eitaa logo
قدم قدم تا بندگی
588 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعلنی من لدنک سلطانا نصیرا این کانال در جهت لبیک به فرمان#جهاد_تبیین مقام معظم#رهبری تشکیل شده است. مباحث کانا( سیاسی،مذهبی،فرهنگی) لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
مشاهده در ایتا
دانلود
فردی که بخاطر بیماری باید چند روز در بیمارستان بستری شود نیاز به دارد و همراه مریض در مدّت بستری بودن بیمار تمام کارها و درخواست‌های بیمار را با و تحمّل سختی‌های آن انجام می‌دهد. حتّی ممکن است بیمار، تندی و بدرفتاری کند امّا همراه مریض با او می‌کند چرا که می‌داند او بیمار است و نیاز به همراهی و کمک دارد تا خود را به دست آورد. زن و مرد در زندگی مشترک باید یکدیگر باشند. هیچکدام از آنها معصوم نیستند و لذا ممکن است در زندگی، صفات و رفتارهای نامناسبی را در شرایط‌ مختلف از خود نشان دهند. هر صفت زشت و یا بد همسرتان را یک بیماری حساب کنید که برای اصلاح یا مدیریّت آن نیاز به همراهی با اوست. نگاهتان به او فرد بیماری باشد که نیاز به و همراهی شما دارد نه بیماری که به حال خود رهایش کنیم. مهربانی، صبوری، تحریک نکردن صفات زشت همسر، نیازهای بجای او در حین بیماری، نیّت خالص و نگاه اخروی از ملزومات و ویژگیهای یک همراه مریض است و البته مراجعه به متبحّر مذهبی، کمک فراوانی به شما و همسرتان می‌کند. از امروز نقش را برای همسرتان ایفا کنید تا نتایج زیبای آن را ببینید. https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قدم قدم تا بندگی
#نفوذ_در_مجلس (۵۳) ⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️ 💢 رفتار شناسی و عملکرد خط #نفوذ_در_مجلس ششم: 4⃣ طرح اعزام
(۵۴) ⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️ 💢 رفتار شناسی و عملکرد خط ششم: 5⃣ طرح تشکیل : 🔻 طرح یک فوریتی تشکیل دادگاه های سیاسی و مطبوعاتی توسط ۲۷ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی از جمله آقایان میردامادی، آرمین، بورقانی، سعیدی، نوری، کیانوش راد، مزروعی و موسوی خوئینی ها با قید یک فوریت تقدیم مجلس شد و یک فوریت آن در جلسه علنی مورخ ۶ آبان ۱۳۸۰ به تصویب رسید؛ این طرح پس از تصویب نهایی مجلس در تاریخ ۵ دی ماه ۱۳۸۰؛ شورای نگهبان با بررسی طرح، در تاریخ ۲۳ دی ماه ۸۰، با ۱۱ ایراد آن را به مجلس شورای اسلامی برگرداند. 🔻 تصویب طرح جدید گامی به سوی طرح مجدد تجدیدنظر در قانون مطبوعات بود؛ طراحان این طرح از آنجایی که با توجه به حکم حکومتی مقام معظم رهبری در خصوص قانون مطبوعات به طور مستقیم نمی توانستند در قانون فعلی مطبوعات تجدیدنظر کنند، تلاش کردند غیرمستقیم و با گام های آهسته تر به آن سمت حرکت کنند. 🔻 احمد بورقانی در پایان مصاحبه خود با روزنامه نوروز اظهار داشت: [مناسبات جامعه ما در برهه فعلی اقدامات گام به گام را تجویز می کند؛ البته باید کوشید این گام ها را حتی الامکان دقیق و محکم برداشت.] 🔻 مجلس شورای اسلامی در اولین جلسه خود در سال جدید در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۸۱ این طرح را با اصلاحاتی مجدداً به شورای نگهبان ارسال کرد؛ بر اساس یکی از مواد اصلاحی، اعضای در هر استان زیر نظر هیاتی به ریاست رئیس شورای اسلامی استان و عضویت رئیس شورای اسلامی مرکز استان و رئیس کل دادگستری استان تعیین خواهد شد. https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض سلام وادب محضر همسنگران بزرگوار امروز هم با یک در خدمتتان هستیم ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 سوره نحل آیه ۹۹ 🌴 🕋 إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ 👹 ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻭ (شیطان)، ﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ 🧎🏻‍♂ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺗﻮﻛﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ❌ ﺗﺴﻠﻄﻲ ﻧدارد.. https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
💠 بچه ها عصر ما، عصر سلطه ی شیطان است.. و تقریبا همه ما تحت تسلط شیطانیم...
🤔 به خودمون تو طول روز نگاه کنیم.. 😬 تقریبا لحظاتی ک کانکت میشیم به خدا، که منبع ماست،، صفر، یا نزدیک به صفر هست.. 😰 و زندگی مون پُر شده از نگرانی و ترس.. ⬅️ اینا همشون نشون میده که ما تحت تسلط شیطانیم و تقریبا هیچ ردی از خدا تو زندگی مون نیست .. https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🌸 خدا تو این آیه دوتا فاکتور رو گفته ک باهاشون از بند این تسلط شیطان رها بشیم: ۱- ایمان و اطمینان به خدا ۲- توکل به خدا .
🤯 خدا زبونش مو درآورد از بس ک به ما گفت " ایمان " داشته باشین.. 🤔 چقدرررررر این موضوع واسش مهمه ک مدام تکرارش میکنه .
😊 ایمان، رسیدن به یک اطمینان واقعی به خداست.. ✌️ که اگه داشته باشیمش، دوتا چیز در ما بوجود میاد : ۱- بدلیل اطمینان به خدا، تو مسائل روزانه دیگه نگران هیچی نیستیم و دلمون قرصه. (احساس) ۲- بدلیل اطمینان به خدا، توی مسائل روزانه مون،، پا میشیم و با قدرت اقدام میکنیم. (عمل) ‌.
😃 پس خبر خوب اینه که : ✅ اگه ما در طول روز "احساس" و "عملمون" از جنس اطمینان به خدا باشه و بعد کارهامون رو به خدا بسپاریم،،، 😎 شیطان هیچ تسلطی نمیتونه بر ما داشته باشه .
😅 که البته ما مدام این حالت اطمینان در احساس و عمل، را از دست میدهیم.. 👍 هیچ اشکالی نداره بچه ها.. 😉 ما آروم آروم از زیر این تسلط شیطان بیرون میایم.. 🤪 اوایل شاید بتونیم تو طول روز فقط برای یک کار، به خدا اطمینان کنیم و بهش وصل بشیم... 😊 و کم کم ساعات بیشتری رو انجامش میدیم. https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قدم قدم تا بندگی
عرض سلام وادب محضر تمام بزرگواران. بنابر بر درخواست عزیزان مبحث#سی_جزء_سی_نکته را ادامه خواهیم داد 👇
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🔰سه ویژگی که متکبران دارند: 💢سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يَرَوْا سَبيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبيلاً وَ إِنْ يَرَوْا سَبيلَ الغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبيلا (146- اعراف) 🔰طبق این آیه متکبرانی که مانند ابلیس از دین و دستور خداوند متعال روی برمی گردانند کسانی‌اند که دارای این سه ویژگی‌اند: 🔰1. آن‌ها اگر تمام آیات و نشانه‌های الهی را ببینند، ایمان نمی‌آورند. 🔰2. اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد. 🔰3. اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، راه خود انتخاب می‌کنند @gadamgadamtabandegi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔰بشارتی که قرآن به گنه‌کاران پشیمان می‌دهد: 💢وَ الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحيمٌ (153- اعراف) 🔰کسانی که گناه کردند اما بعد پشیمان شده و به واقع توبه کنند و ایمان بیاورند، 👈👈یعنی از عقاید گذشته خود که ریشه گناهانشان بوده دست شسته و باورهای خود را بر اساس اسلام قرار دهند؛ خداوندی که بسیار آمرزنده و رحیم است از گناهانشان در گذشته و سعادت دنیا و آخرت آن‌ها را تضمین می‌کند.😍 💢🌹💢🌷💢🌹💢🌷💢🌹💢🌷💢 🔰هر چند توبه و بازگشت به آغوش مهر پروردگار برای همه ممکن است اما نباید پنداشت که هر بازگشتی با یک استغفاری که به زبان جاری می‌شود محقق می‌گردد. توبه شرایطی دارد که پشیمانی قلبی و جبران کاستی‌های گذشته از شرایط آن است👌👌. @gadamgadamtabandegi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔰تا زمانی از عذاب الهی در امانیم که استغفار در بینمان رواج داشته باشد: 💢وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنتَ فِیهِمْ وَ مَا کاَنَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ(33- انفال) 🔰این کریمه را مانع نزول بلاهایی معرفی می‌کند که در اثر و کفر و طغیان بر سر اقوام گذشته آمد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔰این دو عامل 1⃣ یکی وجود رسول خدا صلی الله و علیه و آله بود که از این دنیا رخت بر بست و عالمی را در حسرت حضورش گذاشت 2⃣ دیگری استغفار یا طلب بخشش الهی است که تا انسان در این عالم وجود دارد آن هم می‌تواند جریان داشته باشد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کلامی گهربار این نکته را مطرح کرده می‌فرمایند: 🔰 «کَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ»(نهج البلاغه،کلمات قصار،ش88) 💢 دو چیز در این دنیا می‌تواند مانع نزول عذاب الهی شود که یکی از آن دو رفت و دیگری همچنان در دست شماست به آن خوب چنگ بزنید و محکم آن را بگیرید. بعد فرمودند: آن امانی که از دست شما رفت رسول خدا صلی الله و علیه و آله بود و آن دیگری که همچنان در بین شماست استغفار است و بعد همین آیه را تلاوت کردند تا دلیل سخنشان را هم ذکر کرده باشند @gadamgadamtabandegi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🔰تقوا پیشه کنید تا در کارهایتان در نمانید: 🔰يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم (29- انفال) 🔰تقوا یا همان خداترسی که در پرهیز از محرمات الهی نمود پیدا می‌کند عاملی است که برای کسب بصیرت. 📣 بصیرت آن دید با نفوذی است که پوسته ظاهر را شکافته و به واقعیت درونی راه پیدا می‌کند. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 یکی از کاربردهای مهم این حالت که خداوند آن را در اثر تقواپیشگی نصیب انسان می‌کند در تشخیص حق از باطل است. 🔰«فرقان» به معنی چیزی است که میان دو چیز فرق می‌گذارد که در آیه مورد بحث مراد ابزار فرق گذاری میان حق و باطل است، چه در اعتقادات (جدا کردن ایمان و هدایت است از کفر و ضلالت) و چه در عمل (جدا کردن اطاعت از معصیت و چه در رأی و نظر (جدا کردن فکر صحیح از فکر باطل)؛ 🔰 آنچه مهم است این است که همه این‌ها نتیجه و میوه‌ای است که از درخت تقوا به دست می‌آید. که البته باید برداشتن آثار گناه و بخشش آن‌ها را هم به این نتیجه اضافه کرد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @gadamgadamtabandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قدم قدم تا بندگی
نژاد در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را می‌دیدم. وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از خجالت پشت پلک‌هایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب می‌کرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف آمِرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد می‌کردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به‌شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره‌تر به نظر می‌رسید. چشمان گودرفته‌اش مثل دو تیلّه کوچک سیاه برق می‌زد و احساس می‌کردم با همین نگاه شرّش برایم چشمک می‌زند. از شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم می‌داد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم تشیّع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب می‌فهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلاً انتظار دیدن نامحرمی را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می‌زد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمی‌داد. با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ حیا و حجابم بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم می‌کرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد اجنبی شده بودم، نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره‌ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی می‌گرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!» شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم را به هم زد : «دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!» نزدیک شدنش را از پشت سر به‌وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد... نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب یاعلی می‌گفتم تا نجاتم دهد... ادامه دارد.... https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
مداحی_آنلاین_جمعه_هایی_که_نبودید_به_تفریح_زدیم_صابر_خراسانی.mp3
6.38M
ویژه (عج) 🍃جمعه هايی که نبوديد به تفريح زديم 🍃ما فقط در غم هجران تو تسبيح زديم ♻️من سرم گرم گناه است سرم داد بزن😭 ♻️سینه ام سخت به تنگ آمده،فریاد بزن😭😭 💢خشکسالیم کویریم تو ای روح بیا 💢شیعه مظلوم تر از قبل شده،زود بیا😭 🎤 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا