای تجربه گرایی و حس گرایی جدی شد. 🔸گفتند تمام دانش هایی که حاصل روش تجربی و حسی باشد، علم است. دانش هایی که حاصل روش تجربی نیست مثلا متافیزیک و الهیات و ... فلسفه است. 🔹این تقسیم بندی با بار ارزشی سنگین همراه بود. یعنی چیزهایی که با تجربه و حس کشف نمی شد و با ابزار عقلی محض به دست می آمد، چون عقل تضعیف شده بود، فلسفه می گفتند، که بار منفی داشت. 🔸این تمام فضای علمی دنیا را فراگرفت و آسیب های بسیار شدیدی را به جوامع متعدد زد. گرچه از جهتی روش تجربی فوائد بسیار زیادی را هم برای بشر داشت، ولی در ضمن، آفت ها و آسیب های شدیدی را هم ایجاد کرد. فضاهای دینی و وحیانی و ماورائی و عقلانی محض، همه ی این ها غیر علمی تلقی شد. هر بحثی که مطرح می شد می گفتند که از نظر علمی چه جوابی باید به این بحث داد! ⚠️بعدا بعضی آمدند فضاهای عقلانی محض را در قالب علم به جوامع غالب کردند! مثلا اندیشه های ماتریالیستی، فلسفه بود ولی این ها در قالب علم جوامع را گرفت. یعنی اندیشه ها را دور زدند، ابتدا فلسفه را از علم بیرون کردند و سپس بسیاری از فلسفه ها را به اسم علم به جوامع و اندیشه ها غالب کردند. 4️⃣اصطلاح دیگری هم در فلسفه هست. فلسفه یعنی هر چیزی که با روش عقلی به دست می آید. این واقعه بعد از این است که هِیمنه حس گرایی از بین رفت و گرایش های فراوانی در دانش ها پدید آمد. 🔸فلسفه یعنی هر مطالعه عقلی. بیشترِ فضای فلسفه های مضاف، یا فلسفه ی هر دانش، یا فلسفه ی هر چیزی به همین معنا است، یعنی به هر چیزی که با مطالعات عقلی کل نگرانه راجع به هر متعلَّقی بتوانیم بگوییم، اطلاق فلسفه می شود. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ 🔹 بیان شده در جلسات تدریس دوره جامع حکمت و عرفان اسلامی،مقطع تمهیدی سال تحصیلی ۹۸-۹۷ جلسه1️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1263 جلسه2️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1320 جلسه3️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1361 جلسه4️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1395 جلسه5️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1451 جلسه 6️⃣0️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1508 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
3️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺معنای فلسفه در غرب 🔸در غرب در مسئله ی فلسفه چند مقطع کلان بوجود آمده است. 1️⃣وجود شناسی 🔸یک مقطع از یونان قدیم تا قرون وسطی، وقتی فلسفه مطرح می شد، یا معنای عام مطرح بود، یا معنای خاص به معنی الهیات. 🔹در این مقطع، روش: عقلی، موضوع: واقعیت و هدف: کشف واقعیت بود. 2️⃣ادراک شناسی 🔸به تدریج تحولاتی به وجود آمد و مطالعات ادراک پژوهی خیلی جدی شد. اوائل که فلاسفه غرب این را شروع کردند، انگیزه این نبود که فلسفه را به طور کل متحول کنند، احساس کردند که مسئله ی ادراک در فهم واقع خیلی مهم است، ولی وقتی مباحث معرفت شناسی خیلی شدید مطرح شد، باعث شد در جهان غرب فلسفه به لحاظ روش، موضوع و هدف به طور کل تغییر بکند و تبدیل به فلسفه ی ادراک بشود. 🔹ابتدا می خواستند ادراک را در ظرف حقیقت معنا کنند ولی بعد حقیقت را در زمین و زمینه ادراک آوردند و خواستند تحلیل بکنند. 3️⃣زبان شناسی 🔸به تدریج حتی فضای ادراک را به زبان تقلیل دادند، گفتند که ادراک های ما، چیزی جز همین زبان نیست. فلسفه های دوره های اخیر به فضای همین تحلیل زبان رفته است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
4️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد ✅فلسفه ی اسلامی را باید چطور معنا بکنیم؟ ❇️باید روی سه محور حساس باشیم. روش، موضوع و هدف. 1️⃣روش فلسفی 🔺فلسفه از حیث روش در واقع به کارگیری کارکردهای مختلف عقل است. 🔸روش استدلالی، انتقالی یکی از کارکرد های عقل است که در آن با یک سبک ویژه از چیزی که برای ما معلوم است منتقل می شویم به چیزی که برای ما معلوم نیست. 🔹ما انواع کارکردها برای عقل می توانیم در نظر بگیریم، تعبیر و توصیف، تحلیل، انسجام دهی و ساختارسازی، همه ی این ها کار عقل است و در فلسفه ی ما از این کارکردهای عقل هم بهره جسته می شود. حتی عقل شهودی هم به کار گرفته می شود. 🔸منظور از عقل شهودی کشف و مکاشفه نیست. عقل شهودی یعنی برخورد مستقیم قوه عاقله با محکی معقول های ثانی فلسفی است. 🔹کارکردهای عقل خیلی گسترده است و فقط عقل انتقالی استدلالی نیست. و روش در فلسفه ی اسلامی استفاده از قوه ی عاقله با همه ی این کارکرد ها است. به تدریج فلاسفه اسلامی متوجه شدند که باید نوعی بهره گیری از روش های دیگر را هم داشته باشند. مثلا روش شهودی عرفانی، روش نقلی؛ 🔸کاملا فلاسفه ی ما مانند ملاصدرا و شیخ اشراق واقف بودند که از این روش ها به نحو خام نمی شود در فلسفه استفاده کرد. اینطور نیست که اگر عرفا به لجاظ شهودی چیزی یافتند، این تبدیل به فلسفه شود. یک روندی می خواهد تا تبدیل به محصول عقلی و فلسفه بشود و این در فلسفه ی صدرا انجام گرفته است. 🔹در فضای نقلی چگونه باید گزاره های نقلی تبدیل بشود به فلسفه؟ روندی می خواهد که بخش هایی کار شده است و بخش هایی در ابهام است، 🔸مثلا ما برای پاسخگویی به بسیاری از مسائل فقه حکومتی مبانی فقهی نداریم، ولی فرض کنید مانند حضرت امام و امثال این بزرگواران بواسطه شمّ فقاهتی در میدان عمل می کنند. یعنی روند استدلال های فقه حکومتی خیلی روشن نیست. انسان به حسب تلاش های فراوانی که در فقه می کند، در قرآن می کند و در روایات می کند، در فضای فقه اسلامی یک شمی پیدا می کند و می تواند بگوید که باید این کار را کرد. ولی این به درد دانش نمی خورد. 🔹روند حرکت از گزاره های نقلی به سمت فلسفه حدودی مطرح است و حدود زیادی واضح نیست. این روند چگونه باید طی شود که یک محصول نقلی تبدیل بشود به محصول عقلی فلسفی و به عنوان فلسفه قابل عرضه باشد. فلاسفه ی ما به تدریج این ها را جدی گرفتند و این ها را آورده اند. 🔸روش تجربی، فلاسفه ما با روش تجربی چه برخوردی کردند، مثلا ابن سینا در آثارش با روش تجربی چه برخوردی کرده است؟ این ها در دقت های فلسفی ما بوده است گرچه مدون و منظم نبوده است. 👈پس از حیث روش فلسفه ی اسلامی مبتنی است بر روش عقلی با این توضیحاتی که عرض کردم. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
5️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد ✅فلسفه ی اسلامی را باید چطور معنا بکنیم؟ ❇️باید روی سه محور حساس باشیم. روش، موضوع و هدف. 2️⃣موضوع 🔺از حیث موضوع یا محتوا یا مسائل، فلسفه ی اسلامی بر روی واقعیت بما هی واقعیت کار می کند. 🔸یعنی فلاسفه ی اسلامی مطالعات معرفت شناسی را جزء فلسفه نمی دانند. پیش از فلسفه می دانند. به عبارتی فلسفه ی اسلامی بعد از نفی سفسطه شروع می شود و درگیری مستقیم فلسفه ی اسلامی با متن سفسطه است، یا به سفسطه می گراید یا از سفسطه جدا می شود. اگر از سفسطه جدا شد، فلسفه می گوید که الان آغاز کار من است. فلسفه ی اسلامی این گونه است. 🔹پس متعلَّق فلسفه ی اسلامی ادراک نیست. ادراک از آن جهت که یک واقعیتی است از واقعیت های عالم مورد مطالعه فیلسوفان اسلامی هست. 🔸ولی در غرب به تدریج گفتند که فلسفه یعنی ادراک شناسی. علت مطرح شدن شبهات حاد معرفت شناسی، در واقع عدم فهم ابعاد هستی شناسی بود. 🔹چطور ما ادراک می کنیم؟ ابصار و دیدن چطور اتفاق می افتد. وقتی روند ابصار پیچیده می شود، سر از انکار خود این ادراک در می آورد. پدیده های فراوانی در معرفت شناسی اینگونه بوده است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
6️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد ✅فلسفه ی اسلامی را باید چطور معنا بکنیم؟ ❇️باید روی سه محور حساس باشیم. روش، موضوع و هدف. 3️⃣هدف 🔺هدف در فلسفه ی اسلامی کشف واقعیت است. 🔻مقایسه ای بین فلسفه ی اسلامی و کلام اسلامی. ❓آیا همچنان که هدف فلسفه ی اسلامی، کشف واقعیت است، هدف و انگیزه ی فیلسوف مسلمان هم ضرورتا باید همین کشف واقع باشد؟ 👈این پرسش اساسی است که مرز بین فلسفه و کلام را مشخص می کند. 🔸انسان وقتی که با روش عقلی به سمت مطالعه ی واقعیت رفت. ممکن است انواع انگیزه ها و اهداف او را وادار به این روند کرده اباشد. 🔹گاهی از اوقات انگیزه های فردی باعث این کار می شود. گاهی از اوقات انگیزه های خانوادگی باعث این کار می شود. 🔸الان شما اگر زندگی بسیاری از فلاسفه ی اسلامی یا غیر اسلامی را نگاه بکنید چرا به طرف فلسفه غرب رفته است؟ کاوش که می کنید می بینید که به خاطر یک شکست روحی سنگینی بود که در زندگی خورده است. یعنی آن زمینه شده است برای این گرایش. 🔹گاهی از اوقات انگیزه های سیاسی، اجتماعی، و گاهی از اوقات انگیزه های دینی باعث می شود که انسان به طرف گفتارهای فلسفی برود. ❓سؤال این است که آیا این پشت صحنه ها به فلسفی بودنِ فلسفه ضرر می زند یا خیر؟ 🔸اصل سؤال در همین نکته نهفته شده است. عده ای فکر می کنندکه واقعا ضرر می زند. پیش زمینه ها و انگیزه های قبلی به هویت فلسفه ضرر می زند و این یک بانگ بلندی بود که در فضای غرب پیچید و انعکاسش چند برابر آنچه که در غرب بود در فضاهای داخلی اتفاق افتاد. 🔹همان طور که توضیح دادم، انگیزه های متعددی ممکن است انسان را وادار به گفتار فلسفی کند ولی عجیب است که همه اش متمرکز است روی انگیزه های دینی. 🔸یعنی طوری جا انداخته اند برای فضاهای دانشی که اگر شما واقعل می خواهید فیلسوفانه فکر کنید، باید انگیزه های دینی کنار برود. یعنی اینطور جا می افتاد که اگر شما واقعا می خواهید کشف واقع بکنید باید دینتان را کنار بگذارید. یعنی اگر کسی نماز می خواند و روزه می گرفت و آداب شرعی را رعایت می کرد، نمی توانست اندیشه های فلسفی داشته باشد. شما با این نحو زندگی صاحب اندیشه های کلامی هستید. ⚠️الان خیلی ها می گویند که فلسفه ی اسلامی نداریم و این کلام است که شما به فلسفه نسبت می دهید. ⁉️چرا؟ برای اینکه فلاسفه ی اسلامی با انگیزه های دینی این مباحث را مطرح کردند. معنای این سخن این است که برای اینکه یک اندیشه ی فلسفی شکل بگیرد، افزون بر اینکه هدف گفتار باید فقط کشف واقع باشد، هدف گوینده هم باید همین باشد و هیچ انگیزه ی دیگری نداشته باشد. و عچیب است که آن شدت هجمه به سمت پشت صحنه های دینی هدایت شده است! با اینکه انواع اندیشه های سیاسی و ماده گرایی و ... می تواند تأثیر گذار باشد. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
7️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد ✅فلسفه ی اسلامی را باید چطور معنا بکنیم؟ ❇️باید روی سه محور حساس باشیم. روش، موضوع و هدف. 3️⃣هدف 🔺هدف در فلسفه ی اسلامی کشف واقعیت است. 🔻مقایسه ای بین فلسفه ی اسلامی و کلام اسلامی. ❓آیا واقعا این پشت صحنه ها به هویت فلسفی ضرر می زند؟ ✔️اولا حذف این پشت صحنه ها بی معنا و محال است. 🔸بالاخره هر کسی یک پشت صحنه ای دارد و چرا شما روی فلسفه ی اسلامی و متدینین زوم کرده اید؟ ✔️دوما این خیلی به دور از واقعیت است که کسی با انگیزه ی کشف واقع صرف به سراغ فلسفه بیاید. 🔹به نحو طبیعی انسان یک چیزی می بیند و اتفاقی می افتد و صحنه ای در جامعه پیش می آید و انسان دغدغه پیدا می کند و به طرف یک کاری در این فضا می رود. ✔️سوما واقعا وحقیقتا هویت فلسفه به این است که با روش عقلی محض، محصولی ارائه شود، ما به این فلسفه می گوییم. 🔸بله ممکن است که آن پشت صحنه ها در روند کار عقلی ضرر بزند. اتفاقا همین مباحثه ی فلسفه است و او به شما تن می دهد. ✔️چهارما آیا می شود با پشت صحنه ها مقابله کرد؟ 🔹آن شخص تلاش کرده است با هر روشی بوده است با روش عقلی محض محصولاتی را عرضه بکند. شما هم که می خواهید مقابله بکنید تنها با روش عقلی می توانید مقابله بکنید، این می شود محصول فلسفی. 👈ما راجع به اسلامی بودن فلسفه ی اسلامی پافشاری های سنگین می کنیم. ⚠️سرتا پای فلسفه ی اسلامی آمیخته شده است با فضای اسلامی و دینی. اما کسی نمی تواند این را دلیل بیاورد و بگوید که این فلسفه نیست و کلام است. 🔸اصلا خوب کاری کرده اند فلاسفه ی اسلامی، که با این انگیزه شروع کرده اند. ما می دانیم که این ها به انگیزه ی معاد طرح شده است وآن ها به انگیزه ی واجب الوجود طرح شده است و ... همه ی این ها را ما می دانیم ولی این باعث نمی شود که این تبدیل به کلام بشود. ممکن است که این محصولات در علم کلام بسیار کاربرد داشته باشد. 🔹ادعا این است که فلسفه ی اسلامی کاملا عقلی است. ممکن است شما بگویید که اینجا چون شما دوست داشتید که معاد را ثابت بکنید، دو مقدمه را نادیده گرفته اید. 🔸اگر محصولی با روش عقلی محض در ارتباط با واقعیت و با هدف کشف واقعیت عرضه بشود. این محصول فلسفی و فلسفه است. ❌هرگز فلسفه ی اسلامی کلام نخواهد شد و اگر فلسفه تمام مدعیات کلامی را هم جواب بدهد این فلسفه کلام نیست بلکه فلسفه است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
8️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد ✅کلام هم از حیث روش و هم از حیث موضوع و محتوا و هم از حیث هدف کاملا متفاوت است با فضای فلسفه. 🔺کلام جدید و کلام قدیم 🔸در زمان های گذشته گزاره های عقیدتی دینی مورد بحث و گفت گو است. موضوعش گزاره های عقیدتی است، از مبدأ تا معاد. ولی به تدریج موضوع مباحث کلامی بسیار گسترده شد و همه ی گزاره های دینی را پوشش داد. چون تمام گزاره های دینی یک چهره ی عقیدتی هم درش وجود دارد. 🔹مثلا می گویندکه اسلام یک دین اجتماعی که به سیاست و امثال آن ها به نحو جدی بپردازد نیست. یا مثلا در فضای اقتصاد اگر گفته است که ربا حرام است و ممنوع کرده است. علم اقتصاد اثبات کرده است که پیشرفت بشر و حل مشکلات اقتصادی وابسته است به مسئله ی ربا. 🔸این ها علی الظاهر مسئله ی فقهی است ولی همه شان یک رویکرد اعتقادی هم دارد، یعنی با نقد مسائل و گزاره های متعدد دینی می خواهند استفاده های دینی و کلامی بکنند. 🔹لذا کلام جدید فرقش با کلام قدیم این است که کلام قدیم به لحاظ محتوا و موضوع فقط گزاره های عقیدتی دین بود، ولی الان تمام گزاره های دینی محل بحث و گفتگوی کلامی هستند. حقیقت دین و حقیقت وحی و نبوت و ... تمام این ها مورد پرسش و گفتگو های کلامی است. 🔺موضوع کلام 🔸بنابر این موضوع و محتوای کلام، تمام گزاره های دینی است که ما در همه ی حوزه های دین می توانیم تصور بکنیم. ولو کوچکترین آن ها. 🔹مثلا فرض کنید که از جهت تربیتی دین یک گزاره دارد. الان می بینید که دارد چالش پیدا می کند با بر خی از مباحث تربیتی. این یک جلوه ی کلامی پیدا می کند. و لذا باید حل و فصل بشود. 🔺روش کلام 🔸کلام به لحاظ روشی کلام چجور دانشی است؟ 👈کلام به لحاظ روشی مقید به هیچ روش خاصی نیست. 🔹کلام هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ روش یک علم گشاده دست است یعنی رویش به طرف همه چیز باز است. 🔸وقتی روش آن بسیار مفتوح است و روش خاص ندارد - می تواند روش عقلی محض باشد مانند همان که در فلسفه استفاده می شود. - می تواند روشش شهودی و وجدانی و کشفی باشد، هیچ مشکلی برای کلام وجود ندارد. 🔹انواع روش ها را می تواند در مسیر شکل گیری مسائلش استفاده بکند. 🔺هدف کلام 🔸خود این ها توضیح گر این است که هدف متکلم چیست. 👈هدف متکلم هم اثبات یا اقناع و عقلایی نشان دادن تمام گزاره های دینی است. 🔹هدف متکلم دفاع از تمام گزاره های دینی است چون این هدف را دارد از هر روشی می تواند استفاده بکند. ⚠️تفاوت بین فضای کلام با مثل فضای فلسفه از جنبه های متعدد ، فراوان است. 🔸مثلا در فلسفه باید اثبات بکنید یا نفی کنید یا مثلا بگویید که ممکن است. 🔹اما در فضای کلام خیلی از اوقات اهداف متکلم حتما اثبات عقاید دینی به معنای مطابقتش با واقع نیست بلکه گاهی از اوقات عقلایی نشان دادن یا رفع استبعاد و استحاله ی آن چیز است. ❇️پس موضوع کار متکلم گزاره های دینی است و روش او مقید نیست به اینکه چه روشی را اعمال بکند و هدفش هم دفاع از دین هست. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
9️⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 🔺گاهی از اوقات با برخی از دقت های فلسفه ی علمی، شاید کسانی معتقد باشند که کلام یک دانش مستقل به آن معنا نیست. به خاطر موضوع گسترده و اینکه روش ویژه ای ندارد. 👈اگر کلام را دانش حساب کردیم، یک دانش بسیار گشاده است. 🔸یعنی همه ی موضوعات را می گیرد و همه ی روش ها را می پذیرد و به لحاظ تاریخی می بینید، وقتی فخر راضی و خواجه نصیر الدین طوسی بحث های کلامی مطرح می کنند، سیل مباحث فلسفی را روانه ی کلام می کنند. چون کلام، یک جبهه ی خاصی را نمی گیرد تا بگوید که شما نیایید. ⚠️این نکته باعث شده که مباحث فلسفی به طرف کلام سرریز بشود. اما این نباید داد متکلم را دربیاورد که چرا شما بحث های فلسفی را وارد کرده اید. چون اصلا کلام روش خاص و ویژه ای را متعهد نیست. فقط یک هدف دارد و موضوعاتش هم مشخص است و باهر روشی که بتواند این معنا را تثبیت می کند. 🔹بعد از صدر المتألهین هم با یک اثر کلامی برخورد می کنیم مانند شوارق الارهام که مجددا یک بار دیگر محصولات فلسفی که در حکمت صدرا به آن دست پیدا کردند مجددا سرریز شد به فضای کلامی و بلکه خیلی از بخش ها هم سرریز نشده و مشاهده می کنم خیلی از متکلمین امروز این کار را می کنند و کار درستی است. 🔸چون هدف ما تثبیت گزاره های دینی است و بسیاری از مباحثی را که صدرالمتألهین در آن بزنگاه ها و جاهای بسیار سخت راه حل هایی که ایشان ارائه کرده در فضای کلام وارد می شود و هیچ عیبی هم ندارد. 🔺همین معنا در ارتباط با روش های کشفی و شهودی است. 🔸کتاب بدایة المعارف را همه ی دوستان به عنوان کلام خوانده اند. 🔹آن بخشی را که راجع به تحریف قرآن مطرح است، چندین راه برای فضای تحریف قرآن مطرح است. یکی از استفاده هایی که مؤلف این کتاب کرد ه است به واسطه ی همین کشفی بود که برای کربلایی کاظم ساروقی پیش آمده بود. 🔸این آقا در زمان آیت الله بروجردی بود و بسیاری از علمای ما ایشان را دیدند. ایشان با اینکه بی سواد بودند، قسمت هایی از لمعه را نشانشان می دادند و می گفتند که کجا آیه است؟ بعد تمام قرآن را یکبار از ایشان دیدند و همین قرآنی هست که ما الان داریم. نمی خواهم بگویم که این روش درست است یا غلط است ولی متکلم اجازه دارد از این روش استفاده بکند. 👈متکلم مجاز است از انواع دانش های تجربی و علوم روز و امثال این ها برای تثبیت عقاید دینی یا احتمال صحت این ها استفاده کند. 🔹لذا همیشه فضای کلامی از یک جهت باید بگوییم که یک علم تابع است یعنی همیشه محصول های دانش های دیگر در کلام سرریز می‌شود و موجب پیشرفت کلام خواهد شد و متکلم و کلام از حیث اینکه از این روش ها را دارد استفاده می کند، هیچ استبعادی برای او ندارد؛ چون روش خاصی را مقید نیست، موضوع خاصی را مقید نیست، هدفش دفاع از دین است به انحاء گوناگون، لذا از همه این روش ها استفاده خواهد کرد. 🔸فضای کلام با فضای فلسفه کاملا از همدیگر جداست لذا در مثلاً همین سیر اندیشه اسلامی، روند تاریخی کلام و روند تاریخی فلسفه کاملاً از هم مجزا بوده یعنی در کنار فلاسفه ی اسلامی که تا صدرالمتالهین و تابعان صدرا آمده‌اند، متکلمین هم در جای خودشان آمدند؛ بله این ها استفاده ها و تعاطی ها فراوانی با همدیگر دارند ⚠️اما هیچ وقت فلسفه، کلام نمی شود و هیچ وقت هم کلام فلسفه نمی شود 👈ولو تمام گزاره های فلسفی بیاید در کلام حضور پیدا کند، کلام فلسفه نمی شود. چنانچه اگر مدعیاتی که در کلام مطرح است، این ادعاها را هم فیلسوف به آن برسد و مطرح بکند هرگز فلسفه، کلام نخواهد شد. ❇️راه فلسفه، راه فلسفه است و راه کلام با آن متفاوت است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac